عنوان : لزوم آگاه نمودن مستضعفان جهان
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : صبح 21 بهمن 1361
تاریخ قمری : 26 ربيع الثاني 1403
مناسبت : در آستانه سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي
جلد : 17
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
اقامه عدال الهي منشاء دشمني با ملت ايران
برادران بسيار عزيز كه از شعرا و علما و روشنفكران و نويسندگان از كشورهاي مختلف جهان در اينجا آمده اند خوش آمدند. خوش آمديد در كشوري كه زير بار ستم ستمشاهي در طول تاريخ و ستم رژيم پهلوي در پنجاه سال خرد شده . خوش آمديد دركشوري كه براي اينكه ، قيام براي اسلام كرده است و مي خواهد كه اسلام در اين كشورحكومت كند، و مورد تجاوز قدرتهاي بزرگ بيواسطه يا باواسطه شده اند، در اين كشورآمديد و خوش آمديد در كشوري كه به واسطه اينكه با ابرقدرتها و نفوذ آنها مخالف است و اعلام مخالفت كرده است مورد تجاوز دشمنهاي اسلام ، از عراق - يعني حزب بعث عراق - شروع شده است به دستياري امريكا و كمك تقريبا همه كشورهاي جهان ومورد تجاوز همه اينها شده است . كشوري كه مي خواهد عدل الهي را در جهان و ابتدائادر مركز خود كه ايران است ، بپا كند و در همه جا حكومت ، حكومت اسلامي باشد ودست قدرتهاي بزرگ از كشورهاي اسلامي كنار باشد. شما مي دانيد كه كشورهاي بزرگ از ابتدا اين نهضت اسلامي ايران تاكنون و خصوصا در انقلاب بزرگ ايران با همه قدرتهامخالفت كردند، كارشكني كردند و هجوم نظامي كردند و واداشتند دشمنان اسلام را كه هجوم نظامي كند به مناطقي از كشور عزيز اسلام ، به جرم اينكه اسلامي است . و شمامي دانيد كه الان كه جنگ بين جوانهاي متعهد به اسلام و بين صدامين بعثي عفلقي پشت كرده به اسلام ، درگير است ، علاوه بر كشورهاي بزرگي كه منافع خودشان را در اين كشورو در كشورهاي اسلامي ديگر و در سرتاسر جهان ، در كشورهاي استضعافي در خطرمي بينند، همه به كمك اين حزب اشتراكي عفلقي عراق شتافتند، و كمك نظامي ، كمك مالي و كمك تبليغاتي به طور وسيع انجام مي گيرد. و ما كشورمان يك كشوري است كه بايد بگوييم جز خداي تبارك و تعالي پناهي ندارد. و ملتها كه با ما دوست هستند و آن طبقه مستضعفان جهان كه با اسلام آشنا و با عدل و كرامت انساني علاقه دارند، در تحت فشار دولتهايي واقع شده اند كه براي خاطر چند روز عيش و نوش دنيوي ، اسلام را بر كنارو بر ضد اسلام قيام مي كنند، و به ملتهاي خودشان فشار مي آورند از خوف اينكه مباداآنها هم ادعاي عدالت و ادعاي فرهنگ انساني بكنند.
