عنوان : انتظار مستضعفين جهان از پاپ - هدف از تصرف سفارت امريكا - نهراسيدن از دخالت نظامي و محاصره اقتصادي
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : ساعت 4 بعدازظهر 19 آبان 1358
تاریخ قمری : 19 ذي الحجه 1399
جلد : 11
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
انتظار مستضعفين جهان از پاپ
من اگر در اين موقع حساس ، مقامات ديگر تقاضاي ملاقات كرده بودند براي اين موضوع نمي پذيرفتم ، لكن مقام روحانيت ملت مسيح و پاپ اعظم احترامي دارند كه ماپذيرفتيم و اتفاقا خوشحال هم شدم از اينكه ايشان پيام فرستاده اند تا من مطالبي كه بايد به ايشان تذكر بدهم ، تذكر بدهم .
من و ملت ما، بلكه ملتهاي مستضعف جهان - اعم از مسلمين و نصاري و غير آنها -يك نقطه ابهام پيش ماست كه من ميل دارم اين نقطه ابهام را تذكر بدهم . گوش سي و پنج ميليون جمعيت ايران كه پنجاه سال است در زير يوغ استعمار و فشار خصوص امريكا، واخيرا فشار خصوص آقاي كارتر هستند، و گوش ميليونها جمعيت مستضعف ، انتظارنوازشي از مقام روحانيت پاپ داشت ؛ نوازش پدرانه اي كه لااقل استفسار از حال اين مستضعفين باشد، و نسبت به مستكبريني كه به اينها ظلم شده است ، و در زير فشار ظلم بودند، هشياري داده شده باشد، ميانجيگري شده باشد بين ملتهاي مستضعف و آن ابرقدرتها كه خودشان را مسيحي معرفي مي كنند. و گوش ما همچو نداي روحاني اي رانشنيده است تا حالا. چه شده است كه ما پنجاه سال كشته داديم ؛ كشته هاي دستجمعي ، درحبس بوديم ؛ حبسهاي غيرانساني كه بهترين افراد اين ملت را در آنجا شكنجه هايغيرانساني مي دادند، و يك ميانجيگري در كار نبود. و آقاي پاپ اعظم به فكر اين نيفتادند كه از اين ملت مستضعف پشتيباني كنند، يا لااقل ميانجيگري كنند كه ايشان دست از سر اين مستضعفين بردارند. چه شد كه امروز كه ملت ما، جوانهاي ما كه سالهاي طولاني تحت فشار و تحت رنج بودند، رفته اند و اين چند نفري كه در آن لانه جاسوسي به سر مي بردند و عامل توطئه و جاسوسي بر ضد ملت ما بودند، بلكه بر ضد منطقه ، وقراين و شواهد در اين امر زياد است ، و بزرگتر شاهد اينكه تمام پرونده ها را و چيزهايي كه در آنجا بوده است تا توانستند آنها را بدل به يك پودري كردند كه قابل استفاده ديگرنيست .
خواست ملت ايران در تصرف سفارت امريكا
اگر اينها يك مسائل سفارتي بوده است ، احتياج به اين كار نبود. اگر يك مسائلي بودكه مربوط به توطئه هايي كه بر ضد ملت ماست نبود، اين محتاج به اين عمل نبود. حالا كه اين توطئه به ملت ما ثابت شده است ، و اين عملي كه اين جوانهاي ما انجام داده اند، تمام ملت ، تمام قشرهاي ملت ، الا بعضي منحرفين ، در اينجا و در ساير ممالك ديگر از آن پشتيباني كردند. و اين خواست تمام ملت ما بوده است ، نه يك خواست از روي هواي نفساني ، بلكه يك خواست انساني بوده است كه توطئه ها معلوم بشود؛ توطئه هايي كه برضد بشر است ، بر ضد كشورهاي ماست ، و بالخصوص بر ضد ايران است معلوم بشود. واين حق از براي ملت ما هست .
