عنوان : توطئه و تبليغات اجانب
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 27 بهمن 1357
تاریخ قمری : 18 ربيع الاول 1399
جلد : 6
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
توطئه ديرينه استعمار
من قبل از هر چيز تشكر مي كنم از آقايان اساتيد و دانشجويان كه تشريف آوردند و مابا هم مواجه شديم . مع الاسف در اين دوران گذشته وضع را طوري كرده بودند كه بين ماو دانشگاه و همه دانشگاهها جدايي انداخته بودند. و لهذا در اين مدتهاي طولاني ما بااين وجوه كريمه مواجه نشده بوديم . و حالا تقريبا اول امر است . و من اميدوارم كه تا آخررابطه بين روحانيت و دانشگاه ، كه آن هم روحانيت است ، برقرار باشد.
شما آقايان مي دانيد كه اين اختلافي كه بين جناحها در ايران واقع شد، و واقع مي شوداگر فرصت داده بشود، اينها چيزهايي بوده است كه اجانب با مطالعات خودشان به آنجارسيده بودند كه بايد جاهايي كه مي تواند انسان تربيت كند آنجاها را بكوبند. اينها بعد ازمطالعاتي كه كردند - هم در ماديات ما و هم در معنويات ما و هم در انسانها مطالعات زيادكردند، و كارشناسهايشان از شايد دويست سال پيش از اين مشغول به اين كارها بوده اند،و همه زمينهاي ايران را اينها گرديده اند و هر چه بوده است در اينجا نقشه برداري كردندو مطالعات راجع به وضع فرهنگ مملكتهايي كه مي خواهند ازشان بهره بردارند، دروضع دانشگاههاي ما، در وضع دانشگاههاي ديني ما، مطالعات زياد اينها كردند - به آنجارسيدند كه چند چيز مانع از استفاده آنهاست . يكي اسلام است ؛ اينها فهميدند كه اگراسلام با آن وضعي كه دارد و با آن تعليمات واقعي كه دارد، در اين ممالك پياده بشودباي آنها هيچ حظي و هيچ بهره اي نخواهد بود؛ و دستشان را قطع مي كنند. و لهذا يكافرادي را - چه از داخل و چه از خودشان - وادار كردند كه اسلام را وارونه نمايش بدهند.اسلامي كه از اول قيام كرده است بر ضد طاغوت ، آنها مي گويند اسلام در خدمت طاغوت است !
اسلام و پابرهنگان
وقتي كه شما تاريخ را مي بينيد و ملاحظه مي كنيد، از آن اول كه رسول اكرم قيام كردندبا همين مردم فقير، با همين مردم مستضعف ، ايشان قيام كردند. در مقابل آن قلدرها و آن زورگوها و آن باغدارها و آن مكنت دارها و قافله دارها كه در آن وقت مظهر طاغوتي بود، اسلام قيام كرد. و بعد هم تمام عمر، اسلام و ائمه ما در مقابل طاغوت هميشه ايستاده بودند.
اين معنا كه گفته بشود كه اسلام در خدمت طاغوت است ، اسلام افيون است ، اين چيزي است كه آنها القا كردند؛ و آنهايي كه دنباله رو آنها بودند و از خدام آنها بودند،آنها هم تعقيب كردند در ايران . اينها مشغول شدند، آنها هم از خارج مشغول شدند؛بطوري كه شايد در بين بسياري از مردم يك همچو چيزهايي در ذهنشان بيايد. و حال آنكه كسي كه قرآن را - سند اسلام قرآن است - كسي كه مطالعه كند و ببيند كه وضع قرآن چه بوده ، و كسي كه شارع اسلام را، رسول اكرم را ملاحظه كند و تاريخ او را ببيند و وضع زندگي او را ببيند، مي داند كه قرآن در مقاتله با قلدرها آيات زياد دارد. و رسول اكرم سيره اش اين بود كه از اول مقاتله مي كرد با اين اشخاصي كه مي خواستند مردم را استثماركنند، مي خواستند مردم را استخدام كنند؛ بر [ضد] اينها قيام كرد. بنابراين يك رشته تبليغات آنها اين بوده است . و شما دانشمندان بايد در كتابها و در رسايلي كه مي نويسيد،اين مسائل را طرح بكنيد و نقاط ضعف را بگوييد.
