عنوان : كسب قدرت اشخاص غير مهذب و خطرات آن
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : صبح 15 آبان 1362
تاریخ قمری : 30 محرم 1404
مکان : تهران ، جماران
مناسبت : بمباران شهرهاي نهاوند، مسجد سليمان ، انديمشك و بهبهان
جلد : 18
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله وانا اليه راجعون
خطر قدرت در دست ظالم
مصيبت هايي كه پي در پي بر اسلام و امت اسلامي و دوستان اسلام و اهل بيت پيغمبراكرم وارد مي شود به همه ملت مسلمان و به ملت ايران و به ملت عزيز خوزستان و به شهرهايي كه اخيرا مورد تجاوز ستمگران واقع شد، تسليت عرض مي كنم . و من اميدوارم كه خداي تبارك و تعالي اين شهدا را با اولياي خودش و شهداي صدر اسلام محشوربفرمايد، و به بازماندگان آنها صبر و اجر عنايت بفرمايد و به ملت ايران مقاومت .
ابتدائا من از شما آقايان تشكر كنم كه تشريف آورديد و زحمت كشيديد تا در اينجادر خدمت شما بعض مسائل را عرض كنم .
شما دو قشر كه يكي مجاهدان هستيد در جبهه ها و در پشت جبهه ها، و يك قشرديگري هم كه بنياد شهيد است ، از مجاهدين است ، و مجاهدت شما را خداوند تبارك وتعالي اجر عنايت مي فرمايد، و ما بايد تشكر از هر دو قشر بكنيم . از پاسداران و سپاه پاسداران و آنچه متعلق به پاسداران است و همين طور از قواي مسلحه ديگر و از كساني كه به اين عزيزان كمك مي كنند در پشت جبهه و به مظلوماني كه عزيزان خودشان را ازدست داده اند، كمك مي كنند، ما از آنها تشكر مي كنيم و ملت ايران هم البته تشكرمي كند. ما بايد هرچه از اين مصيبت ها بر ما وارد مي شود قدرت دفاعيمان بيشتر بشود.آنها گمان مي كنند كه با اين وضع مي توانند كه در جبهه ها يا در پشت جبهه ها يك نقصي وارد كنند، در صورتي كه به اشتباه خودشان تاكنون بايد پي برده باشند. يك نكته اي كه هست كه هم براي عزيزان سپاه ما و هم براي ساير قواي مسلحه ما و هم براي همه كس مفيد است و وضع دنيا را هم با اين نكته مي شود سنجيد، اين است كه قدرت اگر چنانچه به دست اشخاص غير مهذب برسد خطر دارد. قدرت خودش يك كمال است . خداي تبارك و تعالي قادر است ، لكن چنانچه قدرت به دست اشخاص فاسد برسد همين كمال را به فساد مي كشانند. دنيا امروز گرفتار اين است كه قدرت در دست اشخاصي است كه ازانسانيت بهره ندارند. ابرقدرت ها، قدرت هاي بزرگ جز به فكر اضافه كردن قدرت خودشان و پايمال كردن مظلومان هيچ فكري ندارند. آنهايي هم كه پيوسته به آنها هستند،آنها هم چون سنخ ذاتشان همان است نظير آنها عمل مي كنند. قدرت اگر در دست انسان كامل باشد، كمال براي ملت ها ايجاد مي كند. اگر قدرت در دست انبيا باشد، اوليا باشدباعث مي شود كه سلامت در جهان تحقق پيدا كند، كمال در جهان تحقق پيدا بكند. وچنانچه در دست زورمنداني باشد كه عاقل نيستند، مهذب نيستند مصيبت بار مي آورد.امروز كه مشاهده مي كنيد كه اين دو قدرت بزرگ يا چند قدرت بزرگ در عالم حكمفرمايي مي كنند، و براي خودشان حق اين امر را قائل هستند كه ملت هاي ديگر بايددر تحت سلطه ما باشند، اين فكر اگر همراهش قدرت باشد مصيبت بار مي آورد. قدرت در دست ظالم ، دنيا را به فساد مي كشاند. و اگر چنانچه در رتبه هاي پايين هم بياييم قدرت در دست يك نفر انساني كه از آن قدرت هاي بزرگ بهره ندارد، در همان محيطي كه قدرت دارد آنجا را به فساد مي كشاند. آنها عالم را به فساد مي كشانند، اينها يك كشور رايا دو كشور را. و پايين تر بياييم ، اگر قدرت در دست يك آدمي باشد كه در يك محله هست ، آن محله را به فساد مي كشد. در يك خانواده هست ، آن خانواده را به فسادمي كشد. قدرت در وقتي كمال است و مي تواند كه كمال خودش را بروز بدهد كه دردست دانشمند باشد، در دست عاقل باشد.
