18 ذی الحجه
عید سعید غدیر ومنصوب شدن حضرت علی(ع) به جانشینی پیامبر(ص)(10 ق)
روز هیجدهم ذی حجّه، از ایام الله و از عیدهای بزرگ اسلام و جهان تشیع است وروزی به بزرگی و شرافت آن،در میان کل روزها و سال ها وجود ندارد.
مفضل بن عمر گفت: از ابو عبدالله، امام صادق(ع) پرسیدم:برای مسلمانان چند عید است؟ امام صادق(ع) فرمود:چهارعید.
مفضل: عیدین[یعنی عید سعید فطر وعید سعید قربان] وجمعه[که خودش از عید های بزرگ مسلمانان است]را می شناسم[ولی عید چهارم کدام است؟].
امام صادق(ع):أعظمها و أشرفها یوم الثامن عشر من ذی الحجّة وهو الیوم الذی اقام فیه رسول الله(ص) امیر لمؤمنین(ع) ونصبه للناس علماً؛عظیم ترین وشریف تری عیدها، روز هیجدهم ذی حجّه است و آن،روزی است که پیامبر اسلام(ص)،حضرت علی (ع) را قائم به امامت نمود و او را نشانه ای برای مردم قرار داد.
(1)
در حدیثی دیگر از امام صادق(ع) روایت شد: و یوم الغدیر افضل الأعیاد، وهو ثامن عشر من ذی الحجّه؛(2) عید غدیر،برتروافضل عیدهاست و آن، هیجدهم ذی حجّه می باشد.
این روز، به خاطر رویدادهای مهم و سرنوشت سازی که برای برخی از پیامبران،از جمله پیامبر اسلام(ص)و تعیین جانشین منصوب خداوند متعال برای آن حضرت به وقوع پیوست، عظیم ترین و شریفترین روز سال محسوب می گردد و دوستداران اهل بیت(ع)
و مسلمانان حقیقت گرا را غرق در شادی و شادمانی می کند.
در باره این روز،کتاب های زیادی نوشته شدکه مهمترین و مستدل ترین آن ها،کتاب شریف "الغدیر" تألیف مرحوم علامه امینی(ره)است.
سید بن طاووس(ره)ما جرای شیرین غدیر خم و نصب امام علی بن ابی طالب(ع)به ولایت و جانشینی رسول خدا(ص) را یکی از منابع معتبر و مهم اهل سنّت نقل کرد،که مطالعه آن و دقت و تأمل در آن،انسان را به شگفتی وا می داردو به این پرسش می رساند که آنان چگونه حقایق این چنینی را از راویان موثق نقل می کردند، ولی باز هم چشمان خود رااز حقایق پو شانده و متمایل و یا متظاهر به طیف مخالفان ولایت بودند؟
به هر روی،در بخشی از این حدیث آمده است: چون که روز آخر ایام تشریق فرارسید، سوره"اذاجاءَ نصرالله و الفتح.
.
.
"بر پیامبر(ص) نازل گردید و آن حضرت پس از دریافت این سوره،فرمود: خبر مرگ [قریب الوقوع ام]به من رسید.
پس از آن وارد مسجد خیف[در سرزمین منی]شده و مردم را با ندای "الصلاةجامعة"
فرا خواند.
پس از حضور جمعیت زیادی از مردم،برای آنان خطبه ای خواند و در بخشی از آن فرمود:ایها الناس!انی تارک فیکم الثقلین، الثقل الاکبر کتاب الله عزّوجلّ،طرف بیدالله عّزوجّل و طرف بایدکم فتمسکوا به، و الثقل الأصغر عترتی اهل بیتی،فانّه قد نبّأنی اللطیف الخبیر انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض کاصبعی ها تین [و جمع بین سبا بیته]،ولا أقول کها تین [و جمع بین سبا بیته و الوسطی]فتفضل هذه علی هذه.
پس از آن، دسته هایی از مردم ، در گوشه و کنار با یکدیگر به گفت و گو پرداخته و گفتار پیامبر(ع) را با بد گمانی و بد دلی خویش تفسیر نمودند و گفتند:محمد(ص) می خواهد امامت را در اهل بیت خود قرار دهد.
