عنوان : وحشت كارتر از محاكمه افراد مستقر در لانه جاسوسي - نهراسيدن ملت ايران از
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : صبح 14 خرداد 1359
تاریخ قمری : 20 رجب 1400
جلد : 12
متن :
تهديدات خارجي
حضار: هياتهاي نمايندگي شركت كننده در كنفرانس بين المللي بررسي مداخلات امريكا در ايران
بسم الله الرحمن الرحيم
وحشت دولتمردان امريكا از اثبات جرائم و جنايات
من بايد تشكر كنم از آقاياني كه زحمت كشيدند و به كشور خراب مظلوم ما آمدند.ان شاءالله خداوند توفيق بدهد به همه كه به راه حق بروند و از مظلومها طرفداري كنند درتمام كشورها. من يك سوالي دارم و آن اينكه ، چرا آقاي كارتر از آمدن اين هياتها به ايران اينقدر وحشت دارد. و چرا براي كساني كه از مملكت خودشان هستند، و ازشخصيتهاي بارز هستند، براي آمدن ايران جريمه قرار داده است . و چرا از آمدن شاه به ايران اينقدر وحشت دارد. و چرا از محاكمه اين اشخاصي كه در سفارت اينجا، كه به اصطلاح ما لانه جاسوسي است ، وحشت دارد. اگر ايشان دخالتي در مقدرات مملكت مانكرده است ، و اگر دولت امريكا با سرنوشت مملكت ما كار نداشته است ، و سفارتخانه اومثل سفارتخانه هاي صحيح هست ، او بايد پيشقدم بشود به اينكه هياتهايي بيايند رسيدگي كنند. چرا اينقدر وحشت دارد از اينكه رسيدگي بشود. مگر چه كرده است ؟ مگر دولت امريكا با مملكت ما چه كرده است كه ايشان وحشتناك است ؟ اگر آنطوري كه ايشان مدعي هستند، و طرفدارهاي ايشان مدعي هستند، با كمال خوبي رفتار كرده است ، و به قوانين بين المللي احترام گذاشته است ، و با ايران به طور ظلم و جور رفتار نكرده است ،بايد ما كه ادعا مي كنيم ، او بفرستد يك عده اي خودش ، تجهيز كند يك جمعيتهايي ازهمه اطراف دنيا كه بيايند اينجا، و ببينند كه او چقدر رفتار خوب كرده است . چقدر بامردم ايران به انسانيت رفتار كرده است . و اين ايرانيانند كه نمك نشناسند! ما اگر دليل ديگري نداشتيم براي مجرم بودن امريكا جز اين جلوگيري كردن از افرادي كه از ملت خودش است ، و از شخصيتهاي بزرگ ملت خودش هستند، و او براي آنها جريمه قرارداده است پنجاه هزار دلار و ده سال حبس . مگر چه شده است ؟ مگر چه كرده است دراينجا كه براي افرادي كه مي خواهند بيايند رسيدگي كنند جريمه قرار مي دهد؟ ما اگر هيچ دليلي نداشتيم الا اين ، كساني كه اطلاع نداشتند مي فهميدند كه يك مسئله اي در كارهست كه اين وحشت را دارد. كارهايي انجام شده است كه اين وحشت را دارد.
