خدمات تلفن همراه

صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - ماموريتهاي رضاخان در ايران - وظايف نيروهاي مسلح - 11 شهريور 1359

عنوان : ماموريتهاي رضاخان در ايران - وظايف نيروهاي مسلح
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 11 شهريور 1359
تاریخ قمری : 22 شوال 1400
جلد : 13

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
ماموريت رضاخان در سركوب عشاير و نابودي روحانيت
رضاخان هجوم كرد به تهران و با دستياري انگلستان ، حكومت ايران را به دست گرفت و بعد از چندي ، احمد شاه (1) را از صحنه بيرون كرد و خودش به جاي احمدشاه نشست و به تدريج ، ماموريت خودش را شروع كرد به انجام دادن . ماموريتهاي زيادي داشت . قدرتهاي بزرگ هر چه را كه بر خلاف ميل خودشان و برخلاف منافع خودشان مي ديدند، بايد به دست اين آدم نابود بشود يا سركوب . اول شروع كرد به سالوسي ورياكاري و در همين تهران ، آنطوري كه آن وقت مي گفتند، در همه تكيه هايي كه در ماه محرم براي عزا بپا بود، مي گفتند: با پاي برهنه ، شمع هم دستش مي گيرد و مي رود. اين يك چهره بود كه از رضاخان در ايران نمايش پيدا كرد و بعد به اسم اينكه امنيت رامي خواهد به ايران برگرداند، شروع كرد به مبارزه با عشاير ايران و عشاير [را، ] كه يكي ازپايگاههاي مهم ايران بودند، گرچه نواقصي داشتند، ولي خدمتهايي هم مي كردند،عشاير را يكي پس از ديگري سركوب كرد و از محال خودشان ، بعضي از آنها را كوچ دادبه جاهاي ديگر و آنها را تقريبا از بين برد.
بعد ماموريتهايي - در خلال همه اينها همه گاهي با هم مي شد - شروع كرد [به ]مخالفت با روحانيون ، به اسم اينكه مي خواهم تصفيه بكنم . و اين سنگر بزرگ اسلامي را[از بين برد] كه يك خدمتگزاراني به ايران بودند و به اسلام بودند، بدون اينكه بر بودجهدولت يك شاهي تحميل بشوند، لكن خدمتهاشان ، يكي از بزرگترين خدمتهاي آنها،اين بود كه تربيت مي كردند مردم را. شما در پرونده هايي كه در دادگستري و غيردادگستري هست و بوده ، مي بينيد، از آنهايي كه تحت تربيت روحانيين بودند، پرونده جنايتي نمي بينيد. براي آرامش كشور، اينها يك عامل موثر بودند و براي هدايت مردم به راه صحيح و اخلاق و اعمال صحيح يك راهنماهاي مهمي بودند.
من آنچه كه در بسياري از صحبتهايم از روحانيون بحث مي كنم نه اين است كه من هركه معمم است از او پشتيباني مي كنم . "اي بسا خرقه كه مستوجب آتش باشد. " لكن وقتي كه ما در سابق ديديم كه جز برنامه انگليسها، كه رضاخان را آورده بودند - شايد در راس برنامه هم بود - اين بود كه بايد اين طايفه از بين بروند. با تمام قوا، از تبليغات مجلات وروزنامه ها و گويندگان و اينها گرفته تا هرجا كه روشنفكري و روشنفكرنمايي بودند، برضد روحانيت بسيج شدند. كم كم آن صورت دومش را نشان داد. آن وجهه دومش راكم كم نشان داد. در زمان اين شخص نالايق ، كه مملكت ما را به تباهي كشاند، به پيغمبراكرم در روزنامه سب (2) كردند، در روزنامه به پيغمبر سب كردند و به مرئي و منظر اين دولت بود و آن دولتمردان . مجلس درست كردند و در آنجا از پيروزي اسلام بر كفرانتقاد كردند. اين روشنفكرها دستمالها را درآوردند و گريه كردند كه اسلام بر شاه ايران ،شاه آن وقت ايران غلبه كرده است . (3) شعراشان شعر گفتند، نويسندگانشان نوشتند،گويندگانشان گفتند. ما از اينكه انگلستان اينقدر اصرار داشت بر اينكه اين طايفه را از بين ببرد، مي فهميم كه از اين طايفه اينها رنج مي برند و بايد اينها سركوب بشوند.
