عنوان : اسلام و اقليتهاي مذهبي
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 24 ارديبهشت 1358
تاریخ قمری : 17 جمادي الثاني 1399
جلد : 7
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
تربيت انسان هدف تمامي اديان الهي
ما در پاريس كه بوديم اين تبليغاتي كه مي شد، و تبليغات همه جانبه من جمله تبليغاتي مي شد كه اگر چنانچه ايران ، مسلمين پيروز بشوند، يهوديها و نصرانيها را قتل عام مي كنند! بناي مسلمين بر اين است كه تمام يهوديها را قتل عام بكنند! من در آنجا درصحبتهايي كه كردم ، آن حقيقتي كه اسلام روي آن حقيقت مشي مي كند، كرارا گفتم .نماينده جامعه يهود هم آمد آنجا و من با او هم صحبت كردم و گفتم كه طريقه اسلام چيست . همه اديان كه از جانب خداي تبارك و تعالي نازل شده است و همه پيغمبران گرامي كه مامور ابلاغ بودند، براي آسايش بشر آمده اند و براي انسان سازي آمده اند. خداوند تعالي با وحي به انبياي بزرگ مي خواسته اند كه مردم را، همه بشررا، هدايت كنند و آدم بسازند؛ آدم به همه ابعادي كه دارد. ساير قدرتها، سايرمسلكها، اينها كاري به معنويات مردم ندارند. تمام مسلكهايي كه در دنيا هست ،- غير مسلكهاي توحيدي - كار ندارند به اينكه انسان در باطن ذاتش چه باشد؛ نفسيتش چه باشد؛ يواشكي هر كاري مي خواهد بكند! آنها فقط متوجه به اين هستند كه حفظ دنيايشان را بكنند؛ و حفظ اينكه انتظامات باقي باشد. فقط دنبال اين هستند كه نظم برقرار باشد. و اگر نظم برقرار باشد، ديگر بشر هر كاري مي خواهد بكند، زيرپرده ، هر خلافي مي خواهد بكند، به حكومتها مربوط نيست . هيچ قانوني - در قوانين غير توحيدي - نيست كه بشر را در توي صندوقخانه اش هم از يك چيزهاييجلوگيري بكند. كاري به اين ندارند كه در باطن ذات خودش ، يا در منزل خودش ،در خفا، چه واقع مي شود. اصلا كاري به اين ندارند. فقط تو خيابان نيايند و عربده نكشندو نظم را به هم نزنند. اين چيزي است كه مسلكهاي غيرتوحيدي همه آنطور هستند. به خلاف مسلكهاي توحيدي و ادياني كه از آسمان به انبياي بزرگ نازل شده است . اديان به همه ابعاد بشر كار دارند، انسان خودش از قبل از اينكه بچه متولد بشود، ازدواج چه جور بايد باشد . . . ؛ شرايط ازدواج چيست ؛ چه زني را بايد انتخاب كرد؛ زن چه مردي رابايد انتخاب بكند. براي اينكه خوب ، اين ازدواج كشتي است براي پيدا شدن يك بشر.قبل از اينكه اصلا ازدواجي باشد، پيش بيني اينكه اين بچه وقتي كه به دنيا مي آيد به طوري باشد كه سلامت باشد و سلامت نفس داشته باشد؛ و لهذا توجه به اين نيز قبل ازازدواج شده است : شرايط ازدواج ؛ با چه شرايطي ؛ بعد در حال حمل . قبل از حمل ، درحالي كه مي خواهد اين لقاح واقع بشود با چه شرايطي بايد باشد و چه احكامي بايدداشته باشد؛ وقتي كه بچه حمل است ، مادر چه چيزهايي خوب است بخورد؛ از چه چيزهايي خوب است پرهيز كند؛ چه جور باشد زندگي او. در وقت حمل چه چيزهابايد باشد، بعد از اينكه به دنيا آمد بچه ، آن كسي كه مي خواهد شير بدهد بچه را چه جورباشد، اگر بخواهند يك شيردهي و دايه اي براي او بگيرند چه جور شير بدهد به بچه ؛ چه اوقاتي باشد؛ با چه شرايطي باشد. در دامن مادر، مادر چه جور با اين معاشرت داشته باشد. و بعد از اينكه از دامن مادر بيرون آمد، پدر چه جور بايد باشد؛ عائله چه جورباشند براي تربيت اين بچه ؛ معلم چه جور باشد. در جامعه كه مي آيد، در جامعه چه جوروضعي داشته باشد. تمام اينها براي اين است كه اين انسان كه در خارج مي خواهد تحقق پيدا كند، يك انسان مهذب باشد؛ صحيح العمل باشد؛ داراي محاسن اخلاقي و اعتقادات صحيح باشد؛ اعمال صحيح انجام بدهد. با مردم سلوكش چه باشد؛ در جامعه سلوك چه بايد باشد؛ با همسايه بايد چطور باشد؛ با اهل شهر بايد چطور باشد؛ با اهل دين خودش بايد چطور باشد؛ با اديان ديگر بايد چطور باشد. اينها براي اين است كه آن ادياني كه ازطرف خداي تبارك و تعالي مي آيد از باب اينكه خداوند تمام ابعاد انسان را آفريدهاست و توجه به آن دارد، انسان را با همه ابعادش مي خواهد تربيت بكند. ديگر در اين جهت مابين اديان فرقي نيست ، همه اديان براي تربيت بشر آمده اند.
