خدمات تلفن همراه

صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - توطئه جدايي دين از سياست - بيان جامعيت مكتب اسلام - 26 شهريور 1358

عنوان : توطئه جدايي دين از سياست - بيان جامعيت مكتب اسلام
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 26 شهريور 1358
تاریخ قمری : 25 شوال 1399(1)
مناسبت : شهادت حضرت امام جعفر صادق "ع " و سالروز فاجعه مدرسه فيضيه
جلد : 10

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
توطئه غرب ؛ جدايي دين از سياست
قبلا تشكر مي كنم از خانمها كه از راه دور آمدند براي تسليت . من هم به آنها تسليت عرض مي كنم .
آنچه كه در اين نهضت مطرح است اين است كه ما وضعيت نهضت را بفهميم ، ومقصود را، مقصد از جمهوري اسلامي را آگاهانه تعقيب كنيم . تاكنون رژيم طاغوت ،تمام احكام اسلام را، در همه كشور و در كادرهاي آموزشي و غير آموزشي ، دروزارتخانه ها و ادارات ، در ارتش و در ساير جاها، بر خلاف اسلام سير داده بود. دستوراصلا اين بود كه نگذارند اسلام در ايران به معنايي كه دارد تحقق پيدا بكند؛ براي اينكه خارجيهايي كه مي خواستند از ما استفاده ببرند، و بي زحمت هم استفاده ببرند، اينهاتبليغاتشان و طرحشان اين بود كه اسلام را نگذارند ظهور پيدا بكند. آن مقداري كه كاري به استفاده هاي آنها ندارد آن مقدار را مضايقه نداشتند، لكن آن بعدهاي ديگري كه بااستفاده آنها مخالف بود آنها را مي خواستند اصلا نگذارند تحقق پيدا بكند. اينها كوشش داشتند به اينكه اين معنا را به باور همه بياورند كه دين از سياست جداست . ديانت يك احكامي است كه بروند نمازي بخوانند، و چند تا هم از اين مسائلي كه هيچ ربطي به آن چيزهايي كه آنها مي خواهند نداشته باشد بگويند، و برگردند مشغول كارشان بشوند. آنهامشغول چپاولگري باشند و مشغول ظلم و جور به ملت . و قشرهايي كه ديني هستند؛ اينهامشغول به اعمال ديانتي خودشان باشند، كاري نداشته باشند كه چه مي گذرد در اين مملكت ؛ كار نداشته باشند كه خارجيها چه به سر اين مملكت مي آورند. برنامه دولتها درزمان طاغوت اين بود. و دامن زده بودند به اينكه نگذارند روحانيون در سياست دخالت بكنند. و شايد بسياري از خود روحانيون هم باورشان آمده بود كه نبايد در امور سياسي دخالت كنند. و بسياري از جوانهاي ما هم باورشان آمده بود كه نبايد اينها در امور سياسي دخالت بكنند. حتي ، از قراري كه گفتند، يكي از همين افراد فاسد وابسته ، در همين چندروز، در يك جايي به اين صورت گفته بود كه ما مي خواهيم قداست روحانيون محفوظباشد؛ اينها دخالت در امور مملكتي نكنند تا قداستشان محفوظ باشد! اين يك حيله اي است كه غربيها به كار بردند؛ و وابستگان به آنها هم از آنها تقليد كردند به اسم اينكه قداست اينها محفوظ باشد؛ يعني اينها همان بروند توي مسجدها و دعا بخوانند تاقداستشان محفوظ باشد، و كاري به مملكت و كاري به دولت و كاري به مجلس و كاري به ديگر قشرهايي كه بايد باشد نداشته باشند؛ اينها را بگذارند براي چپاولگرها، و دعا وذكر خودشان را بگويند و كاري نداشته باشند. اين يك برنامه اي است كه ريخته شده است و ريخته شده بوده است در سالهاي طولاني . و در زمان اين پدر و پسر به آن دامن زياد زده شده است ، اين حرف آنهاست .