سفارتخانه ها حق قانوني ندارند كه جاسوسي بكنند يا توطئه . و اين مركز، به حسب آن طوري كه كارشناسها تاكنون توانسته اند بفهمند، مركز جاسوسي و مركز توطئه بوده است .چه شد كه در اين وقت آقاي پاپ اعظم به فكر اين افتادند كه ما براي حس انساندوستي وايشان براي حس انساندوستي به فكر افتادند كه اينها را باهاشان رفتار خوب بكنند وآزادشان كنند، اما رفتار خوب . اسلام با دشمنهاي خودش هم رفتار خوب مي كند. و بااينها هم ، اين جوانها كه اسلامي هستند، تا آن قدر كه من شنيده ام رفتارشان ، رفتار انسانيبوده است ، و نبايد هيچ نگراني از اين باب داشته باشند.
جنايت هاي شاه و ضرورت مجازات او
و اما راجع به رهايي اينها؛ بايد ما ببينيم كه ما چه مي خواهيم و ملت ما چه مي خواهد.آن چيزي كه ملت ما مي خواهد، آيا يك امر غيرمشروع است يا يك امر انساني است ؟آيا بشر دوستي وادار كرده است اين جوانهاي ما را كه بروند و اين مركز را بگيرند ونگذارند توطئه به ثمر برسد يا خلاف اين بشردوستي است ؟ آن چيزي كه ملت مامي خواهد اين است كه اين ملت از اين آدم كه الان در امريكا هست ، سي و هفت سال تقريبا رنج ديده است . سي و هفت سال ، اين به ملت ما خيانت كرده است . و سي و هفت سال ، ذخاير ما را به باد فنا داده است . و سي و هفت سال ، جوانهاي ما در تحت سلطه اينهازندگي انساني نداشتند. و سي و هفت سال ، اختناق همه جانبه بر اين مملكت و بر اين ملت از طرف ايشان حكمفرما بوده . و با دست خود ايشان ، به طوري كه اشخاص نقل مي كنند، و با مباشرت در پانزده خرداد، عده كثيري را به قتل رسانده است . و با امر او ازپانزده خرداد تاكنون ، ما شايد بيش از صد هزار نفر مقتول و صدها هزار نفر مجروح ومعلول داريم . اين ملت با اين همه رنج كه كشيده است ، حالا مي خواهد كه اين جاني برگردد و محاكمه به طور عدالت بشود. محاكمه بشود، اگر محكوم شد كه اموال ما را برده است ، از او بگيرند. الان اموالي كه از مملكت ما به دست ايشان و كساني كه مربوط به ايشان است ، بانكهاي خارج را از امريكا گرفته تا ممالك غربي پر كرده است . در صورتي كه من خودم مي دانم و ملت ما هم - آن كه به سن من است - مشاهده كرده است ، و آن كه نيست ، شنيده است ، و تاريخ براي او گفته است ، ديگران براي او گفته اند كه پدر ايشان وقتي كه كودتا كرد هيچ نداشت . يك سرباز بود؛ صفراليد(1) وقتي كه سلطه پيدا كرد براين مملكت ، شروع كرد املاك مردم را به زور از آنها گرفتن . شمال مملكت ما،مازندران ، بهترين املاك سرسبز ما، با فشارهاي او و عمال او به قباله او به زوردرآمده اند. و بسياري از كساني كه مالك بودند يا از روحانييني كه در اين امر يك نظري مي دادند، اينها را مي گرفتند و به حبس مي بردند، و گاهي مي كشتند. و در زمان خود رضاشاه ، قتل عام مسجد گوهرشاد را من به خاطر دارم ، و كساني كه به سن من هستند به خاطردارند كه در مسجد و معبد مسلمين - كه مركز اقامه نماز بود، عبادت خدا بود - اينهاريختند و يك عده از مظلومين كه براي دادخواهي آنجا مجتمع شده بودند، قتل عام كردند و از بين بردند. وقتي كه او از ايران بيرون رفت ؛ يعني بيرونش كردند، جواهرات ايران را هر چه توانست در چمدانهاي زياد ريخت و از اينجا برد، و در بين دريا انگليسهااز او گرفتند و بردند و خوردند. تا زمان او به سر رسيد و نوبت پسر رسيد كه همين پسرجاني را متفقين به ملت ما تحميل كردند. در صورتي كه ملت ما آن چيزهايي كه از پدرديده بود، هيچ راضي به اين نبود كه پسر او را بپذيرد، لكن تحميل كردند به ملت ما. و اين تحميل ؛ اسباب اين شد كه هر چه آنها - براي خاطر اينكه او را به سلطنت رساندند - هر چه آنها بخواهند، اين دست بسته و چشم بسته در اختيار آنها بگذارد. در طول مدتي كه اين سلطنت داشت ، ما اگر بخواهيم بشماريم اصول خيانتهايي كه به ما كرده است ، طولاني است . و ما وقت اينكه بشماريم ، نداريم . لكن از نمونه هايي كه به اسم خدمت به كشور ماايشان انجام داده است ، اين ماموريت بوده است كه در ازاي نفتي كه از مملكت ما براي امريكا خارج مي شده است ، اسلحه مي گرفتند، مهمات مي گرفتند، در صورتي كه آن اسلحه و مهمات براي خودشان و براي پايگاههاي خودشان بود. و اين آدم ، نفت ما راداد و براي آنها پايگاه درست كرد به اسم پول نفت ، و در اين چند سال اخير و ده سال -پانزده سال اخير آن قدر اين جنايت كرد و آن قدر جوانهاي ما را كشت ، و آن قدرحبسهاي اينها پر بود از جوانهاي ما كه نمي توانيم بشماريم .
لزوم بازخواست پاپ از سران امريكا
ما ميل داشتيم كه در طول اين مدت ، يكي از مقامات روحاني خارج ، و خصوص روحاني بزرگ نصاري ، يك تفقدي به حال اين ملت ضعيف شده باشد. من نمي توانمباور كنم كه واتيكان بي خبر بوده است از اين مسائل . و نمي دانم اين نقطه ابهام را چه بكنم ؟ اگر ملت ما از من پرسيد كه روحانيت مسيح ، موافق است با اين جناياتي كه اينهاكردند، من چه جواب به اينها بدهم ؟ روحانيت مسيح كه مي داند كه قرآن كريم به طرفداري از مسيح و طرفداري از صديقه طاهره مريم برخاست . و آن چيزي كه به خلاف واقع نسبت به آن طاهره مطهره مي دادند، تكذيب كرد و با صراحت تكذيب كرد. و اين طور طرفداري از عيسي مسيح كرد. و باز طرفداري از علماي نصاري ، رهبانان وقسيسين (2) نصاري در قرآن طرفداري شده است . در عين حالي كه اسلام طرفداري ازمسيح و علماي مسيح كرده است در قرآن ، ما ميل داشتيم كه گوش ما را يك وقت هم ،نغمه امثال آقاي پاپ نوازش بدهد، و استفسار كند كه اين ملت چرا به اين طورمي گذراند. و از كارتر بپرسد، استيضاح كند كه چرا يك همچو آدمي را شما مسلط كرديدبر اين ملت . و الان هم بپرسد از كارتر كه چرا يك نفري كه سي و چند سال جنايت كرده است ، خيانت كرده است ، و جنايات و خيانات او مشهود است ، چرا برديد آنجا و نگه داشتيد و باز در آنجا هم مي خواهيد توطئه بكنيد؟