قدرت بدون انسانيت سبب فساد دنيا
مرحوم مدرس - رحمه الله عليه - آن طوري كه من شنيدم كه ايشان گفتند. ايشان گفتندكه شيخ الرئيس (1) مي گفته است كه من از گاو مي ترسم ، براي اينكه شاخ دارد و عقل ندارد. اين يك مسئله است . حالا فرضا هم شيخ نگفته باشد، اما مسئله است . گاو شاخ دارد و عقل ندارد، قدرت دارد عقل ندارد. اينهايي هم كه در دنيا الان فساد راه مي اندازند از همان سنخ هستند كه شاخ دارند عقل ندارند، قدرت دارند انسانيت ندارند.شما ملاحظه بكنيد كه امريكا در جهان چه دارد مي كند و شوروي هم از آن طرف . و خداخواسته است كه اين دو قدرت مزاحم هم هستند، مقابل هم هستند، اگر يكيشان بود دنيارا مي بلعيد. اين دوتا قدرتمندند و در مقابل هم ايستاده اند، آن از او مي ترسد و او از اومي ترسد. اگر اينها از هم نترسند دنيا را از بين مي برند. نه اين است كه ادعاهاي آنها كه مابراي صلح مي خواهيم چه بكنيم . اينها راه افتاده اند آمده اند به بيروت ، به لبنان ، براي اينكه ما مي خواهيم صلح در لبنان باشد. شما صلح طلب نيستيد، بر فرض اينكه باشيد،آمدن شما به چه مناسبت در كشورهاي ديگر؟ حكومت هايي كه در بعضي از اين كشورها هستند، حكومت هاي ملي نيستند، به ملت مربوط نيستند. اگر شما انسان بوديد وانسانيت را و امور اخلاقي اي كه در انسان و ارزشمندهايي كه در انسان معتبر است پيش شما هم مقداري از آن بود، ملاحظه حال مستمندان و ملت هاي ضعيف را مي كرديد. نه اينكه يك دولتي را كه بر خلاف ميل يك ملتي است ، سركار آمده است ، شما او را به عنوان اينكه مي خواهيم دولت را تقويت كنيم ، در كشورشان به طور غصب وارد بشويد.اين براي اين است كه مهذب نيستند، انسانيت در كار نيست ، قدرت هست . شاخ دارندعقل ندارند.
شما ملاحظه بكنيد در هر جاي دنيا كه يك فسادي وارد مي شود براي همين معنااست كه آن كسي كه در آنجا، در آن نقطه قدرت دارد، اين قدرت دارد عقل ندارد،قدرت دارد انسانيت ندارد. اين عقلي كه من عرض مي كنم آن عقلي است كه "ما عبد به الرحمن "(2) والا - تدبير - شيطنت و تدبير را اينها هم دارند. اما آن عقلي كه عقل سالم باشد و بتواند انسان را به ارزش هاي انساني برساند ندارند. مجرد دانشمند بودن به يك معنا، اين فايده ندارد. ممكن است كه يك كسي دانشمند بسيار بزرگي باشد لكن آن عقل را نداشته باشد، دانش خودش را صرف فساد بكند، صرف تباه كردن ملت ها بكند. اينهادارند قدرت خودشان را صرف مي كنند در اينكه ملت ها را تباه بكنند، تحت ستم بكشند. از آن قدرت هاي بالا هم كه پايين بياييم شما ملاحظه مي كنيد كه در محيط اين منطقه صدام چه مي كند و اسرائيل چه مي كند. كارهايشان شبيه به هم است . صدام درجنگ شكست مي خورد، در جنگ هر وقت شكست خورد يك صدمه اي به مردم عادي و به مظلومين و به زن و بچه مردم وارد مي كند. من همين دو روز منتظر بودم كه اين به واسطه اين صدمه اي كه خورده ، و اين صدمه هم بزرگترين صدمه اي بوده است كه تقريبا در طراز بزرگترين صدمه بوده است كه خورده است ، اين تلافي اش را سر مظلومين در آورد، سر بهبهاني ها و - عرض مي كنم كه - ديگر جاهايي كه هستش ، اين چند شهري كه اخيرا در آنها موشك انداختند، اين مورد انتظار ما بود، براي اينكه امثال اين را ما از اوديده بوديم . اسرائيل هم يك نفر كه معلوم نيست الان كه اين عده كي بودند، البته عده اي بودند كه مي خواستند انتقام از اسرائيل بكشند، آن محل كثافتكاري آنها را منفجركرده اند، دنبالش شروع كرده است مظلومين را كوبيدن ، عده كثيري از مظلومين را به قتل رسانده است . اين اينجا شكست مي خورد مظلومين را از دور مي زند، آن آنجا انفجارحاصل مي شود و سيلي مي خورد از همان مظلومين ، كه معلوم نيست الان از چه طايفه اي هستند، چه اشخاصي هستند، در عين حالي كه خودشان هم مي گويند باز معلوم نشده است كي است ، وليكن طياره ها را مي فرستند و هر جا را كه اين مظلومين هستند مي كوبند. اين وضع روحيه اشخاصي است كه عقل ندارند و قدرت دارند.