روحانيون ، پيشتازان نهضت
يك مسئله ديگر اين بوده است كه روحانيون را كه مي ديدند كه اشخاص موثري هستند و در تاريخ ديده بودند كه در مقابل قدرتها اينها قيام مي كنند، اينها را بشكنند پيشملت . و لهذا گفتند روحانيون درباري هستند! اينها اصلا عمال دربار هستند! اينهااشخاصي هستند كه مي خواهند مردم را خواب كنند، و ديگران اين مردم [را] استثماركنند. و حال آنكه كسي كه تاريخ را ديده است مي بيند كه روحانيون هم هميشه در هرعصري . . . آنكه قيام كرده بر ضد طاغوت روحانيون بودند. در زمان مشروطه روحانيون قيام كردند، زمان تحريم تنباكو روحانيون قيام كردند، در اين زمان هم كه شما مشاهده مي كنيد قشر روحاني قيام كرد. هم خون داد، هم حبس رفت ، هم زجر كشيد، هم تبعيدي كشيد، همه اينها را[تحمل كرد]؛ لكن قيام كرد.
توطئه عليه حوزه و دانشگاه
يكي از مواردي كه اينها باز ديدند كه اگر اينها قدرت پيدا كنند نمي گذارند آنهاكارهاي خودشان را بكنند، دانشگاههاي ما بود. اينها دانشگاهها را با هر قدرتي كه داشتندعقب نگه مي داشتند؛ نمي گذاشتند كه اساتيد ما درست بچه هاي ما را تعليم كنند،نمي گذاشتند كه بچه ها تعليماتشان درست بشود. اين هم براي اين بود كه مي ديدند كه اگردانشگاه به طور صحيح عمل كند، مستقل باشد، بعد كه اين جوانها از دانشگاه بيرون بيايندضد استعمار بيرون مي آيند. اين هم يك نقشه اي بود كه اينها كشيده بودند. روي هم رفته براي رسيدن به آمال خودشان دانشگاه را در مقابل دين قرار دادند، دين را در مقابل دانشگاه قرار دادند؛ يعني علما را مقابل دانشگاهيها قرار دادند، دانشگاهيها را مقابل علما. سالهاي طولاني مي گذرد كه روابط مابين ما و شما نيست . و اين براي اين است كه تعليمات آنها از اول اينطور بوده است كه اين جور وضع را موجود كنند كه ما و شما را ازهم جدا كنند.
و شما آن آيه اول را كه خوانده ايد، حالا بخوانيد آن آيه اول را.
[نماينده حضار: "بسم الله الرحمن الرحيم . واذكروا نعمه الله عليكم اذ كنتم . . . (1)]
همين آيه شريفه را شما بايد مدنظر قرار بدهيد كه ما با هم به جنگ - تقريبا بايدگفت - بوديم در اين مدت ؛ و خداوند به ما منت گذاشت كه ما همه با هم برادر شديم .الان بايد حفظ اين برادري را ما بكنيم . شما به ما نظر سالم داشته باشيد، ما به شما نظر سالم داشته باشيم . همه ما برادر هستيم ، همه ما اهل يك دين هستيم ، اهل يك كتاب هستيم ،اهل يك ملت هستيم .
ويراني ايران
و الان شما مي بينيد كه ايران آشفته است . ايران را خراب كردند و رفتند. وضع كشاورزي ما را بكلي از بين بردند، وضع فرهنگ ما را عقب نگه داشتند، وضع ارتش ماآن بود كه ديديد. و همه چيزهاي ما الان تقريبا آشفته و به هم ريخته است و بايد همه اقشار ملت ، از دانشمندان كه در درجه اول هستند و از ساير اقشار، همدست و هم قوه با هم براي ساختن يك مملكتي كه به واسطه اين سلطنت پنجاه و چند سال اينها رو به خرابي رفت ، [اقدام كنند] هي در بوق كردند كه "تمدن بزرگ " و هي خراب كردند [و]الان ما هيچ تقريبا بايد گفت نداريم ، ما يك مملكت خراب - عرض مي كنم كه - زلزله زده - هر چه اسمش را مي خواهيد بگذاريد - داريم كه هر جاي آن دست مي گذارند مي بينند خرابي هست ، و ما الان همه مان با هم موظفيم كه دست به دست هم بدهيم ، برادر باشيم با هم و همه با هم بسازيم ايران را.
