عنوان : ضرورت وحدت ، همبستگي و رفع اختلاف بين مسلمين
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : صبح 8 دي 1360
تاریخ قمری : 2 ربيع الاول 1402
مکان : تهران ، حسينيه جماران
جلد : 15
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
وحدت ميان مسلمين ، از بركات انقلاب
من از آقايان تشكر مي كنم كه زحمت كشيدند و در اين منزل محقر تشريف آورده اندو اينجا را نوراني كرده اند. يكي از بركات اين انقلاب همين است كه گاهي آقايان از بلادبا هم تشريف مي آورند و در اين مجمعي كه بين برادرهاي اهل سنت و اهل تشيع هست مجتمع مي شوند، بعد مسائل را طرح مي كنند. مسئله اتحاد بين همه برادرهاي مسلم يك مسئله اسلامي است كه خداي تبارك و تعالي مامور كرده همه را به اينكه با هم باشيد وتفرقه نداشته باشيد(2) و سرش هم واضح است ؛ براي اينكه آنهايي كه مي خواهند از اين كشورهاي اسلامي استفاده كنند بهترين راه برايشان اين است كه بين برادرها اختلاف بيندازند. خوب ، يك راه اين است كه بين برادرهاي اهل سنت و تشيع اختلاف بيندازند.اين رويش خيلي كار شده است ، به طوري كه حالا كه در ايران بحمدالله خيلي با هم مجتمع شده اند و اتحاد پيدا كرده اند، باز در خارج نمي گذارند اين كار درست بشود. درخارج باز آنهايي كه عمال قدرتهاي بزرگ هستند و مي خواهند نشود اين مسئله ، هي مسائل پيش مي آورند. وحدت مسلمانان ، مانع تعرض اجانب
شما ملاحظه بفرماييد در اين هفته وحدت - كه از قم آقاي منتظري پيشنهاد كرده اند -خوب اين چقدر حسن دارد و چقدر ارزش دارد كه برادرها، همه را در يك مسئله اي باهم [متحد كند]. خوب ، اين اختلاف اساسي كه نيست ، اين اختلاف در يك تاريخي است كه نزديك به هم هستند؛ از ما هم بعضي قائل اند به اينكه دوازدهم هست ، (3) ازعلماي ما هم بعضي قائل اند كه دوازدهم است . اين اسباب اين نشود كه يك اساسي علي حده ، آنها داشته باشند، يك اساسي علي حده ما داشته باشيم . با هم باشيم ، برادريم ديگر. پيغمبر هم از همه مان است . در عين حالي كه يك چنين صدايي بلند شد براي وحدت ، يك وقت مي بينيم از حجاز يك نفر صدا بلند مي كند كه اصل جشن گرفتن براي پيغمبر شرك است ! من نمي دانم چه اساسي است ؟ اين چرا شرك است ؟ البته آن شخص وهابي است . وهابي را اهل سنت هم قبولشان ندارند، نه اينكه ما قبول نداريم ، همه برادرهاي ما آنها را قبول ندارند. شما [فكر مي كنيد] يك همچنين مسئله اي كه جشن گرفتن ، احترام كردن به پيغمبر اسلام ، اين جز اين است كه مشرك هستند مردم ! ؟ آن وقت اين اختصاص به ايران هم ندارد، احترام به رسول خدا، همه بلاد مسلمين احترام مي گذارند. چه شد كه ايران را مورد نظر قرار داده است و مي گويد ايرانيها كه جشن مي گيرند براي پيغمبر اكرم ، اينها مشرك هستند؟ خوب نكته اش معلوم است ؛ براي اينكه ،آن كه الان اساس وحدت در آن درست شده ايران است . اين نكته اي كه از آن وحدت بين مسلمين ، چه برادران اهل تشيع و اهل تسنن ، چه ملتهاي اينجا، و چه دولتها، هميشه مقصد ما اين بوده كه اينها همه با هم باشند. اگر مسلمانها با هم باشند هيچ كس نمي تواند به اينها تعرض كند؛ براي اينكه يك ميليارد جمعيت [هستند] با دارايي زياد، با مخازن زياد.در عين حال كه ما اينقدر مخازن ، اينقدر زمين داريم ، زمينهاي زياد، و همه چيز ما داريم ،خوب چه شده است كه ما بايد همه مان تحت سلطه دو تا ابرقدرت باشيم ؟ خوب ، علتاين است كه ما به قرآن گوش نكرديم ، حكومتهاي ما به قرآن گوش نكردند كه يهود ونصارا - مقصود از يهود و نصارا آنهايي كه سركشند - آنها را ولي اتخاذ نكنيد! دوست اتخاذ نكنيد! (4) خوب ، اينها نه اينكه دوستند، نوكر شده اند بسيارشان . منافع خود اين بلادرا آن وقت ، زمان محمدرضا، منافع ايران را مي دادند و منت هم مي كشيدند، تقديم مي كردند و منت هم مي كشيدند. حالا هم در جاهاي ديگر هم همين طور است . چرا بايداينطور باشد؟ براي اينكه ما با هم مختلفيم .
