عنوان : توطئه تضعيف ارتش - انتقاد از برخوردهاي ناسالم
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 3 مرداد 1359
تاریخ قمری : 12 رمضان 1400
جلد : 13
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
اظهار تاسف از تلاش گروهكها براي تضعيف ارتش
من بسيار متاسفم از اينكه گاهي به واسطه خيانت يا ندانم كاريهاي بعضي از ارتشيهااين بهانه به دست اشخاص فاسد مي دهد كه ارتش را تضعيف كند. ما امروز در همه ارگانهاي دولتي و ملي احتياج به تقويت داريم . اين مسائلي كه گاهي گفته مي شود ولازمه اش تضعيف ارتش يا ژاندارمري يا قواي مسلحه است ، اين از جانب ملت نيست ؛اين از جانب آن گروههايي است كه مي خواهند تضعيف كنند روحيه همه ارتش را و همه ملت را، كه دنبال او چنانچه خداي نخواسته ، يك مطلبي واقع بشود، اينها ضعيف باشند واين موجب تاسف است . امروز مملكت ما با اين وضعي كه دارد احتياج به همفكري دارد، احتياج به همكاري دارد، احتياج به نظم دارد. اگر در يك كشوري نظامش تحت قواعد و تحت مسائلي كه در نظام مطرح است ، از اينكه فرمانده وقتي كه فرمان داد بايداطاعت بشود؛ فرمانده كل قوا وقتي امري كرد بايد اطاعت بشود، فرمانده هاي هنگها ياساير جاها وقتي امر كرد بايد اطاعت بشود. اگر اين معنا نباشد در نظام ، اين ديگر نظام نيست . اگر يك نظامي خودش بين خودش يك بي نظميهايي باشد، اگر قواي مسلحه دربين خودشان هماهنگي نباشد، ما توقع نداشته باشيم كه كشور ما به پيش برود. تمام اين مسائل را براي ما پيش مي آورند. يكصد نفر، دويست نفر فرض كنيد وقتي كه در يك گروهي فاسد شدند و خيالي داشتند، در عين حالي كه خود ارتش با قدرت جلو اينها راگرفت و اينطور توطئه ها را كشف كرد، و همين طور پاسدارها هم كمك كردند، و همه باهم اين توطئه را خنثي كردند، نبايد در نظر اشخاص بيايد كه ارتش چطور است . اين ارتش همان است كه خودش اين كار را كرده ، و همان است كه كردستان را و جاهاي ديگر را به قوه خودش با سپاه پاسداران هماهنگ شدند و كارها را انجام دادند.
اسلامي نبودن بعض برخوردهاي بين افراد و ارگانها
من متاسفم از اينكه هر جا انسان نگاه مي كند و دست مي گذارد يك اشخاصي هست در آن ، يك اقليتهايي هست در آن كه مي خواهند ضايع كنند مطلب را؛ حتي در مجلس ودولت كه مي خواهند تعيين كنند يكجور برخوردهايي ، من مي بينم كه اين برخوردهابرخوردهايي نيست كه موافق با صلاح يك كشور باشد و موافق با اسلام باشد. امروزچنانچه ، همه اين ارگانها به هم جوش نخورند و همه با هم همدست نباشند بايد در انتظارمصيبت باشيم . بايد ارتش با كمال قدرت كار بكند، و تمام قوايي كه در تحت نظم هستند،در تحت قواي بالا هستند، و درجه دارها يا افسرهاي بالا هستند، يا فرمانده هستند، اينهابايد اطاعت بكنند. امروز اطاعت از بالا دستها يك امر شرعي است ، يك مطلبي نيست كه مثل سابق باشد كه بتوانند از زيرش در بروند، هر چه بتوانند مانعي نداشته باشد. امروزيك كسي است كه بالاي سر همه است و او خداي تبارك و تعالي است ، كه همه چيز رادر ظاهر و باطن مي بيند. اگر بخواهيم در اين مملكت از اين آشفتگيهايي كه حالا مثلاهست جلوگيري بكنيم جز اينكه هم قواي مسلح با هم و مجلس با - عرض مي كنم -دولت ، با رئيس جمهور، با امثال ذلك با هم ، تشريك مساعي نكنند، نبايد توقع داشته باشيم كه مملكت ما به پيروزي نهايي برسد. ما كه الان پيروزي نهايي را به دست نياورده ايم . ما الان يك قدرتي را كه مانع بود از اينكه ما يك كاري بكنيم از بين برديم ؛در اين امر، هم ارتش سهيم بوده ، هم سپاه پاسداران سهيم بوده ، هم ملت سهيم بوده ، هم ساير قواي انتظاميه سهيم بودند. ما نبايد از اين چيزي كه اينها سهيم در آن بودندقدرشناسي نكنيم ، ما بايد قدرداني بكنيم . اگر يكوقتي در بين روحانيون كه داراي مثلاچقدر جمعيت هستند، بنا شد يكصد نفرشان ساواكي از كار درآمدند، نبايد روحانيون راما بشكنيم . اگر در بين - فرض كنيد - ارگانهاي ديگر دولتي يك چند نفر ساواكي بيرون آمد، نبايد ما همه آنجا را بگوييم كه بر خلاف هستند. البته در يك رژيمي كه تقريبا پنجاه - شصت سال حكومت كرده است ، و مغزها را يكجوري تربيت كرده است كه مطابق ميل خودشان باشد، توقع اين نيست كه فورا صلح كنند و همه چيز درست شده باشد؛ توقع اين است كه الان همه با هم دست به هم بدهند تا اينكه هم پاكسازي بشود، هم شناسايي بشوند اشخاصي كه درصدد مثلا توطئه هستند يا بودند، و آنهايي كه شناسايي شدندخودشان آنها را تحويل بدهند.
