عنوان : لزوم رعايت نظم در همه كارها - تفاوت احزاب ايران با احزاب خارجي -
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : قبل ازظهر 15 بهمن 1359
تاریخ قمری : 28 ربيع الاول 1401
جلد : 14
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
لزوم رعايت نظم در همه كارهادستجات مختلفي كه امروز اينجا تشريف دارند و در بين آنها بعض معلولين هم مشاهده مي شوند، اينها چون جمعيتها [و] دستجات زيادي هستند، من نمي توانم به اسم هر يك صحبت كنم . من چون مزاج كم [توان ] دارم ، از اين جهت ، چند كلمه اي به طوركلي با شما آقايان در ميان مي گذارم .
يك مطلب مهمي كه بايد كارگران كارخانه ها، كارگران معادن ، و همه كارگران درهرجا كه هستند، و كارمندان در هر جاي كشور هستند، توجه به آن بكنند اين است كه نظم را در هر جا كه هست مراعات كنند. اگر در يك كارخانه اي ، در يك معدني ، در يك اداره اي بنا باشد كه با بي نظمي بخواهند انجام عمل كنند، اين بي نظمي موجب اين مي شود كه آنها نتوانند به وظايف اسلامي خودشان ، به وظايف ملي خودشان عمل كنند،پس لازم است كه همه كارگرها و كارمندان به يك نظم خاصي و با گوش كردن به آنهايي كه در راس هستند عمل كنند، كه به نتيجه مطلوب - ان شاءالله - برسند.
شما مي دانيد كه ما در ظرف قريب به پنجاه سال ، تمام اين كارخانجاتي كه ما داشتيم وتمام اين معادني كه ما داشتيم در خدمت ملت نبوده است . بلكه زحمت را ملت ما كشيدندو عملگي را آنها كردند، و منافع را دشمنان آنها بردند. شماها در معادن با آن سختيها و باآن زحمتها كار كرديد و كارگران معدن نفت با آن رنجها و زحمتها كار كردند، نتيجه كارهاي همه را دشمنهاي همين ملت بردند. امروز كه كشور شما مال خود شماست ومنافع كشور شما براي خود شما و ملت شماست نبايد با آن روز مقايسه كنيد. امروز وظيفه است براي همه ما كه براي اين كشور خدمت كنيم ، و اقتصاد اين كشور را به پيش ببريم تامحتاج به ديگران نباشيم . اين اختصاص به كارگرها يا كارخانه هاي خاصي ندارد. درسراسر كشور، آنهايي كه مشغول يك كار توليدي هستند، اينها امروز هر كاري بكنندبراي كشور خودشان و براي ملت خودشان است ؛ و بايد با كمال فداكاري كارها را انجام بدهند، و حفظ نظم در همه جا بكنند. و اگر خداي نخواسته اشغالگران و كساني كه مي خواهند در اين كارخانه ها يك جنجالي بپا كنند، آنها را نپذيرند و از تبليغات سوء آنهابر حذر باشند. امروز دعوت به بي كاري و كم كاري و دعوت به اعتصاب ؛ خيانت به اين كشور است و خيانت به جمهوري اسلامي .
امروز مثل ديروز نيست كه دعوت مي شديد شما به اعتصاب . آن اعتصاب ، سرنوشت ساز بود و آن كم كاري ، سرنوشت ساز بود. شما را مي گفتند كه اعتصاب كنيد تاچپاولگران را از كشور خودتان دور كنيد، و بحمد الله عمل كرديد و به نتيجه رسيديد.امروز عكس آن روز است .
دعوت به اعتصاب ، دعوت به كم كاري ، دعوت به جنجال ، دعوت به كارهاي مخالف اسلام ، به ضرر خود شما و به ضرر كشور شما هست . پس شما بايد بيدار باشيد وهمه كاركنان و كارمندان در هر جاي از كشور هستند بايد بيدار باشند كه دعوتهاي به اعتصاب را، دعوتهاي به كم كاري و بي كاري را ، دعوتهاي به جنجال و امور خلاف نظم را نپذيرند. كنار بزنند آن اشخاصي را كه مي خواهند شما براي ملتتان كار نكنيد. اين يك امر كلي است براي همه شما.
