عنوان : قيام عليه تصويب لايحه كاپيتولاسيون و اعلام عزاي عمومي
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 4 آبان 1343
تاریخ قمری : 20 جمادي الثاني 1384(1
مکان : قم
جلد : 1
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله و انا اليه راجعون
عيد ايران را عزا كردند
من تاثرات قلبي خودم را نمي توانم اظهار كنم . قلب من در فشار است . اين چند روزي كه مسائل اخير ايران را شنيده ام خوابم كم شده است [گريه حضار]. ناراحت هستم [گريه حضار]. قلبم در فشار است [گريه حضار]. با تاثرات قلبي روزشماري مي كنم كه چه وقت مرگ پيش بيايد [گريه شديد حضار]. ايران ديگر عيد ندارد [گريه حضار]. عيد ايران راعزا كرده اند [گريه حضار]؛ عزا كردند و چراغاني كردند [گريه حضار]؛ عزا كردند ودسته جمعي رقصيدند [گريه حضار]. ما را فروختند، استقلال ما را فروختند، و باز هم چراغاني كردند؛ پايكوبي كردند. اگر من به جاي اينها بودم اين چراغانيها را منع مي كردم ؛مي گفتم بيرق سياه بالاي سر بازارها بزنند [گريه حضار]؛ بالاي سر خانه ها بزنند؛ چادرسياه بالا ببرند. عزت ما پايكوب شد؛ عظمت ايران از بين رفت ؛ عظمت ارتش ايران راپايكوب كردند.
تشريح قانون "كاپيتولاسيون "كه بستگي به آنها دارد، اينها از هر جنايتي كه در ايران بكنند مصون هستند! اگر يك خادم امريكايي ، اگر يك آشپز امريكايي ، مرجع تقليد شما را در وسط بازار ترور كند، زير پامنكوب كند، پليس ايران حق ندارد جلوي او را بگيرد! دادگاههاي ايران حق ندارندمحاكمه كنند، بازپرسي كنند، بايد برود امريكا! آنجا در امريكا اربابها تكليف را معين كنند!
دولت سابق (2) اين تصويب را كرده بود و به كسي نگفت . دولت حاضر(3) اين تصويبنامه را در چند روز پيش از اين برد به مجلس و در چند وقت پيش از اين به سنابردند و با يك قيام و قعود مطلب را تمام كردند، و باز نفسشان درنيامد. ايران در ازاي اين وام نفع بگيرند! مع ذلك ، ايران خودش را فروخت براي اين دلارها!ايران استقلال ما را فروخت ؛ ما را جز دول مستعمره حساب كرد؛ ملت مسلم ايران راپست تر از وحشيها در دنيا معرفي كرد، در ازاي وام دويست ميليون كه سيصد ميليون دلارپس بدهند! ما با اين مصيبت چه بكنيم ؟ روحانيون با اين مطالب چه بكنند؟ به كجا پناه ببرند؟ عرض خودشان را به چه مملكتي برسانند؟
ساير ممالك خيال مي كنند كه ملت ايران است ؛ اين ملت ايران است كه اينقدرخودش را پست كرده است ؛ نمي دانند اين دولت ايران است ؛ اين مجلس ايران است . اين مجلسي است كه ارتباط به ملت ندارد؛ اين مجلس ، مجلس سرنيزه است ! اين مجلس چه ارتباطي به ملت ايران دارد. ملت ايران به اينها راي ندادند. علماي طراز اول ، مراجع - بسياري شان - تحريم كردند انتخابات را؛ ملت تبعيت كرد از اينها، راي نداد لكن زورسرنيزه اينها را آورد بر اين كرسي نشاند.
