خدمات تلفن همراه

صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - هدف نهضت - توطئه هاي اجانب در كردستان و سيستان و بلوچستان - 5 مهر 1358

عنوان : هدف نهضت - توطئه هاي اجانب در كردستان و سيستان و بلوچستان
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 5 مهر 1358
تاریخ قمری : 5 ذي القعده 1399
جلد : 10

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
نجات اسلام و رهايي ايران از آشفتگي ها
من از آقايان و حضرت آقاي كفعمي (1) تشكر مي كنم كه از راه دور آمديد و زحمت كشيديد. و در اين مجلس ممكن است مطالبي كه ما داريم ، و براي همه مناطق اين مطالب هست ، به وسيله ايشان و شما برادرها به اهالي محترم بلوچستان و سيستان ابلاغ كنيد.
آن چيزي كه ما از اول نظر داشتيم ؛ يعني ملت نظر داشت و ما هم به تبعيت ملت واردعمل شديم ، اين بود كه اين آشفتگي كه در ايران به چشم مي خورد و خطري كه براي اسلام در نظر بود كه ممكن است تحقق پيدا بكند، ما را وادار كرد به اينكه - با تبعيت ازملت ايران ، [با] آن چيزهايي كه آنها آرزو داشتند و قدرتهاي بزرگ هم اينها را واداركرده بودند - براي تحقق آن ، مقابله [كنيم ].
اغفال ملت در جهت غارت ذخاير كشور
اين يك برنامه اي بوده است كه اجانب از سالهاي بسيار طولاني طرح ريزي كرده بودند، براي اينكه مخازن ايران را - كه مخازن غني اي است - آنها ببرند، و كسي نباشد درمقابل آنها ايستادگي كند. و لهذا برنامه اين بود كه ملت ايران را يا اغفال كنند؛ يا آنهايي راكه اغفال نمي شوند از بين ببرند؛ اگر بتوانند، حيثيتشان را در بين ملت از بين ببرند. و اگراين را موفق نشوند، خودشان را از بين ببرند. براي اينكه اگر آن طبقه اي كه مي توانند ملت را بيدار كنند به حال خودشان باشند و ملت را بيدار كنند، نمي گذارند كه اين مخازن بسياربزرگي كه ملت دارد و بايد صرف خودش بشود به غارت ببرند، و ملت ما گرسنه و بينواباشند. و لهذا مطلب اين بود كه آن نقطه اساسي كه آنها آن را براي خودشان خطرمي ديدند، آن نقطه اساسي از بين برود؛ و آن اسلام بود. نقطه اساسي كه اينها براي خودشان خطر مي ديدند اسلام بود. اگر اسلام را آنها از بين ببرند، ديگر آسوده خاطرمي شوند و هر كاري بخواهند در اينجا مي كنند و سلطه خودشان را حفظ مي كنند.مملكت ايران ، كه وضع جغرافياييش حساس است براي آنها، و به علاوه ، مخازن بسيارزياد دارد - كه ما و خود ملت ايران باز اطلاع از آن نداريم ، شايد بسياريش را بي اطلاع باشم و آنها مطلع هستند - اسلام را چنانچه بتوانند شكست بدهند [و] از بين ببرند، آن وقت برايشان آسان مي شد كار. راه اين بود، مقصد اين بود، كه اسلام را ببرند.
