صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - نقشه انزواي روحانيت از جامعه - بيان مشكلات جهان اسلام - صبح 12 دي 1361

عنوان : نقشه انزواي روحانيت از جامعه - بيان مشكلات جهان اسلام
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : صبح 12 دي 1361
تاریخ قمری : 17 ربيع الاول 1403
مکان : تهران ، جماران
مناسبت : ميلاد حضرت رسول اكرم "ص " و امام جعفر صادق "ع "
جلد : 17

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
ميلاد پيامبر "ص " مبداء حركت انسان بسوي معنويت
من قبلا تبريك اين عيد بزرگ سعيد اسلامي را كه در آن روز مبداء حركت انسانها به سوي عالم ديگر بنيانگذاري شد و مبداء حركتهاي معنوي در محيطي كه آلوده به همه شركها و پليديها بود، تبريك عرض مي كنم . و به همه ملت اسلام تبريك ولادت باسعادت رسول اكرم - صلي الله عليه و آله و سلم - و ولات فرزند بزرگوارش ، مبداء همه فيضها و حامل پيامهاي رسول اكرم ، حضرت صادق - سلام الله عليه - تبريك عرض مي كنم . و به همه مهمانان عزيزي كه از بلاد مختلف تشريف آوردند، ائمه جمعه و شايدائمه جماعت هم باشند و ديگران برادران ، عرض ارادت مي كنم و خوشامد مي گويم كهبه كشور خودشان آمدند. ما جدايي مابين خودمان و مسلمين احساس نمي كنيم واميدواريم كه مسلمين هم احساس بكنند كه همه ممالك ، ممالك اسلام است و همه مال همه مسلمين .
اهتمام به گرفتاريها و علل انحطاط افكار مسلمين
مبارك وقتي است كه ، تبريك عظيم در وقتي است كه مسلمين توجه بكنند به گرفتاريهايي كه دارند و توجه بكنند به اينكه از كجا اين گرفتاريها آمده است ، و علل آمدن اين گرفتاريها چيست و راه نجات از آن چيست . ائمه جمعه كه در اين هفته در اين كشور ستمديده و انقلابي آمدند، و ان شاءالله در فرصتهاي ديگر هم اين نحو اجتماعات خواهد بود، بايد بررسي بكنند از علل انحطاط افكار مسلمين ، و بررسي بكنند از اينكه آن چيزي كه استعمار را بر مسلمين استيلا داد، و آن عللي كه باعث شد كه استعمار بر همه مقدرات كشورهاي اسلامي و همه مستضعفين جهان حكمفرما باشد، ارزيابي كنند دراين سمينارها و مجالس مهمشان ؛ و راه را، علل را، كيفيت سلطه آنها را بيابند و راه علاج را، چه بايد كرد، چه شده است و چه بايد كرد. البته بسياري از آقايان مي دانند كه استكبارجهاني از چه راهي وارد شد در اين كشورها، به دست خود اشخاصي كه از اين ملتهابودند، با طرحهاي خود دولتهاي عقب مانده و دولتهاي بي توجه به مصالح مسلمين ، وآنهايي كه متعلق به اين دولتها بودند، از نويسندگان و گويندگان و خطبا و احيانا ائمه جمعه و جماعات . آنها با تبليغاتي كه الهام مي گرفتند به حسب ظاهر از قدرتهاي خارجي ،درصدد اين برآمدند كه آن چيزي كه از همه قدرتها بالاتر مي تواند در مقابل اجانب وقدرتهاي اجنبي بايستد اسلام است ، و اين را با بررسيهاي دانشمندان كشورهاي خارجي بررسي دقيق شده است ، و تنها راه نجات خودشان را اين مي دانند كه اسلام در اين كشورها يا نباشد يا محتوا نداشته باشد. يا نباشد را خيلي مي دانند موفقيت پيدا نمي كنند،لكن محتوا نداشتن را موفق شده اند و اميد توفيق هم دارند. و اگر مسلمين بيدار نشوند وتوجه نكنند، اين امر و اين برنامه دنبال مي شود. نقشه استعمار در جدائي دين از سياست
