عنوان : مقاومت و تسليم ناپذيري ملت ايران در مقابل امريكا
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : صبح 30 شهريور 1362
تاریخ قمری : 13 ذي الحجه 1403
جلد : 18
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
تسليم ناپذيري ايران در مقابل امريكا
من بسيار خوشحال هستم از اينكه اين برادرهاي عزيز را امروز مي بينم و براي ماسرافرازي ايجاد كردند و مسئله ، بعد معنويش اهميتش بسيار بيشتر از بعد ماديش است .بعد ماديش ، خوب يك مقداري نفت مي رفته و الحمدلله جلوگيري كردند. اما بعدمعنوي همان است كه شما اشاره كرديد كه اينها ماها را هميشه با اين مسائل مي ترسانند.دست به آن نزنيد كه نخواهد شد، غير از امريكا اين كار نمي تواند بكند، غير از فرانسه ونمي دانم چي نمي توانند بكنند. در صورتي كه ثابت كردند جوان هاي ما و كارمندهاي ماو همه اشخاصي كه در اين امور مربوط هستند، به اينكه نه ، آن كارهايي كه آنها ممتنع مي دانند، اينجا ممكن است و ما بايد اين را راهي باز كنيم براي كارهاي بزرگتر، نترسيم ازمطلب كه ما نمي توانيم بكنيم . نخير، مي توانيم بكنيم .
خوب ، يك همچو مطلبي كه من ديشب فيلمش را آوردند(1) ديدم ، البته من درست نمي توانم بفهمم مسائل را، اما سختي و مشكلي اش را فهميدم كه اين كار با چه سختي انجام گرفته ، با چه مشكلي انجام گرفته است . و همان طوري كه گفته شده است ، اين را آن طور نمايش داده بودند كه غير از يك امريكا و امثال او از آنها نمي آيد اين كار را بكنند. و با اين مي خواستند كه ما را به يك نحوي گرايش بدهند به آن طرف . و اين بايد به دولت هاي كشورهاي اسلامي و خصوصا به اين خليجي ها تذكر داده بشود كه شماخودتان برخيزيد از جا. اين قدر خودتان را اسير اين قدرت هاي بزرگ نكنيد. شماخودتان مي توانيد كار بكنيد. شما خودتان شريان حيات امريكا و امثالش دست شماست ،و خودتان مي توانيد كار را انجام بدهيد.
و معنا ندارد كه دولت هاي اسلامي همه كوشش كنند به اينكه ايران هم بايد مثل خودما باشد و مربوط به امريكا باشد. اين كوشش ها بي فايده است و ايران دستش را پيش امريكا ان شاءالله تا ابد دراز نمي كند، ولو اينكه فاني بشود. آنها گمان مي كنند كه ما براي -فرض كنيد كه - يك نفت و يا براي چيزي تسليم امريكا مي شويم ، در صورتي كه نه ، ما تافناي خودمان تسليم ديگر نمي شويم . مي توانند آنها اگر يك وقتي توانستند البته آن طوركه باز آنها خيال مي كنند كه مي توانند هر كاري بكنند. باز مسئله آن نيست . اينها امتحانشان را در افغانستان داده اند. آن شوروي قلدرتر از امريكاست ولو اين شيطان تر است ، اينهاامتحانشان را آنجا دادند و ديدند چه . خود امريكا هم در جاهاي ديگري - عرض شود -در ويتنام و امثال اينها امتحانش را داد. اين در صورتي است كه فرق هاي زياد است ما بين آنجا و اينجا. آنجا دولتش همراه با امريكا بوده . در افغانستان حزبش موافق با [شوروي ]بوده ، ارتش اش موافق بوده ، همه چيزش موافق بوده . آن چريك هاي قدرتمند بودند كه مقابل ايستادند و تو دهني به آنها زدند و الان هم دارند مي زنند. اينجا بحمدالله همه ملت با هم هستند، كارگرش ، كارمندش ، زارعش ، دولتش ، رئيس جمهورش - نمي دانم -مجلس اش ، همه ، همه يكي هستند. ارتش اش ، سپاه پاسدارهايش ، بسيج اش ، اينها همه يك موجود الان هستند، يك ارگان را تشكيل مي دهند با اسما مختلف . و لهذا مي بينندكه اين همه چيزهايي كه براي ما پيش آوردند، مشكلاتي كه براي ما پيش آوردند، خودهمين آقايان حل كردند. و مشكلات بعدها هم به دست خود همين آقايان حل مي شودكه ما بتوانيم مشكلاتمان را با زحمت خودمان و حفظ شرافت خودمان ، خودمان انجام بدهيم . اتكا به خدا و ياس از غير او
