عنوان : قانون اساسي و ولايت فقيه - توجه به مسائل اساسي كشور
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 18 آبان 1358
تاریخ قمری : 18 ذي الحجه 1399
مناسبت : عيد غدير
جلد : 11
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
سخني در فضايل حضرت علي "ع "
من عيد سعيد را به همه مسلمين و بر ملت شريف ايران ، به شما آقايان تبريك عرض مي كنم . عيدي كه در آن امامت امت ثبت شد، و پيغمبر اسلام امام را براي امامت امت نصب كرد. چه شخصي را، چه شخصيتي را! شخصيت اين مرد بزرگ كه امام امت شد،شخصيتي است كه [در] اسلام و قبل از اسلام و بعدها هم كسي مثل او نمي تواند سراغ كند. يك موجودي كه امور متضاده را در خودش جمع كرده بود. كسي كه جنگجوست اهل عبادت نمي شود. كسي كه قوه بازو مي خواهد داشته باشد اهل زهد نمي تواند باشد.كسي كه شمشير مي كشد، و اشخاصي را كه منحرف اند درو مي كند، اين نمي تواند عاطفه و اهل عاطفه ، آن طور كه اين شخص داشت ، باشد. اين شخصيت بزرگ ، امور متضاده رادر خودش جمع كرده . در عين حالي كه روزها روزه ، و شب به عبادت مشغول ، و گفته شده است كه شبي هزار ركعت نماز مي خواند. و در عين حالي كه غذاي او - آن طوري كه در تاريخ ثبت شده است - از نان و سركه ، و فوقش زيت (1) يا نمك ، بيرون نبوده است . درعين حال قدرت بدني ، آن طور قدرت است كه - آن طوري كه در تاريخ هست - آن دريرا كه از "خيبر"(2) ايشان كنده است و چندين زراع (3) دور انداخته است ، چهل نفرنمي توانستند بلندش كنند. در شمشيرزني ، شمشيرهاي او اين طور بوده است كه با يك ضربه از اين طرف كه مي زده دو نيم مي كرده است ، از اين طرف مي زده كه دو نيم مي كرده . در صورتي كه آنهايي كه اين ضربه را مي خوردند "خود" آهني داشتند، زره آهني داشتند. و گاهي هم شايد، دو تا زره به تنشان مي كردند. آدمي كه با نان و سركه زندگي مي كرده ، و بسياري از روزها را روزه مي گرفته است ، و افطار را با چند لقمه نان ونمك و يا نان و سركه افطار مي كرده است ، جمع كرده است مابين آن زهد و اين قوت بازو، و اين جمع بين دو تا امر متضاد است . آدمي كه جنگجوست ، به آن طور كه جنگجويان بزرگ را، دلاوران بزرگ را، به هزيمت وامي دارد. و مي فرمايد كه اگر تمام عرب يك طرف باشند، به من هجوم كنند، من پشت نمي كنم . (4) اين آدم در عطوفت آن طور است كه ، وقتي كه يك خلخال از پاي يك زن يهودي ربوده اند مي فرمايد كه مرگ براي انسان آسان است (5) - قريب به اين معنا - آدمي كه در عرفان و علم ماوراي طبيعت ،آن طور است كه نهج البلاغه حكايت مي كند از مقام عرفانش . در عين حال شمشيرمي كشد، و كفار و اخلالگران را از دم شمشير مي گذراند. ما شيعه يك همچو اعجوبه معجزه آسا هستيم .
من مي گويم اگر چنانچه پيغمبر اسلام - صلي الله عليه و آله و سلم - غير از اين يك موجود تربيت نكرده بود، كافي بود برايش ؛ چنانچه پيغمبر اسلام مبعوث شده بود براي اينكه يك همچو موجودي را تحويل جامعه بدهد، اين كافي بود. يك همچو موجودي كه هيچ سراغ ندارد كسي ، و بعدها هم سراغ ندارد كسي ، امروز روز نصب اوست به امامت امت ، يك همچو موجودي امام امت است ، البته كس ديگر به پاي او نخواهدرسيد.