اهميت انگيزه عمل
من مي خواهم عرض بكنم كه توجه بكنند آقايان ، ما نبايد هميشه انتقاد از بالاترهابكنيم . بايد بياييم تا اين پايين ، بياييم پيش خودمان . توجه بكنيد به اينكه پاسداران ما كه بسيار عزيزند پيش ما، قواي مسلحه كه بسيار عزيزند، توجه كنند تفنگ وقتي دست شان آمد غرور نيايد دنبالش . ممكن است كه يك جواني خيلي مهذب هم باشد، خيلي هم خوب باشد، لكن بتدريج برسد به اينكه يك وقت ظالم بشود. وقتي قدرت دست تان آمد بيشتر مواظب باشيد كه متواضع بشويد. وقتي رئيس يك گروهي شديد بيشتر مواظب باشيد، كه متواضع باشيد، براي اينكه اگر سستي كنيد، در اين قدرت روحي از شيطان زمين مي خوريد. شمايي كه امروز داريد براي اسلام زحمت مي كشيد، چه شمايي كه درجنگ ها و در پشت جنگ ها و در زحمت هايي كه در صنعت مي كشيد، و چه آن آقاياني كه براي مظلومين دارند خدمت مي كنند و براي بنياد شهيد دارند خدمت مي كنند،خدمت هاي شما بسيار ارزش دارد. اين ارزش را حفظ بكنيد. صورت عمل ميزان نيست ،آن چيزي كه ميزان است انگيزه عمل است ، معناي عمل است . دوتاست عمل ، درصورت مثل هم هستند. شمشيري كه در دست حضرت امير - سلام الله عليه است فرودمي آيد و فرض كنيد كه عمرو بن عبدود(3) را مي كشد. اين صورت عمل با صورت عمل ديگري كه شمشير دستش هست و يك كس ديگر را مي كشد، صورت ، يك صورت است ، هر دو يك شمشيري است و در دستي است و فرود مي آيد و يك كسي رامي كشد، لكن آني كه او را با عبادت ثقلين افضل دانسته اند(4) براي آن انگيزه عمل است ،براي آن معنايي است كه در آن عمل است نه براي اين صورت عمل است . انگيزه عملاست كه اين عمل را به آنجا مي رساند كه "لايوازي عباده الثقلين "(5) انگيزه عمل است كه چند تا قرص نان جو را كه اهل بيت - عليهم السلام - به فقير و اسير و چه مي دهند درقرآن چند آيه براي او مي آيد. (6) آن چيزي كه هست اين است كه انگيزه عمل الهي است ، وقتي الهي شد جبرانش الهي است . شما جوان هاي عزيزي كه الان براي اسلام داريد خدمت مي كنيد، و مطمئن باشيد كه ارزش بسيار زياد داريد شما، توجه به روحيات خودتان بكنيد كه نبادا در اين امر شيطان دخالت بكند. قدرت دست تان هست ، نبادا كه اين قدرت را اعمال بكنيد در يك جايي برخلاف . مراقبت كنيد از خودتان . مواظبت كنيد از خودتان . اينكه من عرض مي كنم ، مخصوص به شما نيست ، همه ما بايد اين مطلب را در نظر داشته باشيم .
