صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - هشدار به ارتش و دولت غاصب - لزوم تبعيت از دولت موقت - 16 بهمن 1357

عنوان : هشدار به ارتش و دولت غاصب - لزوم تبعيت از دولت موقت
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 16 بهمن 1357
تاریخ قمری : 7 ربيع الاول 1399
جلد : 6

متن :
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
اندرزي به ارتش و دولت غاصب
من با اينكه حال ندارم مع ذلك چند جمله را بايد عرض بكنم . ما هميشه [خواهانيم ]كه ملت سعادتمند باشد و با آرامش زندگي خودش را بگذراند. و اين انقلاباتي كه تا حالاپيش آورده اند، اين انقلاباتي كه براي ما مصيبت بار آورد و براي آنها نكبت ، ما هرگزميل نداشتيم كه بشود؛ لكن بي عقلي كردند و شد. اگر نصيحتهاي اولي ما را پذيرفته بودند، مطلب به اينجاها نمي رسيد. حالا هم ما باز نصيحت مي كنيم آنهايي را كه غاصب هستند. نصيحت مي كنيم دولت غير قانوني را، نصيحت مي كنيم ارتش را، به اينكه اگرشما مايليد كه اين مملكت آرام بشود و ثابت باشد، دست برداريد. آن كسي كه غيرقانوني است برود سراغ كارش برود سراغ كسب و كارش ! ارتش هم برگردد به دامن ملت ؛ ملت او را مي پذيرد. اگر به اين نصيحت عمل بكنند، مسائل حل است ؛ آرامش در مملكت پيداخواهد شد و اوضاع فرهنگي و اقتصادي و ساير چيزها - با تدريج البته - يك وضع خاصي ، يك وضع صحيحي پيدا مي كند.
ويراني كشور به نام تمدن و ترقي
گرچه اين مرد، كه محمدرضا پهلوي اسمش است ، اين رفت و همه اوضاع مملكت راخراب كرد؛ يك مملكت خرابي براي ما گذاشت . هرجايش را دست بگذاريد خرابي است : اقتصاد از هم ريخته است ؛ زراعت ما را بكلي از بين بردند؛ به اسم "اصلاحاتارضي " فاسد كردند كشاورزي ما را، و بازار درست كردند براي اربابهاي خودشان . به اسم "تمدن " و "ترقي " ما را به عقب بردند؛ فرهنگ ما را عقب راندند. تمام اوضاع ايران راخراب كردند، جز قبرستانها را كه آباد شد! يعني قبرستانهاي ما كه عددش چند بود، عددزيادتر پيدا كرد، آباد شد؛ اما اوضاع مملكتمان همه خراب شد. اينها اگر به نصيحت روحانيون گوش بدهند و آنچه كه صلاح ملت است ما به آنها مي گوييم آنها هم انقيادكنند، ديگر اين اوضاع پيش نمي آيد. نه ديگر قبرستانهاي ما دوباره آبادتر مي شود و نه مملكت خرابتر؛ نه خون عزيزهاي ما مي ريزد نه مادرهاي جوان مرده به عزا مي نشينند.من نصيحت مي كنم اين دولت و ارتش را به اينكه شما دست برداريد از اين لجاجت .شما خاضع بشويد به راي ملت . راي ملت اين است كه مي بينيد. ملت عبارت از مركز تاآخر - هر جا كه اسمش ايران است . شما در يك ده برويد و ببينيد كه دهي داريد كه اين صداها در آن نباشد؟ يك شهري پيدا مي كنيد كه فريادشان بلند نباشد كه ما استقلال وآزادي و حكومت اسلامي مي خواهيم و ما اين رژيم را نمي خواهيم ؟
دولت شرعي و واجب الاتباع