جانشينان پيامبر و امامان
و بعد از رسول اكرم كسي افضل از او در هيچ معنايي نيست و نخواهد بود. لكن درمراتب بعد هم كه بايد اين امت هدايت بشود، پيغمبر اكرم كه از دنيا مي خواست تشريف ببرد، تعيين جانشين و جانشينها را تا زمان غيبت كرد، و همان جانشينها، تعيين امام امت راهم كردند، به طور كلي اين امت را به خود وانگذاشتند كه متحير باشند، براي آنها امام تعيين كردند، رهبر تعيين كردند. تا ائمه هدي - سلام الله عليهم - بودند، آنها بودند و بعدفقها؛ آنهايي كه متعهدند، آنهايي كه اسلامشناس اند، آنهايي كه زهد دارند؛ زاهدند،آنهايي كه اعراض از دنيا دارند، آنهايي كه توجه به زرق و برق دنيا ندارند، آنهايي كه دلسوزند براي ملت ، آنهايي كه ملت را مثل فرزندهاي خودشان مي دانند؛ آنها را تعيين كردند براي پاسداري از اين امت .
ممانعت ولايت فقيه از ايجاد ديكتاتوري
مع الاسف اشخاصي كه اطلاع ندارند بر وضعيت برنامه هاي اسلام ، گمان مي كنند كه اگر چنانچه "ولايت فقيه " در قانون اساسي بگذرد، اين اسباب ديكتاتوري مي شود. درصورتي كه ولايت فقيه هست [است ] كه جلو ديكتاتوري را مي گيرد. اگر ولايت فقيه نباشد، ديكتاتوري مي شود. آن كه جلو مي گيرد از اينكه رئيس جمهور ديكتاتوري نكند، آن كه جلو مي گيرد از اينكه رئيس ارتش ديكتاتوري نكند، رئيس ژاندارمري ديكتاتوري نكند، رئيس شهرباني ديكتاتوري نكند، نخست وزير ديكتاتوري نكند؛ آن فقيه است . آن فقيهي كه براي امت تعيين شده است ، و امام امت قرار داده شده است ، آن است كه مي خواهد اين ديكتاتوريها را بشكند و همه را به زير بيرق اسلام و حكومت قانون بياورد. اسلام ، حكومتش حكومت قانون است ؛ يعني قانون الهي ، قانون قرآن وسنت است . و حكومت ، حكومت تابع قانون است ؛ يعني خود پيغمبر هم تابع قانون ، خوداميرالمومنين هم تابع قانون ، تخلف از قانون يك قدم نمي كردند و نمي توانستند بكنند. خداي تبارك و تعالي مي فرمايد كه اگر چنانچه يك تخلفي بكني ، يك چيزي را به من نسبت بدهي ، تو را اخذ مي كنم ، و وتينت (6) را قطع مي كنم . اسلام ديكتاتوري ندارد،اسلام همه اش روي قوانين است . و آن كساني كه پاسدار اسلام اند، اگر بخواهندديكتاتوري كنند، از پاسداري ساقط مي شوند به حسب حكم اسلام . نترسانند مردم را ازاين قانون اساسي كه تصويب كردند عده كثير، عده اي از علماي اسلام و دانشمندان .شماها را اغفال نكنند به اينكه بگويند كه اين قانون دمكراسي نيست ! اينها، اسلام را هم دمكراسي نمي دانند! شما را اغفال نكنند اينها. اين قانون اساسي براي چند هفته ، يك هفته ، دو هفته ، سه هفته ديگر به آراي عمومي گذاشته مي شود. شما را سرد نكنند ازاينكه نرويد راي بدهيد. برويد راي بدهيد! بعد مي خوانند براي شما قانون را، منتشرمي كنند، مختاريد در راي دادن ، مي خواهيد قبول مي كنيد، مي خواهيد رد مي كنيد. اگر ردكرديد، باز درست تر نوشته مي شود. و اگر قبول كرديد، راي بدهيد به آن . بي تفاوت نباشيد نسبت به آن چيزي كه سرنوشت شما به او بسته است ، اسلام شما به او بسته است ،كشور شما به او بسته است . امروز آن چيزي كه بايد مطرح بشود، اين مسائل اولي است ؛مسئله قانون اساسي است ، مسئله رئيس جمهور است ، مسئله شوراست ، مجلس شوراست . بايد شما اين مطلب را توجه به آن داشته باشيد. منحرف از اين به هيچ وجه نشويد.
