عنوان : چگونگي شروع جنبش اسلامي و برنامه هاي آن
نوع : مصاحبه
تاریخ شمسی : 21 آبان 1357
تاریخ قمری : 11 ذي الحجه 1398
مکان : قم
جلد : 4
متن :
سئوال : [چگونگي شروع جنبش اسلامي و خواستهاي اساسي اين جنبش را توضيح دهيد. جنبش اخيرچگونه شروع شده و چرا؟]
جواب : فكر حكومت اسلامي ، اينكه بايد اسلام حكومت كند و نه غير اسلام ، يك فكري نيست كه تازگي داشته باشد. در ابتداي اسلام ، برنامه اسلام اين بوده است كه حكومت الهي همه جا باشد. نهايت اينكه ، غفلت مسلمين از مصالح خودشان و اخيرا هم دستهاي استعمار از چند صد سال پيش به اين طرف ، موجب شد كه حتي طرح همچون آرماني نشود. جنبش اسلامي اخير، بيش از پانزده سال است كه به رهبري علماي ايران با مخالفت با طرحهاي شاه شروع شده است ، طرحهايي كه مخالف اسلام و ايران بود و دنباله خيانتهاي گذشته او نيز بود. مردم از علما طرفداري كردند. اختلافات زياد واقع شد كه اين مطلبي است طولاني . آنچه تقريبا در اين يك سال واقع شد، اينكه كم كم خواسته هاي ملت به صورت طرحي درآمد و منتهي به اين شد كه همان خواسته هاي صدر اسلام بايستي طرحش ريخته شود. در اين طرح نه فقط ايران از زير بار استعمار و ظلم بيرون مي رود، بلكه سرمشقي باشد براي همه كشورهاي اسلامي ، چه ايران و چه سايركشورهايي كه زير فشار و استبداد هستند. نظر ما، كه ملت هم با آن موافق است ، اين است كه پس از بين رفتن حكومت قلدري و خلاف اسلامي شاه ، يك دولت اسلامي و يك جمهوري اسلامي متكي به قوانين اسلام و آراي مردم كه اكثريت قريب به اتفاق مسلم هستند، در ايران مستقر بشود و احكام اسلام آنطور كه هست اجرا گردد، و همه مطالب ايران و نظام آن بر طبق خواستهاي اسلامي جريان پيدا كند.
-[به نظر حضرت آيت الله ، كيفيت و ماهيت حكومت اسلامي كه مطرح فرموده ايد چيست ؟ و وجهتمايزش با آن اسلامي كه در قانون اساسي منظور شده است چيست ؟ آيا در طرح مساله حكومت اسلامي ، بيشتر نظر به مسائل اجتماعي اسلام است يا مسائل سياسي اسلام ؟ آيا منظور از اجراي دقيق احكام اسلام اين است كه في المثل دست دزد را از اين به بعد قطع كنيد؟ چگونه برداشتي داريد؟]
-مطلب مورد نظر اين است كه نظامي كه مخالف نظام اسلام است در همه چيز، هم فرهنگش برخلاف نظام اسلام است ، هم ارتشش ، و هم اقتصادش ، و هم سياستش ،بايستي منقلب شود و نظام اسلامي تحقق پيدا كند. پس از اينكه نظام اسلامي تحقق پيداكرد، آن وقت مجلس هست ، آراي وكلاي مجلس هست ، تمام اينها هست . . . ، مامي خواهيم همه احكام اسلامي را جاري كنيم و عملا ثابت خواهيم كرد كه احكام اسلام مترقي است و بهتر از اين است كه دزد را ببرند و دزد بيرون بياورند.
-[مي خواهيم بفهميم درباره بعضيها كه مي گويند، حضرت آيت الله برنامه واضحي ندارند و آنچه كه طرح مي كنند يك سري شعار است و شايد اختلاف شخصي بين شاه و ايشان است ؛ مي خواهم درباره تمام اينها صحبت بفرماييد. آيا اختلاف شخصي وجود دارد؟ چرا يك برنامه اقتصادي واضحي نداريد؟]
-اما برنامه : خيال مي كنند برنامه در كار نيست . خير، برنامه هست ، اسلام برنامه دارد، ماخودمان هم برنامه داريم ، لكن برنامه اسلام است و مترقي و بهتر از برنامه هايي است كه به دست استعمارگران پياده شده است . اما اينكه اختلاف شخصي در كار باشد، ابدا من اختلاف شخصي با كسي ندارم . اگر اختلاف شخصي مي بود ممكن بود من بگذرم ومي گذشتم . اختلاف ، اختلاف اسلامي است و اين شخص با مصالح اسلام و مصالح كشور مسلمين مخالفت و خيانت كرده است و بنابراين ، مساله چيزي نيست كه كسي بتوانداز آن بگذرد.
