عنوان : پاسخ نامه اسير ايراني در عراق
نوع : نامه
تاریخ شمسی : 1366 ه . ش
تاریخ قمری : 1407 ه . ق
مکان : تهران ، جماران
مخاطب : حمزه اي ، محمد
جلد : 20
متن :
[بسم الله الرحمن الرحيم . اللهم اياك نعبد و اياك نستعين . مادرم سلام . اين نامه مخصوص پدربزرگوارم هست . پدر عزيز و هادي ام و مايه دانايي ام و داراي روح خدايي ام ، سلام عليكم . گرچه مشكل است معرفت قدر تو، اما اين جملاتي است تقديم به قلب تو. وصفت را از چند چيز پرسيدم . از كوه ، گفت ازمن استوارتر. از دريا، گفت از من خروشانتر. از خورشيد، گفت از من تابانتر. گاهي كه سر انقياد به حال تحقير بردامنت گذاشتيم ، به ما فرزندانت فرمودي : اگر لايق باشم ، دست و بازويتان را مي بوسم . داني چرا چنين شاعرانه مي گويم . ديده اي پروانه را گرد شمع مجنون وار فقط سر سوداي وصال نور دارد. من الان چنينم و ياد وصال در خاطرم هست كه از او دورم ، اما عيان مي بينم كه اگر مولايت بخواهد، بزودي شايد تو را ببينم ، وگر نبينم وعده ما بر سر حوض با مادرت . ان شاءالله . خداحافظ - التماس دعا "پدر، ما راحلال كن " - 22/4/66]
به نام خدا
فرزند عزيزم ، نامه شما كه از سلامت مزاجتان بحمدالله خبر داد، واصل شد و موجب خرسندي از اين جهت ، و افسردگي از جهات ديگر شد. عزيزم ما سلامت هستيم و به شماو ساير دوستان دربند دعا مي كنم . شما نگران نباش . اين نحو گرفتاريها براي دوستان خداهميشه بوده و موجب بلندي مقام و رحمت خدا هست . اميدوارم بزودي همگي باسلامت به وطن خود باز گرديد. به دوستانتان سلام مرا برسانيد. خداوند به شماها صبر واجر عنايت كند. عبد . . . (1)
پانویس :
1- براي رعايت مسائل حفاظتي ، امام خميني به صورت مستعار امضا كرده اند، چرا كه در صورت لورفتن ، مخاطب نامه در اسارتگاه زير شكنجه هاي مامورين صدام قرار مي گرفت .
بزرگتر کوچکتر