لزوم توجه به مسائل اساسي كشور
شما پنجاه سال يا بيشتر دندان روي جگر گذاشتيد براي اين نابسامانيها. دو ماه ديگردندان روي جگر بگذاريد. اين حرفها كه منتشر مي كنند در اطراف كه فلان جا، فلان قضيه واقع شده است ، اسفالت نشده است ، بيمارستان نداريم ، طبيب صحيح نداريم ،كشاورزيمان كذاست ، تمام اينها براي اين است كه شماها را مايوس كنند و از اين مسائلي كه در اول است . و ما بايد اول او را درست كنيم ، و بعد برويم سراغ كارهاي ديگر. شما رااز اين منحرف كنند، و متوجه كنند به آن مسائل فرعي ، اين نظير اين مي ماند كه زلزله آمده باشد و اشخاصي را فرو گرفته باشد، و بايد همه برويم سراغ نجات آنها. يك دسته بيفتند بگويند آب ما كم است ، يا زراعت ما كم است ، و شما را از آن راه باز دارند. الان مملكت يك وضعي دارد كه اين شيطنتهاي اطراف ، دستهاي مختلف درصددند كه راه را منحرف كنند و نگذارند اين قانون اساسي بگذرد، و دنبالش هم نگذارند مجلس شورادرست بشود، و رياست جمهوري و اين مملكت متزلزل باشد، و آنها توطئه بكنند، و شمااغفال بشويد. شماها را به راههاي ديگر؛ راههاي صحيح ، اما راههاي دست دوم . تمامي مطالبي كه شما گفتيد صحيح است . نه منطقه شما، همه مناطق اين طوري است . يك مملكتي است كه پنجاه سال كوشش كردند براي آنكه هم جوانهاي ما را عقب نگه دارندو هم فاسد كنند، و هم مملكت ما را به هم بريزند. يك همچو مملكتي خيال نكنيد كه فقط خرم آبادش اين طور است . شما خرم آبادش را مي بينيد. كردستانش هم اين طوراست . كردستاني ها هم همين حرف شما را مي زند. خوزستانيها هم همين حرف شما رامي زنند. خراسانيها هم همين حرف شما را مي زنند. اين زاغه نشينان اطراف تهران هم همين حرف شما را مي زنند، و از شما زندگيشان بسيار بدتر است . لكن مسائل - اين مسائل - مسائل دست دوم است . يك مملكتي الان در معرض اين است كه اين اشخاصي كه افتادند توي جمعيتها و دارند افساد مي كنند، در معرض اين است كه نگذارند اين نهضت به آخر برسد، يا لااقل معطلش كنند.
با قدرت پيش برويد! اين مسائل دست اول را منظور نظر كنيد! و با قوه و قدرت پيش ببريد، و مطلب را به آخر برسانيد! وقتي كه اصول مطلب تمام شد، اين بيمار محتاج به معالجه است . لكن بايد اول ، حياتش را حفظ كرد، بعد بيماري اش را [علاج ] كرد.مملكت ما يك مملكتي است كه پنجاه سال كوشش شده است در اين كه بيمار وبيمارترش كنند. لكن يك مسائل رووسي است كه اگر به او رسيدگي نشود، اين مريض مي ميرد. يك مسائل دست دوم است كه بعد از اينكه حفظ حيات او شد، آن وقت كوشش كنيم براي رفع بيماريها، رفع نابسامانيها. من به شما عرض مي كنم كه تمام اينمسائل كه شما مي گوييد صحيح است ، لكن مسائل دست دوم است . فرهنگ بايدبازسازي بشود، تصفيه بشود. ادارات بايد تصفيه بشوند. همه اينها بايد بشود. كشاورزي بايد تقويت بشود كه ما محتاج نباشيم به اينكه از دشمنهاي خودمان چيزي طلب كنيم .فرهنگ ما بايد درست بشود. دانشگاه ما بايد درست بشود كه ما راجع به همه امورخودكفا بشويم . لكن آنها برنامه هاي دراز مدت است كه بايد با طول مدت اين انجام بگيرد.