يكي از امور مهمي كه همه ، بسياري از آقايان مي دانند، قضيه - كه براي سلطه آنهاست - انزواي روحانيت از جامعه هاست . و براي اين امر نقشه هاي مختلف است ؛ از آن جمله جدايي سياست از ديانت ، كه مع الاسف اين نقشه بسيار موثر بوده است و گرفته است . وگرفتاريهاي مسلمين اكثرا، بلكه همه از اين راه بيشتر بوده است تا راههاي ديگر. الان هم بوقهاي استعماري و آنهايي كه سرسپرده استعمار هستند اين فرياد را مي زنند، و اسلام رااز سياست جدا مي دانند، و براي مسلمان جايز نمي دانند كه در سياست دخالت كند، ودامن مي زند به اين حرف ، به اين مطلب . روحانيوني كه وابسته به دولتها هستند و درباري هستند آنها دامن مي زنند به اين مطلب ، خصوصا در اين عصر. و آقايان ائمه جمعه وجماعات و همه خطباي كشورهاي اسلامي بايد اين مطلب را به مردم برسانند كه بنابرمنطق اين طايفه كه مي گويند "بايد مسلمان در سياست دخالت نكند" و او را طرد مي كنندو لعن شايد بكنند بايد رسول الله را طرد كنند.
تشكيل حكومت ، بعد سياسي دين اسلام
رسول الله ، پايه سياست را در ديانت گذاشته است . رسول الله - صلي الله عليه و آله وسلم - تشكيل حكومت داده است ؛ تشكيل مراكز سياست داده است . و ساير خلفاي اسلام تا آنجايي كه به انحراف كشيده نشده بود در صدر اسلام ، بايد همه آنها را نفي كنند. بايد آنها را اين آخوندهاي درباري و اين سلاطين نوكر ماب ، بايد پيغمبر اكرم وخلفاي اسلام را طرد كنند، و بگويند كه آنها مسلم نبودند. براي اينكه آنها دخالت درسياست مي كردند. سياستي كه در صدر اسلام بود يك سياست جهاني بود. پيغمبر اسلام دستش را دراز كرده بود در اطراف عالم و عالم را داشت دعوت مي كرد به اسلام ؛ ودعوت مي كرد به سياست اسلامي و حكومت تشكيل داد، و خلفاي بعد حكومت تشكيل دادند. و از صدر اسلام از زمان رسول خدا تا آن وقتي كه انحراف در كار نبود، سياست وديانت توام بودند. اين آخوندهاي درباري و اين باصطلاح سلاطين امريكايي ياشوروي ، يا بايد پيغمبر و پيغمبران را و خلفاي پيغمبر و پيغمبران را تخطئه كنند، يا بايدخود و حكومتهاي خود را تخطئه كنند. امر داير بين اين دو است و از اين خارج نيست .نمي شود منطقي كه در مكه ، سياست ما تخطئه مي كند و مسلمين را كه مي خواهند شعار برضد ستمگران بدهند جلوگيري مي كند، و در ساير بلاد كه بعض ائمه درباري ، ائمه - اگرباشد بينشان - جمعه درباري و ائمه جماعت درباري در يك دوراهي واقع هستند، هركدام را مي خواهند اختيار كنند. يا اختيار كنند كه نه رسول الله و نه بعد از او خلفا و نه آنهايي كه متصديان امور اسلام بوده اند از اصحاب و از وابستگان به آنها در صدر اسلام ،آنها مسلم نيستند - يا اقرار كنند كه خودشان و حكومتهايي كه در بلاد خودشان هست مسلم نيستند. جمع مابين اين دو نخواهد شد. سر اين دوراهي همه هستند و گرفتاري مسلمين هم در همين است كه به آنها تزريق كرده اند، تبليغ كرده اند كه روحانيون بايدبروند در كنج مدرسه ها و مسجدها و بعض مسائل اسلام را بگويند، نه همه را. اساس مطلب اينجاست كه اسلام آيا دين سياست است و با سياست به همه ابعاد، با مسائل اجتماعي ملتها به همه ابعاد، با مسائل اقتصادي و فرهنگي و همه چيزهايش با همه افرادتوام است ، يا اينكه اسلام بايد منزوي باشد، و در صدر اسلام آنهايي كه حكومت دادندهمه در اشتباه بودند.