ضرورت تصفيه افراد ناسالم از ارتش
اين را كرارا من گفتم كه چنانچه مثلا در ارتش اشخاصي هستند كه برخلاف موازين هستند، يا توطئه اي در كار دارند، يا از طاغوت هستند، يا اعتقاداتشان مضر است ، ياعملشان عمل فاسد است ، خود ارتش بايد اين كار را بكند. و اگر دادگاهها آنها را ازارتش بخواهند، بايد ارتش اطاعت كند؛ خود دادگاهها هم مستقيما نروند، پاسدارها هم مستقيما نروند. نبايد يك هرج ومرجي به پيش بيايد كه ما به خاطر اين هرج ومرج از بين برويم . بايد همه قوا با هم باشند و مراتب محفوظ باشد، سلسله مراتب محفوظ باشد.قدرتها همه با هم باشند، از بالاها حرف شنوي كنند؛ از رئيس كل قوا حرف شنوي كنند،از روساي قوايي كه هر كدام دارند حرف شنوي كنند تا يك مملكتي بشود با نظم .خارجيها مي خواهند ما اينطور باشيم كه هيچ نظمي نداشته باشيم ، و مثل جنگل با هم رفتار بكنيم ، تا اينكه بهانه بدست بياورند كه اينها احتياج دارند به اينكه قيم برايشان معين كنند. بايد الان با هوشياري ، تمام ملت دنبال سر دولت و رئيس جمهور و ارتش و - عرض مي كنم - ژاندارمري و پاسبانها و پاسدارها باشند و هست ملت . و يك مملكتي كه ملتش دنبال سر قواي انتظامي اش و قواي مسلحش باشد هيچ آسيبي نمي بيند. اگر چهار نفر آدم در يك جايي فاسد شد اين دليل بر اين نيست كه همه فاسدند؛ خوب در بين روحانيون هم فاسد هست ، حالا بايد بگوييم ، همه روحانيون فاسدند؛ در بين تجار هم فاسد هست ، ما بگوييم همه تاجرها. هر جمعيتي توي آن البته يك اشخاص فاسد هست ؛ البته ارتش موظف است كه پاكسازي كند و اهمال نكند كه آن وقت اشخاصي كه با ما نظر بد دارند،نظر سوء دارند و مي خواهند توطئه كنند، بگويند كه ارتش اعتنايي ندارد به اينكه ،پاكسازي بشود؛ براي اينكه ، تضعيف كنند ارتش را. ارتش بايد پاكسازي بشود. خودتان بايد شناسايي بكنيد. و همين طور ژاندارمري بايد شناسايي بكند و همين طور پاسدارها وهمه ، اين يك مسئله اي است كه عمومي ، و يك مملكتي است مال همه شما. مملكت الان مال خود شما هست ، اينطور نيست كه مثل سابق باشد كه شما زحمتش را بكشيدمنافعش را امريكا ببرد يا منافع را شوروي ببرد. الان شما هر زحمتي را بكشيد منافعش راملت خودتان و خودتان مي بريد.