كشورهاي ضعيف ميدان هميشگي تاخت و تاز ابرقدرتها
مع الاسف ملتهاي ضعيف ، كشورهاي ضعيف در حال جنگ و در حال صلح ، اينهاپايمال مي شوند. گفته مي شود كه خروس ، هم در عزا و هم در عروسي ذبح مي شود،ملتهاي ضعيف هم اينطورند. من هر دو جنگ بين المللي را يادم هست ، و گمان ندارم هيچ كدام از شما جنگ بين المللي اول را يادش باشد. ما در جنگ بين المللي هم مشاهده مي كرديم ، من كوچك بودم لكن مدرسه مي رفتم ، و سربازهاي شوروي را در همان مركزي كه ما داشتيم ؛ در خمين ، من آنجا آنها را مي ديدم ، و مورد تاخت وتاز ما واقع شديم در جنگ بين المللي اول . جنگ بين المللي دوم را بسياري از شماها يادتان است كه ما مورد تاخت وتاز اين سه قوه واقع شديم ؛ امريكا، انگلستان ، شوروي . سربازهاي آنهادر همه كشور ما تقريبا پخش بودند. شوروي تقريبا از بيرون تهران تا خراسان ، انگلستان در قم و آنجاها، و كسان ديگر هم جاهاي ديگر. ما مورد تاخت وتاز بوديم به عنوان پل پيروزي . ما بايد مورد تاخت وتاز بشويم تا آقايان پيروز بشوند. بعد هم كه پيروز شدند وحال صلح پيش آمد باز ما ذبح شديم . كشورهاي ضعيف اينطورند؛ در حال صلح موردتاخت وتازند و ذبح ، و در حال جنگ هم همين طور. ما حال صلحمان بدتر از حال جنگمان بود، در حالي كه دنيا در صلح به خيال خودشان آرامش و صلح بود. اين قواي بزرگ جنگ نداشتند، فرصت داشتند كه همه چيز ما را از دست بدهند، بگيرند از ما. مادر طول مدتي كه انگلستان و امريكا در اينجا دخالت مستقيم داشتند، هيچ چيز خودمان نداشتيم . نه فرهنگ ما يك فرهنگ سالم بود و فرهنگ خودمان بود، نه تربيت مي شد دردانشگاههاي ما اشخاصي كه براي خود ملت باشند و به درد خود ملت بخورند، و نه قواي نظامي ما از ما بود و براي ما بود، و نه جهات اقتصادي ما مربوط به خودمان بود. تمام طرحهايي كه ريخته مي شد از آنجا بود. شاه مخلوع در يكي از كتابهايش كه بعد جمع كردند، اين كلمه بود كه بعد از اينكه اين قواي ثلاثه آمدند و اجتماع كردند سرانشان درتهران ، او نوشته است كه اينها صلاح ديدند كه من باشم ، ما باشيم در ايران . بعد آنهايي كه اطرافش بودند، لابد به او فهماندند كه بد غلطي كردي . آن كتاب را با آن جمله اش راديگر محو كردند و جمع كردند، از قراري كه گفتند. اين يك سندي است از زبان يك نفري كه در اينجا به طور ظلم سلطه داشت ، اين يك اقراري است از او، به اينكه آنها من را در اينجا قرار دادند. قبل از او براي پدرش هم همين مسئله بود، منتها آن را خودانگليسها در راديوي دهلي اقرار كردند، گفتند ما رضاخان را آورديم در ايران و سلطنت به او داديم ، لكن به ما خيانت كرد و او را بيرون كرديم . اين هم اقراري بود كه انگلستان كرد. آن هم اقراري بود كه همان كسي كه دست نشانده خود آنها بود كرد. در يكي ازصحبتهايش محمدرضا گفت كه ليست وكلا را از سفارتخانه مي نوشتند و پيش مامي فرستادند، و ما ملزم بوديم كه آنها را وكيل كنيم . ما، هم وكلا را با اين كلمه مي شناسيم و هم محمدرضا را، و دستگاههاي دولتي را با اين كلمه مي توانيم بشناسيم و هم امريكا وشوروي و انگلستان را. اينها شواهدي است كه هست .