پس چهار تن از آنان، از مسجد خیف خارج شده و به سوی مکه رهسپار شده و وارد کعبه معظمه شدند و در آنجا با هم پیمان بستند که اگرمحمد(ص)رحلت کرد و یا به دست کسی کشته شود نگذارند که جانشینی وی و امامت به دست اهل بیتش بیفتد.
خداوند متعال، دسیسه منافقانه آنان رابه اطلاع پیامبر(ص) رسانید و این آیه را نازل فرمود:اَم اَبرَمُوااَمراً فَاِنّا مُبرِمُونَ،اَم یحسَبُونَ اَنّالا نَسمَعُ سِرَّهُم وَ نَجویهُم، بَلی وَ رُسُلُنا لَدَیهِم یکتُبُونَ؛(3)آیا آنان کاری را محکم نموده و بر آن پای بند خواهندشد، پس[بدانند] ما از آنان محکم کار تریم،آیا گمان می برند که ما رازها و نجواهایشان[و پیمان نا بخردانه آنان]را نمی شنویم [و از آن بی اطلاعیم]،آری می شنویم و فرستادگان[و مأموران]ما هر چه در نزد آنان میگذرد،می نویسند و ثبت می کنند.
پیامبر(ص)با رسوا کردن خائنان و منافقان،اصحاب و یاران خویش را متوجه مدینه منوره نمود و به اتفاق هم،از مکه معظمه خارج گردیدند.
در این ایام چندین بار میان پروردگار متعال و پیامبرش حضرت محمد(ص، از طریق جبرئیل امین، پیام های ردّو بدل شد و خداوند متعال تأکید نمود که آن حضرت برای جانشینی خود اقدام کرده و حضرت علی(ع)را به طور رسمی جانشین خود معرفی کند.
این مسئله گذشت تا به سر زمین "جحفه" رسیدند و در آن جا برای استراحت توقف نمودند.
در همان مکان، جبرئیل امین فرود آمد و بر پیامبر(ص)وحی کرد که خداوند متعال فرمان داده است که علی بن ابی طالب(ع) را به جانشینی خود معرفی کن.
پیامبر (ص)عرض کرد: یا رب!ان قومی حدیثوا عهد بالجاهلیة فمتی افعل هذایقولوا:
فعل بابن عمه؛ای پروردگار بزرگ!همانا امت من با جاهلیت،فاصله چندانی نیافته اند و اگر من این کار[انتصاب علی بن ابی طالب(ع)به جانشینی خویش]را انجام دهم، می گویند: او پسر عمویش را جانشین خود کرده است!
بار دیگرجبرئیل امین نازل شد واین آیه را به رسول خدا (ص) وحی نمود:یااَیها الَّرسُولُ بَلِّغ مااُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِّکَ،وَاِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ وَاللهُ یعصِمُکَ مِنَ الناسِ.
.
.
(4)؛ ای پیامبر!آنچه از سوی خدایت به تو وحی شده است به مردم ابلاغ [آشکار]کن؛که اگر این کار خود را به انجام نرسانی، رسالت خود را ابلاغ نکردی، [از گمانه رانی های نابخردان و منافقان واهمه مدار، زیرا]خداوند متعال،تو را از [شرّ] مردم نگه می دارد.
هنگامی که این آیه نازل شد،پیامبر(ص)و همراهان او به سرزمین غدیر رسیده بودند
و هوا آفتابی و بسیار گرم بود، پیامبر(ص) در همان حال دستورداد که همگان توقف کنند و با ندای "الصلاة جامعة"تمامی همراهان و مسافران را[که از مناطق و شهرهای مختلف جزیرةالعرب بودند]به گردهمایی فرا خواند و دستور داد میان دو درخت آنجا چادری بر پا کرده و همه را در زیر آن مجتمع نمایند.
آن گاه پیامبر(ص) برخواست و خطبه ای خواندو در بخشی از آن فرمود:همانا جبرییل
امین بارها بر من فرود آمدو بر من سلام رسانید و دستور داد به شما که شاهد این ماجرا هستید و به همه مسلمانان،اعم از سیاه و سفید ، بگویم و خبر دهم که علی بن ابی طالب(ع)برادر و جانشینم وامام پس از من بر شما می باشد.
