عنوان : هدف اصلي انقلاب ، استقرار نظام اسلامي در جهان
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 11 خرداد 1358
تاریخ قمری : 6 رجب 1399
جلد : 8
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
نهضت الهي اسلامي
اين نهضت بحمدالله تاكنون بسيار ثمربخش بوده است ؛ گرچه ما در اوايل امر هستيم .اين نهضت موجب شد كه ما و شما در يك محل مجتمع بشويم ، و مسائلي كه داريم طرح بكنيم . قبل از اين يك همچو امري ميسور نبود، ما بر كنار بوديم ، و شما بر كناري ديگر، وساير اقشار ملت هم متفرق . اين نهضت الهي موجب شد كه آن متفرقات مجتمع بشوند؛ وآن مطالبي كه بايد بشنوند و بگويند با هم در ميان بگذارند تا ان شاءالله مسائل حل بشود، وما به آن مقصدي كه داريم نائل بشويم .
مسائل زياد است ؛ لكن مهم ، الان كه ما در بين راه هستيم و به مقصد نرسيديم ، فقطموانع را رفع كرده ايم و الا مقصد ما بالاتر از اين معاني است ، مهم اين است كه نهضت محفوظ باشد. اين نهضتي كه اين قدرت را داشت كه يك همچو قدرت شيطاني را در هم شكست و محمدرضا در عين حال كه خودش يك قدرت عظيم بود، دنبال او هم همه قدرتها، همه قدرتهايي كه در عالم بودند، با او موافق بودند و با ما مخالف ، مع ذلك اين نهضت چون يك نهضت الهي بود، نه يك نهضت ماديگرايي ، نهضت ملي ، يك نهضت الهي يك نهضت اسلامي بود، از اين جهت پيروز شد؛ و تمام قدرتها نتوانستنداين شيطان را نگه دارند. و رفت و ديگر برگشت ندارد، لكن مسئله اين نبود كه او برود.مسئله اين بود كه دنبال رفتن او قطع ايادي همه قدرتمندها بشود. و اين هم شده است ،البته ريشه هايي دارد. و ان شاءالله اينها هم از بين خواهند رفت . لكن مسئله اين هم نبود. مسئله اساسي ما اين نبود كه رژيم سلطنتي برود و قطع ايادي ديگران بشود، اينها همه مقدمه بود براي مسئله اساسي ما؛ و آن اسلام است . انبيا كه جنگ مي كردند با مخالفين توحيد مقصدشان اين نبود كه جنگ بكنند و طرف را از بين ببرند، مقصد اصلي اين بودكه توحيد را در عالم منتشر كنند؛ دين حق را در عالم منتشر كنند. آنها مانع بودند. اينهامي ديدند كه اين مانع را بايد برداشت تا به مقصد رسيد. رسول اكرم - صلي الله عليه و آله و سلم - مقصدشان اين نبود كه مشركين مكه را از بين ببرند؛ يا مشركين جزيره العرب را ازبين ببرند؛ مقصد اين بود كه دين اسلام را منتشر كنند؛ و حكومت ، حكومت قرآن باشد؛حكومت اسلام باشد. آنها چون مانع بودند از اينكه اين حكومت اسلامي تحقق پيدابكند، منتهي به جنگ مي شد و معارضه ، آنها معارضه مي كردند با حكومت اسلامي ؛اينها مقابله مي كردند. . . . جنگهاي زيادي كه پيغمبر اكرم فرموده است همه براي اين معنابوده است كه موانع را از سر اين مقصد الهي ، مقصد اعلي كه دارند، و آن تحكيم حكومت اسلامي ، حكومت الله ، حكومت قرآن همه براي اين بود. به طوري كه اگرمعارض با اين نبودند، معلوم نبود كه جنگي پيش بيايد. معارضه داشتند و نمي گذاشتند كه اين حكومت تحقق پيدا بكند، جنگ پيش آمد.
