عنوان : ايمان مبداء پيشرفت نهضت
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 28 خرداد 1358
تاریخ قمری : 23 رجب 1399
جلد : 8
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
لزوم اجراي قوانين اسلام
من اميدوارم كه همه ما پاسداران اسلام باشيم . اميدوارم كه همه مسلمين از پاسداران قرآن كريم باشند؛ و همه مسلمين از پاسداران امام زمان باشند. من از شما پاسدارها كه لباس پاسداري پوشيده ايد تشكر مي كنم . در اين مدتها شما در هر جا هستيد پاسداري مي كنيد و از اين نهضت طرفداري مي كنيد و از آقاي بطحايي هم تشكر مي كنم كه زحمت كشيدند و با شما آمدند اينجا.
ما آنكه مقصدمان است اسلام است . به غير اسلام نبايد فكر كنيم . به غير قوانين اسلام نبايد فكر كنيم . مقصود ما اين است كه هر جاي اين مملكت برويم اسلام را ببينيم . اينطورنباشد كه راي بدهيم به جمهوري اسلامي ، لكن هر جا برويم از اسلام خبري نباشد.جمهوري اسلامي معنايش اين است كه يك جمهوري باشد كه قوانين اسلام . تمام قوانيني كه غير از قانون اسلام است قانون نيست ؛ مورد رضاي ما و ملت ما نيست . ملت ماكه به خيابانها ريختند، به پشت بامها رفتند، شب و روز زحمت كشيدند، جوانهايشان رادادند، خونشان را دادند، اين براي اسلام بود. اگر اسلام نبود، همچو كاري نمي كردند.
قدرت الهي در انقلاب اسلامي
اين اسلام بود كه شما را راه انداخت و به شما همچو قدرتي داد كه در مقابل اين قدرتهاي شيطاني بزرگ ايستاديد و نترسيديد. اين قدرتي بود كه خدا به شما داد؛ و الا ماكه بندگان ضعيفي هستيم كه چيزي نداريم . ما در مقابل يك تفنگ هم همه مان عاجزيم . و همين ما كه در مقابل يك تفنگ عاجز بوديم و از يك پاسبان مي ترسيديم ، همين ملتي كه از پاسبان مي ترسيد، خدا يك قدرت به او داد آمد در خيابان و فرياد زد كه ما اين رژيم را نمي خواهيم . اساس را گفت نمي خواهيم . اين قدرتي بود كه خدا به شما داد وبايد از خدا تشكر كنيم . اين قدرتي بود كه ايمان به خدا اين قدرت را آورد؛ اين تحولي بود كه به دست خدا واقع شد. الان هم باز جوانهايي گاهي مي آيند پيش من و مي گوينددعا كنيد كه ما شهيد بشويم . شهادت را مي خواهند. اين يك تحولي بود كه در اين ملت پيدا شد كه برايشان زندگي اين دنيا خيلي مطرح نبود؛ شهادت را مي خواستند. اگر مطرح بود اين امور مادي اين زندگي ، نمي رفتند در مقابل توپ ، در مقابل تانكها، مسلسلها.رفتند در مقابل توپ و تانك ، از بچه اينقدري رفت تا بزرگها، از دانشگاهي رفت تاعلماي مذهب ؛ از بازاري رفت تا كارگر؛ ارتش هم جزو شما شد. يك ارتشي كه سالهاي طولاني اينها براي خودشان درست كرده بودند براي مطالب خودشان بود ديديد كه درظرف يك مدت كمي همين ارتش پشت به آنها كرد، و رو به شما كرد؛ اين قدرت خدابود. اين چيزي بود كه خدا به شما عنايت كرد و بايد اين عنايت خدا را حفظ كنيد. حفظاين عنايت خدا، كه منشاء همه پيروزيها ان شاءالله خواهد شد به اين است كه اين قدمهاي ديگري هم كه ما بايد برداريم ، همه با هم پشتيباني كنيم .