ما از دست و پا كردن كارتر هيچ تعجب نداريم ، براي اينكه او مردي است سياسي و نه به معناي سياست سالم ، به معناي سياستي كه در نظر امثال كارتر است ، به هر طور كه شده است براي منافع خودش ، براي منافع شخصي يا منافع به توهم اينكه منافع ملتش هست ،دست به هر جنايتي بزند، و هر دست پايي كه دارد بكند، براي اينكه اين اشخاصي كه الان پيش اين جوانهاي ما هستند، و ممكن است از آنها يك مسائلي بعدها كشف بشود، مباداكشف بشود. او بايد اين كار را بكند، لكن آقاي پاپ چرا؟ ايشان چرا اين كار را انجام مي دهند، و واسطه مي شوند مابين يك ملت مظلوم كه مي خواهد يك مقداري ازمظلمه هايي كه بر او شده است كشف كند، و به مردم ، به مستضعفين بفهماند كه راه ظلم اينها چه است ، و از چه راه اينها ظلم مي كنند؟ و يك ظالم و يك كسي كه توطئه گر است ، ما اگر چنانچه مي توانستيم در يك كشور ديگري اين را محاكمه كنيم ؛ يعني وسائل اينكه جنايات او را ما همه اش را در محكمه ببريم ، اگر مي توانستيم پيشقدم مي شديم كه ايشان در يك كشور ديگري محاكمه بشود. لكن آن جرايمي كه اين كرده است ، و آن پرونده هايي كه ما داريم از او، و آن شهودي كه هستند كه بالغ بر چندين ميليون شهود ماداريم كه اينها بهشان ظلم شده است ، به كشاورزها ظلم شده است ، به كارگرها ظلم شده است ، به علماي دين ظلم شده است ، به دانشگاهيها ظلم شده است ، اينها همه شاهدهاي ما هستند. و ما نمي توانيم چندين ميليون جمعيت را - يا شما بگوييد بيست ، بيشتر از بيست ميليون جمعيت را - ما در خارج ببريم براي اداي شهادت . لكن ما براي اينكه احترامي به مقام پاپ گذاشته باشيم حاضريم كه ايشان را بياورند در مملكت ما و آقاي پاپ هم بفرستند نمايندگاني در اينجا. و هر كس هم مي خواهد نمايندگاني بفرستند در اينجا. ويك دادگاهي كه هست و الان دعوت كرده است او را به دادخواهي ، در حضورنمايندگان پاپ و نمايندگان هر كس ، حتي نماينده بدترين دشمن ما - كه عبارت از كارتراست - بيايند و محاكمه كنند اينها را. و هر طوري كه محكمه حكم كرد ما همانطور، ملت ما حاضر است .
تبعيت از آرا ملت
و آقاي پاپ اين را بدانند كه مسئله ، مسئله اي نيست كه من بتوانم بالشخصه (3) حل كنم . ما بناي بر اين نداريم كه يك تحميلي به ملتمان بكنيم . و اسلام به ما اجازه نداده است كه ديكتاتوري بكنيم . ما تابع آراي ملت هستيم . ملت ما هر طور راي داد ما هم ازآنها تبعيت مي كنيم . ما حق نداريم . خداي تبارك و تعالي به ما حق نداده است ، پيغمبراسلام به ما حق نداده است كه ما به ملتمان يك چيزي را تحميل بكنيم . بله ممكن است گاهي وقتها ما يك تقاضايي از آنها بكنيم ؛ تقاضاي متواضعانه ، تقاضايي كه خادم يك ملت از ملت مي كند. لكن اساس اين است كه ، مسئله دست من و امثال من نيست و دستملت است . و ملت پشتيباني از اين كار را اعلام كرده است . به طوري كه اگر اطلاع داشته باشيد، راديوها كه اعلام مي كردند، كلياتش را كه اعلام مي كردند، انسان را خسته مي كردند از اعلامهاي متعددي كه بود.
