عنوان : معارف و بركات بعثت رسول اكرم "ص "
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : صبح 8 فروردين 1366
تاریخ قمری : 27 رجب 1407
مناسبت : سالروز مبعث حضرت رسول اكرم "ص "
جلد : 20
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
بركات بعثت رسول گرامي اسلام
اين عيد سعيد را، كه بايد گفت بزرگترين اعياد اسلامي است ، من به همه مسلمين جهان و مستضعفين جهان تبريك عرض مي كنم . قضيه بعثت مسئله اي نيست كه ما بتوانيم در اطراف او صحبتي بكنيم . ما همين قدر مي دانيم كه با بعثت پيغمبر اكرم ، انقلاباتي حاصل شد و چيزهايي در دنيا حاصل شد كه قبل از او نبوده است . آن معارفي كه به بركت بعثت رسول اكرم در عالم پخش شد - كساني كه مطلع اند كه اين معارف چي است و تا آن اندازه اي كه ماها مي توانيم ادراك بكنيم - مي بينم كه از حد [درك ] بشريت خارج است ؛اعجازي است فوق ادراك بشريت از يك انساني كه در جاهليت متولد شده است ، درجاهليت بزرگ شده است و يك آدمي بوده است كه در يك محيطي پرورش يافته است كه اسمي از اين مسائل اصلا نبوده در آن وقت . محيط آنجا اصلا راجع به مسائل دنيا و به مسائل عرفان و فلسفه و ساير مسائل اصلا آشنايي نداشتند و در تمام عمرش ، حضرت آنجا بوده ، يك سفر مختصري كرده است كه چند وقتي ، يك چند روزي ، سفر كرده وبرگشته . آن وقت ، وقتي كه بعثت حاصل شد، انسان مي بيند كه يك مطالبي پيش آورده است كه از حد بشريت خارج است . اين اعجازي است كه براي اهل نظر، دليل بر نبوتپيغمبر است ، و الا ايشان به خودش نمي توانست اين كار را بكند. نه تحصيلاتي داشت ،حتي نوشتن را هم نمي دانست . مسائل ، يك مسائل بزرگي است كه ما نمي توانيم دراطرافش صحبت كنيم و كشف هم نشده است ؛ براي خود ايشان است و كساني كه خاص الخاص ايشان هستند. مسائل اجتماعي در اسلام - مي دانيد كه - هست ؛ همه جور مسائل هست و به درجه اعلا هست كه از عهده يك نفر آدمي كه در آن محيط زندگي كرده است و يا در هر محيطي [برنمي آيد كه ] يك نفر آدم بتواند اين طور در دنيا همه چيز رابيابد كه مطابق عقل حالا باشد و آينده . اين يك امر اعجاز است ؛ غير از اعجاز چيز ديگرنمي تواند باشد.
ما هم بايد از قضيه بعثت و آن بركات بعثت كه حاصل شده است [استفاده كنيم ، ] بااينكه آني كه پيغمبر مي خواست حاصل نشده است حالا و بعدها هم حاصل نخواهد شدآن مسائلي كه او مي خواست ، كه مي خواهد مردم چه بشوند، نه در زمان خودشان شد ونه بعد شد. و گرچه بعضي آخوندهاي درباري مي گويند كه فلاني گفته است كه پيغمبرنتوانست ، بله ، من عرض مي كنم پيغمبر نتوانست ! اگر توانسته بود، تو آخوند درباري حالانبودي . همه مي دانيم كه در زمان پيغمبر، وضع جوري بود كه پيغمبر حتي احكامي [را] كه مي خواست بگويد، تقيه مي كرد حضرت ؛ مسائلي كه مي خواست بگويد حضرت ،ملاحظه مي كرد و موفق نشد پيغمبر به آن چيزي كه مي خواست ، آن چيزي كه دلخواهش بود بعث كرد. همه چيز گفت ، در رساندن مطلب هيچ قصوري نبود، اما در فهماندن مردم ،آشنا كردن مردم به مسائل ، يك مسئله اي نبود كه از عهده كسي برآيد. و لهذا، مي بينيدفساد در آن وقت بود و حالا هم هست و تا آخر هم خواهد بود. بله ، در زمان حضرت صاحب - سلام الله عليه - حكومت واحد مي شود. قدرت حكومت . . . عدالت ، يك عدالت اجتماعي در همه عالم مي آيد، اما نه اينكه انسانها بشوند يك انسان ديگر. انسانهاهمانها هستند كه يك دسته شان خوب اند، يك [دسته ] بد. منتها آنهايي كه بد هستند،ديگر نمي توانند كه كارهاي خلاف بكنند. در هر صورت ، مسئله بعثت مسئله اي نيست كه ما حالا بتوانيم در اطرافش صحبت كنيم . جاودانگي كارهايي كه براي خداست