همه ملت ما، همه انسان ها بايد توجه به اين معنا داشته باشند كه قدرت را به جاي خودش اعمال كنند. انبيا قدرت شان را به محل خودش انجام مي دادند. حضرت موسي عصايش را مي برد با فرعون مقابله مي كرد، با ديگران با آن محبت بود. پيغمبر اكرم قدرت خودشان را براي سركوبي اشخاصي كه از جهات آدميت خارج شده اند، از مرز انسانيت خارج شده اند و مردم را دارند به تباهي مي كشند اعمال مي كرد. قدرت ها بايد اعمال اگرشد براي جلوگيري از فساد باشد نه خودش فساد بياورد.
فرق ما بين شما عزيزان و آن اشخاصي كه در جبهه ها جنگ مي كنند، با آنهايي كه درمقابل شما هستند، صورت عمل كه يك صورت است ، آنها مي كشند شما هم مي كشيد،اما كشتن شما يك عمل عبادي است و كشتن آنها يك عمل جنايي است . اين روي انگيزه اي است كه هست ، روي معنايي است كه اين دو عمل دارند، نه روي صورت عمل است . شما براي خدا جهاد مي كنيد، آنها براي شيطان جهاد مي كنند. آنها تبع شيطان هستند و شما تبع خدا هستيد. اين فاصله ما بين اين دو امر است . توجه كنيد كه اين محفوظبماند. استفاده بجا از قدرت
من به آن قدرتمنداني كه در جبهه ها ايستاده اند و الان مستاصل كرده اند صدام وصدامي ها را عرض مي كنم كه مبادا اين قدرت اسباب اين بشود كه يك انتقامي بر خلاف موازين الهي گرفته بشود. شما تاكنون بنايتان بر همين بوده است و ان شاءالله از حالا به بعدهم باشد كه شهرهاي عراق را كه ما آنها را عزيز مي دانيم مثل شهرهاي خودمان وبعضي شان را بسيار بالاتر، بايد توجه كنيد اهالي آن شهرها به همان طور كه اهالي شهرهاي ما مبتلاي به شر صدام است ، آنها، بيشتر مبتلا هستند. آنها فشارهايشان ، فشارصدام بر آنها خيلي زياد است ، بر خانواده هاي آنها، برخود آنها، اشخاصي كه از آنجاآمده اند همين دو روز پيش از اين ، دو سه روز پيش از اين يك كسي از آقايان كه پيش من بود نقل كرد كه اشخاصي كه از آنجا تازه آمده اند مي گويند اگر اشخاص عادي ريش داشته باشند مي گيرندشان ، اگر تسبيح دست شان باشد مي گيرندشان به ترس اينكه اين حزب الله شايد باشد، خانواده هاي اين اشخاصي كه در جبهه هستند اگر چنانچه يك وقت آنها كوتاهي بكنند آنها را سركوب مي كنند. وضع روحي كسي كه قدرت دارد،شاخ دارد و عقل ندارد اين است . يك كس ديگر او را اذيت مي كند او كس ديگر راصدمه مي زند. شما بايد توجه بكنيد كه مبادا يك وقتي به واسطه بمباران هاي شهرهاي شما و كشتن عزيزان شما، مبادا يك وقتي شما عصباني بشويد و جبران بكنيد اينطوري ،اين انتقام از او نيست . شما انتقامتان را از صدام بايد بگيريد و از حزب بعث ، و الان داريدمي گيريد. توجه كنيد كه نبادا حتي يك گلوله به طرف شهرهاي اينها بيندازيد. آنهاشهرهايي هستند كه همان طوري كه اين بهبهان ما مظلوم است ، بصره هم مظلوم است ،مندلي هم مظلوم است ، همه اينها مظلومند. اينها تحت ستم هستند. ما بايد جهات انساني را تا آخر حفظ كنيم . ما جهات انساني را تا مرز شهادت و فوت بايد حفظ بكنيم و هيچ وقت عصباني از اين نشويم كه او دارد اين كار را مي كند، پس ما هم خوب است يكي ازشهرهاي آنها را بزنيم ؛ نه ، هيچ همچو نيست . موازين ، موازين اسلامي است . اينجاجمهوري اسلامي است . اينجا اسلام حكومت مي كند. بنابراين ، بايد مواظب باشيد ازخودتان كساني كه قدرت دارند، دولت قدرت دارد، سپاه قدرت دارد، ارتش قدرت دارد، بسيج قدرت دارد، اينهايي كه قدرت دارند بايد حفظ جهات انسانيت را، جهات اسلاميت را بيشتر از ديگران بكنند. اين قدرت را در محلش خرج بكنند، تجاوز ازمحلش نشود.