از بين بردن اسلام با ضربه به روحانيت
و راه اينكه اسلام را از بين ببرند اين بود كه روحانيت را از بين ببرند. اينها مي دانستندكه تا روحانيون هستند، اينها حفظ مي كنند اسلام را. نقشه بردن اسلام ؛ و راهش بردن روحانيت و جدا كردن ملت از روحانيون . و لهذا با تبليغات دامنه داري مشغول شدند - وحالا هم مشغول اند - كه روحانيون را از ملت جدا كنند. وقتي ملت از روحانيين جدا بشودو اينها پشتوانه نداشته باشند براي تبليغات خودشان ، آنها به مقاصد خودشان مي رسند.خود ملت به تنهايي نمي تواند كاري بكند. تا اتكال به اسلام نداشته باشد، نمي تواند كاري انجام بدهد. اتكال به اسلام وقتي مي شود كه كساني كه به اسلام دعوت مي كنند، تمام مقصدشان دعوت به اسلام است ، آنها در كار باشند تا مردم را دعوت كنند و بسيج كنند.سابق ، اينها به طور علمي همچو مطلبي را ادراك كرده بودند كه اسلام وضعش جوري است كه اگر قوه پيدا بكند نمي گذارد ما به منافعمان برسيم ؛ و روحانيون هم آنها هستند كه اسلام را حفظش مي كنند، نگه مي دارند. لكن در اين نهضت اينها احساس كردند آني كه آن وقت ادراك كرده بودند، آن وقت مسئله علمي بود، اين نهضت مطلب را عيني كرد؛يعني ديدند اين را كه يك ملتي با راهنمايي علماي بلاد، و ايماني كه در خودشان بوديك همچو امپراتوري غلط شيطاني بزرگ را از بين بردند، در صورتي كه همه قدرتهادنبال او بودند؛ و خصوصا امريكا، انگلستان بيشتر از ديگران طرفدار او بودند، و تهديدمي كردند، سفارش مي كردند، التماس مي كردند كه شاه باشد، و بعدش هم مي گفتندبختيار(2) باشد. وقتي كه مي ديدند نمي شود، خوب ، ديدند كه چه شد؛ ملت نگذاشت اين قدرتها در ايران باقي بمانند. و با همه كوششي كه آنها كردند و همه قدرتي كه در دست آنها بود، و در دست ملت ما هيچ قدرتي نبود، به علاوه كه يك انتظامي و نظمي هم دركار نبود كه مثلا مردم را به طور نظم وادار به كار بكند، بلكه همين طوري به طور قوه الهي اين كار انجام گرفت ، اينها حالا فهميدند به اينكه يك قدرتي هست در اين ملت و درملتهاي اسلامي كه مي تواند اين قدرت با نداشتن اسلحه ، با نداشتن تانك و توپ وجهازات (3) جنگي ، يك قدرت بزرگي را كه همه چيز دارد از بين ببرد.
ضرورت هوشياري ملت
اينها الان فهميدند قضيه اين طوري است ؛ يعني شكست خورده اي هستند كه حالا درصدد اين اند كه شكست خودشان را علاج كنند. الان وقت اين است كه ملت ما با تمام هوشياري توطئه هاي اينها را از بين ببرد. اين غائله هاي كه در كردستان پيش آوردند اين طور نبود كه كردها مي خواستند يك غائله اي درست كنند. كردها نظري به اين نداشتند،غائله اي بود كه اجانب - آنهايي كه مي خواهند ما را غارت كنند - با آن اشخاصي كه همدست آنها در غارتگري بودند، مثل حزب دمكرات - سران حزب دمكرات البته - اين غائله را بوجود آوردند؛ كه در آنجا يك برادركشي اي بشود و يك چيزهايي بشود، ونگذارند كه اين ملتي كه پيش برده است تا آخر برود؛ و نهضت را تا آخر برساند.
توطئه اجانب براي سيستان و بلوچستان
و اين خوف در طرفهاي شما هم هست ؛ در بلوچستان و در سيستان هم هست . ايننقشه در آنجا هم هست . آنها باك از اين ندارند كه پنجاه هزار نفر آدم كشته بشود. اينهاآنها هستند كه در ويتنام آن همه آدم كشتند، دنبال مقاصد خودشان اند. آدم پيش آنهااصلا مطرح نيست كه يك آدمي كشته بشود. مثل اسلام نيست كه براي يك نفرش ، اگريك نفر كشته بشود، مثل اينكه همه دنيا را كشتي : من قتل نفسا بغير نفس او فساد في الارض فكانماقتل الناس جميعا(4) آنها آدم پيششان چيزي نيست . آني كه پيششان مطرح است استفاده هاي مادي است ؛ استفاده از مخازن اين بلاد است ؛ استفاده از مكان اينجاست كه حساسيت دارد براي آنها. آدمهايش را اهميت نمي دهند كه صدهزار نفر، ده هزار نفر، كشته بشود؛در هر جا مي خواهد باشد. اين طرحي كه در كردستان آنها داشتند، محتمل است كه دربلوچستان و سيستان و امثال اينجا هم مشغول بشوند