نرسيدن فرياد مظلوميت ملت ايران به دنيا
ما مي خواهيم ببينيم كه اين ملت ما چه مي گفتند. از اول كه رضاخان سركار آمد ومشغول به فسادكاري شد، و قيام كردند علماي اسلام ، از آذربايجان يك دفعه ، ازخراسان يك مرتبه ، بعدش هم باز يك دفعه ديگر، و از اصفهان يك دفعه ، كه علماي ايران هم تقريبا از بسياري جاها به اينها ملحق شدند، اينها مي خواستند جنگ بكنند؟ چهمي گفتند اينها؟ مردم در 15 خرداد چه مي گفتند؟ اين 15 خردادي كه فردا سالروزش هست ، مردم چه مي گفتند كه مستحق اين بودند كه آنطور كه گفتند پانزده هزار مظلوم رااينها به خاك و خون كشيدند، و از قراري كه مي گفتند هدايتش هم خود شخص شاه مخلوع مي كرده . اينها چه مي گفتند كه مستحق اين مسائل شدند؟ ملت ايران در طول اين قريب بيست سال كه از اول 15 خرداد تا حالا هست ، اينها چه مي گفتند؟ چه مي گويند؟مع الاسف تمام رسانه هاي گروهي خارج و بعضي از داخليها همه در خدمت ابرقدرتهاهستند. ما نمي توانيم صداي مظلوميت اين ملت را به دنيا برسانيم ، ما وسيله نداريم . همه روزنامه هاي خارج به ضد ما چيز مي نويسند. همه راديوها و تلويزيونهاي خارج به ضد ماپخش مي كنند اكاذيب را. در دنيا ايران را مثل يك جنگلي كه تويش يك دسته وحشي جمع شده اند و ريخته اند به جان مردم ، و دارند قتل عام مي كنند همه را، و پستانهاي زنهارا مي برند و چه مي كنند و چه مي كنند [معرفي مي كنند]. ما چطور نداي مظلوميت اين ملت را به دنيا برسانيم ؟ كي مي رساند اين ندا را به دنيا؟ همه در خدمت آنها هستند. حالاببينيم كه شما آقايان و خانمها كه آمديد و رسيدگي كرديد اينجا، مي توانيد؟ همچوقدرتي داريد كه اين مسائل ايران را برسانيد؟ ما مي خواهيم آني كه حقيقت است ، هيچ نمي خواهيم طرفداري از ما بشود، ما مي خواهيم طرفداري از حقيقت بشود. آنچه كه حقيقت است شما به ممالك خودتان برسانيد. آنجا بگوييد قضيه 15 خرداد را كه چه بوده است . و فردا مشاهده مي كنيد كه اين ملت كه 15 خرداد را هميشه عزادار خواهد بود،مي بينيد كه اين ملت چه مي گويند. 15 خرداد با آنها چه كرده است ، 17 دي (1) با آنها چه كرده است . ما هر روز در طول اين قريب دو سالي كه نهضت بالا گرفته بود، ما هر روزيك مسئله اي داشتيم ، يك مسئله قتل عامي . آيا هيچ شما اطلاع از اين حبسيهاي زمان رضاخان و محمدرضا خصوصا زمان محمدرضا هيچ اطلاعي از اينها پيدا كرديد؟ هيچ مي توانيد تصور كنيد كه در اين زيرزمينها كه در محبسهاي اينها موجود است ، با اينجوانهاي ما چه كردند اينها؟ شما به تلويزيون در ديشب ، پريشب كه دادگاه را نمايش مي داد نگاه كرده ايد ببينيد كه آنهايي كه خودشان را نشان مي دهند يكي - دو تا مورداست ، اينكه چه بوده است قصه ؟ شما مي دانيد كه پاي بعضي از روحانيين ما را در حبس اره كردند؟ شما مي دانيد كه در تاوه گذاشتند اين جوانهاي ما را و بو دادند؟ ما چطورمطالبمان را به دنيا برسانيم ؟ من گمان مي كنم كه شما هم نتوانيد؛ فردا وقتي كه رفتيد درمحلهاي خودتان ، شروع كنند آن قلمهاي اجير و آن خيانتكارهاي به همه بشريت ، شروع كنند بر ضد شما يك چيزهايي را نوشتن كه حرفهاي شما را خنثي كنند، لكن به اندازه قدرتتان حق را بگوييد.
