صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - مصادره اموال غيرمشروع و جلوگيري از تلاش دشمن در ايجاد هرج و مرج - 13 آبان 1358

عنوان : مصادره اموال غيرمشروع و جلوگيري از تلاش دشمن در ايجاد هرج و مرج
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 13 آبان 1358
تاریخ قمری : 13 ذي الحجه 1399(1)
مکان : قم
مناسبت : سالروز شهادت دانش آموزان در دانشگاه تهران
جلد : 10

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
تحمل تهمتها
چاره نيست كه ما تحمل كنيم برچسب ارتجاع را. ما ارتجاعي هستيم كه دست خائنان را از مملكت قطع كرديم . و ما ارتجاعيون آزادي را به مملكت برگردانديم . و ماارتجاعيون استقلال را به مملكت خودمان برگردانديم . و ما ارتجاعيون دزدها را كه برذخاير ما سلطه داشتند، از مملكت خودمان خارج كرديم . و ما ارتجاعيون آزادي به همه قشرها داديم . و بعد از اينكه معلوم شد، از بعضي دادگاهها به واسطه توطئه اي كه شده بود، نگذاشتند توطئه را انجام بدهند. ما بايد تحمل كنيم اين مسائل را، و بايد هم ازهمينهايي كه در ايران هستند و به اسم روشنفكر يا به اسم نويسنده و امثال ذلك هستند وخرابكار هستند، اين برچسبها را قبول كنيم .
احترام به مالكيت مشروع
مسائل اسلام ، مسائلي نيست كه الان بشود در يك مجلسي يا چند مجلس ، مسائل اقتصاديش را، مسائل اجتماعيش را، مسائل سياسيش را طرح كرد. مسئله مالكيت به يك معنا - مالكيت هم مشروع ، هم مشروط - محترم است ، لكن معنا اين نيست كه هر كس هركاري مي خواهد بكند و مالكيت از هر جا بخواهد پيدا بشود. مشروع بودن معنايش اين است كه روي موازين شرعي باشد، ربا در كار نباشد، مال مردم ، استثمار بي جهت نباشد. اگر به من نسبت دادند كه حد و مرزي ندارد؛ اگر مقصودشان اين است كه حد و مرزي ندارد، يعني نه قيدي دارد و نه حدي دارد، اين را غلط نسبت دادند. من نمي دانم اين كس كه گفتيد نسبت داده است ، كي است و چرا نسبت داده است ؟ مالكيت در صورتي كه مشروع باشد، روي موازين باشد، محترم است - چه ما مرتجع باشيم ، چه نباشيم .
مصادره اموال نامشروع بر طبق موازين قانوني
و مالكيت غيرمشروع محترم نيست . اينهايي كه اندوخته كردند و هيچ حسابي نداشتندو هيچ موازيني نداشتند، مالهاي مردم را اينها اندوخته كردند، مالهاي مردم مصادره بايدبشود. لكن اين معنا بايد معلوم بشود كه مصادره اموال روي موازين اداري ، روي موازين قانوني بايد باشد. اگر بنا باشد كه هر كس برسد، بريزد و مصادره كند، اين هرج و مرج است . هرج و مرج نبايد [باشد] در يك مملكتي كه حالا شما انقلاب كرديد، پس بايدهرج و مرج هم باشد؟! هرج و مرج نبايد باشد، بايد روي موازين باشد. دادگاههاي انقلاب هستند، وقتي كه مراجعه كنيد به آنها، كه اين سرمايه ها كه اينها پيدا كردند ازغيرمشروع بوده ، آن رسيدگي مي كند. چنانچه اگر غير مشروع بوده ، مصادره مي كند. امابه مجرد اينكه فرض كنيد كه كسي بگويد كه مال زاغه نشينان است ، ما هم حالا هم مي گوييم كه مملكت اولي هست به زاغه نشينان تا ديگران ، اما معنايش اين نيست كه الان زاغه نشينان بريزند و مردم را از خانه شان بيرون كنند، يا بگيرند جاها را. معنايش اين است كه روي موازين بايد عمل بشود، به طوري كه زاغه نشينها هم و عرض بكنم كه خانه نشين بشوند و مرفه باشند.