توطئه قطع نفوذ روحانيون
در يكي از كتابهاي تاريخي كه امسال به طبع رسيده است و به بچه هاي ما تعليم مي شود اين است كه ، بعد از اينكه يك مسائل دروغي را نوشته است ، آخرش نوشته است كه معلوم شد كه قطع نفوذ روحانيت ، قطع نفوذ روحانيون ، در رفاه حال اين ملت مفيد است ! رفاه حال ملت به اين است كه روحانيون را از بين ببرند! همين طور است . اگرنفوذ روحانيون باشد نمي گذارد اين ملت اسير انگليس يكوقت باشد؛ اسير امريكايكوقت باشد. اگر نفوذ روحانيين باشد نمي گذارد كه اسرائيل قبضه كند اقتصاد ايران را!نمي گذارد كه كالاهاي اسرائيل در ايران بدون گمرك فروخته بشود! اگر نفوذ روحانيين باشد نمي گذارد كه اينها سر خود يك همچو قرضه بزرگي را به گردن ملت بگذارند. اگرنفوذ روحانيون باشد نمي گذارد اين هرج و مرجي كه در بيت المال هست بشود. اگر نفوذروحانيين باشد نمي گذارد كه هر دولتي هر كاري مي خواهد انجام بدهد ولو صددرصد برضد ملت باشد. اگر نفوذ روحانيين باشد نمي گذارد كه مجلس به اين صورت مبتذلدرآيد. اگر نفوذ روحانيين باشد نمي گذارد كه مجلس با سرنيزه درست بشود تا اين فضاحت از آن پيدا بشود. اگر نفوذ روحانيين باشد نمي گذارد كه دختر و پسر با هم درآغوش هم كشتي بگيرند - چنانچه در شيراز شده است ! اگر نفوذ روحانيون باشدنمي گذارد كه دخترهاي معصوم مردم زير دست جوانها در مدارس باشند. اگر نفوذروحانيون باشد نمي گذارد كه زنها را در مدرسه مردها ببرند، مردها را در مدرسه زنهاببرند و فساد راه بيندازند. اگر نفوذ روحانيون باشد توي دهن اين دولت مي زنند! توي دهن اين مجلس مي زنند، و وكلا را از مجلس بيرون مي كنند. اگر نفوذ روحانيون باشدتحميل نمي تواند بشود، يك عده از وكلا بر سرنوشت يك مملكتي حكومت كنند. اگرنفوذ روحانيون باشد نمي گذارند يك دست نشانده امريكايي اين غلطها را بكند؛بيرونش مي كنند از ايران . نفوذ روحاني مضر به حال ملت است ؟! نخير، مضر به حال شماست ! مضر به حال شما خائنهاست ، نه مضر به حال ملت . شما ديديد با نفوذ روحاني نمي توانيد هر كاري را انجام بدهيد، هر غلطي را بكنيد، مي خواهيد نفوذ روحاني را ازبين ببريد. شما گمان كرديد كه با صحنه سازيها مي توانيد كه بين روحانيون اختلاف بيندازيد؟ نمي شود؛ اين خواب بايد در مرگ براي شما حاصل بشود! نمي توانيد همچوكاري را انجام بدهيد. روحانيون با هم هستند. من باز تمام روحانيين را تعظيم مي كنم ؛دست تمام روحانيين را مي بوسم . آن روز اگر دست مراجع را بوسيدم ، امروز دست طلاب را هم مي بوسم [گريه حضار]. من امروز دست بقال را هم مي بوسم [گريه شديدحضار].
اعلام خطر!