ايستادگي ايران در مقابل قدرتها به سبب وحدت
اينها نديدند كه ايران - در صورتي كه يك جاي كوچكي است و جمعيتش سي و چندميليون است ، در مقابل يك ميليارد جمعيت - اينها نديدند كه ايران وقتي كه با هم منسجم شدند، همه برادرها با هم مجتمع شدند و آن اختلافاتي كه مي شود داشت و اختلافاتي كه براي ما ايجاد كرده بودند كنار گذاشتند و يكدل و يكجهت يك امپراتوري 2500 ساله رابا آنهمه قدرت و با آنهمه موافق [سرنگون كردند]. شما گمان نكنيد هيچ يك از دولتهاالا نادري در اول با ما موافق بودند؛ يعني ، اظهار موافقت هيچ كس نكرد، بنده در پاريس كه بودم متوجه بودم ، همه مخالف بودند، بعد كه اجتماع پيدا شد و اين قضيه واقع شد آن وقت بعضيها [موافقت ] كردند. خوب بسياريشان باز همين اختلافات را [دامن مي زنند].
ما فرياد مي زنيم كه بايد همه با هم باشيم ، هفته وحدت داشته باشيم ، دين ما يكي است ، قرآن ما يكي است ، پيغمبر ما يكي است و آنها جبهه بندي مي كنند. اخيرا،جبهه بندي كردند كه همه مسلمين جمع بشوند خلاف ايران بكنند. خوب ، اينهايي كه اين صداها را مي دهند، يا اين رفقايي كه در اطراف خليج هستند، اول فكر نمي كنند كه همه قدرتشان را روي هم بگذارند به اندازه شاه نيست و آنقدر علاقه اي كه امريكا به شاه داشت به هيچ يك از اينها نداشت ؛ براي اينكه ، شاه خدمتگزار بهتري بود، حالا هرشيخي بخواهد برود هيچ اعتنايي برايش قائل نيستند. اينها اولا، فكر اين را نمي كنند كهاينها نمي توانند با دولت ايران مخالفت كنند؛ يك مخالفتي كه اثر داشته باشد و ثانيا چرامخالفت كنند؟ آخر دو كشور مسلم ، چند كشور مسلم كه در مقابلشان اسرائيل ايستاده وهيچ اعتنا به آنها نمي كند و دارد پيش مي آيد او را رها كرده اند، آمده اند سراغ ايران كه فرياد مي زند كه ما اسلام را مي خواهيم ، فرياد مي زند كه بايد اسرائيل از بين برود، فريادمي زند كه ما نبايد تحت قدرتها و ابرقدرتها باشيم . اگر اين مسلمين با هم مجتمع بشوندچه قدرتي مي تواند مخالفت با اينها بكند؟ براي اينكه آنها احتياج به شما دارند، شما چه احتياجي به آنها داريد؟ آنها نفت شما را مي خواهند. رگ حيات آن قدرتهاي بزرگ دست مسلمانهاست ، آنها احتياج دارند. خوب ، در عين حالي كه آنها احتياج دارند، ماچرا بايد تحت فرمان آنها باشيم و نفتمان را هم تقديم كنيم ؟ ساير چيزهاي ديگرمان راتقديم كنيم و همه مان بازار بشويم ، بازار بشويم براي امريكا يا شوروي ؟ اين براي اين است كه ما رشد سياسي نداريم .