نهراسيدن ملت ايران از دخالت نظامي و حصر اقتصادي
ملت ما الان قيام كرده است و نهضت كرده است ، و من اميدوارم كه پيش ببرد و هيچ قدرتي نتواند در ايران ديگر آن كارهايي را كه مي كرد بكند. آقاي كارتر و امثال او الان تمام همشان اين است كه دوباره آن مسائل را برگردانند كه در زمان شاه مخلوع بود؛ لكن اين يك آرزويي است كه اين ابرقدرتها بايد به گور ببرند. ايران ديگر اجازه نمي دهد كه اينها دخالت در آن بكنند. اگر آنها خيال كرده اند كه نظامي زياد دارند و وسايل جنگ وآدمكشي زياد دارند، ما هم مظلوم زياد داريم و مشت گره كرده ، و يوم مظلوم از يوم ظالم شكننده تر است . ما را اينها مي خواهند در تنگناي اقتصادي قرار بدهند و قرارداده اند. و مع الاسف اين دولتهايي كه ادعا مي كنند كه ما متمدن هستيم ، و ادعا مي كنند كه ما مستقل هستيم ، از همين مسئله فهميده مي شود كه اينها چكاره اند. كارتر آنجا نشسته وحكمفرمايي مي كند، و اين ملتها، دولتها يعني ، اين دولتهايي كه تحميل شده اند بر ملتها،اينها هم فرمانبرداري مي كنند؛ اينها هم استقلال ندارند. نه اينكه همين دولتهاي ضعيف استقلال نداشته باشند، معلوم شد دولتهاي قوي هم استقلال ندارند. اينها نمي توانند،مي ترسند از امريكا كه مخالفت با ما را نكنند، نه اينكه بخواهند مخالفت كنند؛ براي اينكه مخالفتشان براي خودشان هم ضرر دارد، شايد بيشتر هم ضرر داشته باشد. بسياري ازدولتها به ما گفته اند كه ما همان چيزهايي كه از ديگران مي گيريد ما به شما مي دهيم . كسي هم به ما ندهد ما يك مردمي هستيم مظلوم ، و استقلال خودمان را حفظ مي كنيم . ما اگرامر داير بشود به اينكه برگرديم به حال سابق بشريت ، و با الاغ از اين طرف به آن طرف برويم و آزادي مان را حفظ بكنيم ، يا خير، بنده آقاي كارتر و امثال او از ابرقدرتها باشيم وزندگانيهاي فلان و كذا داشته باشيم ، ما آن را ترجيح مي دهيم ، ملت ما آن را ترجيح داردمي دهد. ملت ما شهادت را دارد ترجيح مي دهد، و مي گويد كه ما مي خواهيم شهيدبشويم . از اول نهضت تقريبا - من در نجف بودم آن وقت - تا حالا زن ، مرد، جوانهامي آيند و از من استدعا مي كنند كه شما دعا كنيد ما شهيد بشويم ، من دعا مي كنم ثواب شهيد پيدا كنند. يك مجلس عقدي كه ما چند وقت پيش از اين در همين تهران داشتيم ،آن زن و مردي كه با هم ازدواج كردند، بعد آن زن يك كاغذي به من داد خواندم . ديدم مي گويد كه شما دعا كنيد من شهيد بشوم . زني كه تازه عروسي كرده ، شوهر كرده ،مي گويد شما دعا كنيد من شهيد بشوم . يك ملتي كه شهادت را مي طلبند و دعامي خواهند براي شهادت ، اينها از دخالت نظامي مي ترسند؟ اينها از حصر اقتصادي مي ترسند؟ همه عالم درهاي ممالكشان را به ما ببندند همه و ما باشيم ، اين عده اي كه ،سي و چند ميليوني كه در اين ايران زندگي مي كنيم ، يك ديواري دور ايران بكشند و ما رادر همين ايران حبس بكنند، ما اين را ترجيح مي دهيم به اينكه درها باز باشد و چپاولگرهابريزند به مملكت ما. ما مي خواهيم چه بكنيم كه به اين تمدني كه از توحش بدتر است ،اين تمدني كه حيوانات بيابان در رفتارشان از آنها بهتر است ، ما مي خواهيم چه بكنيم به اين تمدن برسيم . اين دروازه تمدني كه شاه مخلوع مي خواست به روي ما باز بكند، يعني قدرتها را بر ما مسلط كند، و همه دارايي ما را ببرد و چند تا عروسك براي ما بفرستد،نفت ما را ببرند و براي ما پايگاه براي خودشان درست بكنند، ما اين تمدن بزرگ رامي خواهيم چه بكنيم ؟ اين تمدن است ؟ اين پدر و پسر و خصوصا اين پسر كشور ما را به عقب راند و همه چيز ما را به باد داد، به طوري كه اگر الان همه ملت دستشان را به هم بدهند و دستشان را به هم داده اند بحمدالله ، و بخواهند تعمير كنند آن چيزي كه در اينقريب پنجاه سال بر ما گذشته است ، و آن چيزي كه از بيست و چند سال پيش از اين به وسيله امريكا بر مملكت ما گذشته است ، سالهاي طولاني لازم است تا ما ترميم كنيم اينهارا. ما مي خواهيم چه كنيم روابط داشته باشيم با آنهايي كه مي خواهند ما را بچاپند؟ رابطه ما با آنها غير از اين است كه رابطه چپاولگر و چپاول بشو است ؟ براي چه ما مي خواهيم اين را؟ درها را همه را ببندند و ما را محاصره اقتصادي بكنند. ما خودمان در اينجامملكت وسيعي داريم ، آب هم داريم ، خدا باران هم به ما مي دهد، خودمان مي كاريم ومي خوريم و هيچ احتياجي به اين مسائل نداريم . آنها نترسانند يك ملتي را كه مي خواهدخودش را به كشتن بدهد تا استقلالش را حفظ بكند. اين استقلالي كه ما پيدا كرديم و اين آزادي كه ما پيدا كرديم يك هديه آسماني است ، يك هديه الهي است به ما رسيده ، و مامكلفيم اين را حفظش كنيم . اگر ما اين را حفظش نكنيم به نعمت خدا، قدرداني از نعمت خدا نكرده ايم ، كفران كرده ايم نعمت خدا را، ما بايد اين را حفظش بكنيم . ما از اين تهديدهايي كه مي كنند و كشتيهايشان را مي آورند در مثلا خليج و امثال اينجا، و از اين طرف و از آن طرف و اينها، حالا ديگر اين حرفها كهنه شده . پيشتر بله ، زمان سابق اينطوربود كه تا يك قراردادي را مي خواستند تحميل كنند، و يكي يك مثلا ناله اي مي زد، يك كشتي از انگلستان مي آمد در آبهاي خليج ، تمام مي شد مسئله .
امدادهاي غيبي خداوند در شكست ظالمين
حالا همه كشتيهايتان را هم بياوريد اينجا، همه طياره هايتان را هم بفرستيد اينجا،مسئله حالا غير سابق است . ما اتكال به خدا داريم . ما براي اين جهان يك مدبر رامي دانيم هست . آنهايي كه تاكنون توجه نداشتند خوب توجه پيدا بكنند كه يك ملتي كه هيچ نداشت جز الله اكبر، و او همه چيز است ، چطور همه قوا را كنار زد، و اين قواي شيطاني كه همه پشتيبانش بودند، نه فقط ابرقدرتها، قدرتهاي پايين دست هم دنبال اوبودند، و ما را نمي گذاشتند در يك مملكتي زندگي كنيم و فعاليت كنيم ، همه موافق با اوبودند. اين چه بود كه اين ملت ضعيف بدون تجهيز، بدون تدريب نظامي (2) را بر اينهمه قدرتها غلبه داد؟ اين جز اين بود كه رعبي را كه خدا در دلهاي اين سران انداخت ، ما را به رعب ، به رعبي كه خدا در قلب اينها انداخت پيروز كرد؟ اين جز همان است كه در صدراسلام هم يك عده قليل را بر عده هاي كثير پيروز كرد، و همچو رعبي در قلبها انداخت كه نتوانستند مقاومت كنند در مقابل سي هزار جمعيت عرب ، كه هر چندتايشان يك شمشير داشت ، و هر چندتايشان يك شتر داشت ، و آنها هفتصد هزار جمعيت بودند كه شصت هزارشان طليعه بود و غلبه كردند اينها بر آنها، چه بود؟ اين جز اين بود كه يك دست غيبي در كار است ؟! نبايد بيدار بشوند آنهايي كه توجه به معنويات ندارند و به اين غيب ايمان نياورده اند؟ نبايد بيدار بشوند؟ كي اين هليكوپترهاي آقاي كارتر را كه مي خواستند به ايران بيايند ساقط كرد؟ ما ساقط كرديم ؟ شنها ساقط كردند، شنها مامورخدا بودند، باد مامور خداست ، قوم عاد را باد از بين برد. اين باد مامور خداست ، اين شنهاهمه مامورند. تجربه بكنند باز.
