عنوان : فاجعه اسفبار كشتار حجاج در مكه
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : صبح 1 شهريور 1366
تاریخ قمری : 27 ذي الحجه 1407
مناسبت : در آستانه هفته دولت
جلد : 20
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
ما هيچ هستيم و همه چيز خداست
ما خداي تبارك و تعالي را شكر مي كنيم كه با اين همه مشكلاتي كه براي جمهوري اسلامي پيش آوردند و پيش خواهند آورد، جز ذات مقدس او پناهي نداريم . هر چه هست از اوست و هرچه خواهد شد هم از اوست و ما جز يك خدمتگزاري كه باز هم توفيقش از اوست ، چيزي نيستيم . بايد همه ما توجه داشته باشيم به اينكه ما خودمان چيزي نيستيم ، هرچه هست اوست . اگر عنايات او نبود ما هيچ بوديم ؛ چنانچه از ازل هم هيچ بوديم و بعدها هم از حيث حيثيت خودمان هيچيم . منتها ما هيچها اشتباه داريم ؛ خيال مي كنيم ما هم يك چيزي هستيم و اين يك حجابي است بين ما كه اميدوارم خداي تبارك و تعالي اين حجاب را بردارد و ما بفهميم كي هستيم ؛ "اللهم ارني الاشيا كماهي ". (1) "ارني الاشياء كما هو"، يعني به حسب احتمال قوي اينكه آن كه هستند كه صرف تعلق به او هستند، او رانشان بدهد كه اگر او را نشان بدهد، معرفت خدا حاصل مي شود. واگر آن چيزي كه ما همه در حجاب هستيم ، آن حجاب برداشته بشود، معلوم مي شود كه غير از او كسي نيست و چيزي نيست و همه اشكالات در حجابي است كه ما داريم ، گمان مي كنيم چيزي هستيم . و من اميدوارم كه خداي تبارك و تعالي به همه ما توفيق معرفتعنايت كند و توفيق خدمت به خلق الله .
مشكلات دولت اسلامي
البته من از مشكلات دولت ، از مشكلات كارمندان دولت ، از مشكلات همه قشرهايي كه در بين دولت كار مي كنند آگاهم ؛ چنانچه شماها بهتر آگاهيد. و من مي دانم كه اين دولت و اين اقشاري كه مربوط به دولت هستند، در عين حالي كه محرومترين قشرهاهستند، با اخلاصترين قشرها هستند، و در عين حالي كه با يك زندگي درويشانه مي گذرانند، بحمدالله ، قدرت معنوي دارند و هر چه زندگي زيادتر بشود، قدرت روحي كمتر مي شود.
اين مسلم است هر قدمي كه دنيا براي آدم بر مي دارد، انسان عقب مي گيرد. آنهايي كه در كاخهاي بسيار مجلل زندگي مي كنند، نگرانيشان بيشتر از آني است كه درويش اند ودر محله ها زندگي مي كنند. پس ما از اين جهت هم شكرگزار هستيم كه ما را در لباس درويشها درآورده است - نه درويش به معناي اصطلاحي ، درويش واقعي - و ما خدمت به خدا و خدمت به خلق خدا را وظيفه خودمان مي دانيم و مشكلات را هم ان شاءالله ،پشت سر مي گذاريم و همان طوري كه تاكنون ايستادگي كرده ايم ، همه ايستادگي كردنددر مقابل همه مشكلات ، از اين به بعد هم بين همه مشكلات ايستادگي خواهند كرد. و من دعا مي كنم كه خداوند به شما توفيق بدهد.