تفاوت احزاب ايران و احزاب خارجي
و اما مطلب ديگري كه مهم است ، و من كرارا تذكر داده ام و امروز هم تذكر مي دهم ، اين است كه ما امروز در حال جنگ هستيم ؛ در حال جنگ با ابرقدرتها هستيم . چنانچه ماكه در حال جنگ هستيم و دشمنهاي ما مي خواهند ملت ما را به اسارت بكشند و تمام سران را از بين ببرند، بايد اين ملت با هم اجتماع كنند و همان وحدتي كه در اول انقلاب بود، و نتيجه بزرگ آن را ديديد، باز هم حفظ كنند. اين طور نباشد كه گروههاي مختلف ،احزاب مختلف ، و اشخاص مختلف ، در يك موقعي كه ما همه احتياج به وحدت كلمه داريم ، اختلاف ايجاد كنند؛ تشنج ايجاد كنند. البته آنهايي كه مي خواهند اين نهضت واين انقلاب را از بين ببرند و كشور ما را مي خواهند به حال زمان طاغوت برگردانند آن كنار نشستند، و اشخاص را كه در داخل هستند وادار به عملهايي و نوشته هايي و گفتاري مي كنند كه در اين انقلاب اختلاف واقع بشود و ملت ما و ملت بزرگ ما، طايفه هاي مختلف بشوند؛ يك طايفه به اسم يك گروه تظاهر كنند، و يك طايفه به اسم يك گروه ديگر. اين از اموري است كه القا شده است به اشخاص يا گروهها. و شايد خودشان هم مطلع نيستند.
شياطيني كه در خارج نشستند و نقشه كشيدند براي نابودي همه ما خود ما را وادارمي كنند كه تيشه به ريشه خودمان بزنيم . توجه به اين معنا داشته باشند كه در صدرمشروطيت كه احزاب مختلف پيدا شد دنبال آن پيروزي كه ملت پيدا كرده بود، اين احزاب مختلف به جان هم افتادند و اين كشور را تباه كردند. شما گمان نكنيد كه احزابي كه در ممالك ديگري هست ، در صدر مشروطيت در انگلستان بود، آن احزاب با همان كاري كه آنها مي كردند و حزب بازي مي كردند ماها را به اختلاف مي كشيدند، و خودآنها با هم دشمني نداشتند. هيچ حزبي بر ضد مصالح كشور خودش عمل نمي كرد. اگرهم با هم اختلاف سليقه يا اختلاف رويه داشتند. عاقلانه بود؛ با حساب بود. اين طور نبودكه يك دسته دسته ديگر را آنچنان تضعيف كنند كه كشورشان آسيب ببيند. مع الاسف همان احزابي كه در آنجا بودند به ما نمايش مي دادند كه كشور بايد احزاب داشته باشد واحزاب هم بايد مخالف با هم باشند، ما را و احزاب ما را روبروي يكديگر قرار مي دادندو به ضرر هم صحبت مي كردند و به ضرر هم قلمفرسايي مي كردند؛ و نتيجه اين شد كه بهضرر كشور بود. طرز احزاب در ساير كشورهاي بزرگ ، از قبيل شوروي - اگر باشداحزابي در آن - و از قبيل انگلستان ، فرانسه ، امريكا، با وضع احزاب در مملكت امثال مامختلف است .
هيچ وقت نخواهيد ديد كه دو حزب در امريكا باشد كه يكيشان يا هر دويشان برخلاف مصلحت امريكا عمل كنند. شما ديديد كه در همين چند وقت ، اين مخالفتي كه بين دو حزب در امريكا بود و مي خواستند يك دسته اي ، يك نفر را براي خودشان رئيس جمهور كنند آن دسته هم يكي ديگر را، بعد از آنكه آن يكي برد قضيه را و رئيس جمهور شد، آن حزب ديگر نيفتادند به جان او و كارشكني كنند! تبريك گفتند، وبلااشكال مشغول خدمت هستند براي كشور خودشان و با وحدت كلمه كشور خودشان را پيش مي برند. اما در ممالكي كه توجه به مسائل ندارند و ديدهاي سياسي ندارند، اينهاچنانچه گروههايي درست كنند يا احزابي درست كنند، اين طور نيست كه بعد از آنكه كانديداي يك حزبي در يك امري پيش برد، ديگران بيايند تبريك بگويند و كمك كنند او را؛ ديگران مخالفت مي كنند و كارشكني مي كنند. بايد اين ملت بيدار بشود. بايداين سران و دولتمردان شم سياسي پيدا كنند. اينها شم سياسي ندارند. توجه به مسائل ومسائلي كه براي حفظ اين كشور است ندارند. اينها را اشخاصي كه تعهد به اسلام ندارندتحريك مي كنند - چه از خارج و چه از داخل - و به جان هم مي اندازند [تا] برخلاف مصالح كشور خودشان عمل كنند.