آقا، من اعلام خطر مي كنم ! اي ارتش ايران ، من اعلام خطر مي كنم ! اي سياسيون ايران ، من اعلام خطر مي كنم ! اي بازرگانان ايران ، من اعلام خطر مي كنم ! اي علماي ايران ، اي مراجع اسلام ، من اعلام خطر مي كنم ! اي فضلا، اي طلاب ، اي مراجع ، اي آقايان ، اي نجف ، اي قم ، اي مشهد، اي تهران ، اي شيراز، من اعلام خطر مي كنم ! خطردار است . معلوم مي شود زير پرده ها چيزهايي است و ما نمي دانيم . در مجلس گفتندنگذاريد پرده ها بالا برود! معلوم مي شود براي ما خوابها ديده اند! از اين بدتر چه خواهندكرد؟ نمي دانم ، از اسارت بدتر چه ؟ از ذلت بدتر چه ؟ چه مي خواهند با ما بكنند؟ چه خيالي دارند اينها؟ اين قرضه دلار چه به سر اين ملت مي آورد؟ اين ملت فقير [پس از]ده سال هشتصد ميليون تومان نفع پول به امريكا بدهد؟! در عين حال ما را بفروشيد براي يك همچو كاري ؟!
مملكت در اشغال امريكا
نظاميهاي امريكا و مستشارهاي نظامي امريكايي به شما چه نفعي دارند؟ آقا! اگر اين مملكت اشغال امريكاست ، پس چرا اينقدر عربده مي كشيد؟! پس چرا اينقدر دم از"ترقي " مي زنيد؟! اگر اين مستشارها نوكر شما هستند، پس چرا از اربابها بالاترشان مي كنيد؟! پس چرا از شاه بالاترشان مي كنيد؟! اگر نوكرند، مثل ساير نوكرها با آنها عمل كنيد. اگر كارمند شما هستند، مثل ساير ملل كه با كارمندانشان عمل مي كنند، شما هم عمل كنيد. اگر مملكت ما اشغال امريكايي است پس بگوييد! پس ما را برداريد بريزيد بيرون ازاين مملكت ! چه مي خواهند با ما بكنند؟ اين دولت چه مي گويد به ما؟ اين مجلس چه كرد با ما؟ اين مجلس غير قانوني ، اين مجلس محرم (4) اين مجلسي كه به فتوا و به حكم مراجع تقليد تحريم شده است ، اين مجلسي كه يك وكيلش از ملت نيست ، اين مجلسي كه - به ادعا - هي مي گويند ما! ما! هي ما از "انقلاب سفيد" آمديم ! آقا كو اين "انقلاب سفيد"؟! پدر مردم را درآوردند! آقا من مطلعم ؛ خدا مي داند كه من رنج مي برم ؛ من مطلعم از اين دهات ؛ من مطلعم از اين شهرستانهاي دورافتاده ؛ از اين قم بدبخت [گريه حضار]. من مطلعم از گرسنگي خوردن مردم ؛ از وضع زراعت مردم .
سكوت ، گناهي كبيره
آقا فكري بكنيد براي اين مملكت ؛ فكري بكنيد براي اين ملت . هي قرض رويقرض بياوريد؟! هي نوكر بشويد! البته دلار نوكري هم هست ! دلارها را شما مي خواهيداستفاده كنيد، نوكريش را ما بكنيم ! اگر ما زير اتومبيل رفتيم ، كسي حق ندارد به امريكايي ها بگويد بالاي چشمت ابرو! لكن شماها استفاده اش را بكنيد؛ مطلب اينطوراست . نبايد گفت اينها را؟ آن آقاياني كه مي گويند كه بايد خفه شد، اينجا هم بايد خفه شد؟ اينجا هم خفه بشويم ؟ ما را بفروشند و خفه بشويم ؟! قرآن ما را بفروشند و خفه بشويم ؟ والله ، گناهكار است كسي كه داد نزند؛ والله ، مرتكب كبيره است كسي كه فريادنكند [گريه شديد حضار].
به داد اسلام برسيد!