چرا بايد ما دستمان را پيش ديگران دراز كنيم براي اين امور؟ بايد افكار خودمان را به راه بيندازيم ، يعني همه ايران اين كار را بكند. همه دانشگاه ها، همه كارخانه ها، همه افكارشان را به كار بيندازند، از آنها مي آيد. راه را خدا باز مي كند. ابتدا به نظر آدم مي آيدكه يك كاري نمي شود، وقتي كه وارد شد كم كم مي بيند نه ، خدا راه را باز كرد و شد.خوب يك همچو كاري كه اين جوان هاي عزيز ما كردند، يك كار مهمي بود، كاركوچكي نبود، اين كار مهم را همت گماشتند و با همت كار را انجام دادند. كارهاي ديگررا هم مي توانند انجام بدهند. و ما بايد مايوس نباشيم . ما بايد خودمان را از ديگران ، از غيرخدا مايوس كنيم و بگوييم آنها هيچ ، و با اتكا به خداي تبارك و تعالي و قدرت ملي خودمان ، اسلامي خودمان ، كارهايمان را پيش ببريم . و پيش مي رود اين كارها؛ منتهابعضي هايش زود پيش مي رود، بعضي هايشان هم يك قدري ديرتر پيش مي رود. بايد ماعزم مان را جزم كنيم به اينكه نه دستمان را پيش امريكا دراز كنيم نه پيش شوروي و نه پيش ديگران . و بايد خيلي آدم متاسف باشد از اين دولت هايي كه به اسم اسلام در اين اطراف هستند، كه همه دارند كوشش مي كنند كه اسارت خودشان را تحكيم كنند. نه اينكه اينها نمي فهمند، بسياريشان مي فهمند مسئله را كه اگر اينها با دولت اسلامي ،جمهوري اسلامي ، مربوط بشوند، برايشان خوب است . اما يك وسوسه شيطاني در قلب آنها ايجاد كرده اند كه نمي شود اينها را، با امريكا نمي شود چه شد. تا همين كه سابقامي گفتند براي ما كه با امريكا اصلا نمي شود طرف شد، با شاه هم نمي شود طرف شد.خوب ، طرف شدند ملت ما و ديدند كه مي شود با امريكا، با شوروي ، همه را دست شان را قطع كرد، و ديدند كه خبري هم نشد و نخواهد هم شد.
و مسئله اينطور است كه يك ملتي اگر يك چيزي را خواست ، نمي شود تحميلش كرد. مي شود تحميل به يك گروهي ، يك حزبي ، نمي دانم يك چيزهايي كرد، اما به يك ملت نمي شود يك چيزي را تحميل كرد. ملت وقتي بنا شد، همه شان را در يك راه مي روند، نمي شود ديگر اين را از اين راه منصرفش كرد. با قدرت نمي شود ملت را از آنطريقي كه دارد منصرف كرد. ممكن است كه يك وقت فرض كنيد يك قدرت هايي سركوب كنند يك ملتي را، لكن نمي شود تا آخر برود، در بين راه فلج مي شود. بحمدالله مملكت ما جوري است كه از اول هم نمي توانند، نه اينكه بيايند و بين راه ، ان شاءالله از اول هم نمي توانند. و ما به خدا متكي هستيم ؛ و خداوند ان شاءالله همه جوان هاي ما را حفظكند و دولت ما را، ملت ما را همه را حفظ كند. و بايد من واقعا تشكر كنم از شما جوان هاي عزيز كه بعد معنويش بسيار زياد است براي اسلام و براي ايران ، شما محقق كرديد، وخداوند به شما اجر مجاهدين را ان شاءالله عنايت كند.
والسلام عليكم و رحمه الله
پانویس :
1- اشاره است به مهار حريق چاههاي نفت نوروز توسط كاركنان و متخصصان ايراني - كه توسط هواپيماهاي متجاوزامريكايي و عراقي به آتش كشيده شده بودند.
بزرگتر کوچکتر