لزوم آگاه نمودن مستضعفان جهان از گرفتاريها
امروز تكليف همه شما آقاياني كه از خارج تشريف آورديد، شعراي شما،نويسندگان شما، گويندگان شما، اين است كه شعرا در اشعارشان قضاياي اين انقلاب رامنعكس كنند؛ اگر توانستند در مجامع عمومي و اگر نتوانستند حتي در مجامع خصوصي هم محفوظ بماند براي نسلهاي آتيه اي كه فرزندانشان الان بعضيشان از كوچولوهايي كه در 22 بهمن متولد شده اند، و آنهايي كه در طول تاريخ مي آيند. بايد مردم را، مردم جهان را، مستضعفان جهان را آگاه كنيد، آگاه كنيم به اينكه چه مصايبي بر اينها وارد شده است و در تحت چه شرايطي زندگي مي كنند و آنان كه به آنها حكومت مي كنند تحت چه شرايطي هستند و وضع زندگي ماليشان چطور است . و آنهايي كه از دولتهاي اسلامي هستند، ذخاير خودشان را به كجا خرج مي كنند و در جيب كي مي ريزند، در عين حالي كه ملتهاي آنها گرسنه هستند، ملتهاي آنها فقير هستند و بسياري از آنها از گرسنگي تلف شدند و اينها ذخاير خودشان را، ذخايري كه مال خود اين ملت است و آنها غاصب هستند، به جاي اينكه براي ملت خودشان ولو عشري از اعشار آن را خرج مي كردند واينها به رشد مي رسيدند، تمامش را تسليم مي كنند به آنهايي كه دشمن اسلام اند. شعرا درطول تاريخ بايد بنويسند اين امور را و به شعر، مردم را بيدار كنند. و نويسندگان اگرمي توانند در نطقها و نوشته هاي خودشان ، در مجامعي كه مي روند در شهرهاي خودشان ،در كشورهاي خودشان مسائل ايران را ابلاغ كنند؛ و اگر نمي توانند در كتب و رساله هاي خودشان ثبت كنند كه بعدها وقتي كه مردم در نسلهاي بعد مي آيند، ببينند كه دشمنهاي آنها كي هست و دوستان آنها كي و تكليف آنها با دوستانشان و دشمنانشان چيست . اگر مادر تبليغ قصور كنيم ، اگر ما در گفتن و نوشتن شعر و نثر و همه نحو نوشتن و گفتن قصوركنيم ، ما مديون نسلهاي آينده هستيم كه ممكن بود با نوشته هاي شما، با نوشته هاي نويسندگان عزيز و با اشعار آنها، بيدار بشوند و مطلع بشوند بر اينكه بر اين ملتها در اين زمان چه گذشته است و ماها چه تحمل رنج ها كرديم ، بلكه آنها درصدد علاج برآيند، وامروز نيز ما بايد درصدد علاج برآييم .
همه شما و همه ملتهاي ضعيف دردها را مي شناسند، مي دانند كه از كجا صدمه مي بينند و كي به آنها صدمه مي زند و چه رژيمي آنها را تحت فشار قرار مي دهد، و درمان را بايد بدانند كه تا جهان مبتلا به اين جنايتكاران است و وابستگان به اين جنايتكاران ،روي خوش نخواهد ديد. و ما، همه شماها كه نويسنده هستيد و خصوصا شعرا كه لسان شعر بالاترين لسان است ، بايد مردم را آگاه كنيم ، نسلهاي فعلي را، نسلهاي آينده را و بنابگذاريم بر اينكه اگر نمي شود در جوامع عمومي ، از جوامع خصوصي و از افرادي كه باآنها آشنا هستيم شروع كنيم ، و شمه اي از اين مسائلي كه در ايران وارد شده ، واقع شده است ، از مصيبتهايي كه درزمان رژيم سابق واقع شده است - و شايد بسياري از شما بدانند- با مصيبتهايي كه در اين زمان واقع شده است و دارد واقع مي شود مردم را آگاه كنيد، و ازشيوه مبارزه اي كه در اينجا شروع شد از اول ، و به خواست خداي تبارك و تعالي تا اينجاكه آمده است هر روز رشد كرده است ، اين شيوه را به آنها گوشزد كنيد. لازم نيست كه ابتدائا يك عده كثير باشند، عده هاي كوچك و افراد كم ، كم كم اين قطره ها با هم جمع مي شوند و دريا تشكيل مي دهند. مبارزه تا رهايي از سلطه شرق و غرب
ما از صفر شروع كرديم ، ايران از صفر شروع كرد. ايران در آن وقتي كه همه چيزش در خطر بود و اختناق به طوري بود كه زن به شوهر و شوهر به زن نمي توانست يك كلمه خلاف رژيم بگويد، از صفر، اشخاصي كه بيدار شدند و بودند، شروع كردند و اين صفركم كم بزرگ شد و اين قطرات كم كم بزرگ شدند و شكل گرفتند و به صورت مشتهاي گره كرده و بدون اينكه در آنها يك تشكيلات منظمي باشد و بدون اينكه داراي يك سلاح باشند. سلاح در دست مردم به هيچ وجه نبود، لكن اينها از هيچ شروع كردند تااينكه سلاحها را از دست دشمنان گرفتند و كم كم با فرياد اينها براي اسلام ، از ارتش ،جناحهاي بسياري به اينها ملحق شدند كه تا الان هم هستند و خدمت مي كنند و در بين خود ملت هم بسيج شد عده كثيري و الان هم بسيج مي شود.