آن گاه فرمود:ای مردم !بدانید که خدای سبحان،وی را ولّی و امام شما قرارداد.
بنا بر این بر تمامی مهاجرین و انصار و تابعین و بر تمامی صحرا نشینان و شهر نشینان،عرب وعجم،آزاده و برده،بزرگ و کوچک ،سیاه و سفیدو بر هر موحد و مسلمانی واجب است که از او پیروی،حکمش را انجام،گفتارش را باورو دستورش را اجرانماید.
هر کسی که با او مخالفت ورزد ملعون و هر کسی او را تصدیق کند مورد رحمت الهی قرار خواهد گرفت.
ای مردم!در قرآن تدبّر کنید و آیات و محکمات آن را به درستی بفهمید و از پیش خود آنها را تفسیر نکنید،سوگند به خدای بزرگ،کسی نمی تواند قرآن را تفسیر نماید،مگر آن کسی که من دست او را گرفته و بلندش کرده ام
[یعنی امام علی(ع)]او معلم شما است .
همانا هرکسی که من مولا و رهبر اویم،پس او رهبر و مولای اوست.
این کسی نیست جز علی بن ابی طالب(ع).
معاشر الناس! انّ علیاً والطیبین من وُلدی من صلبه هم الثقل الأصغر و القران الثقل الأکبر، لن یفتر قاحتّی یردا علی الحوض، ولا یحّل امرة المؤمنین لأحد بعدی غیره.
سپس دست علی(ع) را بالا برد و فرمود: ای مردم!چه کسی به شما از خودتان و نفستان، اولی است؟همگی گفتند: خدا ورسولش.
آن گاه فرمود :ألا، من کنت مولاه فهذا علی مولاه،اللّهم وال من والاه،و عاد من عاداه،وانصر من نصره،واخذل من خذله،انّما اکمل الله لکم دینکم بولایته و امامته، وماانزلت آیة خاطب الله بها المؤمنین الاّبدأ به، ولا شهدالله بالجنةفی هل أتی الا له و لا انزلها فی غیره، ذریةکلّ نبّی من صلبه و ذریتی من صلب علّی لا یبغض علیاًاِلّاشقّی ولا یوالی علیاً الّا تقی.
.
.
پس از پایان خطبه رسول خدا(ص)،مردم با صدای بلند گفتند:آری،آری شنیدیم و پیروی میکنیم فرمان خدا ورسولش را و به گفتارش از عمق قلبمان ایمان داریم.
آنگاه به صورت دسته جمعی به سوی پیامبر(ص)و علی بن ابی طالب(ع) ازدحام کرده و آن دو را تکریم واحترام نمودند،تا اینکه وقت ظهر رسید و پیامبر(ص) نماز ظهر و عصر را در یک وقت به جا آورد.
(5)
روایت شد که عمربن خطاب پس از خطبه پیامبر(ص) به سوی امام علی(ع) شتافت و با وی بیعت کرد و به وی گفت:بخّ،بخّ لک یابن ابی طالب(ع)،اصبحت مولای و مولای کلّ مسلم.
(6)
به هر روی، این روز،روز بزرگ و با برکتی است و می طلبد که دوستداران ولایت امیر مؤمنان علی بن ابی طالب(ع) آن را جشن گرفته و به یکدیگر با این عبارت تبریک بگویند:اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی جَعَلَنا مِنَ المُتَمسِّکینَ بِوَلایةِاَمیرِالمُؤمِنینَ وَ اَلأئمَةِ عَلَیهِمُ السَّلام .
(7)
1- الخصال[شیخ صدوق]، ج1، ص246 حدیث 145
2- همان، ج2،ص 394،حدیث 101
3- سوره زخرف(43)،آیه 79و 80
4- سوره مائده(5)، آیه 67
5- نک :الاقبال بالاعمال الحسنه [سید بن طاووس] ج2،ص240
6- شواهد التنزیل[حاکم حسکانی]، ج1 ،ص204 و مسار الشیعه[شیخ مفید]،ص20
7- مفاتیح الجنان[شیخ عباس قمی]، اعمال روز عید غدیر