اسلام زدايي بواسطه بي محتوا نمودن احكام اسلام
اگر مسلمين مطلع بشوند كه اين بوقهاي استعماري ، آنها را دارند از اسلام جدامي كنند و اسلامزدايي مي كنند و محتواي اسلام را از آن چيزي كه دارد خالي مي كنند من جمله مسئله امامت جمعه . در صدر اسلام مسائل سياسي در مسجد و به وسيله آنهايي كه امام جمعه بودند حل و فصل مي شد، و نقشه هاي جنگ در آنجا كشيده مي شد، ومع الاسف ما را رساندند به آنجا كه در خطبه هاي جمعه جز چند كلمه موعظه و تحذير ازاينكه نبادا در امور دخالت كنيد چيزي نبوده است . يا نماز جمعه نبود يا اگر بود، محتوانداشت . يا حج را نمي گذاشتند بروند و اگر مي گذاشتند، حج بي محتوا بود. حجي كه يكمجمع عمومي است براي مسلمين ، و همه مسلمين در آنجا گرفتاريهاي ايام سالشان رابايد حل بكنند و بايد همه دور هم بنشينند و دانشمندان آنها، عقلاي آنها دور هم بنشينندو مسائل اسلامي را طرح كنند و گرفتاريهايي كه در هر كشور هست كه از دست حكومتهااين گرفتاريها بوده است يا از دست قدرتهاي بزرگ بوده است ، خاطرنشان كنند و در راه حلش فكر كنند، نقشه بكشند. حج را به يك صورت بي محتوا و مبتذل بيرون آورده اند.و امروز هم كه يك طايفه از مسلمين از ايران و غير ايران در فكر اين هستند كه در آن مجمع عمومي ، مسائل اسلامي ، گرفتاري مسلمين ، مسائل اجتماعي ، مسائل ديگري كه گرفتارند مسلمين ، مسائلي كه قدرتهاي بزرگ براي آنها پيش آورده اند و گرفتاريهايي كه حكومتها براي آنها پيش آورده اند در آنجا حل و فصل بشود، مع ذلك به يك صورت مبتذلي درآورده بودند، و به مردم هم باورانده بودند به اينكه غير از اين چيزي نيست . وامروز هم كه يك طايفه اي مي خواهند اين كار را تجديد كنند، با تمام قوا مخالفت مي كنند. امروز هم بعض از آخوندهاي درباري ، ايران را تكفير مي كند، و مسلمين ايران را مسلم نمي داند، براي اينكه آنها با امريكا مخالف اند. و چه جرمي بالاتر از اين و چه چيزي كه انسان را از اسلام بيرون ببرد بالاتر از اينكه به امريكا و اسرائيل كسي جسارت كند! اين گرفتاريهاي شما مسلمانهاست .