ضرورت دخالت همه اقشار در سياست
حرف ما اين است كه نه روحاني تنها، همه قشرها بايد در سياست دخالت بكنند.سياست يك ارثي نيست كه مال دولت باشد، يا مال مجلس باشد، يا مال افراد خاصي باشد. سياست معنايش همين وضع آن چيزهايي [است ] كه در يك كشوري مي گذرد ازحيث اداره آن كشور. همه اهالي اين كشور در اين معنا حق دارند. خانمها حق دارند درسياست دخالت بكنند؛ تكليفشان است . روحانيون هم حق دارند در سياست دخالت بكنند، تكليف آنهاست . دين اسلام يك دين سياسي است . يك ديني است كه همه چيزش سياست است ، حتي عبادتش . نماز جمعه و اجتماعات سياسي در اسلام
شما ملاحظه كنيد همين نماز جمعه اي كه در زمان طاغوت نمي شد درست به جا بياورند، گاهي يواشكي در داخل يك مسجدي نماز را مي خواندند، در صورتي كه وضع نماز جمعه اين نبود. وضع نماز جمعه اين است كه حالا انجام مي گيرد، و انجام گرفت چند هفته . و مع الاسف آقاي طالقاني فوت شدند. و بحمدالله به جاي ايشان يك فرد بسيار ارزنده اي است ؛ ملاي متعهدي است . و ايشان (2) هم حبسها ديده است زجرهاكشيده است ، و پخته شده است در اين امور. نماز جمعه يك اجتماع سياسي است ، درعين حالي كه عبادت است . در خطبه نماز جمعه بايد مسائل سياسي روز طرح بشود؛گرفتاري مسلمانها طرح بشود. در نماز جماعت هم اينطور است . نماز جماعت هم اجتماع مردم در يك محلي ، اين براي اين است كه اينها مطلع بشوند از حال مملكت خودشان ؛ مطلع بشوند از حال برادرهاي خودشان ؛ گرفتاريهاشان را اطلاع پيدا كنند، ورفع بكنند. اجتماع در مكه ، آن اجتماع عظيم در جاهاي مختلف ، هي اجتماع ، اجتماع درمني اجتماع در عرفات ، اجتماع در مشعر، اجتماع در مكه ، اجتماع در مدينه ، اجتماع ازهمه قشرهاي ممالك اسلامي ، همه مسلمين ، كساني كه استطاعت دارند و مشرف مي شوند، اينها همه يك امور سياسي است . هر كدام به مقدار شعاع خودش . يكجا يك شهر است ، يك ده است ، جماعاتي كه در اين شهر و ده هست مجمع سياسي است به اندازه خودش . مع الاسف ما استفاده نتوانستيم بكنيم از اين اجتماعاتمان . نه از آن اجتماعات بزرگمان ؛ و نه از اجتماعات كوچكمان . و اين براي اين بود كه تبليغات ، اسباب اين شده بود كه مسجديها را در آن مسجد محصور كرده بود.
اهميت نقش مساجد
مسجد مركز تبليغ است . در صدر اسلام از همين مسجدها جيشها، ارتشها، راه مي افتاده ، مركز تبليغ احكام سياسي اسلام بوده مسجد. هر وقت يك گرفتاري پيدامي شد، صدا مي كردند كه "الصلوه بالجماعه "، اجتماع مي كردند؛ آن گرفتاري را طرح مي كردند، اين صحبتها را مي كردند. مسجد، مركز اجتماع سياسي است . و از اين يك قدري وسعتش زيادتر، مي شود نماز جمعه . در هر هفته همه مجتمع بشوند در يك جايي ، به حسب اختلافات : اين شهر كوچكي است ، به اندازه وسعت خودش . يك شهربزرگي است مثل تهران ، به اين ترتيبي كه هست ، اين يك اجتماع بزرگتر در هر هفته . آن اجتماع كوچكها در هر روز چند دفعه ؛ اين يك اجتماع بزرگ در هر هفته يك دفعه ؛ باخطبه ها و با روشنگريها كه بايد خطيب ، يك آدم روشن روشنگر باشد و مردم را به وظايف سياسي خودشان ، به وظايف اجتماعي خودشان ، به وظايف فرهنگي خودشان آشنا بكند. و اجتماعات در هر سال يك دفعه ، يا براي دو تا عيد، دو اجتماع بزرگ ، باز، ويك اجتماع همگاني براي همه مسلمين . اشخاصي كه مي توانند به مكه بروند، كساني كه مستطيع هستند، به طور الزام كه بايد در اين مجتمع شركت كنند. و آن مجتمع هم يك مجتمع سياسي است . كه بايد اشخاصي كه از اطراف مي روند، از ممالك مختلف مي روند، مسائل ممالك را با هم طرح بكنند؛ مسائل مسلمين را طرح بكنند. و مع الاسف با اينكه اسلام اين اجتماعات را به رايگان تحت اختيار قرار داده - شما ملاحظه كنيد اگرامير حجاز بخواهد پانصد نفر آدم را در حجاز در غير مورد حج دعوت كند، چقدر خرج دارد؛ چقدر تشريفات دارد؛ چقدر زحمت دارد تا پانصد نفر جمع بشوند آنجا، خداي تبارك و تعالي بدون اينكه براي اشخاص ، مثل دولتها زحمت زيادي داشته باشد، مردم را خودشان را وادار كرده كه مجتمع بشوند. آن هم چندين ميليون جمعيت ، ميليونهاجمعيت مجتمع بشوند - به رايگان اين را تحت اختيار ما قرار داده و ما هم بدون استفاده از دست مي دهيم . اين براي اين است كه از آن طرف تبليغات بسيار دامنه دار خارجيها وداخليهاي وابسته به خارجيها دامن زده به اينكه ديانت كاري به سياست ندارد. آنها براي خودشان ! سياست را واگذاريد به امپراتور؛ و ديانت هم مال پاپ و افراد پاپ . در اينجا هم سياست را واگذاريد براي محمدرضا پهلوي ؛ شما هم برويد مسئله را بگوييد و هر كاري هم اينها مي كنند كاري نداشته باشيد، قداست خودتان را حفظ كنيد! اين يك مسئله اياست كه با كمال توطئه و شيطنت در همين چند روز در يك محلي طرح شد، كه من نمي خواهم اسمش را ببرم . اينها گرفتاري است كه ما داشتيم . و من اميدوارم كه در اين نهضت [. . . ].
