خدمات تلفن همراه

صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - ابعاد جنايات و خيانتهاي شاه - 4 آذر 1357

عنوان : ابعاد جنايات و خيانتهاي شاه
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 4 آذر 1357
تاریخ قمری : 24 ذي الحجه 1398
مکان : قم
جلد : 5

متن :
[بسم الله الرحمن الرحيم ]
ارزش رنج براي مقصد الهي
مقصد هر چه بزرگتر باشد، رنج در راه آن هر چه زياد باشد، بايد انسان تحمل كند وآسانتر است . اگر مقصد شما آقايان همين امور دنيايي باشد، رنجهايتان به هدر مي رود؛ واگر مقصد خدا باشد، نجات بندگان خدا باشد، نجات يك ملت ضعيف مظلوم باشد،رنجها هر چه زيادتر باشد هدر نمي رود. يك چيزي كه براي خداست هدر نمي رود. اين قوه هايي كه صرف در راه اين ملت مظلوم مي شود، براي نجات خلق خدا هست ، براي رفع ظلم هست ، براي قطع يد اجانب از بلاد مسلمين هست . اين قوايي كه در اين راه صرف مي شود يا صرف شده است ، خيال نشود كه هدر رفته است ؛ اينها محفوظ است همه آن . الان شما مواجهيد، ملت ايران ، ملت اسلام مواجهند با يك قواي شيطاني كه برمقدرات آنها سالهاي طولاني است كه تسلط پيدا كردند؛ و بلاد مسلمين كم كم به فكرافتاده اند كه خودشان را نجات بدهند. و منجمله ايران است كه حالا مدتي است در فكراين است كه نجات بدهد خودش را از دست اجانب ، از دست قواي شيطاني . و در اين راه رنجها برده است . و چون مقصد بسيار بزرگ است ، مقصد نجات يك امت است ، مقصدآن است كه اين بيچاره ها كه زير بار ستم و ظلم اجانب ، با توسط حكومتهاي جائرانه ، باوساطت سلسله پهلوي جائر، در رنج بودند و در عذاب بودند، مقصود اين است كه نجات اينها حاصل بشود و مملكت از دست كفار نجات پيدا بكند، از دست اجانب نجات پيدا بكند؛ و مملكت بشود از خود شما و ذخاير مملكت از خود شما. دليل كسر بودجه
اينكه مي بينيد هي فرياد مي زنند از اينكه بودجه كم است ، كسر آمد، نه اين است كه درآمد ايران كم است ، درآمد ايران زياد است لكن دستهايي در كار است كه نمي گذاردتامين بشود. خورنده هايش زيادند! نفت الان يك بودجه بسيار زيادي است و يكي ازخيانتهايي كه الان شاه بر ملت ما مي كند اين است كه اين ذخيره اي كه بايد براي سالهاي بسيار طولاني براي نسلهاي آتيه محفوظ بماند و زندگي بكنند با همين ذخاير، اين آدم مي خواهد كه در ظرف بيست سال ، سي سال همه اش را به حلقوم امريكا بكند و درازايش هم چيزي دريافت براي منفعت ملت نكند. اينكه كسر مي آيد بودجه ، براي - يكي اش براي - همين معناست كه اين بودجه خورده مي شود. شما ملاحظه مي كنيد كه هجده ميليارد دلار پول نفت را اسلحه خريدند! هجده ميليارد دلار اينها اسلحه خريدند وباز هم مي خرند؛ اگر مهلتشان بدهند باز هم خواهند خريد. و اين اسلحه ها چي هستند؟خيال مي كنيد كه ما محتاج به هجده ميليارد اسلحه هستيم براي تنظيم امورمان ؟ خير مسئله اينها نيست . چون رقيب امريكا كه شوروي است توجه دارد به مسائل ، اينها به عنوان اينكه ما پول نفت را داريم تحويل مي دهيم - به اين عنوان - همين اسلحه هايي كه هيچ به دردايران نمي خورد مي آورند در ايران و پايگاه براي خود امريكا درست مي كنند؛ يعني نفت ما را مي خورند و به جاي آن براي خودشان پايگاه درست مي كنند! به اسم دادن پول نفت ، براي خودشان پايگاه درست مي كنند. اگر پول نفت را به ما ارز مي دادند و پولش رامي دادند، زيادتر بود از اداره دولت و اداره ملت . اين پولها براي ملت ما كافي است ، منتهاآنقدر خورده مي شود. آنقدرش كه امريكا مي برد و عوضش آهن به ما مي دهد، آهني براي خودش نه براي ما! يك مقداري هم كه داده مي شود به حلقوم آقاي محمدرضاخان و عائله ، آن كساني كه به او مربوط هستند و آنهايي كه مي خواهند خدمت به او بكنند و مردم را مي كشند براي حفظ او؛ كه مي گويند شصت هزار نفر - اينطور نوشته بودند - شصت هزار نفر اينهايي هستند كه مربوط به عائله سلطنتي هستند! مربوطين به عائله سلطنتي يعني آنهايي كه بايد از اين سفره بخورند! بخورند و كار نكنند، بخورند وبيعاري كنند! خورنده خيلي زياد است نه اينكه عايدات كم است .