ذائقه تلخ ملت از نيروهاي مسلح در رژيم پهلوي
مع الاسف ، در آن وقت يك ارتشي درست كردند و يك ژاندارمري درست كردند ويك شهرباني درست كردند كه تلخي اعمال آنها در ذائقه ملت ما بود و براي شما كه الانخدمتگزار هستيد، زحمت ايجاد كرده . شما برادرهاي عزيز كه الان خدمت مي كنيد به اين كشور، مواجه هستيد با يك اسمي كه در زمان رضاخان و در زمان بعد از او، خصوصادر زمان رضاخان ، مردم يك ذائقه تلخي از همه اين قواي مسلحه داشتند و دارند، و اين اشكالي است كه براي شما پيش آورده اند كه تا آمديد شماها اين ذائقه تلخ را شيرين كنيد، خيلي زحمت دارد. خيلي بايد جانفشاني كنيد. خيلي بايد با مردم رفتار خوب بكنيد. پادگانهاي شما بايد پايگاه اسلامي باشد و مستضعفين را همراهي كند و مستكبرين را اعتنا نكند. مدتي شما زحمت بكشيد تا آن ذائقه تلخي كه در ملت از اين جمعيت ،[هست ، از بين برود] شما كه آن وقت نبوديد؛ گمان ندارم يكي از شما هم آن وقت بوديد، لكن اين اسم به طوري شد در آن وقت كه وقتي گفته مي شد، تلخ بود در ذائقه مردم . آن وقت خود همين مرد، خود همين رضاخان ، در يك روزي كه وارد شده بود دريك پادگان ژاندارمري ، دستهايش را در جيبش گذاشته بود و معرفي كرده بود اينها را به اينكه اينها دزدند! در عين حال كه سركرده همه دزدها خودش بود، منتها دزدها يواشكي يك كتي ، يك شلواري ، يك كاسه مسي از مردم مي بردند و اين علني مازندران را با آن طول و عرض ، از همه اشخاصي كه داراي يك ملكي بودند گرفت و به اسم خودش ثبت كرد.
اينطور معرفي مي كرد از يك جمعيتي كه اينها اينطور هستند يا مي خواست تعليمشان بدهد كه تكليف اين است .
تلاش براي خوش بين نمودن مردم به نيروهاي مسلح
در هر صورت ، شما آقايان كه از پرسنل ژاندارمري هستيد و اينجا آمده ايد، مدتهابايد زحمت بكشيد تا اينكه اثبات بكنيد كه ژاندارمري اين جور نبود. ژاندارمري وقتي كه در خدمت طاغوت بود و مي ديد خود آن آدمي كه در راس واقع شده سركرده دزدهاست ، قهرا اين اشخاص هم تبعيت مي كردند و به خيال خودشان الناس علي دينملوكهم (4) بودند. نه شما تنها، اين شهرباني و پاسبانها كه با مردم تماسشان در شهرها زيادبود؛ اينها طوري معرفي شده بودند پيش مردم كه اگر اسم اينها را مي بردند يا شخص آنهارا مي ديدند، چندش به آنها رخ مي داد. اينطور با آنها مخالف بودند. شهرباني هم بايدمدتها زحمت بكشد تا اينكه اين مطلبي كه در ذهن مردم منعكس بود، بيرون كند. سايرقواي انتظامي هم اينطور. اينها هم شرارتهايي كردند در اين مملكت و سركوبيهايي ازخدمتگزاران اين مملكت كردند كه اسم آنها هم وقتي كه مي آمد، مردم از آنها متنفربودند. بنابراين ، شما آقايان كه حالا در خدمت اسلام هستيد، چه شما و چه قواي مسلح ديگر مثل ارتش و مثل شهرباني ، مدتها بايد شما زحمت بكشيد و خوش رفتاري بكنيد وخدمت صادقانه بكنيد تا اينكه از دل مردم اين مطلب بيرون برود، با اينكه ما مي دانيم كه شما هيچ كدام آنجا نبوديد آن وقت ، هيچ يك از شما نبوديد.