مقدمه برپايي حكومت قرآني
ملت ايران و ما مقصدمان اين نيست و نبود كه فقط محمدرضا برود؛ رژيم سلطنتي ازبين برود؛ دست اجانب كوتاه بشود؛ اينها همه مقدمه بود؛ مقصد اسلام است . مامي خواهيم كه اسلام حكومت كند در اين مملكت ؛ احكام اسلام در اين مملكت جريان پيدا بكند. اگر ما فرض كنيم كه حكومت رژيم سلطنتي از بين برود و يك رژيم ديگري بيايد كه آن رژيم ديگر ايادي ديگران ، هم از آن ، از مملكت ما قطع بشود يك رژيمي بيايد اما رژيم اسلامي نباشد، برخلاف اسلام باشد، اين مقصد ما حاصل نشده . اگر مقصداين بود كه محمدرضا برود و دست اجانب قطع بشود، بله ، اما اگر مقصد اصلي ما اين است كه اسلام تحقق پيدا بكند، اگر مقصد اصلي ملت ايران اين است كه جمهورياسلامي تحقق پيدا كند، حكومت عدل الهي تحقق پيدا بكند، رفتن آنها همه مقدمه براي اين مطلب است . اين اشتباه نشود كه ما مي خواستيم كه او برود، رفت ؛ تمام شد. خير، تمام نشده است . او مانع از كار بود. و چون مانع بود كه ما به مقصد برسيم با او معارضه كرديم .او نمي گذاشت كه عدل الهي تحقق پيدا بكند؛ او نمي گذاشت كه مملكت ما يك مملكت اسلامي با يك حكومت عادل باشد، محقق بشود با اين رژيم ؛ از اين جهت معارضه شد بااو، او رفت . اگر به جاي اينكه او رفت يك رژيم ديگري تحقق پيدا كند، مثل يك رژيمي كه در اروپا هست مثلا، مثلا مثل فرانسه ما بخواهيم بشويم ، كه ما رژيم محمدرضارا كنار بگذاريم ، يك رژيمي مثل رژيم فرانسه كه كاري به اسلام ندارد؛ اگر اينطور باشد،اين همه خون ريختن ملت ما براي اين نبوده است كه حالا يك مملكتي باشد؛ مملكت اسلامي نباشد؛ ولو رژيم سلطنتي هم نباشد. يك رژيم غير اسلامي . خير. بسيارند رژيم آزادمنشانه ، رژيمي كه استقلال هم دارد، آزادي هم مي دهد، اما يك آزادي مي دهد كه بر وفق اسلام نيست ؛ احكام احكام اسلام نيست ؛ رژيم رژيم اسلام نيست . عدالت اسلامي به آنطوري كه در اسلام است نيست . ما همچو چيزي را نمي خواستيم ونمي خواهيم .
راه طولاني تا تحقق حكومت اسلامي
حالا كه ما مي گوييم جمهوري اسلامي ، معنايش اين نيست كه فقط ما راي به جمهوري اسلامي داديم ، ديگر به باقي كارهاي ديگر كار نداريم . جمهوري اسلامي معنايش اين است كه همه مردم راي بدهند يا اكثريت راي بدهند به اينكه جمهوري ؛ لكن احكام ، احكام اسلام . جمهوري اي كه در آن قانونش قانون اسلام باشد. اگر يك جمهوري باشد كه قانونش قانون اسلام نباشد، اين آن نيست كه ملت ما مي خواهند و راي بر آن دادند. اين همه خون دادند مردم به اينكه اسلام تحقق پيدا بكند، دنباله كارانبياست ؛ دنباله كار رسول خداست ؛ دنباله كار اميرالمومنين است ؛ دنباله كارسيدالشهداست . سيدالشهدا خونش را داده براي همين كه اسلام تحقق پيدا بكند، يزيدمي خواست اسلام را از بين ببرد. ما دنبال اين هستيم كه اسلام تحقق پيدا بكند. دنبال اسم نيستيم كه حالا كه ما اسم جمهوري اسلامي پيدا كرديم كافي است براي ما. ما در هر يك از مواردي كه هست ، در تمام شئون مملكتمان ، مي خواهيم كه احكام اسلام باشد، قرآن حكومت كند بر ما؛ قانون اسلام بر ما حكومت كند؛ هيچ كس ديگر حكومت نداشته باشد. و ما الان بين راه هستيم ؛ نرسيده ايم به مقصد.