در هر صورت مسئله اي كه ما مي خواهيم ، يك مسئله انساني است . يك مسئله اي است كه بشردوستي اقتضاي اين معنا را مي كند. ملت ما به اعتبار اينكه مسلم است ،بشردوست است ، و شما هم به اعتبار اينكه ملت مسيح هستيد، بايد تبعيت از مسيح بكنيد،و بشردوست باشيد به آن طوري كه حضرت مسيح بود. و حس بشردوستي است كه ملت ما را وادار مي كند كه جنايات ايشان رسيدگي بشود. رسيدگي بشود كه معلوم بشود كه كي در دنيا ايشان را وادار به اين جنايات كرده است . مردم دنيا بفهمند دشمن بشر كي است . وكي ايشان را وادار كرده است به اينكه تمام وقت خودش را صرف كند براي ظلم كردن به ما و براي جنايتكاري ، و براي بردن ذخاير ما، تا ملتها، مردم عبرت بگيرند. بنابراين آقاي پاپ چه حكم مي كند؟
خواست انساني ملت ايران
من از ايشان مي خواهم كه ايشان تماس بگيرند با كارتر، كه كارتر به ايشان ملتجي (4)شده است ، تماس بگيرند و مسائل را درست بررسي كنند، و اشخاصي را بفرستند مسائل را بررسي كند. اينجا بررسي كند، آنجا بررسي كند. اگر واقعا آقاي پاپ تشخيص دادند كه اين همه ظلمهايي كه به ما شده است ، و اين همه قتل عامهايي كه شده است ، و اين همه ذخايري كه از اين ملت ضعيف بردند، ملتي كه الان هم در كنار اين شهرها، حتي شهرتهران ، نه خانه دارند و نه نان دارند و نه كار دارند، مع ذلك ذخاير ما انبار شده است دربانكهاي خارجي به دست ايشان . اگر واقعا آقاي پاپ اين مطلب را صحيح مي داند، يك وقت اين است كه ايشان نشنيده اين مطلب را؛ حالا ما به ايشان اعلام مي كنيم كه مسئله اين است . اگر با اين ترتيب ايشان باز مي گويند كه بايد وسائل رفتن اينها را بدون اينكه آن آدمرا تحويل بدهند به ما، بدون اينكه حاضر بشوند به اينكه محاكمه بشود او، باز هم ما بايداين كار را بكنيم ، اعلام بكنند. و ما گمان نمي كنيم همچو اعلامي را ايشان بكنند. براي اينكه ايشان حتما با اين طور جنايات مخالف است . و هر انساني با اين طور جنايات مخالف است .
در هر صورت ما حرف غيرمشروع نداريم . حرفي داريم كه هر جاي دنيا ببريد، الاپيش كارتر، حرف مقبول است ، حرف صحيح است . جنايتكار ما را برديد نگه داريد،بدهيد دست ما. آن كه جوانهاي ما را كشته ، آن كه جوانهاي ما را در تاوه گذاشته و بو داده است . آن كه جوانهاي ما را پايشان را اره كرده است ، بدهيد دست ما، محاكمه اش مي كنيم ؛ محاكمه به عدالت . بفرستند نمايندگان را و ما با عدالت محاكمه مي كنيم . اگر ماخلاف گفتيم ، ايشان را باز بياورند و بنشانند به تخت سلطنت ، و مردم هم تبعيت كنند! وچنانچه او خلاف گفته ، و آقاي كارتر خلاف مي گويند، شما آقاي كارتر را به حسب نفوذمعنوي كه داريد استيضاح كنيد. شما بدانيد كه اينها به اسم اينكه ما مسيحي هستيم ،برخلاف مسير مسيح رفتار مي كنند. اينها اغفال كرده اند بعضي از جناحها را در محال خودشان . و اين اگر به اسم نصاري ، به اسم مسيحيها، به اسم عيسي مسيح تمام بشود، اين مشوه مي كند روي ملت مسيح را.
