صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - خودباوري و رهايي از وابستگيها - صبح 31 فروردين 1360

عنوان : خودباوري و رهايي از وابستگيها
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : صبح 31 فروردين 1360
تاریخ قمری : 15 جمادي الثاني 1401
جلد : 14

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
تبليغات قدرتها به ناتواني ملتها به جهت استعمار آنان
اساس همه شكستها و پيروزيها از خود آدم شروع مي شود. انسان اساس پيروزي است و اساس شكست است . باور انسان اساس تمام امور است . غربيان و در سابق انگلستان و بعد از او امريكا و ساير كشورهاي قدرتمند دنبال اين بودند كه با تبليغات دامنه دار خودشان به ممالك ضعيف بباورانند كه ناتوان اند، بباورانند كه اينها نمي توانندهيچ كاري انجام بدهند؛ اينها بايد در صنعت ، در نظام ، در اداره كشورها، دستشان به طرف قدرتهاي بزرگ از شرق و غرب دراز باشد. آنهايي كه مي خواستند مخازن اين كشورهاي ضعيف را ببرند، نقشه هاي درست فكر كرده آنها اين بود كه مردم اين كشوررا، ملت اين كشورها را، باورشان بياورند كه خودشان ناتوانند؛ ناتواني را به خوردكشورهاي مستضعف بدهند و خود مردم باور [كنند] كه ما نمي توانيم صنعتي را خودمان ايجاد كنيم و نمي توانيم لشكري را خودمان اداره كنيم و نمي توانيم اداره مملكت خودمان را بكنيم . اين باور كه به وسيله تبليغات غربزدگان در اين ممالك پياده شد، اين كشورها را به تباهي و عقب ماندگي كشاند. هر كاري را كه انسان باورش اين است كه ضعيف است نسبت به آن كار، نمي تواند آن كار را انجام بدهد. هر قدر، قدرت ارتشي زياد باشد، لكن قدرت روحي نداشته باشد و باورش آمده باشد كه در مقابل فلان قدرت و فلان قدرت نمي تواند ايستادگي كند، اين ارتش محكوم به شكست است و هر كشوري كه اعتقادش اين باشد كه نمي تواند خودش صنعتي را ايجاد كند اين ملت محكوم به ايناست كه تا آخر نتواند و اين اساس نقشه هايي بوده است كه براي ملل ضعيف دنياقدرتهاي بزرگ كشيده اند و قلمفرساياني كه در راه آنها قلمفرسايي مي كردند وغربزدگاني كه وابسته به آنها بودند، اين مطلب را به طور وسيع تبليغ كردند، به طوري كه اين ممالك باورشان آمده بود كه هيچ كاري از آنها ساخته نيست و هيچ امري از اموركشوري و لشكري و صنعت و ساير اموري كه در تمدن بشر دخالت دارد از عهده اينهاساخته نيست و بايد از غرب و از قدرتهاي بزرگ اينها تبعيت كنند، لشكرشان مستشارلازم دارد و كشورشان مدبر. اين باور مادامي كه در كشورهاي جهان و كشورهاي مستضعف هست ، براي خاطر همين باور تا آخر مبتلا و وابسته هستند.
خودباوري ، اساس انقلاب ملت ايران
شما چنانچه باورتان آمده باشد كه نمي توانيد صنعت درست بكنيد و نمي توانيدصنايع بزرگ و كوچك را و چيزهايي كه احتياج به غرب بوده است خودتان آنها رادرست بكنيد، تا اين باور هست ، نمي توانيد كه انجام بدهيد. اول بايد خودتان را درست كنيد؛ اول بايد باورتان بيايد كه ما هم انسانيم ، ما هم قدرت تفكر داريم ، ما هم قدرت صنعت داريم . اين قدرت در همه افراد بشر بقوه هست . اگر اين باور براي شما پيدا شد[موفق خواهيد بود]. با اين تجربه اي كه در اين دو سال شماها كرديد، ديديد كه آن حرفهايي كه گفته مي شده است تبليغات بوده است و مسائل آن طور نبوده است . اين تبليغات بوده است كه در مقابل قدرتهاي بزرگ نمي شود نفس كشيد و بايد تسليم قدرتهاي بزرگ شد.