يكي از آثار بزرگ اين نهضت اين تحولي است كه حاصل شده است براي همه تان ،براي خانمها، براي برادرها، براي خواهرها، حاصل شده است . و آن احساس وظيفه است كه ما همه وظيفه داريم ، در مملكتمان وظيفه آموزش داريم ؛ آموزش چيزهايي كه به دردشان مي خورد در دين و در دنيا.
جامعيت مكتب اسلام
اسلام يك چيزي نيست كه براي يك طرف ، قضيه را فكر كرده باشد. اسلام در همه اطراف قضايا حكم دارد. تمام قضاياي مربوط به دنيا، مربوط به سياست ، مربوط به اجتماع ، مربوط به اقتصاد، تمام قضاياي مربوط به آن طرف قضيه كه اهل دنيا از آن بي اطلاعند. اديان توحيدي آمده اند براي اينكه هر دو طرف قضيه را نگاه بكنند و طرح بدهند. نسبت به هر دو طرف قضيه آنها حكم دارند، طرح دارند. اينطور نيست كه يا اين طرف را، و از آن طرف غافل باشند؛ يا آن طرف را، و از اين طرف غافل باشند. نه ، آن طرف هم نظر دارند؛ اين طرف هم نظر دارند. خصوصا اسلام كه از همه اديان بيشتر دراين معنا پافشاري دارد كه همه احكامش يك احكام مخلوط به سياست است ؛ دست به گردن است احكام . . . نمازش مخلوط به سياست است ؛ حجش مخلوط به سياست است ؛زكاتش سياست است ، اداره مملكت است ؛ خمسش براي اداره مملكت است . ديگرحدود و تعزيرات ، و اينهايي كه قصاص ، و اين احكامي هست ؛ كه تمامشان را گذاشتندكنار، و يك عده احكامي كه از غرب آمده است اينجا، در اين زمانهاي طولاني ، به آن عمل كرده اند. من اميدوارم كه اين تحولي كه حاصل شده است از براي همه يعني هم خانمها و خواهرهاي محترم ما و هم برادرهاي محترم ما احساس وظيفه كردند. اين احساس وظيفه بود كه همه تان را آورد در خيابانها با فرياد، دشمن خودتان را بيرون كرديد. اين دخالت مستقيم شما در سياست بود. هماني بود كه آنها مي گفتند شما چه كارداريد؟ هماني بود كه مي خواستند اين خواهرها را بكشند به يك كارهايي كه نه اينكه بي تفاوتشان كنند؛ فاسدشان بكنند، و اسباب اين بشوند كه ديگران را به فساد بكشند.