وحشت اجانب از اسلام و روحانيت
مع الاسف مي بينيد كه در اطراف ، خصوصا در اطراف شما، اين مفسده جوها افتاده اندو مي خواهند نگذارند اين كار انجام بگيرد. اينها عمال خارجي هستند، اينها اشخاصي نيستند كه براي ملت ما بخواهند دلسوز باشند، اينها مي خواهند كه اين جمهوري اسلامي كه از آن مي ترسند و اربابانشان هم از همين جمهوري اسلامي ، از اسم اسلام ، مي ترسند[نباشد] و لهذا عمالشان به اين راه افتادند كه لازم نيست جمهوري "اسلامي " باشد،خوب ، "جمهوري " باشد؛ "جمهوري ايراني " باشد؛ "جمهوري دمكراتيك " باشد. اين براي اين است كه اينها از اسلام مي ترسند، از اسلام آن چيزهايي كه بايد نبينند ديدند،اسلام تودهني به آنها زد و بيرونشان كرد از مملكت ! اينها از اين مي ترسند. و لهذا كوشش مي كنند خودشان و عمالشان ، كه به هر صورت هستند، آنهايي كه به هر صورت هستند،كوشش مي كنند كه اين كلمه "اسلام " تو كار نباشد؛ هرچه مي خواهد جايش باشد. اينهاراضي هستند كه هرچه جاي كلمه "جمهوري اسلامي " هرچه مي خواهيد بگذاريد؛اسلام نباشد؛ ديگر هرچه مي خواهد باشد! در مملكت ما روحاني قدرت نداشته باشد،ولو كمونيست قدرت داشته باشد! اينها دنبال اين هستند. اينها از روحاني مي ترسند، و ازاسلام مي ترسند. چون از اسلام مي ترسند، از آن كساني كه مروج اسلام هست مي ترسند،از منبري مي ترسند، براي اينكه مروج اسلام است . از روحاني و اهل محراب مي ترسند،براي اينكه مروج اسلام است . چون از اسلام مي ترسند، هر چيزي كه دنباله اسلام باشد،هر چيزي كه ترويج از اسلام بكند، از آنمي ترسند و نمي خواهند آن را. و لهذا نغمه اينكه "لازم نيست كه اسلام باشد، جمهوري باشد. جمهوري دمكراتيك باشد، لازم نيست كه "اسلام " پهلويش بگذاريد؛ اسلام باشدمنهاي روحانيت ؛ روحانيت نباشد ولو اسلام باشد". معنايش اين است كه اسلام باشدمنهاي اسلام ! اگر روحانيت نباشد، اسلام را هيچ كس نمي تواند نگه دارد. اصلا نقشه اينهابر اين است كه اسلام نباشد؛ براي اينكه اينها سيلي خوردند از اسلام ، احساس كرده اندالان كه اسلام است كه اين پيروزي را حاصل كرده ، شهادت است كه اين پيروزي راحاصل كرده شهادت هم حفظ اسلام است . از اول ، اسلام با شهادت پيش برده ، حالا هم كه مي بينيد كه جوانهاي ما شهادت را مي خواهند. همين امروز هم ، كه من اين بيرون ايستاده بودم ، يك جوان برومندي فرياد مي كرد از آنجا كه ، "شما دعا كنيد كه من شهيدبشوم ". اين حس بود كه اينها را، ما را، پيش برد. اين حس شهادت بود، و اين حس جلوآمدن براي اسلام و شهادت بود كه ما را به پيروزي رساند و اينها از اين مي ترسند، ازاسلام اينها مي ترسند.
تشجيع مردان توسط زنان انقلابي
شما فكري بكنيد كه اين معناي اسلامي ، اين جمهوري به معناي اسلامي ، به همين معنا كه عرض كردم كه محتوا اسلام باشد، تو دانشگاه وقتي برويم اسلام باشد، تودادگستري وقتي برويم اسلام باشد، تو وزارت خارجه برويم اسلام باشد، تو ادارات برويم اسلام باشد، تو بازار برويم اسلام باشد، صحرا برويم اسلام باشد، شهر برويم اسلام باشد، كوشش كنيد كه اين معنا حاصل بشود. اگر اين معنا حاصل شد، شما تا آخرپيروز هستيد. با هم باشيد همه تان . همه با هم باشيد. شما يك نصيب زيادي در اين نهضت داريد. مي شود گفت كه بانوان اين نهضت را پيش بردند؛ براي اينكه بانوان ريختند توي خيابانها. در صورتي كه بانوان بنا بر اين نبود كه بريزند در خيابانها، ريختندتوي خيابانها. مردها اگر يك سستي هم احتمال مي رفت در آنها باشد، همين معنا آنها راشجاع كرد. مرد وقتي ديد زنها آمده اند مشغول يك عملي هستند، مردها شجاعمي شوند. شما بوديد كه اين پيروزي را نصيب اسلام كرديد، و شما سهم زيادي در اين پيروزي داريد، اين سهم را نگه داريد. اين پيروزي كه دنبال اين بود كه همه با هم يك تحول روحاني پيدا كرده بوديد يك تحولي كه از عالم غيب شما را متحول كرده بودند،اين تحول روحاني را حفظ كنيد. وحدت كلمه را حفظ كنيد. الان ما بين راه هستيم . ما كارزياد داريم تا همه احكام اسلام جريان پيدا كند. ما توي راهيم . آن وقتي كه همه احكام اسلام جريان پيدا كرد، آن وقت ما رسيديم به مقصد. مقصد، اسلام است . اين [را] حفظكنيد. اين وحدت كلمه اي كه پيدا شد و اين اسلاميتي كه پيدا شد و اين تحول روحي كه پيدا شد، اين را حفظ كنيد، ان شاءالله تعالي پيروز هستيد. خداوند ان شاءالله شماها را پيروزكند؛ و شماها را سعادتمند كند؛ و در دنيا و آخرت شما سعيد باشيد. و ان شاءالله هستيد.
پانویس :
بزرگتر کوچکتر