نهراسيدن از توطئه ها بواسطه پشتيباني ملت
بنابراين ، بايد همه اين قوا با هم مجتمع بشوند و همه تقويت بكنند هم را؛ مجلس بايدتقويت بكند همه قواي مسلحه و همه ارگانهاي ديگر را، دولت را و رئيس جمهور راتقويت بكند، رئيس جمهور هم بايد تقويت بكند اينها را. ارتش بايد از رئيس جمهوراطاعت بكند چون رئيس كل قواست ، و رئيس جمهور هم بايد با آنها پدرانه رفتار بكند.اسلام است ؛ اسلام وضعش غير آن چيزهاي ديگري است كه مي خواهند قدرت نمايي كنند و خودنمايي كنند و هر كس خودش را نمايش بدهد. ما همه بايد خودمان را فاني كنيم ، و همه ما دنبال اين باشيم كه آن مكتبمان پيش ببرد، نه دنبال اين باشيم كه خودمان پيش ببريم . ما خودي نداريم ؛ هرچه هستيم مكتبمان است . وقتي مكتب مطرح است هم من و شما و آقا و ديگران و همه ارگانهاي دولتي و همه اينها بايد خود را كنار بگذارند،دنبال مكتب باشند؛ خودشان را فاني كنند در مكتبشان ، همان طوري كه در صدر اسلام بوده است . صدر اسلام اين مسائل نبوده است كه هركسي بخواهد خودش را نشان بدهد،هر كسي مي خواسته مكتبش را پيش ببرد، از اين جهت هم پيش بردند؛ در عين حالي كه ضعيف بودند، قواي بزرگ را از بين بردند. حالا الحمدلله شما قوي هستيد؛ 35 ميليونجمعيت پشت سر شماست ، شما از چه مي ترسيد؟ از هيچ چيز نبايد بترسيد. 35 ميليون جمعيت امروز پشت سر شماست كه اگر خداي نخواسته ، يك صدايي در يك جايي بلندبشود، اين 35 ميليون جمعيت همه با هم هم صدا پشتيباني مي كنند از شماها. بنابراين ، نبايدما بترسيم از اينكه توطئه در كار است . باز هم توطئه در كار است ، باز هم هست ؛ نه خير،هيچ توطئه اي كاري نمي تواند بكند. اينها همه قدرتهاي خودشان را روي هم گذاشتند والحمدلله شكست خوردند و رفتند سراغ كارشان ، و بعد هم به اين زوديها اينها نمي توانندخودشان را جمع كنند، هي دارند دنبال فرار هستند، دنبال اين نيستند كه خودشان يك اجتماعي كنند، دنبال اين هستند كه يك سوراخي پيدا كنند و فرار بكنند. نترسيد از اينكه گفته مي شود كه باز هم توطئه هست ، يا فرض كنيد، بختيار(1) در خارج از كشور يك چيزي پيش خودش مي گويد يا ديگران ، اينها مي خواهند روحيه ها را سست كنند و ما راتضعيف كنند، و به واسطه تضعيف اگر يكوقتي بعد از پنج سال ديگر توانستند يك كاري بكنند ما ضعيف باشيم . لكن وقتي يك ملت با هم ، همراه هست ، امروز قضيه ، قضيه ملت است ، شما به عنوان ملت هستيد، شما الان جدا از ملت نيستيد، شما آنيد كه وقتي واردمي شويد در پيش ملت براي شما گل مي بارند. و ملت هم آن است كه شما به اونمي خواهيد زور بگوييد، شما با آنها برادر هستيد و همه با هم هستيد. بايد همه اين قوادستشان را به هم بدهند، اين يك واجب شرعي است براي همه ؛ يك واجب شرعي است براي وكلاي مجلس كه با دولت ، و با رئيس جمهور همراهي كنند، يك تكليف شرعي است براي رئيس جمهور و دولت ، كه بايد با مجلس همزبان باشند و هماهنگ باشند.