اي سران اسلام ، به داد اسلام برسيد [گريه حضار]. اي علماي نجف ، به داد اسلام برسيد [گريه حضار]. اي علماي قم ، به داد اسلام برسيد؛ رفت اسلام [گريه شديدحضار]. اي ملل اسلام ، اي سران ملل اسلام ، اي روساي جمهور ملل اسلامي ، اي سلاطين ملل اسلامي ، اي شاه ايران ، به داد خودت برس . به داد همه ما برسيد. ما زيرچكمه امريكا برويم ، چون ملت ضعيفي هستيم ؟! چون دلار نداريم ؟! امريكا از انگليس بدتر، انگليس از امريكا بدتر، شوروي از هر دو بدتر. همه از هم بدتر؛ همه از هم پليدتر.اما امروز سر و كار ما با اين خبيثهاست ! با امريكاست . رئيس جمهور امريكا بداند - بدانداين معنا را - كه منفورترين افراد دنياست پيش ملت ما. امروز منفورترين افراد بشر است پيش ملت ما. يك همچو ظلمي به دولت اسلامي كرده است ، امروز قرآن با او خصم است ؛ ملت ايران با او خصم است . دولت امريكا بداند اين مطلب را. ضايعش كردند درايران ؛ خراب كردند او را در ايران .
مصونيت مستشارهاي امريكايينشده است . من نمي دانم آن ماده چه است ؛ من كه نمي دانم ، رئيس مجلس هم نمي داند،وكلا هم نمي دانند. نمي دانند كه ؛ قبول كردند طرح را! طرح را قبول كردند، طرح را امضاكردند، تصويب كردند اما عده اي اقرار كردند كه ما اصلا نمي دانيم چيست ! آنها هم لابدامضا نكردند، آن عده ديگر بدتر از اينها بودند. يك عده جهالند اينها!
رجال سياسي ما، صاحب منصبهاي بزرگ ما، رجال سياسي ما، يكي بعد از ديگري راكنار مي گذارد! الان در مملكت ما به دست رجال سياسي كه وطنخواه باشند چيزي نيست . در دست آنها چيزي نيست . ارتش هم بداند، يكي تان را بعد از ديگري كنارمي گذارند. ديگر براي شما آبرو گذاشتند؟ براي نظام شما آبرو گذاشتند كه يك سربازامريكايي بر يك ارتشبد ما مقدم است ؟! يك آشپز امريكايي بر يك ارتشبد ما مقدم شددر ايران ؟! ديگر براي شما آبرو باقي ماند؟ اگر من بودم استعفا مي كردم ؛ اگر من نظامي بودم استعفا مي كردم ؛ من اين ننگ را قبول نمي كردم . اگر من وكيل مجلس بودم استعفامي كردم . است ؛ بايد قطع يد رسول الله از اين ملت بشود! اينها اين را مي خواهند. اين را مي خواهندتا اسرائيل ، به دل راحت ، هر كاري اينجا بكند. تا امريكا، به دل راحت ، هر كاري مي خواهد بكند.
تمام گرفتاري ما از امريكاست
آقا تمام گرفتاري ما از اين امريكاست ! تمام گرفتاري ما از اين اسرائيل است ! اسرائيل هم از امريكاست . اين وكلا هم از امريكا هستند! اين وزرا هم از امريكا هستند! همه تعيين آنهاست . اگر نيستند چرا نمي ايستند در مقابلش داد بزنند؟
يك روحاني در برابر التيماتوم شوروي
من الان حافظه ام درست نيست ، نمي توانم بفهمم مطلب را خوب ، الان در حال انقلاب هستم ؛ در يك مجلس از مجالس سابق كه مرحوم "مدرس "، - مرحوم آسيد حسن مدرس - در آن مجلس بود، التيماتومي از دولت روس آمد به ايران كه اگر فلان قضيه راانجام ندهيد "كه من حالا هيچي از آن را يادم نيست " ما از فلان جا - كه قزوين ظاهرا بوده است - مي آييم به تهران و تهران را مي گيريم . دولت ايران هم فشار آورد به مجلس كه بايد اين را تصويب كنيد. يكي از مورخين ، مورخين امريكايي ، مي نويسد كه يك روحاني با دست لرزان آمد پشت تريبون ايستاد و گفت : آقايان ، حالا كه بناست ما از بين برويم چرا به دست خودمان برويم . رد كرد. مجلس به خاطر مخالفت او جرات پيدا كرد ورد كرد و هيچ غلطي هم نكردند. روحاني اين است . يك روحاني توي مجلس بودنگذاشت آن قلدر شوروي را، روسيه سابق را، يك دولت را - پيشنهاد التيماتومش را -يك روحاني ضعيف ، يك مشت استخوان رد كرد! آنها مي بينند نبايد روحاني باشد؛قطع يد روحاني بايد بكنند تا به آمال و آرزوي خودشان برسند.