من بايد از شما آقاياني كه حاضر هستيد و كساني كه غير حاضر هستند، از تمام اقشارملت تشكر كنم كه يك ملت نمونه هستند. و اميد است كه اين ملت نمونه اسباب اين بشودكه انقلاباتي در ايران ، در دنيا پيدا بشود زيادتر از آني كه الان هست . از پزشكان من بايدتشكر كنم و عرض كنم بهشان كه خداي تبارك و تعالي مجاهدين در راه خودش رابرايشان مقام بزرگ قائل است و مجاهد در راه خدا مراتب دارد؛ يكي از مراتبش هم اين است كه براي خدا انسان مداوا كند كساني [را] كه مبتلا هستند، خصوصا در اين زمان ودر اين وقتي كه ما واقع هستيم كه انصافا كارهاي شما يك مجاهده در راه خداست . منتهابايد توجه كنيد و مجاهده لله باشد، براي او باشد. وقتي براي او باشد، هميشگي مي شود.چيزهايي كه براي خداست ، اينها دائم است ؛ هميشگي است . چيزهايي كه براي طبيعت وماده است ، خود ماده و طبيعت از بين مي رود. آنهايي كه براي اوست ، آنها هم از بين مي روند. شما پزشكان كه الان بايد گفت يكي از مجاهدين در راه خدا هستيد، توجه بكنيد كه اغراضتان يك اغراض مادي نباشد؛ اغراض الهي باشد. اغراض الهي داشتيد،مادي هم دنبالش هست ، اما اين مادي ديگر الهي شده است كه دنبالش هست . [اگرداراي ] اغراض مادي شديد، هرچه هم بگوييد براي خدا، درست نخواهد شد. عمده اين است كه اغراض را همه قشرهاي ملت ، دولت ، مجلس همه غرضهاشان را غرض الهي كنند تا همه مسائل ، مسائل الهي بشود. آن وقت ما راه يافتيم به يك گوشه اي از آن چيزي كه انبيا مي خواستند.
تحول در افكار عمومي جهان
شما مي بينيد كه ما الان مبتلا هستيم به چه چيزهايي در دنيا! بايد من و شما ترك تعجب كنيم از اينكه تحول در همه چيز واقع شده ، الا در قصرهاي اين قدرتمندان . دنياعوض شده است ، اينها باز خيال مي كنند كه دنياي صد سال ، صدوپنجاه سال پيش است .اينها باز نفهميده اند يا خودشان را به نفهمي مي زنند كه همه عالم عوض شده است . افريقاعوض شده است ، اروپا عوض شده است و همه آسيا عوض شده است ؛ همه عوض شده اند، همه عوض شده اند، الا اين سردمداران ، كه يا عوض نشده اند يا خودشان رامي زنند به اينكه ما عوض نشده ايم و اينها خيال مي كنند كه - مثلا - ايران باز مثل زمان قاجار و زمان پهلوي است كه اگر يك سفيري از آنها بخواهد يك كاري را بكند اينهاجرات نكنند، مقابلش حرف بزنند؛ اگر يك قضيه اي بخواهد واقع بشود، به مجرد اينكه سفير فلان جا آمد، گفت نه ، تمام بشود. اينها نمي فهمند كه مسئله اين طور نيست و دنياحالا اين نيست ؟ دنيا حالا اين نيست كه شما هرچه آنجا نشستيد و گفتيد، اين عمل بشود.شما غايت امر بتوانيد كلاه خودتان را نگه داريد، دنبال اين نباشيد كه كلاه مردم رابرداريد. اگر نفهميديد تا حالا كه دنيا چه خبر است ، بايد گفت كه شما در راس نفهمهاواقع هستيد و اگر مي فهميد و خيال مي كنيد مردم ديگر نمي فهمند، اين هم باز يك اشتباه بزرگ است كه شما خيال مي كنيد مردم حالا، مردم زمان صدسال پيش از اين اند، مردم زمان پنجاه سال پيش از اين اند؛ نه ، اين طور نيست ، تغيير كرده است ، تحول حاصل شده است ، دنيا به هم خورده است ، انقلاب پيدا شده است در دنيا و شما سرتان را زير برف كرده ايد و همان حرفهاي سابق را مي زنيد: اگر در خليج فارس چه بشود، تنگه هرمز چه باشد، ما چه مي كنيم . شما خيال مي كنيد كه حالا هم مثل سابق است كه در خليج فارس ودر همه جا يك كلمه مي گفتيد، تمام مي شد قضيه . حالا نيست مسئله اين طور. بفرماييد درخليج ببينيد چه خبر است ! و لهذا، يك روز مي گويند كه ما چه مي كنيم ، يك روزبرمي گردند؛ يك روز مي گويند نگفتيم اين طور.
