3 شهریور
جنگ هاى صلیبى علیه سرزمین هاى اسلامى
سوم شهریور مصادف است با شروع جنگهای صلیبی علیه سرزمینهای اسلامی.
قبل از ظهور اسلام در صحنه سیاسی جهان، دو قدرت آن وقت؛ یعنی، ایران و روم با هم در کشاکش دائمی، که ناشی از سلطهجویی سران وپادشاهان هر کدام از دو کشور بود، به سر میبردند و تنها رقبا و قدرتهای بالفعل جهان بودند.
جنگهای پیدرپی در میان آنان باعث شده بود تاتوانایی هر کدام از این دو قدرت به مرور کاسته و رنجها و بدبختیهای فراوان گریبانگیر مردم کشورهای فوق و مستعمرات آنها بشود.
لذاامپراتوری عظیم روم به دو قسمت تقسیم گشت و امپراتوری پهناور ایران نیز دچار جنگهای شدید داخلی گردید.
یکی از تحولاتی که بدون شک تأثیرات فراوانی در آینده تاریخ نیز گذاشت، تغییر دین در امپراتوری روم شرقی بود؛ زیرا از این دوران به بعد،نیروهای جنگنده منظم و تعلیم دیده آن امپراتوری با رنگ و آب مذهبی به کشور گشاییها و جنگهای پی در پی دست زدند.
در آن دورانامپراتوری عظیم روم که مشتمل بر آسیای صغیر، شمال آفریقا، مصر، سوریه، فلسطین، قسمتهای جنوب اروپا، جزایر سیسیل و غیره بود، تنهاهماورد بالفعل امپراتوری ایران که قسمتهای مرکزی آسیا، بینالنهرین و جنوب خلیج فارس را در دست داشت به شمار میآمد.
>بعد از گرویدن امپراتوری روم شرقی به آیین مسیحیت و تغییر دین، جنگهای میان ایران و روم، نمایی دیگر به خود گرفت.
این کشاکشها تا ظهوراسلام ادامه داشت.
لیکن بعد از ظهور اسلام و حضورش در صحنههای سیاسی و اجتماعی دنیا، کم کم تعادل به هم خورد، بدین معنا کهبرخلاف گذشته گروههای انبوه مردم، از مستعمرات این دو قدرت، شاهد طرز تفکر نوین (اسلام) بودند که ندای عدالت و برادری را سر داده وصداقت و انسانیت را به همراه خود آورده بود و انبوه مردم به آیین اسلام روی آوردند و خودبهخود تعادل به نفع انسانیت به هم خورد.
چندی نگذشت که موج رو به گسترش آیین اسلام دیوار پولادین کشور کسری را شکست و قلبها را تسخیر نمود.
بعد از این بود که امپراتوریروم شرقی خود را مواجه با حرکت نوینی دید.
لذا حملات جدیدی را علیه مردم، که به آیین جدید گرویده بودند، آغاز نمود و چنین بود که اولین حمله مسلحانه آنها به مسلمانان آغاز گشت وبا شروع جنگهای صلیبی، این حملات خصمانه، جنبه بینالمللی به خود گرفت و فوج فوج سربازان صلیبی از اروپا، امپراتوری بیزانس (رومشرقی) و غیره روانه سرزمینهای اسلامی گشتند تا ریشه این آیین نوپا را برکنند، لیکن تمام این تهاجمات در برخورد با یک اصل اسلامیبینتیجه ماند و آن اصل ایثار بود که مسلمانان با تمسک به آن، از ایمان، عقاید و سرزمینهای خود به دفاع برخاستند و دشمن را ازسرزمینهای اسلامی خارج کردند و سد محکمی در برابر نفوذ آنان به وجود آوردند.
آغاز جنگهای صلیبی
هنگامی که اسلام با تسخیر قلبها تا مرکز اروپا پیش رفته بود، اروپا در توحش و بربریت و نزاعهای قومی و قدرتطلبی شوالیهها، بارونها وکنتها دست به گریبان بود.
با آمدن اسلام به سرزمینهای اروپا و در پی رسیدن تمدن شکوفا و انسانی اسلام به دروازههای آنجا، جامعه بسته ومتکبر اروپا ناگهان احساس خطر نمود؛ زیرا خود را مواجه با تفکری میدید که برابری، مساوات و آزادی انسانی را به مردم نوید میداد و برخلاف عقاید و خرافات حاکم بر جامعه اروپای قرون وسطی، آیندهای روشن و الهی را برای آنان ترسیم مینمود.