و اشخاصي كه خارج ايستاده اند و اشكال مي كنند، از باب اينكه خودشان در گودنيستند، اشكال كردن يك چيز آساني است . اما حل اشكال مشكل است . خوب ، البته اشخاصي خارج نشسته اند، مي گويند: چرا چه شد؟ چرا نشد؟ چرا بايد بشود؟ چرا فلان كار بايد بشود؟ بايد بكنند. لكن وارد نيستند ببينند كه مشكلات چي است . در يك همچوزماني كه دولت و ايران مبتلاي به همه گرفتاريهايي كه مي بينيد هستند و همه دولتها، همه جهان به استثناي ملتهايشان در صدد محو جمهوري اسلامي هستند؛ يعني ، در صدد محواسلام هستند، در عين حال ، خداي تبارك و تعالي تاييد كرده است و ما استقامت كرديم ،مقاومت كرديم ، بعدها هم خواهيم كرد، ان شاءالله . حمله رژيم سعودي به حجاج ايراني در مكه
و آن چيزي كه من امروز خيال دارم عرض كنم قضيه اسفباري است كه در مكه اتفاق افتاد. ما از اول قيام - ان شاءالله - براي خدا و براي نجات ملت ، شهدا خيلي داشتيم . چه قبل از اينكه انقلاب واقع بشود - در زمان ستمشاهي - شهداي بزرگ داشتيم و چه بعدش كه مي بينيد شهداي بسيار ارزشمند داشتيم ، لكن مسئله حجاز مسئله ديگري است ، غيرمسائل است . ما آن وقت هرچه بوده ، اين [بوده ] كه كتك مي خورديم يا گاهي مي زديم ،گاهي مي خورديم ، بعد هم همين طور، ما شهدا خيلي داديم و در همه جا شهيد داديم . درزمان رضا شاه ، آن همه رنج [ديديم ! ] هر كس يادش است ، مي داند چه خبر بود. در زمان محمدرضا هم ، كه همه يادتان است ، چه بساطي داشتيم ! چه داشتند و چه شهدايي در آن وقت داديم و چه شهدايي در بين اين وقتها [داديم ! ] لكن همه قضيه شهادت بود، قضيه بزرگ بود، لكن قضيه ، قضيه مسئله حجاز نبود. مسئله قدس مسئله بزرگي است . روزقدس هم ديديد كه چه [شد. ] اما روز قدس مسئله اي است و روز جمعه خونين مكه مسئله ديگري است . روز قدس ما براي اينكه نجات بدهيم قدس را از دست غاصب [اعلام كرديم ، ] لكن آنها اين طور نبود كه قدس را توهين بهش بكنند، از بين ببرند. آنهاهم مدعي بودند كه ما قدس را مي خواهيم و چه مي كنيم . البته نبايد قدس دست آنهاباشد، . . . روز قدس [اعلام شد] براي خاطر اينكه اسلام آن طور صدمه ديده ، براي خاطراينكه قدس ، كه بايد دست صاحبانش باشد، غاصب آمده غصب كرده .
در اين انفجارها كه حاصل شد، در اين ترورها كه شد، بسيار عزيزان بزرگي را ما ازدست داديم كه هر خاك پاي آنها بر اين كاخ نشينان ارزشش بيشتر بود - اگر آنها ارزشي داشتند كه ندارند - لكن همه اين بود كه ما كتك مي خورديم و مي زديم . در جنگ باصدام هم كه تحميل به ما كردند، ما خيلي [عزيز] از دست داديم ، شهيد از دست داديم ،خيلي ضرر برديم . لكن ما ضرر برديم ، مسئله [مثل ] مسئله حجاز نيست .
مسئله حجاز مسئله اي است كه ما باز خواب هستيم ، دنيا هم باز خواب است كه چه شد. مسئله حجاز، مسئله بزرگترين مقامات قدس اسلامي و دنيايي [است كه ] شكستهشد. كعبه احترامش پيش ما تنها نيست ، پيش مسلمين تنها نيست ؛ كعبه را همه ملل محترم مي شمرند؛ همه مللي كه به دين [اعتقاد] دارند. كعبه ، كعبه اي است كه از زمان اول خلقت بوده است و همه انبيا در او خدمتگزار بوده اند. شكستن كعبه مسئله اي نيست كه بشودازش همين طوري گذشت . اگر ما از مسئله قدس بگذريم ، اگر ما از صدام بگذريم ، اگر مااز همه كساني كه به ما بدي كردند بگذريم ، نمي توانيم [از] مسئله حجاز بگذريم . مسئله حجاز يك باب ديگري است ، غير [مسائل ] ديگر.
