عنوان : حزب الله و حزبهاي شيطاني
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : صبح 6 دي 1361
تاریخ قمری : 11 ربيع الاول 1403
جلد : 17
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
بيان تفاوت حزب الله با حزبهاي شيطاني
اين هم از بركات انقلاب و نهضت اسلام است كه با آقاياني كه در اطراف هستندملاقات مي كنم و اميدوارم اين اجتماعات و ملاقاتها مفيد باشد. از اول عالم تا حال ، دوحزب بوده است : يكي حزب الهي و يكي حزب غير الهي و شيطاني . و آثار هر يك هم جدا بوده است و آني كه مال الله بوده ، چون مقصد، خداي تبارك و تعالي است ، به سوي او و در راه مستقيم است و آن كه بر خلاف اين راه بوده ، كه اكثريت هم با اينهاست ،حزبهاي شيطاني هستند، از صدر عالم تا حالا، زمان رسول الله هم بوده است و در زمان خودمان هم حزب رستاخيز را ديديد كه مقصدشان معلوم بود. حزبهاي الهي ، آثارش اين است كه روح خداست ؛ يعني ، كوشش آن اين است كه دعوت به خود نكند و دعوت به خدا بكند؛ دعوت به طبيعت نكند و دعوت به الوهيت و ملكوت بكند. و اين علامتي است كه انسان خودش مي تواند بفهمد كه كجا مي رود؛ آيا طرف حزب خدايي و خدامي رود و جز حزب الله است يا طرف حزبهاي ديگر؟ انسان مي تواند تشخيص بدهد كه چه كاره است . البته گاهي حجابها مانع مي شود كه انسان بفهمد چه كاره است . آنها كه دراين راه اند كه راه را پيدا كنند، مي توانند حجابها را پاره كنند و بيايند راه حزب الله را، ازباب اينكه حزب الله هم الغالبون . (1) و حزبهاي ديگر هم كه فرضا مدتي بمانند و دست و پابزنند مغلوب اند.
نفاق بدترين و بالاترين انحراف انسان
و آن چيزي كه لازم است براي همه افراد بشر، اين است كه توجه كنند كه خودشان رادر حزب خدا وارد كنند. انبيا هم براي همين آمدند؛ يعني ، اگر جنگ مي كردند براي خدابود و اگر صلح مي كردند براي خدا و اگر دعوت مي كردند براي خدا. و هيچ يك از انبيا راسراغ نداريم كه گوشه گيري كرده باشد؛ چوپان است ، عصايش را بر مي دارد و راه مي افتد براي نجات مردم و فرعون ، ولي فرعون نتوانست نجات پيدا كند. و اسلام است كه راه افتاد با همين فقيرها و با همين مردم كه در نظر اشخاص ديگر مردم پايين بودند واشكال به پيغمبر مي كردند كه با تو يك دسته اراذل و مردم پست هستند! و امروز تمام خوبيهايي كه در دنيا هست و تمام آثار خير، اثر دعوت انبياست ؛ يعني ، مردمي كه دعوت انبيا را قبول كردند، آثار خير گذاشتند و يك دسته هم كه اعوجاج داشتند و آثار خيرگذاشتند، باز هم اينها از آثار انبياست ؛ براي اينكه آثار انبيا اسباب اين شد تا آنها از خوف ملتها يك همچو كارهايي را انجام دهند و خودشان را به اين راه بزنند و وارد بشوند كه مقاصدشان را پيش ببرند، لكن اين انحراف است و انسان بايد از اين انحرافها نجات پيداكند.
و بدترين انحراف اين است كه انسان در ظاهر يك جوري نمايش دهد كه واقعش برخلاف اوست . اين نفاق است و نفاق از بدترين خبرهايي است كه در قرآن مجيد آمده براي خود منافقين ، بخصوص يك سوره آمده است ، و براي غير منافقين بالخصوص سوره نيست . البته براي كفار آمده كه كفار منافقين هم هستند. بنابراين ، آن قدري كه اسلام تكيه كرده است بر اينكه منافقين را از بين ببرد يا اصلاحشان كند، براي كفار اين طور نيست . انسان مي داند با آدم كافر چه بكند، اما با منافقين نمي داند چه كند. زمانپيغمبر هم همين طور بوده است . و در اسلام از منافقين بيشتر تكذيب شده است و منافق اوضح مصاديق كفر است .
اصلاح نفس قبل از اصلاح ديگران
در هر صورت ، بايد جامعه ما، روحانيون ما، روشنفكران ما و دانشمندان ما در فكراين باشند كه اين نعمت و فرصتي كه خدا به ما داده است ، طوري نشود كه آن را شكرنكنيم . آقايان در هر جا كه هستند، در حزب يا در خارج حزب ، بايد كاري كنند كه مردم را در صحنه نگه دارند. وقتي مردم با هم مجتمع شدند، آن وقت است كه مي توانند كاري انجام دهند و وقتي قطرات جمع شد سيل هم درست مي شود. بنابراين ، ما بايد دعوت بكنيم و دعوت ما به خود نباشد، دعوت به دنيا نباشد، دعوت به خدا باشد. وقتي دعوت به خدا شد و دنيا هم الهي شد، مي شود آخرت و مي شود ملكوت دنيا و فرقي ندارد ما بين اينجا و ملكوت و جبروت ؛ همه اش جلوه اي است از خدا. آن چيزي كه دنيا را بد مي كنداين است كه انسان توجه كند به عالم پايين ، در مقابل خداي تبارك و تعالي . و كسي كه دنيارا دارد و خيرات و مبرات و زكات و خمس و همه اينها را مي دهد، دنيايش بد نيست . وميزان ، حجم نيست ؛ ميزان ، آن وضعيت روحي هر كس است .
و مبداء همه خطرها براي انسان خود آدم است ، و مبداء اصلاح هم از خود آدم بايدشروع شود. و نمي شود كه يك واعظي كه خودش اصلاح نشده بتواند ديگران را اصلاح كند. و آن واعظي مي تواند موعظه كند كه در باطنش هم موعظه شده باشد. و همين طورهر كس كه مي خواهد صحبت كند بايد توجه كند كه چه مي خواهد بگويد. آيا در اين چيزرضاي خدا هست ؟ آيا دعوت به خودش هست يا دعوت به خدا؟ بعد هم كه صحبت كرد، بنشيند كه آيا اين صحبت براي اين بود يا براي آن . اين راهي است براي سير انسان به خدا كه مراقبت كند از خودش و بعد از مراقبت ، محاسبه نمايد. اين طور نيست كه حزب بد باشد يا هر حزبي خوب باشد؛ ميزان ، ايده حزب است و اگر ايده چيز ديگري باشد اين حزب شيطان است ، هر اسمي هم داشته باشد. بنابراين ، ما بايد كوشش كنيم كهحزبمان را حزب الله كنيم ، خودمان را جز حزب الله قرار دهيم . و من اميدوارم كه آقايان موفق شوند در هر جا كه هستند، براي اسلام و براي خدا و براي رسيدن به مقصد الهي فعاليت كنند و اگر در بين خودشان ديدند كه كسي انحراف دارد، به آقايان اطلاع دهند.من اميدوارم كه خداوند تاييد كند كه براي اسلام ان شاءالله ، مفيد واقع شويد.
و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته .
پانویس :
1- سوره مائده ، آيه 56: لشكر خدا پيروز خواهند بود.
بزرگتر کوچکتر