در هر صورت ملاحظه اين معنا بايد بشود كه الان از هر جوي استفاده مي كنند اين اشخاصي كه دشمن با شما هستند، از هر ترتيبي ، از هر جوي استفاده و استفاده ها مي كنند.يكيش هم اين است كه بريزند مردم را به هم ، آنها بريزند بگيرند، آنها بريزند اخراج كنند، و اين خودش يك اغتشاشي مي شود. موازين بايد داشته باشد. اسلام اين طورنيست كه هرج و مرج را بگويد كه نه ، هرج و مرج جايز است . اسلام حدود دارد و بايدروي حدودش عمل بشود. اگر اشخاصي باشند كه مال مردم را برده اند، هر كس نمي تواند برود مال را از او بگيرد كه اين مال مردم است ، بايد روي موازين باشد، روي موازين قانوني باشد. يا فرض كنيد، مالي يا زميني يا آپارتماني يا هتلي مال مردم باشد ويك كسي از مال مردم درست كرده باشد، اين هم بايد روي موازين قانوني باشد، و به طور هرج و مرج نباشد. مسئله مصادره ، يك مسئله است ، مسئله هرج و مرج ، يك مسئله ديگر. آقايان بايد توجه داشته باشند كه به مجرد اينكه يك چيزي به گوششان خورد ومطلب را هم درست نفهميدند چيست ، بريزند و بشكنند ، و عرض بكنم كه مصادره كنندو بعد هم اعلام كنند كه ما با قوه قهريه مقابله خواهيم كرد. خوب ، اين معنايش هرج ومرج است . هماني است كه مي خواهند يك عده اي كه اين مملكت اين طوري بشود، به هرج و مرج كشيده بشود. آرامش نباشد تا نتوانند مسائل را حل بكنند.
شماها كوشش كنيد كه مسائل را روي موازين عمل بكنيد. كوشش كنيد كه - عرض مي كنم كه - آرامش محفوظ باشد و روي موازين پيش برود. وقتي كه آرامش شد، روي موازين پيش رفت ، ظلم به كسي نخواهد شد. و اما اگر بنا باشد كه روي موازين نباشد، اين بالاخره وقتي دست يك دسته اشخاص جوان افتاد كه آدمهاي خوبي هستند، بين آنهاهم يك دسته اشخاص مفسد افتادند، اين كم كم مي رسد به هرج و مرج و كم كم به زد وخورد و كم كم به كشت و كشتار و يك شهري را، يك مملكتي را ناآرام مي كند. وقتي ناآرام كرد، ديگر نمي شود كارهاي اصلاحي را كرد. شما هميشه بايد توجه به اين بكنيدكارها اصلاحي باشد، نه كارها روي موازين فساد باشد. كار اصلاحي هم بايد روي آرامش باشد، نه اينكه هر كس هر كاري دلش مي خواهد بكند و بگويد كه ما انقلابي هستيم . حالا كه انقلابي هستيم ، ديگر نه دادگستري و نه قوانين و نه قوانين شرع و نه هيچ چيز ديگر در كار نيست ، ما مي خواهيم خودمان هر كاري دلمان مي خواهد بكنيم . نخير،مسئله اين طور نيست . در هيچ حكومتي ؛ در حكومت علي بن ابي طالب هم اين جورنبوده كه هرج و مرج باشد، هر كس هر كاري دلش بخواهد بكند، اگر يك كار خلاف مي كرد، حضرت امير مي آورد و حدش مي زد. اين طور است مسئله . تلاش دشمن در ايجاد هرج و مرج
شما خيال نكنيد كه حالايي كه انقلاب شده ، پس ما هر كاري دلمان مي خواهد بكنيم .ضد انقلابها جز شماها مي شوند، شما هم نمي شناسيد آنها را، تحريك هم مي كنند.مي ريزيد، مي شكنيد و يك مملكت را اين طوري نمايش مي دهيد كه اينجا هرج و مرج است . اين مملكت هرج و مرجي است ، هر كس هر كاري دلش مي خواهد بكند. هر كس هم هر خانه اي را مي خواهد بگيرد و هر هتلي را هم مي خواهد بگيرد؛ اينها صحيح نيست . اينها را من نصيحت مي كنم به شما كه متوجه باشيد كه كاري نكنيد كه دنيا به مابگويند يك دسته وحشي جمع شدند در شهرها و در ايران و هر كاري هر كسي دلش مي خواهد بكند. نه موازين قانوني هست ، نه موازين شرعي هست ، نه رجوع به دادگاههاهست ، نه رسيدگي هست ، هر كه ، هر كس را تشخيص داد به اينكه فرض كنيد كه ناباب است ، بدون اينكه مراجعه به مواردش بكند، خودش برود عمل بكند. يك همچو چيزي حكومت جنگل است . كاري نكنيد كه ايران را متهم كنند به اينكه حكومت جنگل دارند.حكومت وحشيگري دارند.