ثمره اصلاحات ارضي شاه
اين عايدات نفت كه بايد صرف خود مملكت بشود، صرف اين فقرايي كه درمملكت هستند بشود، اينها براي اصلا برق و اسفالت و اينها در خود تهران تمام نشده .باز، باز خود تهران برق و اسفالت و آب كه يك چيزهاي اولي است حالا، باز خود تهران ندارد! خود تهران بعضي محله هايش چيزي ندارند. آب ندارند؛ بايد بيايند سر اين شيرهايي كه [نصب شده ] است . . . اين زاغه نشينهايي كه الان در تهران هستند، ياچادرنشينهايي كه در تهران هستند و حدود بيست - سي محله هستند - كه صورتشان رابراي من داده بودند و الان پيش من نيست . اينها زندگي شان عجيب است ، آنطوري كه نوشته بودند براي من . اينها همانها هستند كه آقا گفتند ما دهقانها را از زير بار نمي دانم . . .ارباب و رعيتي به هم خورد و ديگر دهقان شدند همه ، و همه چه شدند! اين زاغه نشينهايي كه در اطراف تهران و در خود تهران و محلات تهران الان ساكن هستند وآنكه حالش خيلي خوب است يك خانه گلي درست كرده خودش با ده نفر، پانزده نفر،پنج نفر، شش نفر عائله ! باقي ديگر با چوب و با - نمي دانم - ني و با اينطور چيزها!اينطوري كه تا حالا براي ما تفصيلش را نوشته بودند، حدود بيست - سي تا محل را اسم برده بودند، فلان جا، فلان جا، فلان جا، اينها زاغه نشين هستند يا چادرنشين هستند يايك خانه هايي اينطوري درست كرده اند. نوشته بود كه اينها در اينطور شرايط هستند كه بعضي شان منزلهايشان در يك گودالي واقع هست كه بايد تا لب خيابان كه مي خواهدبيايد، - نمي دانم - پنجاه تا، صد تا "خيلي زياد نوشته بود من يادم نيست الان " بايد پله طي بكنند تا بيايند به لب خيابان ، آنجا يك جايي كه شير آب است بيايند آب بردارند. اين زن بيچاره اي كه مي خواهد براي بچه هايش آب ببرد، بايد كوزه را بردارد از اين گودال دراين زمستان ، در اين برف ، در اين سرما بردارد، از اين پله ها برود بالا برسد به خيابان به آن شير آب و يك كوزه آب را پر كند و ببرد براي بچه هايش ! زندگي ، خيال نكنيد كه حالازندگي ايراني ها مرفه است ، آنطوري كه در بوقهايشان مي گويند. يك دسته خاصيهستند كه يا نورچشميها هستند يا اشخاصي هستند كه وابسته اند؛ اينها هستند كه يك قدري مرفه هستند، باقي مردم اينطور نيست . خود تهران اينطور است كه بيست - سي محله دارد اينطور اشخاص ضعفا. همينهايي كه در دهات مشغول زراعت بودند،زراعتشان را به اسم "اصلاحات ارضي " به هم زدند؛ ديدند كه نمي توانند زندگي كنندآنجا، كوچ كردند بيچاره ها آمدند به اطراف تهران براي اينكه با كاري با - نمي دانم -كسبي ، يك كاري بكنند يك حمالي بكنند، يك چيزي پيدا كنند كه بچه هايشان نميرند."اصلاحات ارضي " كه ايشان كردند اين بود! يعني امريكايي كه مي خواست - اين نقشه امريكايي بود براي اين ملتهاي اين طرف كه يكي آن هم ايران بود - يك نقشه اي بودبراي اينكه بازار درست كنند براي امريكا. امريكا گندمش زياد بود، گاهي وقتها به آتش مي زدند، گاهي وقتها [به ] دريا مي ريختند؛ بهتر از اين چي بود كه زندگي ايراني ها را به هم بزنند و زراعت ايران را به هم بزنند و كشاورزي بكلي از بين برود! حالا يك مملكتي كه يك استانش كافي بود براي تمامش و باقي اش بايد به فروش برود، يك آذربايجان اگر چنانچه سابقا بود و زراعت مي شد كافي بود براي همه ايران ، مابقي اش بايد به فروش برود، به خارج برود، صادر بشود، حالا اينطور كه ملاحظه مي