وظائف ائمه جمعه در تبيين مسائل اسلام و مسلمين
و اين ائمه جمعه هستند كه در بلاد بايد اين مسائل را به مسلمين بفهمانند و گمان نكنندكه اگر اينها در مجمع عمومي مسلمين اين مسائل را طرح بكنند حكومتهاي آنها ديگربتواند به آنها آزاري بدهد. امروز اگر ائمه جمعه كه از همه بلاد اطراف آمده اند وقتي كه رفتند در بلاد خودشان در همان جمعه اول گرفتاريهاي مسلمين را و اينكه راه گرفتاري چي است ، گرفتاري چه بوده است ، علل گرفتاري چه بوده و راه حل او چي است و راه نجات چي است به مردم بفهمانند، اگر همه با هم اين مسائل را طرح كنند، مطمئن باشيدكه حكومتها نمي توانند شما را آزار بدهند، مسائل ايران را ببرند، مسائل سياسي ايران را، مسائل اجتماعي ايران را، مسائل اسلامي ايران را ببرند و به همه ملتها عرضه كنند كه ايران توانست در مقابل طاغوت ، آن هم طاغوتي كه از همه اين طاغوت بچه ها بالاتر بود بايستدو او را از كشور خودش بيرون كند، و به جاي او اسلام را جانشين كند. همان طوري كه ايران با توده هاي ملت توانست اين كار را بكند و روحانيون و نويسندگان و گويندگان مبداءاين امر شدند، آقايان هم هرجا بروند همين امر را بگويند؛ مردم را بيدار كنند، مردم راهوشيار كنند، بفهمانند به مردم دردها را و بفهمانند راه درمان را. مجرد اينكه آقايان دريك مجلسي يا در مجالسي بنشينند و پيش خودشان نطق كنند و چيز بنويسند اين كافي نيست ، خوب است ولي كافي نيست . بايد اين مسئله در اسلام ، در همه ممالك اسلامي پخش بشود؛ مطالب ايران پخش بشود در مقابل همه بلندگوهايي كه الان از اسلام ترسيده اند و مي بينند كه ايران مي خواهد كه اسلام را در خود و در ساير بلاد اسلامي عرضه كند و ترويج كند؛ در مقابل همه بوقها كه ايران را مي كوبند و همه گويندگان كه ايران را اسلامي نمي دانند، و ايران را مملكت اختناق مي دانند، مملكت آدمكشي مي دانند، مملكتي مي دانند كه بچه ها را مي كشند و زنهاي آبستن را. و اين نيست جز اينكه از ايران ترسيده اند و مي خواهند ايران را بكوبند پيش مسلمين . ائمه جمعه ها كه در همه بلاد هستند و تشريف آورده اند اينجا و اوضاع ايران را ديدند، و اميد است كه به بعض ازبلاد ديگر هم سفر كنند؛ و چنانچه سفر كنند به خوزستان و آن همه جناياتي كه امريكا درخوزستان كرده است و آن همه جناياتي كه عمال امريكا در بلاد عرب نشين ايران كرده است به اسم عجم ببينند آقايان ، و ببينند كه طرز تفكر آن آخوندهاي درباري چيست وطرز تفكر آن سلاطين جور چيست ؟ بايد عمل كرد، گفتار تنها فايده ندارد، عمل لازم است . مسلمين بايد در ميدان بيايند، در صحنه بيايند، علماي اسلام بايد در صحنه بيايند؛همان طوري كه علماي كشور ما آمدند و نتيجه گرفتند بايد مسلمين را آنها در صحنه بياورند، بايد با تبليغات ، مسلمين را در صحنه نبرد بياورند كه دست عمال دولتهاي بزرگ را كوتاه كنند يا آنها را خاضع كنند در مقابل اسلام .
من اگر بخواهم همه گرفتاريهاي مسلمين و راههاي آن را بگويم ؛ نه احاطه خيلي دارمبه آن چيزها و نه وقت شما اقتضا مي كند و نه حال من . لكن شمايي كه در اينجا تشريف آورديد و مجالس داريد و گردهم هستيد و بررسي اوضاع را مي كنيد، يكي از بررسيهاي مهم قضيه گرفتاريهايي است كه ما پيدا كرديم از ابرقدرتها و راههايي است كه آنها به آن راهها نفوذ پيدا كردند در كشورهاي اسلامي ؛ و دنبال فهميدن درد، دوا را هم بايد بررسي بكنيد. و من اميدوارم كه موفق بشويد. وقتي كه براي خدا و براي رضاي او كار بكنيدمطمئن باشيد كه خداوند هم هدايت مي كند شما را به راه رسيدن به مقصد، و هم با شمااعانت مي كند و همراهي مي كند و اين مطلب در ايران تحقق پيدا كرد. شما ملاحظه كنيدايران كه با يك جمعيت كمي ، بدون هيچ سلاح و بدون هيچ تشكيلات در مقابل يك قدرت بزرگي كه دو هزار و پانصد سال بر اين كشور حكومت جائرانه كردند، و امروز هم يعني در زمان ما هم قدرتهاي بزرگ همه با او كمك بودند، همه به او سلاح مي دادند،همه به او امكانات مي دادند، اين ملت كوچك در مقابل همه اين قدرتها، چه قدرتهاي شرقي و چه قدرتهاي غربي ايستاد و از خوف از مرگ نترسيد؛ و متحول شد به يك انسانهاي الهي كه عاشق ديدار خداي تبارك و تعالي و عاشق شهادت هستند، و مقصدخودشان را پيش بردند و دارند پيش مي برند. ساير كشورها هم همين بايد باشد. دولتها راآگاه كنند. اگر خاضع شدند دولتها و حاضر شدند به مضامين اسلامي رفتار كنند بپذيرندآنها را، و اگر حاضر نشدند با آنها ستيز كنند و نترسند از چيزي .