و لازم است زنده نگه داشتن اين روز؛ روزي كه اين خيانت شد به اسلام . و الان ماه محرم نزديك مي شود. ماه محرم براي ما خيلي عزا هست ؛ لكن سيدالشهدا - سلام الله عليه - هم فدا شد؛ براي اينكه در مكه نماند كه نبادا به ساحت قدس مكه جسارت بشود؛همه فداي مكه هستند. مكه جايي است كه همه انبيا خدمتگزار او بوده اند و حالا گرفتارشده مكه به دست يك دسته اشخاص ملحد كه اصلا نمي فهمند بايد چه بكنند؛ ونمي فهميدند و نمي دانند چه تحميلي برشان شد. و يك ننگي است الان براي همه مسلمين دنيا كه مكه ، محل قدس الهي ، محلي كه مقدسترين مقامات الهي است ، اين طورشكسته بشود و مسلمانها نشسته باشند تماشا كنند. مسلمانها خودشان تكليف خودشان رامي دانند. مسئله را بايد زنده نگه داشت . در ماه محرم ، تمام كساني كه منبر مي روند، واعظهستند، نوحه خوان هستند، تمام دسته جات بايد در راس امورشان اين مسئله قرار داده شود. سيدالشهدا براي اين بود شهادتش ؛ براي اين بود كه اقامه بشود عدل الهي . اقامه بشود خانه خدا، محفوظ باشد خانه خدا. و در يك زمان ما كه همه نشسته ايم و تماشامي كنيم ، ما تماشاچي چي هستيم ؟ چه بايد بكنيم ؟
البته اين معنا را من تذكر بدهم كه معناي اينكه ما بايد با اين مسئله برخورد داشته باشيم اين نيست كه كساني كه الان در اينجا از سعودي ها هستند يا از ساير، از كويت ، از جاهاي ديگر، اينها را ما كاري داشته باشيم ؛ اينها در پناه ما هستند، بايد محفوظ باشند. و اين جوانهاي ما البته حسن نيت دارند، لكن من بهشان عرض مي كنم كه در بين شما ممكن است اشخاصي باشند كه حسن نيت نداشته باشند، بخواهند مملكت ايران را، بخواهنددولت ايران را آلوده كنند. شما متوجه باشيد كه اينها چيزي نيستند كه ما به اينها كار داشته باشيم . مسئله بالاتر از اين مسائل است و بايد ما با همه قوايي كه داريم ، مسلمين با همه قوايي كه دارند و دنيا، آنهايي كه به خدا اعتقاد دارند با همه قوايي كه دارند، بايد با اين مسئله محاربه كنند، به هر طوري كه خودشان صلاح مي دانند. اين ننگ را نبايد ما به گورببريم كه ما بوديم ، ديديم در حضور ما بزرگترين جنايت واقع شد و حالا هم آنها طلبكارهستند از ما.