اسلام و اقليتهاي مذهبي
اسلام همين معنا كه گفته شد، در احكامش ، در قرآن ، در حديث ، همه اين مسائل كه من تذكر بعضي اش را دادم مطرح است . اسلام آنقدر به رفاه مردم ، آسايش مردم ، واينطور [امور] توجه دارد و هيچ در اين جهت فرقي مابين قشر با قشر ديگر نمي گذارد ونگذاشته است .
اقليتهاي مذهبي كه از صدر اسلام ، بعد از فتح اسلام ، بين مسلمين بودند، اينها غير ازآن مشركيني كه توطئه گر بودند يا بعضي از اقشاري كه توطئه مي كردند و مي خواستندوضع بشر را به هم بزنند، اينهايي كه از اقليتهاي مذهبي بودند، تمام در اسلام احترام داشتند . . . در يكي از قضايا - كه لشكري از معاويه شايد بود - آمد و يك خلخالي از پاي يك زن يهوديه ربود - به حسب نقل - حضرت امير فرمودند كه من شنيدم كه آمدند ويك خلخالي از ذميه اي ربوده اند؛ و اگر انسان بميرد - قريب به اين معنا - اين اشكالي برايش نيست ! (1) اينطور عنايت داشتند به حفظ مصالح همه اقشار.
يهودي نبودن صهيونيستها
ما حساب جامعه يهود را از حساب "صهيونيزم " و صهيونيستها جدا مي دانيم . آنهاجزاهل مذهب اصلا نيستند. تعاليم حضرت موسي - سلام الله عليه - كه تعليمات الهي بوده است ، و در قرآن بيشتر از همه انبيا ذكر حضرت موسي شده است ، و تاريخ حضرت موسي در قرآن گفته شده است ، يك تعليمات ارزنده اي است . و ترتيبي كه حضرت موسي رفتار كرده است با فرعون ، يك شبان بوده است با يك عالم قدرت و اراده ، و اين بر ضد قدرت بزرگ فرعون قيام كرد، و فرعون را از بين برد. [تكيه بر] قدرت الهي وتوجه به مصالح مستضعفين در قبال مستكبرين كه اولش فرعون بود، قيام بر ضدمستكبرين ، طريقه حضرت موسي - سلام الله عليه - بوده و درست اين معني برخلاف آن [طرحي ]است كه اين طايفه صهيونيستها دارند. اينها اتصال به مستكبرين پيدا كردند.جاسوس آنها هستند؛ نوكر آنها هستند؛ و بر ضد مستضعفين عمل مي كنند. عكس تعليمات حضرت موسي كه از همين مردم عادي - مثل ساير انبيا - از همين مردم عادي بازار و كوچه و اينها، اشخاص را برداشت و بر ضد فرعون و قدرت فرعوني قيام كرد. ازمستضعفين حمله شد به مستكبرين كه آنها را از استكبارشان پايين بكشد؛ بر خلاف طريقه اين صهيونيستها، كه اينها با مستكبرين مربوط هستند و بر ضد مستضعفين عمل مي كنند!