لزوم تلاش پاپ براي نجات ملت مسيح
آقاي پاپ بايد به فكر ملت مسيح باشد، به فكر همه ملتهاي مستضعف باشد، به فكرآبروي مسيحيين باشد. اين طور اشخاصي كه به اسم مسيح دارند يك همچو كارهاي خلاف مسير مسيح را انجام مي دهند، آقاي پاپ بايد اعلام كنند. به ملت امريكا اعلام كنند، به همه ملت مسيحيين اعلام كنند، و جنايات اين را بشمارند، و اينها را معرفي كنند به ملتها. همانطوري كه ما نسبت به محمدرضا عمل كرديم كه اين را به مردم شناسانديم .- مردم مي شناختند، لكن تبليغات كرديم باز هم - شما هم اين كار را انجام بدهيد، و ما دراين صورت از شما متشكر خواهيم بود. و ما يك مظلمه است كه براي شما مي گوييم ، مابه حكم اينكه مظلوم هستيم ، پيش شما دادخواهي مي كنيم كه اين ملت مسيح را نجات بدهيد شما. ملت مسلم جاي خودش ، شما ملت مسيح را نجات بدهيد. نجات به اين است كه اين اشخاصي كه در ممالك بزرگ به اسم مسيح و به اسم مسيحيت اين جنايات رامي كنند، اين براي مسيح - عليه السلام - خوب نيست ، و مسيحيين مشوه مي شودوجهه شان . و من به شما آقاي پاپ عرض مي كنم كه اگر عيسي مسيح امروز بود؛ كارتر رااستيضاح مي كرد. اگر عيسي مسيح بود ما را از چنگال اين دشمن خلق و دشمن بشر نجات مي داد. و شما نماينده ايشان هستيد، و شما بايد همان كاري كه مسيح مي كند بكنيد.
خداوند ان شاءالله كه همه ما را آشنا كند به وظايف الهي ، به وظايف ديني ، و همه ماطرفدار مظلومين باشيم . و اميد است كه آقاي پاپ توجهي به حال اين ملت مظلوم بكند.و ما را از اينكه نمي توانيم الان با اين وضع ، مسائل ايشان را بپذيريم معذور دارند. لكن مسئله او لي كه ايشان گفتند، حاصل است . مسئله اي كه با اينها خوشرفتاري بكنند، اين مسئله حاصل است . و من ميل دارم كه شما كه نماينده آقاي پاپ هستيد برويد و ببينيداينها را، و آنها چه وضعي دارند، با آنها صحبت كنيد ببينيد كه آيا آنها يك وضع بدي دارند. هيچ ، ابدا، از اين خوف نداشته باشيد كه اينها ناراحت باشند، ابدا ناراحت نيستند.لكن خوب ، آقاي كارتر تشبثات زياد به همه اطراف كرده است ، يك غريقي است كه به همه چيز تشبث كرده است .
نهراسيدن از تهديد نظامي و محاصره اقتصادي
گاهي اضافه مي شود از يك جبهه اي كه دخالت نظامي ، و گاهي گفته مي شود كه محصور كنيد از حيث اقتصاد، حصار اقتصادي . و مع الاسف يك نفر آدمي كه ، ايراني خودش را مي داند و مي گويد من ايراني هستم قبل از اينكه مسلمان باشم - در صورتي كه مسلمان بودنشان را نمي دانم ، ايراني بودنشان را هم مي دانم نيست - دستور مي دهد ياتقاضا مي كند از كارتر كه محاصره اقتصادي بكن ايران را. ايراني است ، در انگلستان (5)است ؛ بختيار هست ، مي گويد من ملي هستم . و من آن مطلبي را كه يك روزي گفتم ،شاهدش امروز پيدا شد. يك روز گفتم كه اينها؛ اين ابرقدرتها ممكن است كه بيست سال ، سي سال ، يك كسي را در يك مقامي با يك وجهه اي حفظش كنند و نوكر آنهاباشد، لكن مامور باشد كه به جهت ، لباس ملي به خودش بپوشد؛ مثل بختيار كه خودش رابه دكتر مصدق بسته است و ملي مي گويد هستم . بعد از اينكه اين