من نمي خواهم يك مثلي كه معروف است بگويم ، لكن مثل ما نظير همان مثل معروف است كه ما را، كشور ما را، ملت ما را به اسارت مي خواهند ببرند، و خود ما كمك مي كنيم به اين اسارت ! خود ما به روي هم پنجه مي اندازيم . خود ما جديت مي كنيم كه مملكت خودمان را ضعيف كنيم . خود ما در جبهه بنديهايمان تضعيف روحيه هاي ارتش و روحيه هاي كاركنان و روحيه هاي كارمندان مي كنيم . و اين بزرگترين خطايي است كه ماداريم . ما اگر اختلاف سليقه داريم ، اختلاف بينش داريم ، بايد بنشينيم با هم در يك محيط آرام صحبت كنيم و مسائل خودمان را به ميان بگذاريم و حل كنيم . با تفاهم مسائلرا حل كنيم ؛ نه اينكه جبهه گيري كنيم . يكي يك طرف بايستد با دار و دسته خودش ؛ ويكي يك طرف بايستد با دار و دسته خودش ؛ و كوشش كنند در تضعيف يكديگر وكوشش كنند در تضعيف كشور اسلامي . اينها براي اين است كه تعهد اسلامي نيست ، وديد سياسي هم نيست . شماها اگر مسلم هستيد، به احكام اسلام عمل كنيد. و اگر خداي نخواسته تعهد اسلامي را قبول نداريد، با ديد سياسي مسائل را حل كنيد. اين كارها كه انجام مي گيرد و اين قلمها و اين قدمها و اين گفتارها از سياست به دور است ؛ با يك ديدغير سياسي و غير اسلامي است . من به سراسر كشور، به سراسر ملت هشدار مي دهم كه چنانچه از اين اختلاف اندازها پيروي كنيد، هر كس باشد، مملكت شما به دامن امريكامي افتد.
وظيفه شرعي ملت در اعراض از گروههاي تفرقه جو
اگر ملت اشخاصي را ديد، گروههايي را ديد كه بر خلاف مصالح كشور دارندجبهه گيري مي كنند و اين طايفه آن طايفه را مي كوبند و آن طايفه آن طايفه را، تكليف شرعي ملت اين است كه از آنها اعراض كنند و آنها را پذيرا نباشند.
شماها توجه بايد داشته باشيد كه آن ناطق يا آن قلمزن كه دارد صحبت مي كند چه مي گويد، كي را تضعيف مي كند، جز ملت خودش را؟ و جز ارگانهاي ديگر را؟ شماروزنامه هايي را مي بينيد كه ميدان جنگ شده است با قلمهاي غير اسلامي ! معلولين ماالان در اينجا نشسته اند، هزاران معلول ديگري ما در اطراف كشور داريم و هزاران شهيداز ما داده شده است ، فداكاري كردند، و ما نشسته ايم در منازل خودمان و با نيش قلم ونيش زبان به هم طنز مي گوييم ، با هم جنگ مي كنيم . بزرگان يك كشور - اگر بزرگي باشد- بايد تعليم بگيرند از اين پيرزنهاي اطراف كشور و از اين جوانها و بچه هاي اطراف كشور. بدانيد كه آنها متعهد به اسلام اند، و آنها پشتيباني اين ملت را مي كنند. شما درتلويزيون ملاحظه كنيد كه اين قشرهايي كه خدمت مي كنند الان براي جنگ و براي جنگزدگان از كدام قشر كشور هستند، جز اينكه از همان مستمندان ؟ از همان درجه هاييكه شماها آنها را ضعيف مي دانيد و در نظر شما مستضعف هستند؟ اينها هستند كه از اول پيروزي را به دست آوردند، و شما را به مسند حكمفرمايي نشاندند. اينها هستند كه امروزدنبال اين هستند كه كشور شما را پيروز كنند؛ و شماها دانسته يا ندانسته دنبال اين هستيدكه كشور خودتان را تباه كنيد. تضعيف هر قشر از اقشار و هر شخص از اشخاص كه درامروز مشغول به كار هستند و يك خدمتي هستند كمك كردن به دشمنهاي اسلام است .ملت بايد خودش توجه كند و به تحريكات گوش ندهد و به چيزهايي كه اشخاص برخلاف هم مي گويند گوش ندهد؛ و محكوم كند اشخاص يا گروههايي را كه بر خلاف مصلحت اسلام يكديگر را تضعيف مي كنند، و بر خلاف مصلحت كشور به هم پنجه مي زنند. بزرگها - اگر بزرگ باشند - توجه كنند و تعليم بگيرند از اين توده جمعيت ، از اين قشرهاي بزرگ جمعيت كه آنها الهي هستند و براي خدا كار مي كنند. تعليم بگيريد از اين جوانهايي كه گريه مي كنند كه من دعا كنم شهيد بشوند. تعليم بگيريد از اين سربازاني كه در مرزها فداكاري مي كنند و خون خودشان را فداي اسلام و كشور اسلامي مي كنند. فرداهمه شما در پيشگاه خدا و در پيشگاه ملتها مسئول هستيد: مسئول كشته هاي ما؛ مسئول خونهاي به ناحق ريخته ما. ما از صدام توقع نداريم ، [بايد] در كنفرانس طائف آن لاطايلها را بگويد؛ ما از بعض سران كشورهاي به دست آنها افتاده و آن سراني كه در زمان شاه طرفدار شاه بودند و در جنايات شاه شريك بودند، و امروز در جنايات صدام شريك هستند، از آنها توقعي نداريم ؛ آنها روي فطرت غير انساني خودشان عمل مي كنند.