حمله به مناطق مسكوني بخاطر ضعف روحي
و من اميدوارم كه با حفظ اين جهات انساني و اسلامي شما الگو بشويد از براي همه كشورهايي كه آن مسائل ما به آنها رسيده است و مي رسد. و اين مرده ديگر از بين رفته است ، ديگر شما خيال نكنيد، اينها دست و پايي است كه در حال احتضار دارد مي زند.اين قدرتمندها آن آخر عمرشان اينطور جنون پيدا مي كنند. اينهايي كه در حالي كه قدرت دارند آن شارت و شورت را مي كنند، وقتي شكست مي خورند بسيار هم ضعيف مي شوند. اين ضعف روحي است كه انسان به يك طايفه اي كه هيچ كاري به او ندارند،توي خانه هايشان نشسته اند، يك بچه كوچكي كه كاري به او ندارد، اين ضعف انسانيت و ضعف قدرت است كه به او بپرد براي اينكه ، در جبهه - او را - سيلي به او زده اند. اين آن مايه آخرش را هم كه عبارت از آن گردان هايي بوده است كه براي حفظ او بوده فرستاده به جبهه ، و اينجا هم بسياري از آنها را به درك فرستاده اند. خوب ، اين صدمه مي بيند،صدمه روحي مي بيند، عقل هم كه ندارد كه حساب بكند كه خوب ما در جبهه مغلوب شده ايم بايد در جبهه كاري بكنيم ، آنجا كه نمي تواند كاري بكند، به بهبهان و - نمي دانم -مسجد سليمان و جاهاي ديگر هم تعدي مي كند. اينها به واسطه ضعف روح است ، و همه اينها براي اين است كه ايمان در كار نيست . آنهايي كه ايمان دارند نه آن طرف ضعف دارند، نه اين طرف ضعف دارند. نه قدرت وقتي كه هست دست شان ضعف روحي پيدامي كنند و مردم را اذيت مي كنند، نه وقتي مغلوب شدند ضعف پيدا مي كنند و ديگران رامي زنند كه چرا ديگري من را زده است . اين مال ضعفي است كه آنها دارند، و ضعف داشتن شان دنبال اين است كه ايمان ندارند، خدا را نمي شناسند، توجه به مسائل الهيندارند، توجه به مبداء و معاد ندارند. آنها مثل زندگاني حيواني كه ديگر حيوانات مي كنندبدتر از آن ، جرايم شان بيشتر از آنهاست . همان است كه شيخ الرئيس ، از آن نقل كردمرحوم مدرس كه شاخ دارد و عقل ندارد. ان شاءالله خدا اين شاخدارها را عقل بدهد، واين قدرتمندان را انسان بكند، و يا اينكه قدرت آنها را سلب بكند، و خداوند شما راان شاءالله عزيزيد، عزيزتر بكند. شما ملت اسلام را احيا كرديد، شما قدرتمندان ، شماعزيزان ، كشور خودتان را از حلقوم اجانب بيرون كشيديد. و اينها البته دنبال همين است كه چون شما ايستاده ايد در مقابل آنها و نمي خواهيد كه اسير آنها باشيد، و آنها هم خيال مي كنند همه بايد اسير آنها باشند، حالا كه نشديد بايد شهرهاي شما را هم بزنند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
پانویس :
1- ابوعلي سينا. 2- آنچه كه خداي بخشنده به آن ، پرستش مي شود. 3- يكي از شجاعان عرب و كفار قريش كه به "فارس يليل " مشهور بود، وي در جنگ احزاب بدست اميرالمومنين علي "ع " كشته شد.
4- اشاره است به حديث نبوي معروف ؛ بحارالانوار، ج 39، ص 21، ح 1. 5- "با عبادت جن و انس برابري نمي كند".
6- اشاره است به آيه 8، از سوره دهر.
بزرگتر کوچکتر