كنيد همه چيزش واردمي شود از خارج ! دامداري اش را به هم زدند، كشاورزي اش را به هم زدند، همه زندگي را به هم زدند. مراتع ما را، مراتع سرسبز خوب ما - كه بعض مراتعش را اشخاص كارشناس كه آمدند ديدند گفتند بهترين مراتع براي دامداري است ، در دنيا از اين مرتع بهتر نيست - اين را به يك دسته اي دادند كه يكي اش ملكه انگلستان است - از قراري كه به من نوشته بودند - و يك عده ديگري از اين مفتخورها، به آنها داده اند؛ "اجاره " دادندبه اصطلاح خودشان ! دامداري را از بين بردند، حالا ملت ايران با گوشتهاي - عرض مي كنم كه - يخزده نجس دارند زندگي مي كنند كه از بلاد ديگر مي آورند برايشان .يخزده ، خراب ، فاسد و حرام و ميته ؛ (1) در صورتي كه ايران يك ناحيه اش وقتي كهدامداري حسابي بود كافي بود براي همه ايران و مابقي اش بايد صادر بشود.
خيانت شاه در مراوده با اسرائيل
حالا شما همه چيز را از خارج وارد مي كنيد. هر چه هست يا از اسرائيل مي آيد؛دشمن اسلام ! خدا مي داند كه اين مرد نسبت به اسلام چه خيانتها كرده است . اسرائيل كه دشمن اسلام است ، با مسلمين الان در جنگ است ، اين از همان اول اين را شناختند. (2) ازاول ، از بيست و چند سال پيش از اين ، حدود سي سال ، بيست و پنج سال پيش از اين ،اسرائيل را كه در جنگ بود با مسلمين اينها به رسميت شناختند! و ابتدايش بروز ندادند؛ وآخرش هم حالا كه مي بينيد كه الان يكي از افرادي كه سينه مي زند براي محمدرضاخان ، براي بقاي اوست ، اسرائيل است كه مي گويد نفت ما از بين مي رود؛ براي اينكه نفت او را اينها دارند مي دهند؛ يعني نفت بلاد مسلمين را مي دهند به دشمن مسلمين كه جنگ كند با مسلمين ! يك همچو خائني است اين مردك ! نفت ما را با تانكرهاي خودشان ، با وضع خودشان مي رسانند به آنها؛ آنهايي كه با همين نفت جنگ مي كنند بامسلمين و غصب كردند زمينهاي مسلمين را - عرض مي كنم - همه چيز مسلمين را از بين بردند. فلسطين را چه كردند، بيت المقدس را غصب كردند. اين يكي از خيانتهايي است كه اين مرد به اسلام و مسلمين كرده است كه در ايران هم همين طور؛ اين هم اين فلسطيني ها. بهترين زمين - اينطوري كه به من اطلاع داده اند - بهترين زمين ايران دست اسرائيلي هاست ؛ بهترين زمين دست اين يهوديهاي اسرائيلي است كه آنها كار مي كنندباهاش و منافعش را آنها دارند مي برند.
محروميت روستاها و چپاولگري خاندان شاه
دهقانهاي ما بايد بيايند در تهران ، زندگي شان آنطور باشد كه گفته اند؛ و انسان تا نبيند،هر كه نبيند و مطلب را نرود بررسي كند نمي فهمد چه خبر است ؛ با اينها چه كرده اند. اين مال خود تهرانش است و پايتخت ! از اينجا وقتي بيرون برويد و در شهرهاي ديگر و دردهات ديگر برويد، آنجا چه خبر است ! خدا مي داند چه خبر است ! آب ندارند؛ بهداري نيست . در خود روزنامه ها مي نويسند بيست تا ده هست كه يك بهداري در آن نيست ،يك طبيب ندارد؛ آب ندارند. در روزنامه اطلاعات يا كيهان يكوقتي بود - در چند سال پيش از اين - كه اينها از بي آبي ، آنقدر بي آب هستند كه صبح وقتي اين بچه از خواب بيدار مي شود تراخم دارد، چشمش بسته است و . . . كرده است كه به هم بسته است ،مي خواهند چشمش را باز كنند، مادرش با بول اين را [شستشو] مي كند! مي مالد تا اين چشمش باز بشود! يك همچو زندگي ملت ما در دست اين آدم دارد. پولها را مي برند ودر خارج براي خودشان ويلا درست مي كنند.