حاكميت اجانب بر كشور توسط رژيم پهلوي
من يادم است ، از اولي كه رضاخان آمد به ايران يا آمد به تهران تا حالا من شاهد همه قضايا بوده ام . اين بنا داشت به اينكه اين مملكت را با هر طوري كه مي تواند طوري باربياورد و بعد هم پسر خلفش آن هم طوري بار بياورد اين مملكت را كه همه چيزهايي كه اينها از ما مي برند، هرچه كه از ذخاير ما آن وقت انگلستان و بعد هم امريكا ببرند،هيچ كس نباشد كه كلمه اي در مقابل آنها بگويد و اگر مي گفت ، سركوبي مي كردند و اگرمخالفت مي شد، مي كوبيدند اينها را. مخالفت از طرف روحانيون چند مرتبه شد، لكن هم با حيله و هم با قدرت آنها را كوبيدند. بعد هم كه شما ملاحظه كرديد كه دانشگاه ما رابه چه صورت درآوردند، دبيرستانهاي ما را به چه صورت درآوردند. از همان دبستان شروع كردند آدم غربي درست كردن ، آدم معتقد به غرب و مخالف با اسلام درست كردن . از همان بچه كوچولو شروع شد و همين طور تا اينكه يك قشر زيادي مخالف باهمه چيز، با همه ماثر اسلام ، با همه ماثر كشور، اينها تربيت مي كردند. دانشگاهي بود كه از تويش مثل نصيري (5) و شريف امامي (6) و امثال اينها بيرون مي آمد؛ اينهايي كه به تمام معنا وابسته به انگلستان و اخيرا به امريكا بودند. يك همچو مملكتي را اينها درست كردند، با امر انگلستان در زمان رضاخان ، و با فرمان امريكا در زمان محمدرضا، كه حالاكه اينها رفتند، شما مي بينيد كه همه چيز بايد متحول بشود. البته متحول هم خيلي شد.حالا در هر جا كه شما برويد، محتاج به اين است كه از سر درست بشود. ادارات يك اداراتي است كه به فرم همان ادارات زمان طاغوت است و بايد تصفيه بشوند و متحول بشوند به يك اداره اي كه به درد مردم بخورد.
وظيفه قواي مسلح در خدمتگزاري به مردم
قواي انتظاميه ، قواي مسلحه بايد خودشان را در خدمت مردم قرار بدهند، آنطوري كه عناوين خودشان اقتضا مي كند. ژاندارمري ، پاسبان و امثال ذلك ، ارتش [و مانند]اينها بايد اين مملكت را حفظ بكنند. اينها براي حفاظت ملت و مملكت آمده اند و براي پاسباني از مملكت خودشان متشكل شده اند. بايد اينها توجه به اين معنا داشته باشند كه همه اين قواي مسلحه بايد در خدمت مردم باشند. بودجه اي كه اينها را اداره مي كند ازجيب مردم است . نبايد از جيب مردم بودجه اش اداره بشود و به سر مردم تحميل بكند و- عرض مي كنم كه - اذيت و آزار بكند، چنانچه در عصر اين دو غير انسان بود.