-[آيا شما برنامه اقتصادي معيني داريد؟ من پاسخ مساله خصومت شخصي را فهميدم ، ولكن آياحضرتعالي برنامه واضح و مشخصي داريد؟]
-بلي ، برنامه مشخص و واضحي داريم . برنامه اسلام ، مشخص و واضح است .
-[آيا ما مي توانيم خطوط اصلي آن را بفهميم ؟]-فعلا خير، بايد برويد مطالعه كنيد و خطوط اصلي را دريابيد. در آينده ما تمام خطوطسياسي ، اقتصادي و فرهنگي خود را بيان مي كنيم .
-[اگر چنانچه ارتش همواره در تاييد شاه باقي بماند، آيا حضرتعالي وسيله ديگري براي رسيدن به اهدافتان داريد؟]
-وسايلي چون وسايل نظامي كه شاه به آن متوسل شده است ، ديگر تاثيري ندارد. اينهاشكست خورده و نمي توانند كاري انجام دهند و اين ملت را خاموش كنند و قهراخودشان تسليم خواهند شد. اما اگر شاه پافشاري كند، ما شيوه هاي مبارزاتي را متناسب باآن تغيير خواهيم داد.
-[نسبت به مسائل اقتصادي و اينكه شايد برنامه نباشد، حضرتعالي درخواست بيرون رفتن شاه را ازسلطنت داريد، آيا اگر شاه سلطنت را رها كرد و اوضاع اقتصادي به همين شكل باقي ماند، آيا وضع عوض شده است ؟]
-نه . اوضاع اقتصادي عوض خواهد شد و يك اقتصاد صحيح و سالم ما عرضه مي كنيم والان اينها اقتصاد ما را ورشكست كرده و از بين برده اند. اينها خرجهايي كرده اند كه خلاف مصلحت بوده است ، دزديهايي كرده اند كه خيانت بوده است و براي حفظ خودبه اشخاصي پولهايي بسيار گزاف داده است . ما تمام اينها را از بين مي بريم و اطمينان داريم كه ديگر اقتصادي عقب مانده نخواهيم داشت و به نيازهاي مردم محروممان جواب مثبت خواهيم داد.
-[چرا حضرتعالي نيروهاي سياسي مخالف ديگر را از همكاري با خود در مبارزه براي رسيدن به هدفهايتان دور مي كنيد؟ مثل كمونيستها كه همان هدف را دارند. ]
-نه ، ما نمي توانيم كمونيستها را بپذيريم ، براي اينكه خطر آنان براي كشور ما كمتر از خطرشاه نيست . ما آنها را نمي توانيم بپذيريم .
-[راجع به كشورهاي عربي ، آيا از بعضي از آنها حق پناهندگي سياسي درخواست كرده ايد و موضع آنهاچيست ؟ انتقادات شما نسبت به عراق چيست ؟ و بودن شما در عراق ؟ برداشت شما از موضعگيري حكومت فرانسه نسبت به بودن شما در پاريس چيست ؟]-اما نظر من نسبت به دول عربي ، نظر خوبي نيست . دولتهاي عربي نه توانسته اند استقلال خودشان را حفظ كنند و نه توانسته اند يك وحدتي بين خودشان ايجاد نمايند كه اسرائيل را از بين ببرند. اختلافات بين خودشان و خيانت بعضي از سران دولتهاي عربي باعث اين شده است كه صهيونيستها در آنجا باشند و خودشان را تثبيت كنند. و اخيرا هم متاسفانه رئيس مصر اين كار را دارد انجام مي دهد. البته ممكن است بعضيها نسبتا بد نباشند، لكن روي هم رفته نتوانسته اند يك اتحادي بين خودشان ايجاد كنند كه به واسطه آن اتحاد،هم از استعمار نجات پيدا كنند و هم از اذناب استعمار كه از آن جمله اسرائيل است . و امانسبت به ملت عرب ، همه برادر ما هستند و ما با آنها مثل برادر رفتار مي كنيم . اما اينجا،دولت فرانسه فعلا رفتاري مسالمت آميز دارد.
پانویس :
بزرگتر