مقابله با آشوبگران و توطئه گران
و شما آقايان كه در دانشگاه هستيد - الان هم يك دسته اي كه اينها هم از اجانبند يعني از عمال اجانبند، الاني كه ما مي خواهيم يك ايران آزاد مستقل درست بكنيم اينهانمي توانند ببينند، يك دسته اي كه الان شلوغ دارند مي كنند اينها نمي توانند ايران رامستقل ببينند، ايران را بايد حتما يا پيوسته شوروي ببينند يا پيوسته امريكا، و بيشتر به نظرمن مي رسد كه اينها وابسته به امريكا هستند به اسم ديگري كه نزديك به شوروي است -اينها را شما هدايت كنيد. اگر قابل هدايتند هدايت كنيد. و جوانهاي ما را هدايت كنيد. اين آشوبي كه الان دارد مي شود مقابل انقلاب [جلوگيري كنيد]، يك انقلاب اسلامي كههمه مردم را با هم متحد كرده است ، الان يك دسته اي افتاده اند توي كار و اين انقلاب رامي خواهند آلوده بكنند. اينها را معرفي كنيد به شاگردهاي خودتان ، به جوانهاي ما، كه اينها براي عمال غير هستند؛ اينها آمده اند با يك صورت ملي الان دارند . . . عمله اي هستند براي غير، و مي خواهند وضع ايران را باز به همان حال اول برگردانند منتها با يك صورت ديگري . اين وظيفه اي است كه الان براي شماها هست . و نگذاريد در دانشگاه اين آلودگيها پيدا بشود. و اين تظاهراتي كه - شنيدم ديروز تظاهراتي بوده است - اينها پيدابشود، شما بدانيد كه اين تظاهركنندگان از تتمه همان رژيم فاسد است و با اين صورت الان درآمده اند؛ چنانچه آن آدمي كه نخست وزير بود از تتمه همان رژيم فاسد بود به صورت ملي و "سر قبر مرحوم دكتر مصدق برو"(2) و از اين كارها بود! حالا يك صورت ديگري پيدا كرده اند؛ به صورت مثلا روشنفكري و امثال ذلك . شما بايد آقايان همه تان با هم دست به دست هم بدهيد و نگذاريد اين آشوبگران آشوب بكنند در محيط شما؛ وباز شما را ناراحت كنند و باز دستهاي شما را عقب بزنند، نگذارند شما مستقلا كارتان رابكنيد. خداوند ان شاءالله همه شما را نصرت بدهد؛ و همه ما را به وظيفه خودمان آشنا كند.و سلام من بر همه شما.
گفتگو با امام
[نماينده استادان : ما مي دانيم كه وقت شما را نبايد بگيريم ولي اتفاقا در همين جايي كه مي فرماييد، يك نقطه نظرهايي ما داريم . همينهايي كه حضرتعالي مي فرماييد، صحبت آن كسي است كه شكل مار راكشيد و بعد به مردم گفت كه خوب حالا اين مار است ، يا اينكه نوشته . مي آيند عقايد مردم را با يك عينيتهاي مسلمي كه بسيار بهتر از آن را در اسلام گفته اند به مردم مي گويند منتها به آن طريق ، و مردم رابه آن سمت مي كشند و الان شديدا دارند فعاليت مي كنند. به نظر بنده الان در تلويزيون و راديو، اگر كه كساني از آنها ما بخواهيم اعلام بكنيم ، آقايان كمونيستها، آن تئوريسين هايشان ، آن دانشمندانشان ، آن نخبه ترين آنها بيايند، ما توي تلويزيون جلوي مردم مي نشينيم با آنها بحث مي كنيم . ]امام : آنها حاضر به بحث نيستند. آنها شلوغكاري مي كنند.