قدرتهاي بزرگ منشاء گرفتاريهاي مسلمين
گرفتاريهاي مسلمين همه از اين قدرتهاي بزرگ و تزريق كردن آنها و تلقين كردن آنها به نوكرهاي خودشان در منطقه ها و تمام گرفتاريهايي كه مسلمين دارند از دست اينهاست ، و تا از دست اينها نجات پيدا نكنند گرفتاريها رفع نمي شود. بايد ديد با چه حقي امريكا از آن طرف دنيا دستش را دراز مي كند به اين طرف دنيا و در كشورهاي اسلامي دخالت مي كند و مي خواهد مقدرات كشورهاي اسلامي را او تعيين كند. اين ننگ براي مسلمين نيست كه يك كشوري كه دشمن خدا شمرده مي شود، يعني سرانش ، يك دولتيكه دشمن اسلام شمرده مي شود و دشمن بشريت شمرده مي شود، از آن طرف دنيادستش را دراز كند با يك ميليارد جمعيت مسلم مقدرات كشورهاي اسلامي را او تعيين كند؟ و نگويند تو چكاره اي كه در لبنان دخالت مي كني ؟ تو چكاره اي كه در مصردخالت مي كني ؟ ما دست او را شكستيم و قطع كرديم و از كشور خودمان بيرونشان كرديم . امريكا مي گويد كه ما در منطقه منافع داريم ! چرا بايد او در منطقه ما منافع داشته باشد؟ چرا بايد منافع مسلمين منافع امريكا باشد و او در منطقه منافع داشته باشد و يكي سئوال نكند اين را؟ يكي از كشورها سئوال نكنند اين را از امريكا، كه شما چكاره هستيدكه آمديد مي خواهيد مقدرات اين منطقه را درست كنيد؟ شما چكاره ايد؟ شما چراآمديد؟ همه اين مجالسي كه به دست خود اين قدرتهاي فاسد ايجاد شده هم ، ساكت نشستند، با اينكه دخالت دولتي در دولت ديگر اين مسائل عمومي دنياست كه نبايدبشود. لكن او بصراحت دخالت مي كند و دولتهاي مرتجع بسيار كثيف هم با صراحت ازاو مي خواهند كه دخالت بكند. و اين مجلسهاي عمومي نمي گويند چرا دخالت مي كني ؟تو از آن ور دنيا چكاره اي كه آمدي اينجا مقدرات مردم را مي خواهي دخالت كني ؛مقدرات مسلمين را مي خواهي دخالت كني . و از او اسفناكتر قضيه اسرائيل است كه بوقهاي استعماري تا امروز هم اسرائيل را دارند ترويج مي كنند، و در عين حال ايران رامتهم مي كنند كه از اسرائيل اسلحه مي خرد و با هم هستند، و گاهي هم مي گويند ايرانيها باامريكاييها هستند. ايراني كه از پيشتر يا حدود بيست سال تا حالا در همه صحبتهاي گويندگان متوجهشان ، اسرائيل در صدر مسائلشان بوده است و مخالفت با اسرائيل درصدر مسائلشان بوده است ايران را متهم مي كنند به اينكه از اسرائيل چيز [اسلحه ]مي آورند. آن وقت عراقي كه از اسرائيل پشتيباني مي كند و اسرائيل از او پشتيباني مي كند،او نه ، اسرائيلي نيست ؟ او بر ضد اسرائيل است ! اينها مصيبتهايي است كه مسلمين نشسته اند گوش و چشم باز و قلبها در عما؛ بايد چه كرد؟ اي ائمه جمعه بلاد اسلامي وكشورهاي اسلامي ، بايد چه كرد؟ چرا ما به اين روز نشانده شديم كه امريكا از آن ور دنيابيايد و مقدرات كشورهاي ما را تعيين كند، و مقدرات علماي اسلام را تعيين كند ولو بادست ديگران ، و بصراحت بگويد كه من منفعت دارم در منطقه ، و دخالت آشكار درمنطقه بكند و مسلمين نشسته باشند و ناظر باشند؟ اي ائمه جمعه همه بلاد اسلامي ، مردم را آگاه كنيد، اين "چرا" را بين مردم بگوييد، اين "چرا" هم به غرب وارد است و هم به شرق وارد است . و چرا شوروي در ممالك اسلامي دخالت مي كند، دخالت نظامي ؟امريكا هم همه جور دخالت مي كند در همه كشورهايي كه تحت سلطه او هستند يامي خواهد تحت سلطه ببرد؛ هم دخالت نظامي مي كند، هم دخالت سياسي مي كند و همه جور دخالت . خوب ، اين چرا ندارد در دنيا؟ اين يك ميليارد جمعيت نبايد بگويند چرا؟از اين يك ميليارد جمعيت اگر نصفشان فرياد بزنند كه چرا، امريكا كنار مي رود. امريكا بادست خود دولتهاي وابسته ، با دست خود نويسندگان خبيث و گويندگان فاسد مقاصدخودش را پيش مي برد و مسلمين نشسته اند، و اين نويسندگان مي نويسند و اين گويندگان مي گويند، و اين درباريها و روحانيون درباري كمك مي كنند به اين قدرتهاي بزرگ ومردم نشسته اند و گوش مي دهند و مي بينند. تكليف نيست ؟ مسلمين ديگر در اين عصرتكليفي ندارند؟ مسلمين تنها هستند؟ ما نبايد از تاريخ رسول الله عبرت بگيريم ؟ يك نفر آدم پاشد و همچو كارهايي كرد. ما نبايد از تاريخ عالم عبرت بگيريم كه يك نفرموسي پاشد و با فرعون چه كرد؟ ما بايد عبرت بگيريم . آقا آن روز پيغمبر اكرم عده اي همراهش نبود، خودش بود و خودش با همه دشمنها، حتي عشيره خودش دشمنش بودند. لكن اتكال به خدا، توجه به او، فناي در او، كار را پيش برد. نمي شود كه انسان هم خودپرست باشد و هم خداپرست . نمي شود كه انسان هم منافع خودش را ملاحظه كند وهم منافع اسلام . بايد يكي از اين دو تا باشد، يا بايد الهي باشد يا شيطاني ، اين دو راه است .شما علاج بكنيد مردم را به اينكه از اين هواهاي نفساني بيرون بروند.
هواهاي نفساني منشاء فساد در حكومت ها
اگر حكومتهايي در اسلام به طور غير قانوني دارند حكومت مي كنند، از اين هواهاي نفساني بيرون بروند و توجه بكنند به عزت اسلام ، به ارزشهاي اسلام و براي يك پارك ويك - نمي دانم - باغ و يك ملك و يك چه ، اسلام را زير پا نگذارند، مسائل اسلام حلاست .