و ما اميدواريم كه ايران به اندازه افرادي كه دارد، جواناني كه دارد، ارتش داشته باشد.يك ارتش ملي ، اسلامي ، انساني كه در مواقعي كه احتياج به آن هست ، چندين ميليون ازافراد حاضر به خدمت باشند. كشورهاي ديگر هم آنهايي كه بيدارند، آنهايي كه توجه به مسائل دارند، آنهايي كه غربزده و شرقزده نيستند، آنهايي كه منافع خودشان را از شرق نمي دانند و آنهايي كه منافع خودشان را از غرب نمي دانند، آنهايي كه غرب و شرق راغارتگراني مي دانند، آنها هم بايد شروع كنند ولو از صفر. و همان طوري كه در ايران ازصفر شروع شد و تا حدود بيست سال دائما در خدمت آمدند و كردند و ناگهان انقلاب حاصل شد، انفجار حاصل شد و با انقلاب و انفجار، اين رژيمي كه تا دندان مسلح بود واو را مسلح كرده بودند، همه قدرتها هم با او همراه بودند، با همين مردم عادي كشور ما كه متحول شدند به يك انسانهاي الهي و به يك انسانهاي توحيدي ، اين رژيم شكسته شد ودنبال او هم دست امريكا از اينجا قطع شد و دست همه قدرتها از منافع ما قطع شد. و دراين هنگام كه شما تشريف داريد در اينجا، ما كارهاي خودمان را، دولت ما كارهاي خودش را و كارهاي ايران را با شايستگي انجام مي دهد و كارخانه ها را به راه مي اندازد، ومسائلي كه دارد و مشكلاتي كه دارد يكي پس از ديگر حل مي كند، و در ظرف چهار سالتمام چيزهايي كه يك كشور مستقل بايد داشته باشد. دارا هست ، در عين حالي كه هميشه در فشار بوده و هميشه در محاصره اقتصادي و در محاصره نظامي بوده . مايوس از خدانباشيد، خدا را حاضر بدانيد و قدرت خدا را در همه جا فعال بدانيد. و مراجعه به صدراسلام بكنيد كه يك نفر انسان به تمام معنا، لكن در نظر كفار ضعيف و مستضعف ، قيام كرد و يك انقلاب به اين بزرگي را كه دنيا را تحت سيطره خودش درآورده است ايجادكرد. از وحدت افراد و كمي افراد هراس نكنيد كه خداي تبارك و تعالي به شما كمك مي كند، و وقتي كه شما نصرت بكنيد از خداي تبارك و تعالي ، وعده نصرت داده است وكمي عده با اينكه قدرت روحي در كار باشد و انسجام در كار باشد و تعهد به اسلام در كارباشد، اسباب ضعف نخواهد شد.