و بخواهند كه يك وقت بين برادرها،به اسم برادر شيعه و برادر سني [دشمني بيندازند] و حال آنكه ابدا مطرح نيست در اسلام يك همچو مطلبي كه مردم با هم فرق داشته باشند؛ گروهها با هم فرق داشته باشند. اسلام براي همه است ، اصلا اسلام آمده است تمام بشر را اصلاح كند. اين جور نيست كه اسلام براي مسلمين [فقط] باشد. اسلام آمده است [براي ] همه مردم : يا ايها الناس . مردم را دارددعوت مي كند؛ براي اين است كه آدم بسازد. آمده است كه مردم را از ضلالت و ازچنگ طاغوت بيرون بياورد، و به هدايت برساند، و همه چيزشان را، دنياشان را،آخرتشان را اصلاح بكند. بايد تمام دوستان سيستاني و بلوچستاني متوجه اين معنا باشند -چه برادرهاي شيعي ما و چه برادرهاي اهل سنت ما - كه گول اين طور عناصر را نخورند؛يعني گولي كه كردستانيها بعضيشان خوردند از اين حزب دمكرات . يك وقت با يك صورت ديگر، اجانب ، آنجا يك چيزي درست نكنند كه جوانهاي ما را گول بزنند، و بازمحتاج به اين بشود كه فرض كنيد خداي نخواسته بيايند آنجا براي سركوبي آنها، و براي مردم اسباب زحمت درست بشود. اشكال سر اين است كه اين اشرار يك غائله اي درست مي كنند، وقتي كه از اين طرف رفتند براي رفع اين غائله ، خودشان فرار مي كنند، وجوانهاي بيچاره را به دام مي اندازند و به گرفتاري مي اندازند. بايد با كمال هوشياري ، هم آقايان مردم را دعوت كنند به اينكه با هم برادر [باشند] همه با هم هستيم ؛ و هم شماها،طرفين ، اشتباهاتي در كار [شما] نشود. نيايند بگويند كه خوب ، در كردستان گفتند كه بنادارند بيايند همه كردها را قتل عام بكنند! و حال آنكه بنا بود بروند كردها را نجات بدهند.اينها كه راه افتادند، براي اينكه بروند كردستان را تصفيه كنند؛ براي اينكه برادرهاي كردما در آنجا گرفتار اينها شده بودند، اينها رفتند آنها را نجات دادند. و لهذا آن طوراستقبال از اينها كردند، و آن طور تقاضاي به اينكه اينها باشند در اينجا. الان هم تقاضامي كنند كه در آنجا بايد ارتش باشد، ژاندارمري باشد. ممكن است يك وقتي يك همچو چيزي هم در سيستان [واقع شود] بيايند بگويند و مردم را گول بزنند به اينكه خوب ، بنا دارند كه اينها سيستان را فرض كنيد به آتش بكشند! مگر سيستان غير مملكت ماست ؟ مگر غير مملكت اسلامي است ؟ مگر فرق است مابين قم و سيستان ؟ مگر فرق است مابين قم و بلوچستان ؟ فرقي نيست بين اينها. اينها را توجه به آن داشته باشيد، كه خداي نخواسته نبادا يك حيله اي بكنند اين شياطين و يك اضطرابي آنجا درست كنند ويك بساطي آنجا درست كنند، و همان مسائل كردستان ، خداي نخواسته پيش بيايد.
هدف نظام اسلامي ؛ دعوت به حق و اسلام
البته دولت ، قدرت دارد به اينكه همه جا نگذارد؛ اما ما نمي خواهيم به اين مطلب برسد. قضيه قدرت نمايي نيست ، قضيه دعوت به حق است ؛ دعوت به اسلام است .دعوت به اين است كه مملكت اسلامي بشود؛ احكام طاغوتي همه از بين برود. اين عقب افتادگيهايي كه در زمان طاغوت بود - همه جا عقب افتاده است ، شما خيال نكنيدسيستان و بلوچستان شايد خيلي بهتر باشد از بسياري از جاهاي ديگر كه مي آيند وشكايت مي كنند و هيچ ندارند - بنا بر اين بود كه يك ملتي را فقير نگه دارند و همه مخازنشان را ببرند، كه مخازن زير پايشان باشد و خودشان گرسنگي بخورند، بنا بر اين مطلب بود. چنانچه ان شاءالله دولت اسلامي آن طوري كه خدا و رسول مي خواهنددرست بشود، همه گرفتاريها از بين مي رود، و ان شاءالله اميدواريم بشود. همه گرفتاريها ازبين مي رود؛ و همه برادرها در كنار هم با آرامش زندگي صحيح مي كنند به طوري كه هم دنياشان و هم آخرتشان تامين بشود.
ان شاءالله خداوند همه شما را حفظ كند و موفق كند. و من از شما باز تشكر و از آقاي كفعمي زيادتر تشكر [مي كنم ] اميدوارم كه در آنجا از فيوضات ايشان مستفيض بشويد.همه تان موفق و مويد باشيد.
پانویس :




بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 170,381,890