و اين كلمه را مكرر گفتم ولي باز هم عرض مي كنم كه - نوشته بود به من ، حالا در يك مجله اي بوده است كه يادم نيست اين را، نوشته بود كه من خواندم اين را يا در يك چيزي بود كه براي من خواندند اين را كه - يك ويلايي براي خواهر اين شاه "يك كدام از اين خواهرانش " يك ويلايي خريده اند به چه قيمت ، آن را من يادم نيست اما نوشته بود كه شش ميليون دلار يعني سي و پنج ميليون تومان خرج ، شش ميليون دلار خرج گلكاري آنجا شده ! يك همچو ويلايي از پول كي ؟ ما كه رضاخان را مي شناختيم وقتي كه آمداينجا يك آدم لختي بود؛ يك سرهنگي بود كه آمد اينجا. يك نفر از آقاياني كه نوارهايش را براي من فرستاده بود و من گوش كردم كه چه كردند در اين اسفالت كه قرارداد كردند، نوشته بود كه هر متري نمي دانم چقدر، چند صد دلار خرجش كردند!يعني خوردند و درست نكردند.
اداره مملكت به طريق صحيح
ما الان هيچ نداريم ؛ ما لختيم ؛ بيچاره ! اگر اين هم برود تا مدتهاي زياد بايد زحمت بكشند كه اين خرابيهايي كه اين كرده جبران بكنند؛ اگر بتوانند. اگر ايشان برود زمين وزمان به هم مي خورد! زمين و آسمان به هم مي خورد! اگر ايشان برود ثبات ناحيه به هم مي خورد! كدام ثبات ناحيه به هم مي خورد؟ بله اگر ايشان بروند ژاندارم نيستند برايخليج و اينها! ايشان با پول ملت ما براي حفظ منافع امريكا لشكر مي فرستد كه حفظ كنندآن خليج و امثال ذلك را. اگر ايشان برود مملكت ما درست مي شود، اداره مي شود،صحيح اداره مي شود. هر كس بيايد صحيح تر از اين اداره مي كند. اگر ايشان برود خلامي شود؟! چه خلاي مي شود؟ خوب يك دزدي برود، يك نفر آدم صحيح تر بيايدجايش ، اين خلا است ؟! يك صحيح ، يك آدم صحيح تر مي آيد جايش . ما نداريم آدم صحيح ؟ ايران اصلا ديگر ندارد كسي را كه جاي آقاي محمدرضاخان را بگيرد؟! ايشان چه مي كند كه ديگران نمي كنند؟ ايشان دزدي مي كند، ديگري نمي كند! خلا چيست ؟اينها همه تبليغاتي است كه اينها مي كنند. با هر زباني كه بتوانند تبليغ مي كنند كه اين رانگهش دارند و نگه داشتن هم براي اين است كه يك دسته داخلي مي خواهند از قبل اوبخورند. يك دسته - بيشترش هم خارجيها - مي خواهند به توسط او منافع مملكت ما راببرند و غارت كنند ما را. مي خواهند بهتر از اين كسي نيست كه غارت كند، زيرا اين نوكري است كه از همه نوكرها بهتر است ! اگر يك نوكر بهتر پيدا كنند فورا اين را كنارش مي زنند لكن بهتر از اين كسي نيست كه نوكري كرده ، و كهنه نوكر است اين !
البته كار بزرگ است ، مشكل است لكن اهميتش زياد است ؛ يعني يك ملتي با يك قدرتهايي مي خواهد مقابله كند. كار بزرگ است ، مشكل هم است لكن براي اين است كه اسير است در دست ديگران ؛ مي خواهد كه اين اسارت ، قيد اسارت را بشكند. كار مهم است ؛ وقتي مهم است ، ولو طولاني باشد ولو مشكل باشد، بايد درست بشود. تو[ي ]باران شما هستيد؛ خوب ، باشيد! ديگر بالاخره بايد يك كار بشود! شما آمديد يك تظاهري هم مي كنيد، يك روشنگري مي كنيد، خداوند توفيقتان بدهد، حالا باران هم مي خوريد! خوب بالاخره براي خداست ، براي نجات ملت ايران است .