هشدار به دولتهاي مدعي اسلام و حامي صدام
الان كه شما ملاحظه مي كنيد و صداميان اشتلم مي كشند كه حتي در اين نبرد آخرگاهي مي گويند هفت هزار، گاهي مي گويند پانزده هزار، ما از ايرانيان را - يعني از اين سپاهيان ايران را - كشتيم و از بين برديم ، بيش از چهار هزار ما نفرستاديم در جبهه ها. ماارتشمان و قوايمان در كنار هستند الان . و ما مي خواهيم كه اين دولتهايي كه دارند كمك مي كنند به يك جنايتكار تاريخ ، به يك جنايتگر كه از اولي كه اين حزب در عراق پيداشد با اصل جنايت پيدا شد و با تز "اسلام نبايد باشد"، اين دولتهايي كه ادعاي اسلام مي كنند، ما چطور مي توانيم از آنها اين ادعا را بپذيريم ، دنيا چطور مي تواند اين ادعا رابپذيرد، كه شما مدعي اسلام در لفظ هستيد، لكن در عمل اسلام را مي كوبيد و دشمنان اسلام را تقويت مي كنيد. امريكا كه دشمن همه اديان است حتي مسيحيت ، امريكا كه اصلا اعتنا به اديان ندارد و جز منافع خودش را نمي خواهد، حتي منافع امريكاييها [را]هم نمي خواهد، منافع دولت امريكا را مي خواهد و همه جهان را به آتش زده است ودارد آتش مي كشد، شما در منطقه با آغوش باز از او استقبال مي كنيد و ارتش او را درمناطق اسلامي مي پذيريد، براي اينكه ، ارعاب كنيد لبنان را و ارعاب كنيد ايران را. مسلمين با اين مردمي كه بنايشان بر اين معناست بايد چه بكنند؟ مسلمين كه گرفتار يك همچو حكومتهايي هستند و گرفتار يك همچو سردمداراني هستند بايد چه بكنند؟ بايدساكت بنشينند، تماشاگر باشند؟ اگر ايرانيها هم اين فكر را مي كردند كه به ما چه ربطدارد، ما مشغول كسب خودمان هستيم و كاري به اين مسائل نداريم ، خدا مي داند كه اگرآن قدرت محفوظ مانده بود تا حالا چه به سر اسلام در اينجا آورده بود. اگر مهلت پيدامي كرد اين رژيم غير انساني ، اسلام را از محتواي خودش بكلي خالي مي كرد و يك صورت بي محتوا، حتي صورت را هم نمي گذاشت حفظ بشود. فجايعي كه در زمان اوواقع شد، تاريخ اميد است كه ثبت كند و متفكران و متوجهان به مسائل بنويسند و باشد درمخزنها تا ببينند اشخاصي كه بعدها مي آيند. بنا، بر اين بود كه اصل اسلام در اينجا محوبشود، شروع كردند تاريخ اسلام را تغيير دادند و شروع كردند، و جوانهاي ما را از اسلام مي خواستند جدا كنند. مواد مخدره و موادي كه انسان كش است ، در اينجا به دست همين خاندان پهلوي خريده مي شد و پخش مي شد. اين نه براي اين بود كه فقط منافع مادي مي خواستند، براي اين بود كه اطاعت امر آنها را بكنند كه بايد ايران عقب مانده بماند ويك عده افيوني و هروئيني و عياش نمي توانند كشور خودشان را حفظ كنند، آنها بنشينندو چرت بزنند و آنها مخازن آنها را خالي كنند.
اقتداي به پيامبر "ص " و ائمه اطهار "ع " در مبارزه با ظلم
خداي تبارك و تعالي با قدرت غيبي خودش به اين ملت عنايت فرمود و اين جوانهارا متحول كرد به يك انسانهاي عارف مسلك كه براي خداي تبارك و تعالي و به عشق خداي تبارك و تعالي از جانشان مي گذرند و مادران و پدران آنها از فرزندان رشيدشان مي گذرند و اين فداكاري موجب اين شد كه ما در عين حالي كه بسيار از بزرگانمان را ازدست داديم و بسيار از جوانان ارزشمندمان را از دست داديم و خسارات بسيار بر ما واردشد از دست دشمنها، مع ذلك آنچه كه به دست [آورد] اسلام عزيز بود، و اسلام ارزش دارد كه همه چيز در راه او داده بشود، چنانچه اوليا خدا چنين كردند. پيغمبر اسلام هرچهداشت در راه اسلام داد؛ در تمام عمر آسودگي نداشت اين سرور. و حسين بن علي -سلام الله عليه - همه چيزش را فداي اسلام كرد و در صدر اسلام همه چيز فداي اسلام بود، و ما هم بايد اقتداي به آنها بكنيم ، و ما هم امت همان پيغمبر و شيعه و پيرو همان اشخاصي هستيم كه در صدر اسلام بودند. ملتها بايد از جا برخيزند، اگر بنشينند و منتظراين باشند كه براي آنها چه براي جهات ماديشان و چه براي جهات معنويشان ديگران بيايند و كاري بكنند اين اشتباه است و اسباب اين مي شود كه هيچ كاري نتوانند انجام بدهند. و در طول تاريخ به همان طوري كه هستند باشند و فرزندان آنها هم به همين ترتيب باشند، و اگر توجه به خدا بكنند و با توجه به خدا اشتغال به كار بكنند و اشتغال به فعاليت براي اسلام بكنند، خداي تبارك و تعالي راهها را بر آنها باز مي كند. شايد تاريخ نتواند بنويسد آن راههايي كه براي ايران باز شد، آن هدايتهايي كه بدون اينكه ماهامتوجه او باشيم ، هدايتهايي كه تحميل به ما شد. ما مي خواستيم يك كار بكنيم ، يك وقت مي ديديم كه كار ديگر داريم انجام مي دهيم ، و كار ديگر آن بوده است كه بايد انجام داد.اين را در تاريخ نمي شود ثبت كرد، اين علومي است كه مال سينه هاست .