عدم امكان پيروزي انقلاب اسلامي ، از ديد مادي
همان طوري كه از اول ايمان مبداء اين شد كه اين نهضت پيش برود. و اجتماع همه شمابه واسطه ايماني كه در دلتان بود اسباب اين شد كه همچو قدرت شيطاني را در هم كوبيديد. اين يك عنايتي بود، عنايت خاصي بود از خداي تبارك و تعالي و لهذا حساب همه اشخاصي كه به ماديات فكر مي كردند آن اشخاصي كه توجه به معنويات نداشتند،همه حسابهايشان باطل از كار در آمد، روي حسابهاي مردمي كه حسابهايشان روي همين حسابهاي دنياست و به معنويات نظري ندارند، روي آن حساب ، حق با آنها بود كه امكان ندارد كه اين قدرت از بين برود. اين را مكرر به ما مي گفتند، خصوصا اين آخر در پاريسهي دستجات مي آمدند و بعضيها، نه اينكه سوءنيت داشتند، خيرخواه بودند، لكن اشتباه داشتند، روي حساب ماديت روي حسابهاي اهل دنيا نبايد يك ملتي كه هيچ ندارد - حالاشما اين چهار تا اسلحه اي كه داريد بعد از انقلاب بوده است . قبل كه هيچ نداشتيد.غنيمت است اصلا اين . و الا قبلا كه نداشتيد - يك ملتي كه هيچ ندارد جز يك مشت خالي ، يك ملتي كه زنهايش هميشه در پرده بود و پايشان را بيرون نمي گذاشتند،يك ملتي كه حاضر نبودند يك قدم براي يك اموري بردارند، يك تحولي واقع شد،تحول الهي ، كه همين ملت كه هيچ نداشتند بر آنها كه همه چي داشتند مقدم شد.
توجه ننمودن به منافع شخصي
مشتهاي شما با ايماني كه پشتش بود بر اين تانكهاي غول پيكر غلبه كرد. خونهاي جوانهاي ما بر مسلسلها غلبه كرد. اين چيزي بود كه خدا به شما داد و بايد اين را حفظش كنيد. الان به فكر اين نباشيد كه ما پاسدارها مثلا - نيستيد شماها - [به ] ما پاسدارها حقوق بهمان نمي دهند؛ كم مي دهند. همان طوري كه آن وقت كه در حال انقلاب بوديد و درحال جلو رفتن و شكستن سد بوديد، هيچ كدام نمي نشستيد فكر بكنيد كه ما شب كه برويم منزل شام چي هست . اصلا اين فكر در ذهن هيچ كس نبود، من مي دانم نبود، اگربود نمي آمدند جان بدهند. آن روزي كه شما راه افتاديد به ميدان و توي خيابانها، آنها باابزار غول پيكر و شما با مشت ، هيچ به فكر اين نبوديد كه حقوقم كم است ، حقوق مطرح نبود، جان مطرح نبود، تا حقوق برسد. اين روحيه ، شما را غلبه داد. اين را حفظش كنيداين چيزي كه شما را غلبه داد! مادامي كه آن هست پيش شما، شما پيروزيد، دعا كنيدباشد. جديت كنيد، جديت كنيد كه نگهش داريد. خدا به شما يك عنايتي كرده است .اين عنايت را حفظش كنيد، نگهش داريد، نگه داشتنش به اين است كه حالا تا آن قدمهايي كه اصول مسائل درست مي شود باز به فكر اينكه من حقوقم كم است ، من رتبه ام كم است ، به اين فكر نباشيد.