عمل به وظيفه قانوني و مداخله ننمودن در امور يكديگر
اگر هماهنگ باشيد ما برديم ، و اگر بنا باشد هر كس از يك طرف بكشد، او بخواهدخودش را نمايش بدهد، هر كس يك طرف ديگر بكشد، پاسدارها بخواهند دخالت در- فرض كنيد - ژاندارمري بكنند، ژاندارمري بخواهد دخالت در پاسدارها بكند، آنهابخواهند در ارتش دخالت بكنند، آنهاي ديگر بخواهند آنجا، كميته بخواهند در يك جاي ديگر دخالت بكند، ارگانهاي ديگر در جاي ديگر، فاسد مي شود اين كار. هر كس بايد كار خودش را خوب انجام بدهد، اگر در يك مملكتي همه گروههايي كه هستند،همه جاهايي كه اشخاص هستند و گروهها هستند، كار خودشان را خوب انجام بدهند،يك مملكت منظم مي شود، يك مملكتي مي شود كه پيشبرد مي كند. اما اگر بخواهد هركسي در كار ديگري دخالت بكند، من بيايم دخالت كنم در كار شما، شما بياييد دخالت كنيد در كار ما، نه من كارم را مي توانم انجام بدهم ، نه شما مي توانيد كارتان را انجام بدهيد. اين يك وظيفه شرعي - الهي است كه من دارم به همه مي گويم ، نه مخصوص شما، براي همه است اين ؛ براي پاسدارها هست ، براي پاسبانها هست ، براي ارتش هست ،براي ژاندارمري هست ، براي مجلس هست ، براي دولت هست ، براي رئيس جمهورهست . اين يك مسئله شرعي است ، همه مكلفند شرعا به اينكه كار را انجام بدهند. و آن چيزي كه من مي گويم اين است كه لازم است اين و بايد بشود، هر كدام به وظايف قانوني شان بايد عمل بكنند. قانون براي همه وظيفه معين كرده ؛ اگر يكي دست از قانون بردارد و بخواهد دخالت ديگري بكند، بر خلاف شرع عمل كرده . بايد هر كس همان كاري ، آقاي رئيس جمهور همان كاري كه برايش معين كرده است قانون ، همان كارمهمي كه براي او قرار داده ، آن كار را خوب انجام بدهد. مجلس آن وظايفي را كه قانون برايش معين كرده همان را درست بكند، ديگر مجلس دخالت نكند در اجرا، و قوه مجريه در قوه مقننه و هر دو در قوه قضاييه . قواي قضايي سر جاي خودشان كارقضايي شان را انجام بدهند و اين كار مهمي است . قواي مقننه بايد كار تقنينشان را انجام بدهند و اين كار مهمي است . دولت مجري است بايد كار خودش را انجام بدهد و آن هم كار مهمي است . ارتش بايد كار خودش را انجام بدهد به آن حدودي كه موظف است واين كار مهم است . اگر بنا باشد هر كدام در كار ديگر دخالت بكنند كه اين مملكت نمي شود. يك بازاري بيايد در ارتش دخالت بكند، اين مثل اين است كه يك بازاريبيايد در فتوا دخالت بكند، خوب نمي شود اينكه ارتش بيايد در فتوا دخالت بكند، اهل فتوا بيايند در ارتش دخالت بكنند؛ اين معنايش اين است كه هيچ كدام كار خودشان رانمي توانند انجام بدهند. بايد همه اينها همان طوري كه خداي تبارك و تعالي مقررفرموده است كه بايد . . . در آنجا آن پاسباني كه در آنجا، آن سربازي كه در آنجا خدمت مي كند، همه بزرگند در اسلام و همه برادرند.
در عين حالي كه از همه شما تشكر مي كنم ، لكن به شما تذكر مي دهم كه نظم را حفظكنيد؛ سربازها حفظ كنند، پاسدارها حفظ كنند، پاسبانها حفظ بكنند. اگر نظم حفظ نشودممكن است مملكت ما خداي نخواسته آسيب ببيند. و من اميدوارم كه ديگر آسيبي براي اين مملكت واقع نشود؛ براي اينكه ما براي خدا مي خواهيم انجام وظيفه كنيم ، و خدا راهمه در نظر داشته باشيد، او حاضر است ، ناظر است ، اعمالتان را مي بيند. و شما تنبه پيداكنيد از آنهايي كه در اين مملكت آن قدرتها را به خرج دادند و آن فسادها را، الان دربستر بيماري افتادند، الان برايشان مرگ عروسي است . توجه داشته باشيد به اينكه يك عالم ديگري در كار است . ما مسئول هستيم پيش خداي تبارك و تعالي . ما امانتداريم الان ؛ اسلام و كشور اسلامي امانت پيش ما هست . اين امانت را هر يك از ما اگر بخواهيم در آن يك خلافي بكنيم خيانت است و جواب بايد بدهيم در پيش اسلام . اينطور نباشدكه هر كدام ديگري را بشكنيم ؛ هر كدام مفسده ديگري را، فساد ديگري را بگوييم . بايدهمه ما دست به دست هم بدهيم ، هم پاكسازي با كمال قدرت و هم دوستي و مهرباني باكمال قدرت . ان شاءالله خدا همه شما را حفظ كند و موفق باشيد و مويد باشيد، تا اينكه مملكتتان را خودتان ان شاءالله به پيش ببريد. و پيش خدا همه مان رو سفيد باشيم ان شاءالله . سلامت باشيد ان شاءالله .
پانویس :
1- شاپور بختيار، آخرين نخست وزير رژيم پهلوي .
بزرگتر کوچکتر