شما بايد توجه به اين معنا داشته باشيد كه بايد خدمت به اين كشور بكنيد و خدمت به اين ملت بكنيد. اگر - خداي نخواسته - در يك پادگاني ، يك نفر آدمي پيدا شد كه خلاف رويه اسلامي و انساني كرد، بايد روسا توجه كنند، جلويشان را بگيرند. مبادا يك وقتي بازهمان مسائل سابق در پادگانهاي ژاندارمري يا در مراكزي كه ساير قواي مسلحه هستند،يك همچو مسائلي كه در سابق بود، باز تكرار بشود. بايد با كمال دقت ، كساني كه درراس هستند اشخاص ناظر بفرستند، همه جا را تحت نظر بگيرند؛ براي اينكه اگر - خداي نخواسته - از چهار نفر يك امر خلاف قاعده اي ، يك امري كه در زمان سابق اتفاق مي افتاد، بست و بند با خانها و كوبيدن مردم اتفاق مي افتاد، اگر حالا در چهار جا اتفاق بيفتد، همه تان بدنام مي شويد؛ براي اينكه مردم ذائقه شان تلخ است و اگر ببينند كه درچهار جا يك فسادي ايجاد شده است و يكي از كارهاي سابق انجام گرفته است ، همه شما را مردم محكوم مي كنند.
بنابراين ، همه شما موظفيد كه از آن چيزهايي كه بر خلاف واقع است ، هم خودتان راحفظ كنيد و هم ديگران را. اگر كاري كردند، به سران ژاندارمري اطلاع بدهيد كه آنهاجلوگيري بكنند تا اين ذائقه تغيير بكند. البته بسيار تغيير كرده است ؛ يعني ، بسيار جلو رفته است اين تغيير. و لهذا، شما الان وقتي كه در جمعيتها مي رويد، مردم براي شما شعارمي دهند. كي همچو مسائلي سابق بود؟ مردم پشت به آنها مي كردند. اگر با زور هم مي آوردندشان يك جايي كه يك - فرض كنيد كه - اشخاصي بودند، آنها با زور بودند و[با] جمع همراه نبودند. در هر صورت ، الان ما و شما و همه ملت خدمتگزار به اسلام وخدمتگزار به كشور هستيم و بايد همه مجتمعا با دست واحد، همه يكدست خدمت به اين كشور بكنيم تا اينكه ان شاءالله اين كشور به قدرت كامله الهي به پيش برود و شماسرافراز باشيد و كشور ما سرافراز باشد.
حفظ مملكت در پرتو نظم و انسجام نيروهاي مسلح
نكته اي كه مي خواهم عرض بكنم و اين اختصاص به شما ندارد، اين يك امر عامي است نسبت به همه قواي مسلحه اينكه اينطور توهم نشود كه حالا ما آزاد هستيم و آزادشديم و آن زد و بند و زد و خوردهايي كه پيشتر بود، نيست و آن كتكها و حبسها نيست وآن اعدامها نيست ، حالا بايد انضباط هم نداشته باشيم . اگر يك قواي مسلحه اي بي انضباط باشد، يعني ، چنانچه فرمانده حكم كرد، اجرا نكند، اگر آن طبقه بالايي ، كه صاحب منصبند، يك امري را گفتند، اينها اجرا نكنند، اگر اينطور باشد، انسجام از بينمي رود. آن وقت - خداي نخواسته - اگر يك امري پيش بيايد، نمي توانيد شما مقابله كنيد.شما قواي مسلحه ، از ژاندارمري گرفته تا ارتش تا شهرباني تا پاسدارها، همه چنانچه منظم نباشيد و سلسله مراتب ملاحظه نشود، اين اسباب اين مي شود كه افرادي باشند يك يك . ژاندارمري وقتي مي تواند خدمت بكند، ارتش وقتي مي تواند خدمت بكند كه اجتماع تو كار باشد. يك يك افراد كه كار ازشان نمي آيد. اين "يك يك "ها وقتي متصل به هم شدند و يك نظمي داشت ، مي توانند كار انجام بدهند. اما اگر يك يك ، يكيهايي باشند كه با هم منسجم نيستند يا نظم ندارند، اينها علاوه بر اينكه كاري ازشان نمي آيد،اخلال هم مي كنند.