تبليغات مسموم دشمن بر عليه ملت ايران
بكوشيد كه ملتهاي خودتان را اسلامي كنيد، ملتهاي خودتان را بيدار كنيد و تاريخ صدر اسلام را براي آنها بخوانيد و كوششهاي آنها را براي اسلام و مسائل ايران را درآنجا منعكس كنيد. ما كه دستمان از تبليغات كوتاه است ، نسبت به آنها نمي توانيم آن قدرتبليغ داشته باشيم ؛ همه رسانه هاي گروهي در دست دشمنان ماست و هر روز هم تبليغ مي كنند و هر روز هم ايران را محكوم مي كنند. اين سازمانهايي كه همه شان نوكر امريكا وامثال او هستند. سازمان عفو بين المللي - نمي دانم - شوراي امنيت و امثال اينها كه ملاحظه مي كنيد در طول اين جنگي كه صدام و صداميان به ما تحميل كردند و آن قدر از شهرهاي ما را كوبيدند و آن قدر جوانهاي ما را كشتند و آن قدر صغير و كبير و مردم و زن را زيرآوارها دفن كردند، يك كلمه راجع به اين مسائل ذكر نكردند و كاش ذكر نمي كردند. امروز ما را محكوم مي كنند. امروز به ما نسبتها مي دهند و روي همان نسبتها محكوم مي كنند. قول دشمنهاي ما سند اين سازمانهاست و گاهي هم خودشان سند درست مي كنند، اگر چيزي ندارند، يا در مطبوعاتشان يا در راديوهاشان يك مصاحبه درست مي كنند. مصاحبه با كي ؟ مصاحبه با آن كه اينجا را چاپيده و فرار كرده ، اين را سند قرارمي دهند و بر ضد ما تبليغ مي كنند. همه تبليغات دنيا بر ضد ماست . ملتها هم ممكن است بسياريشان بازي بخورند، يك عده شان هم توجه دارند. تكليف شما آقايان اين است كه آنچه ديديد ولو بتدريج برسانيد به كشورهاي خودتان ، به دوستان خودتان ، كه اينجاهمچو نيست كه در بين خيابانها كسي نتواند راه برود براي اينكه او را مي كشند و همچونيست كه بچه هاي كوچك را هر روز در خيابانها مي كشند و اين طور نيست كه زندانهاي اينجا شكنجه مي كنند و چه مي كنند و آن طور نيست كه ما حمله كرده ايم به عراق و آن طور نيست كه عراق از مملكت ما باز به طور كلي خارج شده باشد، لكن خارج خواهدشد ان شاءالله و تسليم هم خواهد شد. و قدرتهاي بزرگ هم نمي توانند او را نجات بدهند.و اين دولتهاي كوچك همسايه ، من خوف اين را دارم كه اگر يك ادامه اي اينها بدهنديك روزي پشيمان بشوند كه پشيماني براي آنها سودي ندارد. و من اميدوارم كه خداي تبارك و تعالي به همه شما عزيزاني كه وقت صرف كرديد و در اين كشور ستمديده آمديد و ستمهايي كه به آنها شده است ملاحظه كرديد، و قدرتي كه جوانهاي ما دارند وپشتكاري كه دارند و تعهدي كه به اسلام دارند ملاحظه كرديد، من تشكر مي كنم ؛ وتشكر بيشتر اينكه شما هم مبلغ سلام باشيد در مقابل اين مبلغين زيادي كه مبلغ كفرند ومبلغ ظلم اند. خداوند همه شما را توفيق بدهد و خداوند كشورهاي اسلامي را از دست تبهكاران نجات بدهد و همه ستمديدگان اسلام و غير اسلام را از ستمگران نجات بدهد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
پانویس :
بزرگتر