لزوم مشاركت در رفراندم قانون اساسي
اين چيزي كه الان محل بحث ما هست ، و مورد احتياج همه ما هست ، اين امري است كه در راس امور واقع شده است . اين امري است كه اساس مملكت شماست . او اين است كه برويد و تمام اطراف خودتان را، تمام ملت را آشنا كنيد به اينكه قانون اساسي را بايد به آن راي بدهيد. و ملاحظه كنيد، راي بدهيد. البته آزاديد هر رايي دلتان مي خواهدبدهيد، اما بي تفاوت نباشيد نسبت به سرنوشت مملكت خودتان ، نسبت به اسلام ، نسبت به ملت . نسبت به كشور بي تفاوت نباشيد. گوش نكنيد به اين حرف اينها كه قانون اساسي خوب نشده ، و محتوايش چه است . اينها تمام در نظر دارند كه نگذارند كه شما راي بدهيد به قانون اساسي ، و شما را بي تفاوت كنند يا بدبين كنند. اينها آنها هستند كه طرزفكرشان اين است كه اسلام اصلا عقب افتاده است ، اينها طرز فكرشان اين است . يك عده زيادشان هم هستند كه اجيرند، اجرت مي گيرند براي اين طور كارها، براي اينكه بنويسند، براي اينكه بگويند، براي اينكه بروند اطراف و شلوغكاري كنند. تمام مطلبشان اين است كه شما ديديد كه در رفراندم راجع به جمهوري اسلامي كارشكني مي كردند كه راي داده نشود. بعضي صندوقها را سوزاندند، و بعضي جاها را با تفنگ جلوگيري كردندكه راي ندهند مردم . بعد از آنكه آنجا شكست خوردند، دنبال اين رفتند كه مردم راي ندهند راجع به وكلايي كه ، خبرگاني كه مي خواهند ملاحظه كنند، دستشان از آن كوتاه شد. دنبال اين هستند كه مردم راي ندهند براي قانون اساسي . اينها همان مردمي اند كه بااساس مخالف اند. و شما اشخاصي هستيد كه بچه هايتان را، جوانهايتان را داديد براي اينكه اسلام را زنده بكنيد. شما تابع اميرالمومنين ايد، نه تابع مكتبهاي انحرافي كه اصل اين مسائل را كار ندارند، و توجه به آن ندارند.
بايد همه ما در اين زماني كه احتياج دارد اسلام به شما جوانها، پيغمبر اكرم احتياج دارد به شما، الان اميرالمومنين احتياج دارد به شما، رفع كنيد اين احتياجش را. احتياج اين است كه بي تفاوت نباشيد نسبت به مملكتتان . احتياج اين است كه قانون اساسي ، اساس مملكت شماست . بي تفاوت نباشيد كه برويد سراغ كارتان ، بنشينيد كه فرض كنيد كه مي خواهم يك خياطي بكنم ، يا يك كار ديگري بكنم . سرنوشت مملكت شماست ،سرنوشت مذهب شماست ، سرنوشت كشور شماست ، سرنوشت ملت شماست ،بي تفاوت نباشيد!
بايد همه شما دست به دست هم بدهيد. همانطوري كه تا حالا با اتحاد كلمه و با دست به دست دادن به هم تا اينجا رسانديد، و دشمنهاي خودتان را كنار زديد، و اين مفسده جوها را بيرون كرديد. از حالا به بعد هم با وحدت كلمه دست به دست هم بدهيد،و اين بار را ان شاءالله به منزل برسانيد.
خداوند همه شما را تاييد كند. من دعاي به شما [مي كنم ] دعاگوي شما هستم . من خدمتگزار شما هستم . من صلاح حال شما را مي خواهم . و صلاح دين و دنياي شما اين است كه در اين برهه از زمان كه اين مسائل اصلي در كار است ، يك قدري راجع به مسائل ديگري كه حق است با شما، لكن وقتش يك قدري زود است ، در يك وقتي است كه مفسده جوها مي خواهند نگذارند كارها انجام بگيرد، يك قدري آنجا را بايد مهلت بدهيد، و همه در فكر اين مطلب هستند. و ان شاءالله موفق و مويد باشيد.
پانویس :
1- روغن زيتون . 2- يكي از غزوات حضرت رسول اكرم "ص " با يهوديان . قلعه خيبر كه پناهگاه دشمنان اسلام بود، سرانجام به دست حضرت علي "ع " فتح شد.
3- زراع : واحد طول در قديم .
4- نهج البلاغه نامه "45" به عثمان بن حنيف .
5- نهج البلاغه ، خطبه 27. 6- وتين : رگ اصلي . اشارت است به آيات 44 تا 46 سوره "الحاقه ".
کوچکتر