خدمتگزاري ، نه فرمانفرمايي
دولتهاي ما توجه ندارند كه اگر با ملتهاي خودشان كنار بيايند آقاييشان بيشتر از آن وقت است كه با ملتها جدا بشوند و يا - فرض كنيد - با امريكا متحد بشوند. اگر اينها با ملتهاسازگار باشند، ملتها كه نمي گويند كه ما حكومت اصلا نمي خواهيم ، ملتها حكومتي مي خواهند مثل حكومت ايران . الان ايران كدام قشر است كه بگويد كه ما اين دولت رانمي خواهيم ؟ همه مي خواهند، از باب اينكه اينها خدمتگزارند؛ نمي خواهند حكومت كنند به مردم ، مي خواهند خدمتگزاري بكنند. آنها هم اينطوري خودشان را معرفي كنندكه ما حكومت به اين معني هستيم ؛ خوب يك جمعيتي اداره لازم دارد، ما مدير اين مسئله هستيم ، نمي خواهيم به شما فرمانفرمايي بكنيم ، ظلم بكنيم ، نمي خواهيم شما راغارت بكنيم . ما همه با هم دوست هستيم . يك دسته مان بيشتر مثلا وارد مسائل سياسي بوده اند، آن را مردم انتخاب مي كنند براي اينكه حكومت باشد، نه اينكه مردم حكومت نمي خواهند. مردم يك حكومت اسلامي و يك حكومت دلسوز براي خودشانمي خواهند. شما خوب ، خود اين دولتهاي خارج هم مي دانند، نه اينكه اطلاع ندارند،مي دانند كه در ايران چه وضعي است الان و سابق چه بود. سابق مردم - اگر فرض كنيد -يك جنگي مي شد در زمان محمدرضا، امكان نداشت كه ملت با او همراهي بكنند، دعامي كردند كه بلكه شكست بخورد. من خودم شاهد اين قضيه بودم كه متفقين وقتي كه وارد شدند به ايران ، كه همه چيز مسلمين ايران در معرض خطر بود، همه چيزشان ، مع ذلك ، چون رضا خان را بيرون كردند شكر مي كردند. خوب ، يك همچون حكومتي كه ملتش اينطور باشد كه اجانب بيايد در مملكتش و آن شكر كند كه اين كسي كه سلطان مملكتش هست باصطلاح او را بيرون كردند، خيلي هديه بزرگي بوده . خوب فكرنمي كنند اين را كه آن وقت آنطور بود وضع ، حالا اينطور است كه در آن طرف كشور،در طرف غرب و جنوب كشور جنگ است ، از شرق و شمال كشور همراهي مي شود،همراهي افراد مي شود، همراهي خواربار مي شود، همه جور همراهي با آنها مي شود. اگرساير كشورها هم اينطور بشوند كه با مردم تفاهم كنند، مردم را مثل خودشان بدانند، مردم مثل خودشانند، مردم اكثرشان بهتر از خود ماها هستند، وقتي فكر كنند كه بهتر ازخودشان يا مثل خودشان هستند، با هم بسازند، مردم آنها را انتخاب مي كنند. كار بكنندبرايشان ، اگر يك همچنين چيزي بشود در بلاد مسلمين ، كي مي تواند با مسلمين مخالفت كند؟ مع الاسف ، هم بعضي روحانيونشان اختلاف ايجاد مي كنند، هم خودشان مي رونددر طائف و منشاء اختلاف مي شوند. از آنجا مي خواهند در ايران ، بين اهل سنت و تشيع اختلاف بيندازند. از آنجا نقشه مي كشند كه اينجا اختلاف بيفتد. چرا اينجا اختلاف بيفتد؟ براي اينكه اينجا اتحاد پيدا كردند و با اتحاد جلوي ابرقدرتها را گرفتند.