تنفر مردم يهود از صهيونيستها
اين مقدار از يهوديهايي كه بازي خوردند و از اقشار عالم جمع شدند آنجا، شايد آنهاالان پشيمان باشند از اينكه - آنكه يهودي است ؛ و نمي خواهد غير تعاليم عاليه موسي راداشته باشد پشيمان باشند از اينكه - رفته اند آنجا، براي اينكه كسي كه برود و ببيند اينها چه برنامه دارند و چه جور بيخود آدمكشي مي كنند و چه جور اتصال به امريكا و ديگر[قدرتها] دارند، اين نمي تواند تحمل كند كه يك طايفه اي به اسم اينكه ما از جامعه يهودهستيم بر ضد تعاليم حضرت موسي عمل بكنند. ما مي دانيم كه حساب جامعه يهود غيرحساب جامعه آنهاست . و ما با آنها مخالف هستيم . و مخالفتمان براي اين است كه آنها باهمه اديان مخالف هستند. آنها يهودي نيستند. آنها يك مردم سياسي هستند كه به اسم يهودي يك كارهايي را مي كنند. و يهوديها هم از آنها متنفر هستند؛ و همه انسانها از آنهابايد متنفر باشند.
اقليتهاي مذهبي در جمهوري اسلامي
و اما جامعه يهود، و ساير جوامعي كه در ايران هستند و اهل اين ملت هستند، اسلام باآنها همان رفتار را مي كند كه با ساير اقشار ملت مي كند. اسلام بر آنها ابدا اجحاف جايزنمي داند. ابدا اينطور نيست كه آنها را بخواهد در مضيقه اي بگذارد. برخلاف اصل تربيت اسلام است ؛ برخلاف وحي است ؛ برخلاف آن چيزي است كه خداي تبارك وتعالي مي خواهد همه بشر به رفاه باشند؛ به سعادت باشند. اسلام تابع احكام الهي است وهمان طوري كه خداي تبارك و تعالي براي اقشار ملتها احترام قائل است ، اسلام هم احترام قائل است ، مطمئن باشيد. اين را من در پاريس ، قبل از اينكه اين [نصرت ] پيدابشود و اين نهضت غلبه بكند، در پاريس هم تنبه دادم به آن كسي كه از طرف جامعه يهود آمده بود پيش من ، به اسم اينكه نماينده بود از آنها، كه اسلام بنايش بر اين نيست كه يك قشري را در مضيقه بگذارد. اسلام براي همه است ، و مي خواهد همه در سعادت باشند. مي خواهد كه همه در رفاه باشند. و اين مسائل كه طرح مي شود كه يهوديها رامسلمين چه مي كنند، شما ديديد غلبه پيدا كردند و به يهودي كاري نداشتند؛ به زرتشتيهاكاري نداشتند؛ به ساير اقشار هم كاري نداشتند. شما به عين ديديد . . . آن وقتي كه ما غلبه كرديم ، هيچ كسي تعرضي به يهودي كرد؟ تعرضي به نصراني كرد؟ تعرضي به زرتشتي كرد؟ تعرضي در كار نبود. بعد هم كه حكومت اسلامي ان شاءالله به آنطوري كه خداي تبارك و تعالي مي خواهند برقرار بشود و پياده بشود، خواهيد ديد كه اسلام از همه مسلكهاي ديگر راجع به مراعات همه اقشار ملت بهتر است و از همه بهتر عمل خواهدكرد. من از خداي تبارك و تعالي مي خواهم كه همه مردم و همه بشر در رفاه باشند؛ همه به سعادت برسند؛ همه به هدايت برسند. خداوند همه را هدايت كند به راه راست ؛خداوند به همه سعادت عنايت كند، و شما مطمئن باشيد كه در جمهوري اسلامي ظلم نيست . ما نه ظلم مي كنيم ، نه مظلوم مي شويم . اين چيزي است كه اسلام به ما نشان داده :ظلم نكنيد، مظلوم هم نشويد. تا مي توانيم مظلوم نمي شويم ؛ و هيچ وقت هم ظلم نخواهيم كرد. ان شاءالله خداوند شماها را موفق نگه دارد؛ و همه تان با هم در اين نهضت شركت كنيد؛ با شركتتان آن را داشته باشيد تا ان شاءالله اين نهضت به ثمر برسد. و اين نهضتي است كه نهضت انساني است كه همه انسانها بايد با اين نهضت موافقت داشته باشند. و اميدوارم كه همه سعادتمند باشند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
پانویس :
بزرگتر کوچکتر