در كاخ سفيد مسائل يك مسائلي است كه يكيشان مي گويد كه ما دخالت نظامي مي كنيم ، يكيشان مي گويد ابدا همچو چيزي نبوده . اصلا سر در گم اند، نمي فهمند چه مي كنند و باز هم نشناخته اند مردم را، نشناخته اند دنيا را. دنيا عوض شده است ؛ شما هم بايد خودتان را عوض كنيد، افكارتان را عوض كنيد. نمي شود حالا مثل سابق باديكتاتوري يا به تبليغ به هم زد اوضاع را. يك كلمه شما بگوييد، خيال مي كنيد همه بايدبگويند چشم ؛ نمي گويند ديگر، مردم نيستند اين طور حالا؛ و بايد شما هم خودتان راعوض كنيد و با مردم راه برويد. خيال نكنيد كه همه مردم بايد دست بسته در مقابل شماهيچ حرفي نزنند.
امروز ايران ما اين طور است كه چنانچه - فرض كنيد كه - يك رئيس جمهور امريكابيايد اينجا، مردم عادي اينجا حاضر نيستند بروند تماشايش كنند! اين طور نيست كه خيال كنيد كه اگر يك كسي بيايد اينجا، چه خواهد شد، چه مي شود، اگر چه بشود. نخير، اين مسئله اين نيست ، مردم عوض شده اند، يك جور ديگري شده اند، اعتنايي به اين مسائل ندارند. نه ما، افريقاييها هم ندارند. ساير جاها هم ندارند. فقط شماها هستيد كه چند نفري كه يك مسائلي دستتان است و يك قدرتهايي دستتان است و خيال مي كنيد كه اعمال نمي خواهيد بكنيد، مي خواهيد بگوييد كه ما اعمال مي كنيم و با همين كار تمام بشود. بااين كار تمام نمي شود؛ اعمال هم بكنيد، نمي شود.
شوروي فهميد كه در افغانستان [نمي تواند كاري بكند. ] با اينكه [در] كشورافغانستان ، آنهايي كه سر كار هستند با شوروي هستند و كمونيست در آنجا هست ،مع ذلك ، اين عده اي كه مسلمان هستند در آنجا و اهل اسلام هستند همچو مجال رابر شوروي تنگ كرده اند كه الان نمي داند چه جوري از اين غائله بيرون برود. مثل ايران كه دولتش و ملتش و همه با هم هستند، فقط يك چند نفر انگشت شمارند كه تبع امريكاهستند، نمي فهمند كه خودشان چه مي گويند؛ يك چند نفر معدودي هستند كه اينهابر خلاف هستند. و من عقيده ام است كه اينها هم بيايند و با مردم بشوند و خيال نكنند كه حالا سابق است كه امريكا هر كاري دلش بخواهد، بكند كه شما بترسيد از امريكا.
من اميدوارم كه خداوند توفيق بدهد به همه ملتهاي مظلوم دنيا كه در مقابل ظالمهابايستند و نترسند. گمان نكنند كه اينها هر چه گفتند عمل مي كنند. اينها نه ، اينها مي خواهندكه با همان تبليغات كار را انجام بدهند و از اين تبليغات هيچ وقت نترسيد. و كشور ايران كه نمي ترسد؛ ببينيد كه ايستاده مقابل ؛ و افغانستان كه ريختند درش و آن طور فساد را درستكردند، اين طور ايستاده است و آنها را مستاصل (1) كرده ؛ و در لبنان بالاتر از آن ها،مي بينيد كه چه كرده اند! و دنيا عوض شده است . و مسلمين توجه كنند و مظلومين توجه كنند كه بايد خودشان را حفظ كنند و در مقابل ابرقدرتها بايستند. و اميدوارم خداوند همه را توفيق بدهد و به بركت اين عيد سعيد ان شاءالله ، خداوند پيروز كند شما را. مملكت ما راهمان طوري كه مستقل است ، به استقلال بيشتر برساند.
والسلام عليكم و رحمه الله
پانویس :
1- بر زمين زده شده .
بزرگتر