حب الدنيا راس كل خطيئه (1) همه خطاها از خود انسان و از اين حب انسان به خودش هست . اگر آنهايي هم كه در صدر اسلام بودند مثل مسلمين حالا بودند، آنها هم همان جا، در همان محل خودشان خفه شده بودند، لكن آنها به جان و دل براي اسلام كوشش كردند و رفتند؛ و نه براي اينكه كشوري بخواهند. كشور، اسلام مي خواهد چه كند؟ براي اينكه آدم درست كند. رفتند كه ستمكارها را شرشان را از سر مظلومان قطع كنند. دست ستمكاران را قطع كنند و وعده الهي را كه : نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين (2) را تحقق بدهند و بسيار هم موفق شدند. لكن آن قدري كه آنهامي خواستند نشد، آنها همه دنيا را مي خواستند كه آدم كنند. ائمه جمعه كوشش كنند مردم را به تقوا دعوت كنند، مردم را متقي كنند، مردم را از دنيا و از آمال دنيايي پرهيز بدهند. واگر اين معنا را موفق بشوند، موفق مي شوند كه برخلاف آنهايي كه بر مصالح اسلام سلطه دارند تجهيز خواهند شد.
دعوت به تقوا و ارزشهاي انساني
شما الان غريب هستيد اينجا ولو منزل خودتان هست . لكن تازه در اين منزلتان تشريف آورديد و نمي دانيد در ايران چه بود و چه شد و چه گذشت . ايران چه حالي بود؛خيابانهاي ايران به چه حالي بود. ميكده ها از كتابخانه ها بسيار بيشتر بود و عشرتكده ها هم و مراكز فساد هم و روزنامه ها و مجلات و سينماها و تئاترها و دانشمندان و همه شان ،همه شان با هم مخلوط شده بودند، و يك كشور شيطاني درست كرده بودند. طاغوتي درست كرده بودند و اسلام عنايتش را، لطفش را به اين ملت مظلوم ، در طول تاريخ عنايتش را، پرتو عنايتش را افكند بر اينها و اينها متحول شدند. انسان عشرتكده اي ،متحول شد به انسان مجاهد اسلامي . انسان شهوتران متحول شد به انسان عاشق موت . واين عشق به موت است كه تمام مسائل اسلام را دارد حل مي كند. اگر نبود اين جوانها واين رزمنده هايي كه همه عشق به موت دارند، از همه قشرهايي كه هستند، از ارتش و سپاه و بسيج و سايرين و عشاير و ساير مردم كه همه با هم هستند، اگر اين تحول نبود، ما باز درزندانهاي شاهنشاهي بايد باشيم . مردم را متحول كنيد. علاج اين است كه مردم را آگاه كنيد و متحول كنيد، دعوت كنيد به تقوا، دعوت كنيد به ارزشهاي انساني . ارزشهاي انساني در طاغوت عبارت از اين است كه چند تا سگ دارد و چند تا اتومبيل دارد و چندتا پارك دارد و چند تا نوكر دارد. تمام ارزشهاي انساني را زير پا گذاشتند. و شما مردم راآگاه كنيد، در اين سمينارها راه را پيدا كنيد و مردم كشورهاي خودتان را از مسائل ، ازمسائل سياسي بالخصوص . نترسيد از اين چهار تا درباري كه مي گويند آخوند نبايد درسياست دخالت كند. ايران بحمدالله الان اكثريت قاطع اهل علمش در سياست دخالت مي كنند؛ در امور اجتماعي دخالت مي كنند. و آن چندتايي كه آن ته مانده ، از دربارماندند، آنها هم ديگر ازشان كاري نمي آيد. شما بايد ملت را اين طور كنيد و من كه دعاگوي همه شما هستم به شغل خودم كه عبارت از دعاگويي است قيام مي كنم ، و ازخداوند تعالي نصرت مسلمين را در سراسر جهان و نصرت مستضعفين را در سراسرجهان بر مستكبرين طلب مي كنم ، و توفيق و تاييد شما ائمه جماعات و ائمه جمعه را دراين امر مهم اسلامي و در اين سنگر اسلامي كه هستيد، توفيق شما را براي خدمت به اسلام از خداي تبارك و تعالي مسئلت مي كنم .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
پانویس :
1- "دنيادوستي در راس تمامي خطاهاست ". اصول كافي ، ج 2، ص 315، ح 1.
2- سوره قصص ، آيه 5: "و ما اراده كرديم كه به آن طايفه ذليل و ضعيف در آن سرزمين منت گذارده و آنها راپيشوايان خلق قرار دهيم و وارث ملك و جاه فرعونيان گردانيم ".



بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 181,528,623