بايد توجه داشته باشيد كه امروز شما خدمتگزار اسلام هستيد و بايد براي خدا كاربكنيد. امر خداست كه بايد اين مسائل را بادقت ملاحظه كنيد و نظم را حفظ كنيد و سلسله مراتب را حفظ بكنيد. اين يك مطلبي است كه مربوط به شما تنها نيست و مربوط به همه قواي مسلحه است . چنانچه توجه به اينكه مبادا يكي خلاف بكند، آن هم اختصاص به شما ندارد؛ همه قواي مسلحه بايد در اين معنا باشند. امر به معروف و نهي از منكر بر همه ملت واجب است . اگر يك خلاف يكي كرد بايد نهيش بكنيد، بايد باز داريد او را از اين كار. اگر يك آدمي در يك پادگاني يك عملي كرد كه بر خلاف وظيفه بود، بايد اطلاع بدهيد تا اينكه اين را جلويش را بگيرند.
باز اين مطلب را بايد به ملت عرض بكنم كه سرباز بودن براي ملت ، امروز جزوظايف است . نگذارد ملت كه اين پادگانها در ارتش تهي بشود. سرباز حالا "سربازوظيفه " است . در زمان سابق ، سرباز اجباري بود؛ به اجبار مي بردند، اسمش را وظيفه مي گذاشتند. اما الان اين اجبار در كار نيست ، الان يك امر الهي است . دفاع از مملكت اسلامي ، دفاع از نواميس مسلمين از واجبات شرعيه الهيه اي است كه بر همه ما واجب است و اين موقوف بر اين است كه نظاميها، هم منظم و منسجم باشند و هم مراتب راحفظ بكنند و هم اشخاصي كه مي توانند در نظام وارد بشوند، خودشان را معرفي كنند واين پادگانها را پر كنند از جمعيتها. از قراري كه بعضي از روساي ارتش گفته اند، گفتند كهالان پادگانهاي ما پر نيست ؛ براي اينكه نظام وظيفه را خيلي به آن عمل نمي كنند. لازم نيست كه نظام وظيفه را با الزام بيايند شما را ببرند. شما مي خواهيد يك مملكتي را حفظبكنيد. ملت مي خواهد كه در مقابل اين قدرتهايي كه همه با هم منسجم شدند و اطراف كشور ما هستند، ملت مي خواهد كه جلوي اينها را بگيرد. اين تا اينكه نظام ، نظام صحيح نباشد و منسجم نباشد و پادگانها پر از جمعيت نباشد و مملكت يك نظام بزرگ نداشته باشد و ان شاءالله ، يك نظام بيست ميليوني شما داشته باشيد تا بتوانيد از اين توطئه ها كه الان براي مملكت ما در كار است جلوگيري بكنيد [عملي نيست ]. خداوند ان شاءالله تعالي ، حامي شما باشد و حامي اين مملكت . و ان شاءالله ، شما پيروز باشيد و با پيروزي ،اسلام را به پيروزي برسانيد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
پانویس :
1- آخرين پادشاه سلسله قاجاريه . 2- دشنام دادن ، لعن و نفرين .
3- حمله اعراب و لشكر مسلمين به ايران و شكست سپاه ساساني از لشكر اسلام . 4- "مردم بر آيين پادشاهان خويش هستند. " اين جمله اي است كه به عنوان ضرب المثل به كار برده مي شود و دررديف روايات و احاديث به شمار نمي آيد. 5- نعمت الله نصيري ، رئيس ساواك در رژيم شاه .
6- جعفر شريف امامي ، رئيس مجلس سنا، كه در اوج انقلاب ، پس از جمشيد آموزگار به نخست وزيري رسيد.



بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 89,013,636