آنها به جاي اينكه دور هم كه نشسته اند براي اسلام فكر كنند و براي كشورهاي اسلامي فكر كنند و براي فلسطين فكر كنند و براي نهضت اسلامي ما فكر كنند، دنبال اين اند كه در يك كشور اسلامي كه مي خواهد تمام مسائلش اسلامي باشد و مي خواهداحكام اسلام را جاري كند در اين مملكت ، نقشه بكشند و طوايف مختلف را به جان هم بريزند. نقشه بكشند و برادران سني و شيعه را به روي هم وادار كنند، ما از آنها توقع نداريم ، فطرت شيطاني آنها اين عمل را اقتضا دارد؛ اما از دوستان خودمان ، از اولادهاياين ملت ، از اشخاصي كه گوشت و پوستشان در اين كشور پرورش يافته ، از آنهايي كه مصالح اين كشور مصلحت خودشان است و مفاسد اين كشور مفسده خودشان هست ، مااز آنها رنج مي بريم ، ما از آنها توقع داريم . ما توقعمان اين است كه شما به فكر اين خونهاي بناحق ريخته باشيد، به فكر اين معلولين عزيز ما باشيد، به فكر اين آوارگان جنگ باشيد، و به فكر پيشرفت اسلام ، نه به فكر اينكه من بايد و تو نبايد، من هستم و تونيستي !
رسالت مطبوعات
شما بايد توجه داشته باشيد كه هر قشري از اين كشور تضعيف بشود، هر شخصي كه در اين كشور مسئول كاري است تضعيف بشود، هر ارگاني كه در اين كشور مشغول خدمت هست تضعيف بشود. اين تضعيف ، تضعيف همه هست ، و اين انتحار(1) است !بدون اينكه گوينده و نويسنده توجه داشته باشد، اين روزنامه هايي كه هر كدام به جان هم افتاده اند و يك راهي را دارند باز مي كنند براي انتقاد از كشور، براي انتقاد از جمهوري اسلامي ، براي انتقاد از گروه يا اشخاص ، اينها شياطيني هستند و قلمها در دست شياطين است ، خودشان توجه ندارند. روزنامه ها و مطبوعات بايد در خدمت اين ملت و درخدمت اسلام باشند. بايد همه با هم با برادري رفتار كنند. اگر انتقاد دارند، انتقاد برادرانه داشته باشند؛ مصلحت گويي باشد. اگر روزنامه ها، تبليغات ، همه اينها در اين معنا با هم متحد بشوند كه قلمهايشان و گفتارشان گزنده نباشد، مثل عقرب نباشد؛ شما بدانيد كه زبان انسان اگر گزنده شد و از عقرب گزنده تر شد، در آن عالم به صورت يك عقرب گزنده بيرون مي آيد. و آنهايي كه ديگران را تضعيف مي كنند و غيبت ديگران را مي كنندزبانهايشان در روز قيامت به قدري بلند مي شود كه مردم از روي آن زبانها مي گذرند.امروز هم مطلب اين است كه مثل مار و عقرب هم را مي گزند. و خودشان نمي فهمند، يامي فهمند و مي خواهند بگزند. خدا نكند كه بفهمند! خدا نكند كه دانسته اينها تضعيف كنند اين كشور را. خدا نكند كه روزي پيش بيايد كه من احساس وظيفه بكنم . من به آنهانصيحت مي كنم كه آرام باشيد! به آنها نصيحت مي كنم كه يكديگر را نگزيد. پنجه به روي هم نزنيد. همه با هم اين كشور را به پيش ببريد. اختلاف سليقه ها را در يك محيطخوب ، برادرانه حل كنيد. نگذاريد كه احساس وظيفه بشود. اگر احساس وظيفه بشود، من به هر كس هر چه دادم پس مي گيرم .
من از خداي تبارك و تعالي سلامت همه برادران و خواهران اين كشور را، همه خدمتگزاران به اين كشور را مي خواهم . و از خداوند تعالي مي خواهم كه با عنايت خودش و با رحمت خودش به همه ما توجه كند، و اين اختلافات را خود او حل كند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
پانویس :
1- خودكشي .
کوچکتر