نتيجه آزادي غربي ، فساد و تباهي زنان و مردان
مقصد اين بود اينكه طرح مي كردند كه بله ، ما "آزادزنان و آزادمردان "! ما آزادكرديم ؛ مثلا پانزده ميليون زن را آزاد كرديم ! آن آزادي كه آنها مي خواستند چه بود؟مردها آزاد بودند تا زنها آزاد باشند؟ آزادمردان و آزادزنان در چي ؟ شما آزاد بوديد درچي ؟ ما آزاد بوديم در چه ؟ مردها آزاد بودند؟ بله ، در يك چيزهايي آزاد بودند و آنهاهم دامن به آن مي زدند در اينكه يك مراكز فسادي درست بكنند. آن زنها كه سنخ خودشان هست و آن جوانها كه سنخ آنها هستند در آن مراكز فساد، آزاد بودند بروند هركاري دلشان بخواهد بكنند. در اين كنار درياها، كه شماها مي دانيد كه چه خبر بود، همان جا آزاد بودند! "آزاد زن " و "آزاد مرد" اينطوري بود! و الا يكي از مطبوعات ما در آن زمان آزاد بود كه يك كلمه بگويند؟ يكي از شما آزاد بوديد كه يك صحبت بكنيد؟اينكه آزاد نبوديد. آني كه آنها مي خواستند آزاد باشند هماني بود كه فساد بود و فسادآوربود؛ رنج بود و رنج آور بود؛ زحمت بود و زحمت آور بود. به باد داد اين قشر جوان ما رادر اين چند سال و از بين برد اين قشر را. و امسال الحمدلله در اين چند سال اخير يك تحول بزرگي حاصل شد؛ و شما خواهرها و برادرها همه فهميديد كه بايد خودتان مملكت خودتان را اداره كنيد؛ خودتان آن قشرهاي فاسد را بيرون كنيد؛ و بيرون كرديد.
اهميت شغل آموزش
خود شما مشغول آموزش باشيد و مشغول پرورش دخترها و پسرها باشيد، و مشغول هستيد. و البته شغل بسيار شغل شريف ، ولي مسئوليتش هم زياد است . شغلتان شريف است ؛ مسئوليتش هم زياد است . يعني مسئوليد كه اين بچه ها را تربيت بكنيد، اين دختربچه ها را تربيت تربيت اسلامي ، تربيت انساني . روحهاي آنها را متحول كنيد به يك روح انساني و اسلامي تا براي مملكتتان مفيد باشد. در مقابل اينكه آنها بنا داشتند اين جوانهايما را فاسد كنند تا اينكه بي تفاوت بشوند راجع به مسائل خودشان . هر قضيه اي ، هر بلايي سرشان بيايد، اين جوان هروئيني ديگر نمي تواند فكر بكند به اينكه سر اين مملكت چه آمده است . آن جواني كه عادت كرده هر روز برود به سينماهاي آن ترتيبي و نمي دانم كذا، اين ديگر نمي تواند فكر كند كه مملكتش چه دارد مي شود. آنها هم مي خواستندهمين طور بشود. و من اميدوارم كه با اين نهضتي كه ارواح شما هم نهضت كرده است ،اجسام شما هم نهضت كردند، و همه توجه به اسلام و توجه به قرآن كريم ، ان شاءالله اين مملكت بزودي اصلاح بشود.
برتري انقلاب ايران بر ساير انقلابها
و بدانيد اين مطلب را كه تاكنون انقلابي به خوبي انقلاب ايران نبوده است . انقلابهايي كه در عالم واقع شده است ميليونها جمعيت كشته شده اند و ميليونها خانه از بين رفته است . همين انقلاب اكتبري كه در شوروي واقع شده است ، مي گويند الان شصت و چندسال از عمر اين گذشته ، باز به جا نيامده ؛ باز نتوانسته درستش كند؛ باز آزاد نيستند مردم ،از باب اينكه نتوانستند اين را درست اداره كنند. لكن اين انقلاب پنج ماهه ما، و طفل پنج ، شش ماهه ما، اين الحمدلله بسياري از امور را درست كرده ؛ و در صدد است درست بكند؛ براي اينكه انقلاب اسلامي است . فرق ما بين انقلاب اسلامي و انقلاب غير اسلامي همين است كه انقلاب وقتي اسلامي شد، توده هاي مردم همراه با آن هستند. و وقتي توده هاي مردم با يك شيئي همراه شوند، زود پيش مي رود، و كم فساد است ؛ فسادش كم است . البته هست ؛ نمي گويم كه الان صددرصد نيست ؛ هر انقلابي يك همچو چيزهايي را دارد، يك همچو لوازمي دارد، لكن هيچ انقلابي مثل انقلاب ايران ما به اين خوبي و به اين كم زحمتي و به اين سرعت نگذشته است . و من اميدوارم كه خداوند همه شما راسلامت ، عزت ، عظمت ، عنايت كند؛ و همه ما خدمتگزار باشيم به اين مملكت و اسلام كه همه امور ما را ان شاءالله اصلاح كند.
پانویس :
1- در صحيفه نور، تاريخ 25/6/58 درج شده است . 2- آقاي منتظري .



بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 164,197,105