احترام به راي ملت بگذاريد. احترام به آراي علماي اسلام بگذاريد. احترام به آراي اقشار مختلفه ملت بگذاريد. زيادتر از اين مردم را به خاك و خون نكشيد. ما دولت راتعيين كرديم ؛ هم به حسب قانون ما حق داريم و هم به حسب شرع حق داريم . ما به حسب ولايت شرعي كه داريم و به حسب آراي ملت كه ما را قبول كرده است ، آقاي مهندس بازرگان را مامور كرديم كه دولت تشكيل بدهد، دولت موقت ؛ براي اينكه آراي ملت رابا رفراندم راجع به رژيم استفسار كند؛ ولو اينكه من احتياج به اين نمي ديدم براي اينكه آراي ملت اين همه گفته شده است و فرياد كرده اند؛ اينقدر فرياد اينكه ما حكومت اسلامي مي خواهيم و ما رژيم شاهنشاهي را نمي خواهيم . ديگر احتياج نيست لكن براي اينكه بهانه ها تمام بشود و ثابت بشود به اينكه مطلب اينطور است ؛ ملت ايران مسلم است ،ملت ايران يك رژيمي كه برخلاف اسلام است نمي خواهد، ملت اسلام حكم اسلام رامي خواهد، حكومت اسلامي را مي خواهد، حكومت عدل را مي خواهد. براي اثبات اين ، ايشان را مامور كرديم به اينكه رفراندم بكند و مقدماتش را فراهم كند كه آراي عمومي را - عرض بكنم - ما استفسار كنيم . و مردم هم حالا من عرض مي كنم به آنها كه مردم هم اگر نظري راجع به اين حكومت دارند اعلام كنند. فردا مردم همه جا در ايران ،در همه شهرهاي ايران ، در تهران ، در همه محلات تهران ، نظر خودشان را راجع به اين دولتي كه ما. . . تعيين كرديم ، اعلام كنند. تظاهرات كنند نظر خودشان را بگويند. يانظرشان اين است كه ما دولت اسلامي نمي خواهيم ، خوب داد كنند كه نمي خواهيم ؛ يانظرشان اين است كه اين دولتي كه تعيين شده است و به ولايت شرعي تعيين شده است ويك حكومت شرعي است ، نه فقط حكومت قانوني باشد، يعني حكومت شرعي لازم الاتباع ، همه كس واجب است بر او كه از اين حكومت اتباع كند. نظير اينكه مالك اشتر را كه حضرت امير - سلام الله عليه - مي فرستاد يك جايي و منصوبش مي كرد، حاكم واجب الاتباع بود يعني حاكم الهي بود، حاكم شرعي بود. ما هم ايشان را حكومت شرعيه داديم و حكومت قانوني هم كه هست ، بنابراين واجب الاتباع است .
قيام برخلاف حكومت اسلامي قيام برخلاف حق است و مجازات دارد. اما مخالفت با اين رژيم يا هر رژيمي ، مخالفتش معصيت الهي است لكن مجازات به آن معنا كه يك جزاي عرفي هم داشته باشد ندارد، به خلاف قيام بر ضد حكومت . قيام بر ضد حكومت جزاي عرفي دارد در شرع ما، و خيلي هم سخت است آن جزا. از اين جهت ما سفارش مي كنيم به حكومتها، به حكومتهاي جائر، به استاندارهاي همه جا، به ژاندارمريهاي همه جا، به ارتش ، هر جا كه هست ، به اجزاي ادارات ، به نخست وزيري ، به كذا، به همه اينها مااعلام مي كنيم كه آقاي مهندس بازرگان حكومت شرعيه دارد از قبل من ؛ و بر همه واجب است كه اطاعتش را بكنند. و شما آقايان هم كه از اهل علم و از علما هستيد مردم را ارشادكنيد. و اگر بناست كه به جاهاي ديگر هم برويد، برويد به همه جا و مردم را ارشاد كنيد وبه آنها بفهمانيد كه مسئله مسئله حكومت عدل است ، مسئله مسئله حكومت اسلامي است . و ما اميدواريم كه بعد اختيار به دست خود شما بيفتد و مجلس را خود شما تعيينكنيد. ما پنجاه سال است كه مجلسمان مجلس شاهنشاهي بوده ، نه مجلس ملي بوده ، وحالا ما مي خواهيم مجلس ملي درست كنيم ؛ اختيار دست خود مردم ، وكلا را خود مردم تعيين بكنند؛ سرنوشت خودشان به دست خودشان باشد. ان شاءالله خداوند به همه شماسلامت بدهد، به همه شما نصرت بدهد، و همه تان ان شاءالله سالم و شريف باشيد.
پانویس :




بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 174,091,725