كشتار حجاج ، توطئه اي از پيش طراحي شده
اين توطئه بي اشكال ، يك توطئه سابقي بود؛ هيچ اشكالي در اين نيست كه يك سابقه اي داشت اين توطئه ؛ بنا داشتند بر اينكه اين امر واقع بشود؛ تحميل كرده بودند برآل سعود احمق كه يك همچو كار احمقانه اي بكند و خودش را در تمام دنيا منحط كند. بااينكه منحط بود و منحط خواهد بود و ما واقعا متحيريم كه بايد چه بكنيم ؟ خداي تبارك و تعالي خانه خودش را حفظ مي كند: "ان لله بيتا يحميه "(2) و سيلي را خواهد خورد ازمسلمين ، از مومنين ، از حجازيها. خود حجازيها كه در اين امر وارد نبودند، الا دسته جاتي كه مربوط به اين حزب باطل و اين دولت باطل است . اين توطئه از سابق بود؛ هيچ سابقه نداشت كه در سالهاي سابق ، قبل از اينكه حجاج بروند، ملك سعود براي من پيام بفرستدو از من تشكر كند كه شما گفتيد كه اينجا آرامش باشد و با ما چه بكنند و اينها، بنابراين نبود. امسال اين اتفاق افتاد، براي چي ؟ براي چي ايشان براي من پيام فرستاد؟ براي اينكه بعد بگويد كه من حسن نيت دارم ، چه دارم ، فلان ، يا يك نمايشي بود. بهترين دليل براينكه اين مسئله ، مسئله توطئه بود همان كيفيت عملشان بود. خودشان اقرار كردند به اين معنا. مي گويند كه ايرانيها مي خواستند بيايند كعبه را آتش بزنند و قم را كعبه قرار بدهند -يك همچو حرف ابلهانه . خوب ، معلوم مي شود از اول ، بنا داشتند اين كار را بكنند، به بهانه اينكه ايرانيها آمدند كعبه را خراب كنند، ما هم مهيا شديم پدرشان را درآوريم . قضيه كشته شدن نيست ، قضيه هتك احترام است . مسئله حجاز ابعاد مختلف دارد، منتها بعد بزرگترش همين است كه احترام يك محل مقدسي از بين رفت و مسلمين ساكت نخواهند نشست . بعدها خواهد فهميد فهد، و امثال فهد. خواهد فهميد كه چه چيزي تحميلش كرده اند و چه قضيه اي واقع شده و مسلمين خودشان مي دانند تكليف خودشان را؛ حجازيها هم مي دانند اين را. اگر اين كشتار كه در حرم واقع شده بود، اگر درطائف واقع مي شد، خوب ، باز قابل تحمل بود براي اينكه طائف بود، كشتار بود فقط. ماكشته خيلي داريم ، ما در جنگها كشته داريم ، قبلش هم داشتيم ، بعدها هم داريم . اگر درطائف واقع شده بود، اين يك مسئله اي بود؛ مي گفتيم كشتند يك عده اي را. اما در حرم واقع شده ؛ حرمي كه خدا از اول امنش قرار داده و الان حرم مغصوب است در دست اينها. از اول هم اين طور بود؛ براي اينكه اينها چه كاره اند كه آمده اند خادم الحرمين -خائن الحرمين - شده اند؛ كي اينها را خادم الحرمين قرار داده ؟ با چه وجهي اينها اسم مملكت اسلامي را تغيير داده اند از آني كه بود؛ "حجاز" را "مملكت سعودي " قراردادند؟ مملكت سعودي به چه مناسبت ؟ اينها مسائلي است كه همه اش بغرنج است و مانمي دانيم كه از اين عار چطور خارج بشويم . من واقعا در مسائل خيلي تحمل داشتم ؛ درمسائل جنگ ، در همه اينها تحمل داشتم . اما اين بي تحمل كرده من را. مسئله غير از اين مسائل است . آنچه ما اميدواريم اين است كه خداي تبارك و تعالي با قدرت خودش حل كند مسائل را. و اميدواريم خداوند به همه ما توفيق بدهد كه در اين باره بي تفاوت نباشيم .در اين ماه محرم بي تفاوت نباشند؛ مسلمين در دنيا بي تفاوت نباشند.
خداوند ان شاءالله ، همه شما را توفيق بدهد. و اميدوارم كه خدمتگزار باشيد به اين بندگان خدا كه مظلوم هستند و مظلوم بودند. و حفظ كنيد اين شيوه خدمتگزاري به اينهارا. و بحمدالله ، شما خودتان از آن طبقه هستيد؛ از طبقه بالا نيستيد؛ يعني ، از طبقه پايين ،شما از طبقه ممتاز هستيد. آنهايي كه آن وقتها متكفل حكومت بودند از طبقه اي بودند كه ناچيز بودند و خداوند شما را موفق كند كه هميشه خدمتگزار باشيد.
والسلام عليكم و رحمه الله
پانویس :
1- "خدايا! اشياء را آنچنانكه هستند به من نشان بده ". 2- "خداوند را خانه اي است كه از آن حمايت مي كند".
بزرگتر کوچکتر