حفظ روحيه معنوي اول انقلاب
لكن ما نبايد مغرور بشويم . من به ملت ايران عرض مي كنم كه مغرور نشويد. تمام قدرت ، قدرت خداست و بايد اتكال به او بكنيد، و خودتان را فاني بكنيد در آن قدرت بزرگ . مادامي كه ملت ايران همان قدرت اول را كه قدرت معنوي بود و با الله اكبر پيش برد، مادامي كه اين حفظ بشود شما بيمه هستيد؛ بيمه الهي هستيد. خدا نكند كه دستهايي كه الان در كار هست و مي خواهند شما را مايوس بكنند، اينها در اين شيطنتشان پيروزبشوند، و شما را از آن حالي كه در اول انقلاب داشتيد منحرف كنند، كه آن روز، روزي است كه خداي تبارك و تعالي عنايتش را خداي نخواسته از شما بر مي دارد و شما به همان حالها مي افتيد. حفظ كنيد؛ حفظ كنيد آن حالي كه در اول نهضت داشتيد. شمانهضت براي شكم نكرديد، شما نهضت براي اتاق و حياط نكرديد، شما نهضت نكرديدبراي اينكه يك مقامي پيدا بكنيد. شما آرزوي شهادت نمي كنيد به اينكه برسيد به يك مثلا فرشي و يك نوايي . اين حال را كه حالي است الهي حفظ كنيد، و مادامي كه اين حفظ بشود شما پيروز هستيد. و من وعده پيروزي به شما مي دهم . و خداي تبارك وتعالي ، وعده پيروزي داده است به شما: ان تنصروا الله ينصركم . (3) اقدامتان را ثابت نگه داريدو مشتهاي گره كرده را كه مشتهاي الهي است حفظ كنيد، و از هيچ ابرقدرتي نترسيد، و ازهيچ تبليغاتي ، داخلي و خارجي ، هيچ خوفي نداشته باشيد. ما راه خودمان را مي رويم وآن راه خداست .
بيداري مستضعفين اولين گام در مقابله با مستكبرين
و من اميدوارم كه اين هياتهايي كه آمدند و رسيدگي كردند، گرچه نمي توانندرسيدگي كنند، آنها نمي توانند به همه دردهاي ما برسند آنها مصيبتهايي كه من در زمان رضاخان شاهدش بودم كه بر اين ملت گذشت ، آنها ديگر مثل اينكه ديگر منسي (4) شده و كهنه شده ، و آن اشخاصي كه آن را ادراك كردند ديگر در آنها كم است . الان شمانمي توانيد آنها را اطلاع پيدا كنيد، شما نمي توانيد اطلاع پيدا كنيد اينكه اين پنجاه سال به ما چه گذشته است ، به اين ملت چه گذشته است ، و نمي توانيد تصور اين را بكنيد كه اين ملت جوانهايش به چه بلاهايي مبتلا شدند، در اين تاريكخانه ها و در اين زيرزمينهاي ساواك ، لكن آن مقداري كه اطلاع پيدا كرديد و اسناد را به شما داده اند، و اگر رفتيد آن محل را هم ديديد، و آن چيزهايي كه در آنجا هست ، كه هيچ شباهتي به سفارتخانه ندارد، آن وقت تصديق مي كنيد كه مسئله ، مسئله گروگان گرفتن يك عده ديپلمات نيست . اين چيزي است كه قلمهاي خارج و مطبوعات خارج به شما تحميل كرده است كه بگوييد ديپلماتها، والا اگر، اينها را ببينيد مي فهميد كه اين محل ، محل ديپلمات نيست ، واين اشخاص ، اشخاص ديپلمات نبودند. من اميدوارم كه خداي تبارك و تعالي ، به همه ماو به همه مظلومين عالم و به همه مستضعفان جهان پيروزي عنايت كند، تا همه از زير باراين ابرقدرتها خارج بشوند، و مسئله اي است كه بايد بشود. مسئله اينطور شده است كه ديگر مستضعفين در مقابل مستكبرين قيام كرده اند، بيدار شده اند. بيداري اول قدم است ،اول قدم يقظه (5) است . در سير عرفاني هم يقظه اول قدم است . در اين سير، اين هم سيرالهي و عرفاني است ، بيداري اول قدم است و كشورهاي اسلامي ، ملتهاي مسلم ، ملتهاي مستضعف در سرتاسر جهان ، اينها بيدار شده اند، و سياههاي امريكايي كتك اين بيداري را مي خورند، و ان شاءالله پيروز خواهند شد.
والسلام عليكم و رحمه الله
پانویس :
1- روز كشف حجاب توسط رضاخان . 2- آموزش نظامي . 3- بخشي از آيه 7 سوره محمد "ص ".
4- فراموش شده . 5- بيداري .
بزرگتر کوچکتر