لزوم آگاهي مردمكه من با اين حالم ، با اين سينه ام ، با اين وضعم ، نمي توانم عرضي بكنم . نمي توانم مطالب را به آن مقداري كه مي دانم به عرض شما برسانم . لكن شما موظفيد به رفقايتان بگوييد.آقايان موظفند ملت را آگاه كنند؛ علما موظفند ملت را آگاه كنند. ملت موظف است كه در اين امر صدا دربياورد. با آرامش [به ] عرض برساند؛ به مجلس اعتراض كند؛ به دولت اعتراض كند كه چرا يك همچو كاري كرديد؟ چرا ما را فروختيد؟ مگر ما بنده شماهستيم ؟ شما كه وكيل ما نيستيد! وكيل هم بوديد، اگر خيانت كرديد به مملكت ،خودبه خود از وكالت بيرون مي رويد. اين خيانت به مملكت است .
عزل وكلاي مجلس
خدايا، اينها خيانت كردند به مملكت ما. خدايا، دولت به مملكت ما خيانت كرد؛ به اسلام خيانت كرد؛ به قرآن خيانت كرد. وكلاي مجلسين خيانت كردند، آنهايي كه موافقت كردند با اين امر. وكلاي مجلس سنا خيانت كردند. اين پيرمردها؛ وكلاي مجلس شورا، آنهايي كه راي دادند، خيانت كردند به اين مملكت . اينها وكيل نيستند. دنيا بدانداينها وكيل ايران نيستند! اگر هم بودند من عزلشان كردم . از وكالت معزولند.
غير قانوني بودن مصوبات مجلس
تمام تصويبنامه هايي كه تا حالا نوشته اند، تمامش غلط است ! از اول مشروطه تا حالابه حسب نص قانون ، به حسب نص قانون ، قانون را كه قبول دارند، به حسب نص ، به حسب نص قانون ، به حسب اصل دوم متمم قانون اساسي تا مجتهدين نظارت نكنند درمجلس ، قانون هيچي نيست . كدام مجتهد نظارت مي كند حالا؟ بايد قطع كرد دست روحانيين را! اگر پنج تا ملا تو اين مجلس بود، اگر يك ملا تو اين مجلس بود، تو دهن اينها مي زد! نمي گذاشت اين كار بشود. بپريد كه نگذرد اين مطلب . به صرف اينكه من مخالفم درست مي شود؟! خوب ، مي بينيدكه مي گذرد! بايد نگذاريد يك همچو مجلسي وجود پيدا كند؛ از مجلس ببريدشان بيرون .
ما اين قانوني كه گذراندند - به اصطلاح خودشان - قانون نمي دانيم . ما اين مجلس رامجلس نمي دانيم . ما اين دولت را دولت نمي دانيم . اينها خائنند به مملكت ايران ! خائنند!
خداوندا، امور مسلمين را اصلاح كن . [آمين حضار] خداوندا، ديانت مقدسه اسلام را عظمت به آن عنايت فرما. [آمين حضار] خدايا، اشخاصي كه خيانت مي كنند به اين آب و ملك ، خيانت مي كنند به اسلام ، خيانت مي كنند به قرآن ، آنها را نابود كن . [آمين حضار]
پانویس :
بزرگتر کوچکتر