شما در اين مدتي كه انقلاب كرديد و قيام كرديد خودتان باورتان آمد و به دولتهاي مستضعف و ملتهاي مستضعف هم باورانديد كه مي شود در مقابل امريكاي جهانخوار وشوروي جهانخوار ايستادگي كرد. شما دو سال است كه قيام مردانه كرديد و در مقابل آنها ايستاديد و همه آنها را دستشان را از كشور خودتان قطع كرديد و ديديد كه يك مطلبي است امكان دارد و شما خودتان مي توانيد در عين حالي كه قدرت نظاميتان مثلآنها نيست و قدرت صنعتيتان مثل آنها نيست ، لكن مي توانيد ايستادگي كنيد. و يك ملت وقتي كه يك مطلب را باور كرد كه مي تواند انجام بدهد، انجام خواهد داد. اساس ، باوراين دو مطلب است ؛ باور ضعف و سستي و ناتواني و باور قدرت و قوه و توانايي . اگر ملت اين باور را داشته باشد كه ما مي توانيم در مقابل قدرتهاي بزرگ بايستيم ، اين باور اسباب اين مي شود كه توانايي پيدا مي كنند و در مقابل قدرتهاي بزرگ ايستادگي مي كنند.
استقلال و رهايي از وابستگي در گرو خودباوري
اين پيروزي كه شما به دست آورديد، براي اينكه باورتان آمده بود كه مي توانيد؛باورتان آمده بود كه امريكا نمي تواند به شما تحميل بكند. اين باور اسباب اين شد كه آن كار بزرگ معجزه آسا را شماها انجام داديد و چنانچه شما ملاحظه مي كنيد كه در اين دوسال در كشور ما صنعتهاي زيادي كه آنها انجام مي دادند، خودشان انجام مي دهند وباورتان باشد كه خود ما هم مي توانيم ، صنعتي داشته باشيم و مي توانيم ابتكاري داشته باشيم . همين باور توانايي ، شما را توانا مي كند. اساس اين باور است كه آنها(1) از ما گرفته بودند. آنها ما را از همه چيز تهي كرده بودند، به طوري كه افكار ما، باورهاي ما، همه وابستگي داشت .
اگر افكار يكي ملتي وابستگي به قدرت بزرگي داشته باشد، تمام چيزهاي آن ملت ،وابستگي پيدا مي كند. عمده اين است كه افكار شما آزاد بشود، افكار شما از وابستگي به قدرتهاي بزرگ آزاد بشود. اگر افكار شما آزاد شد و باورتان آمد كه ما مي توانيم كه صنعتمند و صنعتكار باشيم ، خواهيد بود. اگر افكارتان و باورتان اين باشد كه ما مي توانيم مستقل باشيم و وابسته به غير نباشيم ، خواهيد توانست . اگر كشاورزان ما باورشان اين باشدكه ما مي توانيم در كشاورزي به جايي برسيم كه صادر كنيم و وابسته به غير نباشيم ، بلكه ديگران به ما محتاج باشند، مي توانند. اگر شماهايي كه در صنعت هستيد و پرسنل صنعتي [هستيد] در ارتش اين باور را داشته باشيد و به تجربه اين باور را امروز داريد كهمي توانيد صناع (2) باشيد و مي توانيد كارهاي ابتكاري بكنيد، خواهيد توانست .
آن طوري كه به من اطلاع دادند، در اين پرسنل صنعت ، كارهاي بسيار مثبت انجام گرفته است و من اميدوارم كه از اين به بعد كارهاي بالاتر از شما انجام بگيرد، به طوري كه دست ما به طرف غرب و شرق دراز نباشد و خود ما بتوانيم كارهاي خودمان را انجام بدهيم . خود ما بتوانيم كه كشور خودمان را به استقلال تام تمام ، بدون وابستگي در هيچ امري از امور به غير، بتوانيم اداره بكنيم . باورمان بيايد كه ما هم مثل ساير موجودات عالم مي توانيم كارهايي انجام بدهيم . با اين باور ان شاءالله ، به پيش برويم . ان شاءالله ، خداي تبارك و تعالي به شما كمك كند، همان طوري كه تا كنون كمكهاي غيبي خداي تبارك وتعالي بوده است و اين كشوري كه كشور ائمه هدي و كشور صاحب الزمان - سلام الله عليه - است كشوري باشد كه تا ظهور موعود ايشان به استقلال خودش ادامه بدهد؛ قدرت خودش را در خدمت آن بزرگوار قرار بدهد كه عالم را ان شاءالله ، به عدل و داد بكشد و ازاين جورهايي كه بر مستضعفان مي گذرد جلوگيري كند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
پانویس :
1- دولتهاي استعمارگر غربي . 2- صنعتگر، صاحب صنعت .



بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 174,091,725