بايد شما الان همه جهات را حفظ كنيد و بيشتر آداب اسلامي را بايد حفظ بكنيد.آداب اسلامي اين است كه ، هر كسي موظف بداند خودش را به اينكه حفظ حدود وثغور را بكند، نه اينكه هر كس هر كاري ، هر كميته اي دلش مي خواهد هر كاري بكند. ازاو بپرسند چرا؟ مي گويد انقلاب است . هر پاسداري هر كاري دلش مي خواهد بكند، از اوبپرسند، مي گويد انقلاب است . هر جواني هر كاري مي خواهد بكند، مي گويد انقلاب است . معنايش اين است كه اصلا انقلاب - آن هم ، انقلاب اسلامي - هرج و مرج است .انقلاب اسلامي ، حكومت جنگل است . اين غلط است ، بايد موازين داشته باشد. روي موازينش . همان طوري كه ديديد، مال بسياري از اين اشخاصي كه ثابت شده است كه اينها اموالشان ، اموال غيرمشروع بوده است ، مصادره شده است و به بيت المال برگشته است ، آنجا هم همين طور است . اگر چنانچه شما اطلاعاتي داريد به اينكه اين آدم مال مردم را مصادره كرده ، بايد برويد بگوييد و [تلاش ] بكنيد تا ثابت بشود روي موازيننبوده است . و اينها البته يك مسئله ديگر هم هست و آن است كه حساب اينها كشيده خواهد شد؛ ولي با يك صبر، با يك حوصله . حساب اين سرمايه دارهايي كه بزرگ اند ومعلوم است كه اين سرمايه دارها روي مشروعيت به اين زيادي نمي شوند، اينها راحسابشان را مي كشند و آن مقداري را كه غيرمشروع است ، ازشان مصادره مي كنند. اما نه معنايش اين است كه شما بگوييد كه حالايي كه بنا شد چه باشد، پس تا يك هتلي ماديديم از يك كسي است ، بريزيم و بگيريمش ، ديگر هيچ موازين نداشته باشد. بايدموازين داشته باشد، نه اينكه هر كسي هر كاري دلش مي خواهد بكند، و هر كس هر جورعمل بكند و اسمش هم اين است كه انقلاب است .
انقلاب اسلامي ؛ معنايش اين است كه متحول شده است يك مملكت طاغوتي كه هركس مي خواست ظلم بكند مي كرد به اتكال سرنيزه مي كرد؛ مبدل شده است به يك مملكت اسلامي كه روي موازين اسلامي عمل مي شود. موازين اسلامي اين است كه اگرفرض كنيد يك كسي جرمي كرده است ، خودش نمي تواند برود آن جرم را عوض كند،بايد برود به محكمه . محكمه عرض حال بدهد، اثبات بكند، وقتي كه ثابت شد، كار رابكند. يا فرض كنيد كه يك مالي را غيرمشروع مي داند از كسي ، يا طلبي از كسي دارد،مال غيرمشروعي دست كسي هست ، بايد برود به محكمه عرض بكند به اينكه مسئله اين طوري است و اين آدم اموالش چطور است ، آنها تحقيق بكنند، محاكم هم تحقيق بكنند، اگر چنانچه اموالشان چه هست مصادره بكنند.
اين يك عرضي است كه مي كنم كه اگر شما بخواهيد مملكتتان يك مملكت استقلال داشته باشد، آزادي در آن باشد، مملكت ، يك مملكت اسلامي باشد، اول چيزي كه برهمه ما لازم است ، اين است كه از هرج و مرج جلوگيري بكنيم . نبايد هر كس صبح ازخواب بلند شد، هر كاري دلش بخواهد بكند؛ اين معنايش اين است كه اصلا حد ومرزي براي هيچ چيز نيست و اين غلط است و بايد از اين جلوگيري بشود. و خود جوانهاو خود اشخاصي كه متعهد به اسلام هستند، اينها بايد جلوگيري بكنند از اين معاني . و شمابدانيد كه يك اشخاصي كه با اسم اسلام توي شما وارد مي شوند، با اسم تعهد به انقلاببه شما وارد مي شوند، آنها مي خواهند نگذارند اين انقلاب به ثمر برسد، يك كارهايي راانجام مي دهند، يك درگيريها را درست مي كنند، يك تظاهرات درست مي كنند - عرض مي كنم - مدارس را به هم مي زنند، همه جهات را به هم مي زنند، براي اينكه مقصدخودشان كه عبارت از اين است كه ارجاع بشود باز همان مسائل اول ، آن عمل بشود.شماها با يك هوشياري ، با توجه بايد اين كار را بكنيد.
از اختيارات ولي فقيه
اسلام با مستمندان بيشتر آشنايي دارد تا با آن اشخاصي كه [ثروتمند] هستند. آن اشخاص هم اموالشان همان طوري كه گفتيد، اين اموال بسيار، مجتمع از راه مشروع نيست ، اسلام اين طور اموال را به رسميت نمي شناسد. و در اسلام اموال ، مشروع ومحدود به حدودي است و زايد بر اين معنا ما اگر فرض بكنيم كه يك كسي اموالي هم دارد كه خير، اموالش هم مشروع است ، لكن اموال طوري است كه حاكم شرع ، فقيه ،ولي امر تشخيص داد كه اين به اين قدر كه هست نبايد اين قدر باشد، براي مصالح مسلمين او مي تواند قبض كند و تصاحب كند. و يكي از چيزهايي كه مترتب بر ولايت فقيه است ومع الاسف اين روشنفكرهاي ما نمي فهمند كه ولايت فقيه يعني چه ، يكيش هم تحديداين امور است . مالكيت را در عين حال كه شارع مقدس ، محترم شمرده است ، لكن ولي امر مي تواند همين مالكيت محدودي كه ببيند خلاف صلاح مسلمين و اسلام است ،همين مالكيت مشروع را محدودش كند به يك حد معيني و با حكم فقيه از او مصادره بشود. ان شاءالله خداوند همه شما را محترم و معظم كند.
پانویس :




بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 183,943,601