حالا بايد همه ، همان طوري كه از اول مقصد را نگاه مي كرديد و به مطالب خودتانتوجه نداشتيد، حالا هم مقصد را نگاه كنيد به مطالب خودتان توجه نكنيد. من اين مطلب را براي شما تنها نمي گويم ؛ من براي همه دارم مي گويم . بازاري حالا نبايد به فكرمنفعت بردن باشد. كارگر به فكر اين نباشد كه حقوقش كم است ، دهقان به فكر اين نباشدكه امسال زراعت چطور است ، باران آمده يا نه . اينها فكرهايي است كه شما را از آن قدرت باز مي دارد؛ از آن قدرت الهي باز مي دارد. شما "قيام لله " كرديد. آن وصيتي كه خداي تبارك و تعالي به پيغمبراكرم فرمود كه به آنها بگو من يك حرف دارم ، يك موعظه دارم ؛ هيچ چيز ديگر من نمي گويم ، يك موعظه : انما اعظكم بواحده ان تقومو الله . (1)نهضت كنيد براي خدا. يك نفر هستي ، براي خدا نهضت كن ، پيروز مي شوي . همه هستيد، با هم براي خدا نهضت كنيد.
نشانه هاي قيام لله
شما براي خدا نهضت كرديد، دليلش اينكه جان را گذاشتيد كف دست و راه افتاديددر خيابانها و فرياد كرديد اسلام . اين دليل بر اين است كه شما براي خدا كرديد اين كار را.اگر براي خدا نبود، خوب ، كسي جان برادرش را، خودش را نمي دهد. تو مي داني كه دارد تفنگ مي آيد، دارند مسلسل مي بندند؛ دارد توپ مي آيد، تانك مي آيد، سربازمسلح است . اين دليل بر اين است كه براي خدا اين كار انجام گرفت . همين وصيت خداموعظه اي كه خدا كرده است ، عمل شد: اعظكم بواحده . يكي . انما اعظكم بواحده . به آنها بگوكه من فقط يك موعظه دارم و آن اين است كه نهضت شما، قيام شما، براي خدا باشد.توي اين همه چيز هست ، توي اين يك كار، يك موعظه ، همه چيز هست . شما اين موعظه خدا را پذيرفتيد تا حالا، نگذاريد از دستتان برود. قيام لله باشد، براي خدا؛ از حالابه بعد هم براي خدا. شما شبها خيليهاتان ، يا همه تان ، تا صبح بيداريد، آن وقتي كه جوان بايد بخوابد در بستر، شما ايستاده ايد و تفنگتان به دوشتان است ، اين اگر براي خدا نباشدبراي كي هست ؟ كسي زور نگفته به شما. يكوقت اين است كه يك صاحب منصبايستاده آنجا و تفنگش را كشيده مي گويد بايد بايستيد اينجا؛ آن براي خدا نيست ؛ براي صاحب منصب است ، براي تفنگ است . كسي حالا به شما فشاري نياورده كه پا شويدبايستيد تا صبح . اين "لله " است . براي خدا. جواني كه بايد در دل شب بخوابد، اقتضاي جواني اين است كه بخوابد، شما نمي خوابيد، تفنگ را به دوش كشيديد و خودتان را درمعرض هلاكت گذاشتيد. شياطين باز دنبال هستند كه خداي نخواسته بزنند؛ و شماايستاديد و داريد از اسلام طرفداري مي كنيد، اين براي خداست . اگر براي خدا نبود، چه كاري بود كه انسان خوابش را بگذارد كنار و بيايد در يك جايي كه معرض خطر است ، ازمورد اطمينان ، از معرض امان ، از خواب دست بردارد بيايد در معرض اين خطر و خواب عزيزش را از دست بدهد. اين نمي شود غير از خدا. زور هم كه نيست . هيچ كس هم به شما نگفته ، فقط يك قدرت در شما هست ، آن قدرت ايمان است ، اين را حفظش كنيد.اين همان است كه شما را تا اينجا پيروز كرده است و همه حرفهاي ماديين را باطل كرده است . حرفهاي كمونيستها با همين باطل مي شود. اگر فقط دنياست و فقط همين است ، اين قدرت كه زمين زد آن قدرتهاي بزرگ را! اگر همين بود نمي شد. شما همه مي گفتيدمعقول نيست ؛ امكان ندارد. بياييد بسازيد. يك قدري شما هم پايين بياييد از آن چيزي كه . . . مي گوييد. ايمان بود كه شما را به اينجا رساند و اين ايمان را حفظ كنيد تا شما را به آخر برساند.