تبليغ ، تكليف همگاني
و همه تان مكلفيد به اينكه - همه تان مكلفيد به اينكه اين تبليغاتي كه در خارج شده ودارد مي شود و بعض از اين روزنامه هاي خارجي از اينها ارتزاق مي كنند و بر ضد ملتايران و بر وفق آقاي محمدرضاخان چيز مي نويسند، روشنگري كنيد شماها در مقابل آنها. شما هم روشنگري كنيد. شما هم به هر كس مي رسيد بگوييد مسائل را كه ايران وضعش اينطوري است . صداي ايران ، نه از باب اينكه خيلي آزادي دادند صدايشان بلنداست كه ما آزادي مي خواهيم ! از باب اين [است ] كه آزادي ندارند. كي آزادي دارد؟مطبوعات ما الان تعطيل است ، چندين وقت است كه تعطيل است ؛ چرا تعطيل است ؟براي اينكه سانسور است . مي گويند سانسور نبايد باشد. هر جا را مي روي الان تعطيل است ، هر جا را مي روي اعتصاب است براي اينكه مردم مي بينند كه دارد از بين مي روديك مملكتي در دست اينها. ادارات مطلعند كه چه مي گذرد، منتها بيچاره ها نمي توانستندصحبت كنند حالا؛ حالا اعتصاب مي كنند. هر جا بروي اعتصاب است . مريضخانه اعتصاب است ، طبيب اعتصاب است ، در دادگستري - نمي دانم - وكيل اعتصاب مي كند،قاضي اعتصاب مي كند؛ هر جا بروي اعتصاب است . برق اعتصاب است ؛ همه چيزاعتصاب است ؛ چرا؟ خيلي در رفاه هستند كه اعتصاب مي كنند؟! خيلي كارشان خوب است و آزاد هستند؟! آزادي زياد به ايشان دادند - به قول كارتر - كه اينها همه در اعتصاب هستند و در زحمت هستند؟! يا نه ، مي بينند كه اعتصاب بكنند يك مدتي ، يك مدتي فلج كنند اين كارها را، بهتر از اين است كه اعتصاب نكنند و هميشه گرفتار باشند. بايداعتصاب بكنند تا اينكه رفع بشود اين گرفتاريها. ما همه مكلف هستيم مثل همه ، يعني بايدهمه ما دنبال مطلب باشيم و بتوانيم با روزنامه نگارها مصاحبه كنيم ؛ مسائل ايران رابگوييم . نتوانيم مصاحبه كنيم ، رفقا داريم در امريكا، در اينجا، در انگلستان ، در هر جارفقا داريم ، آشناها داريم ، در بين آشناها بايستيم بگوييم . چند نفر ايستاده اند توي مدرسه دارند با هم صحبت مي كنند، شما هم بگوييد آقا مسئله ايران اين است ، دردايراني هايي كه الان قيام كرده اند اين است ، خيانتهايي كه اين مردك كرده است به مردم اين است نه اين روزنامه ها يا مجلاتي كه در خارج بعضي وقتها منتشر مي شود و بر ضدايران صحبت مي كند. اين مسائل نيست . مسائل اين است كه اين دارد همه حيثيت ايران رابه باد مي دهد، و تا حالا به باد داده . ايران آزادي [مي خواهد]؛ همه مردم دارند داد مي كنند ما آزادي مي خواهيم ، مااستقلال مي خواهيم ، ما حكومت عدل مي خواهيم ، حكومت اسلامي مي خواهيم .حكومت اسلامي حكومت عدل است ؛ ديگر اين دزديها تويش نيست . اگر يك حكومت عادل صحيح پيدا بشود، همه چيز ما اداره مي شود.
ان شاءالله خداوند همه تان را توفيق بدهد؛ موفق باشيد، سلامت باشيد. من از اينكه بازتكرار مي كنم ، از اينكه آقايان مي آيند اينجا از راههاي دور و ما يك جايي كه آنها راپذيرايي كنيم نداريم معذرت مي خواهم . خدا همه تان را حفظ كند. موفق باشيدان شاءالله .
پانویس :




بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 164,197,105