انسجام ملت ، هديه اي از طرف خدا
و لهذا اين هديه الهي كه خداي تبارك و تعالي نصيب ملت ما كرده است ما بايدغفلت از شكرش نكنيم . بايد تشكر كنيم خدا را كه مردم را اينطور با هم ، هم نظر، هم راه ،هم مقصد كرده است . و اشكالات هم اگر هست ، خوب ، البته همه جا اشكالات هست . نمي شود گفت كه شوروي شصت و چند سال است كه انقلاب كرده است [مشكلي ندارد] مع ذلك ، الان خواربارشان نيست ، همين صفهايي كه اينجا مي بينيد آنجا هم هست ، خواربار آنها محتاج به امريكاست ، مع ذلك ، اختلافات داخلي زياد است ، باسرنيزه جلويش را گرفتند. اگر يك روز سرنيزه را بردارد كرملين ، مي فهمد كه آن وقت خود شوروي چه خبر است ؛ همه با شوروي مخالفند. اما اينجا الان همه با هم موافق ، همه دوست ، هيچ سرنيزه اي توي كار نيست . هيچ دعوايي نيست ، همه با هم دوست هستند،همه با هم رفيقند. البته گله هم هست ، اما گله برادرانه هست ، گله هايي است كه قابل حل است . و يك انقلاب به اين بزرگي ، من گمان نكنم هيچ انقلابي به اين بزرگي باشد كه باعده كم و با نداشت هيچ چيز بر يك همچون قدرتي كه همه چيز داشت و همه با او موافق بودند غلبه كند و بطور شايسته پيش ببرد. ايران ، قدرتها را كنار گذاشت و هيچ قدرتي درايران دخالت ندارد و همه هم و غم آنها همين است كه چرا بايد دخالت نداشته باشيم وان شاءالله ، تا آخر هم نخواهند داشت . و من نصيحتم به اين شيخ نشينها و اين اطراف خليج اين است كه اينها توجه به مسائل بكنند. گمان نكنند كه اينها با هم وقتي مجتمع شدند يك چيزي مي شوند. نه ، شماها با هم كه مجتمع بشويد همه تان به اندازه يك لقمه محمدرضانبوديد و ما محمدرضا را مغلوبش كرديم ، اما ميل داريم كه با شما دوست باشيم ، رفيق باشيم ، برادر باشيم ، همه با هم باشيم . همه ما به خلاف آنهايي كه مخالف اسلامند باشيم ،"يد واحده بر ماسوا"(5) باشيم ، نه اينكه خودمان توي خودمان هي دعوا بيندازيم ، دعوابكنيم .
در هر صورت من راجع به آقايان ، هم خيلي ملتمس دعا هستم و هم مردم را دعوت كنيد به اتحاد، دعوت كنيد به بستگي به هم ، همبستگي به هم . اگر يك اختلافي دارند حل كنيد شما آقايان . ممكن است حالا در هر جايي اختلافات كوچكي هست ، آقايان ائمه جماعت و جمعه بايد حل بكنند مسائل مردم را، بايد بروند با مردم تفاهم كنند، با همصحبت كنند. و همين طور استاندارهاي هر جا بايد جوري عمل بكنند كه مردم را راضي نگه دارند. مردم هم راضي هستند وقتي شما خوب عمل كنيد. مردم راضي از شما هستند.من اميدوارم كه خداي تبارك و تعالي به ما منت بگذارد و اين انسجامي كه هست الان واين وحدت كلمه اي كه هست الان از ما نگيرد و بين همه برادرها اتحاد و وحدت داشته باشيم و ادامه پيدا كند ان شاءالله .
والسلام عليكم و رحمه الله
پانویس :
1- آقايان : اشرفي اصفهاني "نماينده امام و امام جمعه باختران "، محمدي "امام جمعه ايلام "، موحدي قمي "امام جمعه اسلام آباد"، عبدالحسين سبزواري "امام جمعه تويسركان "، محمدباقر محمدي عراقي "امام جمعه كنگاور"،قادر قادري "امام جمعه پاوه "، محسن نعمتي "امام جمعه نوسود"، صالح عابدي و فخري "نمايندگان روحانيون جوانرود".
2- سوره آل عمران ، آيه 103: "واعتصموا بحبل الله جميعا و لاتفرقوا - همه به ريسمان خدا چنگ بزنيد و پراكنده نشويد". 3- اصول كافي ، ج 1، ص 439. 4- سوره مائده ، آيه 51. 5- اشاره به حديث نبوي ، بحارالانوار، ج 28، ص 104: "يكدست در مقابل بيگانگان ".
بزرگتر کوچکتر