تاييد طرح دولت و تصويب قانون اساسي
ما حالا بايد قانون اساسي را آنطوري كه اسلامي باشد، اساس را تحكيم كند، بايد آن را تصويب كنيم و اين هم بايد زود تصويب بشود. اين طرحي كه دولت داده است همين طرح صحيح است . و اگر بخواهد آنطوري كه اين غربزده ها مي گويند كه شما هم مطابق مثلا چيزهايي كه دنيا مي پسندد يك مجلسي درست كنيد، با پانصد - ششصد نفر آدم ، وبعدش يكي يكي بنشينند همه شان آنجا، اين معنايش اين است كه ما تا دو - سه سال ديگربنشينيم و عزا بگيريم و آنها قوه پيدا بكنند! طرحي است كه يا از غرب ريخته شده است ؛ يا از آنجايي كه شاه آنجا هست . از آنجا اين طرح آمده بيرون ، وارداتي است ! اين طرح قبول نيست . ما مي خواهيم زود كلك قضيه كنده شود. مملكت اسلامي بشود ان شاءالله . وحالا همه تان و همه مان بايد دنبال همين معنا باشيم كه همين طرحي كه دولت گفته است ،همين را ما تعقيبش كنيم و اين هم مطابق با همان چيزهايي است كه آنها مي خواهند منتهاآنها يك چيز ديگر مي خواهند كه جيبهاشان پر بشود و اسلام جيب پر كن نيست ! اسلام باضعفاست .
احقاق حقوق محرومان
اسلام آن است كه اميرش مي فرمايد، رئيسش مي فرمايد كه من مي ترسم كه در آن طرف - به حسب نقل - آن طرف مملكت يك كسي گرسنه باشد؛ شايد آنجاها كسي چيزي نداشته باشد بخورد؛ زندگي ام بايد اين باشد كه دلم آرام باشد كه اگر او آنجاگرسنه است ، من هم اينجا گرسنه ام . اسلام اين است . البته خودش مي فرمايد شما قدرت نداريد و صحيح مي فرمايد، ماها قدرت نداريم ، اما اين قدرت را داريم كه جيبهايمان راديگر پر نكنيم ! براي عرض مي كنم كه املاك زياد و قصرهاي . . . . اين را قدرت داريم كه از مال اين فقرا و از مال اين ضعفا، اين پول نفت ، پول زيادي كه ما نمي توانيم خيلي تصورش را بكنيم ، اكثرش به جيب اين خانواده رفته ؛ اكثرش توي جيب اينها، اينها و دورو بري شان . آنقدرش كه به جيب اينها رفته . و آنقدرش هم به جيب امريكا رفته . مامي خواهيم اين لقمه را از توي دهن اينها بيرون بياوريم بدهيم به فقرا اين كارگرهاي صنعت نفت ما با آن زحمت ، با آن بيچارگي كار بكنند، آن وقت برود توي شكم اين چيزدارها و آنهايي كه در خارج براي خودشان املاك درست كردند، براي خودشان پارك درست كردند؟ اين صحيح است ؟! ما مي خواهيم از توي شكم اينها اين را بيرون بياوريم پخشش كنيم بين همين ملت . همينهايي كه اين انقلاب را بپا كردند.
و من از خداي تبارك و تعالي سلامت و سعادت شما را مي خواهم و دلم به شماهاخوش است . ان شاءالله خداوند همه تان را حفظ كند. موفق باشيد.
پانویس :
بزرگتر کوچکتر