مدتها گذشت ، آن روزي كه بايد از او استفاده كنند، بعد از بيست سال استفاده مي كنند. از ايشان هم كه سالهاي طولاني در جبهه ملي بود و مدعي مليت بود و مدعي اين بود كه من اول ايراني هستم و دوم اسلام ، با اينكه اين خودش كفر است ، مع ذلك آن روزي كه آنهامي خواستند اين عنصر به دردشان بخورد خورد. و به جاي بدترين مخلوق خدا - كه محمدرضا بود - به جاي او مشغول شد به آدمكشي و جنايت ، و دستور آدمكشي داد،منتها از او اطاعت نكردند. او هم مي گفت كه اين ملت را به حصار اقتصادي بكشيد. و اين هر دو را من بايد بگويم ؛ ما نه از اقدام نظامي مي ترسيم و نه از محاصره اقتصادي . اما از اونمي ترسيم براي اينكه ما شيعه يك ائمه اي هستيم كه آنها شهادت را استقبال مي كردند،ملت ما هم امروز شهادت را استقبال مي كند. فرضا كه آقاي كارتر بتواند نظامي بياورداينجا، با اينكه نمي تواند همچو كاري بكند، دخالت نظامي بكند، نمي تواند بكند، فرض مي كنيم كه خير، تفاهم كنند اين ابرقدرتها كه به ايران نظامي بفرستند، ما سي و پنج ميليون جمعيت داريم كه اينها بسياريشان ، بسيار زيادشان ، آرزوي شهادت مي كنند. ما با اين سي و پنج ميليون به ميدان مي رويم . بعد كه ما همه شهيد شديم ، خودتان با ايران هر كاري مي خواهيد بكنيد، از اين ما نمي ترسيم ، ما مرد جنگيم ، ما مرد مبارزه هستيم . ماجوانهايمان با مشت معارضه و مبارزه كرد با تانكها و توپها و مسلسلها. ما را آقاي كارتر ازمبارزه نترساند، ما اهل مبارزه هستيم ولو نداشته باشيم ابزار مبارزه . لكن بدن داريم درمقابل اينكه ما را بزنند، و اين را عمل خواهيم كرد.
و اما قضيه اقتصاد: ما يك ملتي هستيم كه به اين گرسنگي خوردنها عادت كرده ايم . ماسي و پنج سال ، يا پنجاه سال مي گوييد ما در اين گرفتاريها بوديم و عادت داريم به اينگرسنگي خوردنها. ما روزه مي گيريم ، ما يك وقت غذا مي خوريم . اگر بنا باشد كه آنهامحاصره اقتصادي بكنند، فرضا كه بتوانند و همه ملتها تبع ايشان بشوند، و حال آنكه اين خيالي است خام ، و همچو چيزي تحقق پيدا نمي كند. فرضا كه تحقق پيدا بكند، ما همان جو و گندمي كه خودمان در مملكت خودمان كشت مي كنيم ، اقتصاد مي كنيم ، و براي خودمان همان مقدار كافي است . ما در هر هفته يك روز گوشت مي خوريم . گوشت خوردن خيلي چيز خوبي هم نيست . و يك وعده هم ممكن است غذا بخوريم . ما را ازاين چيزها اينها نترسانند. اگر امر داير بشود بين اينكه آبروي ما حفظ بشود يا شكممان سير بشود، ما ترجيح مي دهيم كه آبرويمان حفظ بشود، شكممان گرسنه باشد. و من ازشما مي خواهم كه سلام من را به آقاي پاپ اعظم برسانيد، و بگوييد كه روي علاقه ديني كه ما به هم داريم ، همه اهل توحيد هستيم ، اهل خداشناسي هستيم ، ما از شما مي خواهيم كه به اين ملت ضعيف كمك كنيد. و نصيحت پدرانه به همه ابرقدرتها بكنيد يا استيضاح كنيد آنها را.
پانویس :
1- تهيدست ، بي چيز. 2- جمع قسيس : كشيش . 3- شخصا. 4- پناهنده . 5- درآن زمان گفته مي شد كه شاپور بختيار، آخرين نخست وزير رژيم شاه ، پس از فرار از ايران به انگلستان گريخته است .
بزرگتر