[همان شخص : بله حداقل اين است كه مردم قانع مي شوند، اينها الان دارند تحميق مي كنند و شديدا هم دارند تحميق مي كنند. اين را به عرضتان برسانم كه - درست به عرضتان برسانم - تو كارخانه ها الان هم رفته اند متاسفانه ، جاهاي مختلف ، تو دانشگاهها رفتند. خيلي راحت و واضح اعلام مي كنيم ، ما توي راديو تلويزيون اعلام مي كنيم ما حاضريم با اينها به بحث بنشينيم ، مردم خودشان ببينند. ]
نگاهي به روش و منش پيشوايان اسلام
مردم را بايد آگاه كرد. ما بايد هر طايفه اي را از روساي آن طايفه بشناسيم . مثلا وقتي وارد شديم در اسلام ، ببينيم آنچه اسلام را ايجاد كرد، آنكه اسلام را تقويت كرد خودش چه كاره بود. مطالعه كنيم در پيغمبر اسلام ، در حضرت امير - سلام الله عليه - ببينيم اينهاخودشان چه كاره بودند. اينها خودشان كه دعوت مي كردند به اينطور مسائل ، خودشان هم عامل بودند يا نه ؟ تاريخ نشان مي دهد كه خودشان عامل بودند، و در درجه اعلا هم عامل بودند.
حضرت امير در عين حالي كه ممالك كثيره اي - كه الان هست از معموره هاي (3) دنيا -تحت سيطره اش بود وقتي كه يك يهودي به او ادعا كرد، ادعا به يك سلطان وقت ، به يك امير وقت كرد كه ايران و عراق و حجاز و مصر و همه اينها تحت سيطره اش بود،رفت پيش همان قاضي كه حضرت امير او را قاضي كرده بود ادعا كرد كه فلان [متاع ] ازمن است و پيش حضرت امير است ؛ قاضي خواست حضرت امير را. آمد نشست جلو.جلو قاضي نشست . محاكمه كردند و حكم برخلاف حضرت امير داد. قبول كرد حضرت امير. منتها يهودي مسلم شد، به واسطه اين جهت كه ديد وضع اين طوري است . اين يك نمونه از قضيه دمكراسي بودن اسلام . نمونه ديگر راجع به وضع زندگي خود اوست . خوداو همان روزي كه با او بيعت كردند، بيلش را برداشت رفت سراغ كار؛ تيشه اش رابرداشت رفت سراغ كار. يك قناتي مي كند با دست خودش . رفت سراغ كار. زندگي اشهم از همه افراد رعيتش پايين تر بود؛ براي اينكه يك آرد جو، يك نان جوي سرش رامي بست كه اولادش نروند مثلا روغني داخلش بكنند! و خوراكش اين بود، در صورتي كه امير اينهمه بود.
زندگي رهبران كمونيستي و مدعيان برادري
از آن طرف مي آييم سراغ اين آقايان كه مي گويند كه ما توده اي هستيم ، كمونيست هستيم ! مي رويم سراغ سران اينها. در جنگ عمومي من خودم شاهد بودم كه سران سه دولت آمدند [متفقين ] سران سه دولت يك مجلسي در ايران داشتند، يك كنفرانسي درايران داشتند آمدند ايران . شايد اكثر شما يادتان نباشد ولي خوب من يادم هست . چرچيل يكي شان بود، روزولت يكي شان بود، استالين يكي . آنطوري كه نقل كردند چرچيل آمدبه فرودگاه و از آنجا با تاكسي آمد رفت [به محل ] كارش ؛ آن يكي هم همين طور ساده آمد؛ اما آقاي استالين گاو هم همراهش آورده بود كه مبادا شير غير اين گاو را بخورد!زندگي اشرافي اي كه او داشت هيچ كس نداشت ! در عين حال مي گفتند ما با ساير افرادمثل هم هستيم ! آن وقت خود من در همان وقتي كه اين با اين وضع آمد - كه همه چيزبرايش مهيا بود و چقدر با تشريفات وارد شد، حتي گاو را آوردند كه مبادا از شير مثلا گاوايران بخورد يا گاو غير تربيت شده بخورد - من خودم مي رفتم از تهران به مشهد بااتوبوس - از آن طرف تا طرفهاي مشهد. . . مال لشكر روسيه بود - اين افرادي كه نظامي بودند مي آمدند براي سيگار گدايي مي كردند! در عين حال تبليغات اينطور بود كه مي گفتند "قارداش "! به هم مي گفتند "قارداش " يعني ما برادريم ، مثل هم هستيم ! بايد به اينها گفت كه شما كه مي گوييد بايد همه يكجور باشند، اسلام را ملاحظه كنيد با آنها، باسران خودتان .
سران مسلمين را ملاحظه كنيد با سران خودتان ، ببينيد وضع اينها چه جوري بوده است ؟ آنهايي كه تاسيس اين امور را كردند، خودشان چه وضعي داشتند [و جز] آنهاخودشان چه وضعي داشتند؟ آن كسي كه اصل ماركسيسم [لنينيسم ] را به وجود آورده ، براي خاطر يك زن اين كار را كرده ! شما هم بايد ملاحظه كنيد؛ جوري به اينها بفهمانيد وببينيد چه چيزي اينها، چه تئوري اينها دارند كه در اسلام نيست و بهتر از آن نيست ؟ چه چيزي آنها مي خواهند كه در اسلام بيشتر از آن نيست و بهتر از آن نيست ؟
عمال امريكا در پوشش ماركسيستي
علي اي حال اينها يك مردمي هستند كه اينطور نيست كه منطق سرشان بشود. شمابگوييد بياييد بنشينيم با هم مباحثه بكنيم ؛ منطق ندارند. اينها حمله مي كنند به اين طرف وآن طرف . منزلهاي مردم را دارند غارت مي كنند. اين براي اين است كه مي خواهندشلوغي بپا كنند. اينها مي خواهند الان وضع را شلوغ كنند، و از اين شلوغي استفاده كنندبراي اربابها. و من احتمال مي دهم كه امريكا باشد نه شوروي . چون اينها در دربار هم بودند. همين كساني كه - عرض مي كنم - طبل كمونيست را مي زدند، سران بزرگشان توي دربار خدمتگزار بود! (4)
بنابراين بايد شما، بر فرض حالا آنها دارند شلوغي مي كنند، بايد شما جوانها را آگاه كنيد. جوانهايي كه الان پيش شما هستند برايشان صحبت كنيد؛ آگاه كنيد بفهمانيد به ايشان كه احتراز كنند از اين دسته اي كه الان افتاده اند توي ايران و دارند خرابكاري مي كنند. و اين خرابكاري حتما بدانيد كه به نفع ديگران است و اينها از عمال غير هستند؛منتها به اين صورت درآمدند. مثل آن آقا(5) كه از عمال غير بود و مي خواست باز شاه رابرگرداند به اينجا، با صورت مليت و امثال ذلك . و ان شاءالله خداوند همه را توفيق بدهد،مويد كند. و ايران امروز محتاج به وجود شماست ؛ محتاج به همه چيز هست . ما همه با هم بايد دست به هم بدهيم و اين احتياج را رفع كنيم . ان شاءالله خداوند همه تان را حفظ كند. [نماينده حاضران : اين افتخار براي ما امروز و خودمان و فاميلمان و بستگانمان واقعا فراموش نشدني است و براي تمام ملت ايران و ملل مسلمان جهان عيد بزرگي است . ]
من خدمتگزار همه شماها هستم .
[نماينده حاضران : بزرگترين درس را به ما داديد و ما از اين جهت از شما واقعا تشكر مي كنيم . ]
خداوند حفظ كند شما را، موفق كند؛ سلامت باشيد.
پانویس :
بزرگتر کوچکتر