بعد از به صدا درآمدنزنگهای خطر برای اروپاییان، ناگهان جوامع اروپایی به خود آمده و آماده رویارویی با این زلزله شیطانبرانداز گشتند.
در آن زمان، نیروهای نظامی امپراتوری بیزانس (روم شرقی) که از لحاظ قدمت تاریخی و تشکیلات حکومتی و به طور کلی تمدن، سرآمدحکومتهای دنیا بود و در قسمتهای غرب آسیا و شمال آفریقا، تنها نیروی بازدارنده مسلمین به شمار میرفت، رو به ضعف نهاد و در شرفنابودی کامل قرار گرفت و دیگر مانعی قوی بر سر راه گسترش روزافزون اسلام وجود نداشت.
بدین لحاظ اروپاییان به فکر جلوگیری از اینگسترش افتادند، لیکن حربهای که میبایست احساسات مردم رنجدیده اروپا را برای مقابله با نیروی اسلام تهییج کند در دست نبود؛ لذا کلیساقدم به میدان نهاد و فتوای جهاد با مسلمانان را که آنها را کافر مینامیدند صادر نمود و از میان مردم عادی و اعیان و اشراف اروپا خواستارداوطلبانی برای اعزام به نبرد با مسلمانان شد.
داوطلبان مسیحی گرد کلیسا جمع شده و گروه گروه سوگند یاد میکردند و صلیب و پارچهای بهرنگ سرخ بر لباس خود میدوختند و بدینسان سپاه صلیبی آماده نبرد با مسلمین گشت.
اولین جنگ صلیبی در سال 1095 با قتل عام مسلمانان، یهودیها و حتی مسیحیان شرقی و آسیایی توسط صلیبیان آغاز شد.
در مسیر سپاهصلیبی، مساجد، کنیسهها و کلیساها به آتش کشیده شد و هزاران هزار نفر از ادیان مختلف قربانی صلیبیان گشتند.
در این جنگها انطاکیه وبیتالمقدس به دست صلیبیها افتاد و به طوری که مورخین آوردهاند در بیتالمقدس در یک شب 12 هزار نفر از مسلمانان و تعدادی ازیهودیان را قتل عام کردند.
این اولین شکست مسلمانان و اولین پیروزی صلیبیان بود؛ لیکن بعد از مدتی نیروهای اسلام از کشورهای مختلفاسلامی گرد هم آمده و از چند جانب به سرزمینهای غصب شده یورش آوردند.
صلاحالدین ایوبی
صلاحالدین ایوبی در سال 532 قمری در تکریت متولد شد.
خانواده او از اکراد مهاجر آذربایجان ایران بودند که به تکریت و از آنجا به شاماتمهاجرت کرده بودند.
صلاحالدین ایام کودکی را در بعلبک و سپس در دمشق سپری کرد و در همانجا بود که جنگجویی را از پدر و عموی خودآموخت.
خانواده صلاحالدین از جنگجویان نامآور و کُرد بودند که بعد از مهاجرت به شامات به خدمت نورالدین سردار معروف جنگهایصلیبی و حاکم شامات درآمدند.
نورالدین که خود یکی از دلاوران زمان بود، وقتی شجاعت صلاحالدین و عمویش اسدالدین را دید، آنها راجزء سرداران لشکر اسلام کرد.
در سال 562 هجری صلاحالدین ایوبی به همراه عمویش اسدالدین شیرکوه با لشکری از مسلمانان روانه مصر گردیدند تا در آنجا با گروهی ازسپاهیان صلیب به نبرد بپردازند.
اسدالدین شیرکوه یکی از نامآورترین و دلیرترین سرداران اسلام در جنگهای صلیبی بود، و حماسهدلاوریهای او در اروپا به صورت اشعار و داستانهای مختلف، دهان به دهان میگشت.
بعد از ورود سپاهیان اسلام به خاک مصر، جنگی سختبین آنها و نیروهای صلیبی به وقوع پیوست.
با آنکه سپاه اسلام حدود دو هزار نفر بیشتر نبود ولی پیروزی کامل با مسلمین بود و لشکرِ دهها هزارنفری صلیبیها شکست سختی خورد.
بعد از این پیروزی، مسلمین راهی اسکندریه شده و آنجا را به تصرف خود درآوردند.
سپس مدتی سپاهصلیب دوباره آرایش یافته و جهت تسخیر اسکندریه روانه گردید و آنجا را به محاصره خود درآورد.
در همین هنگام اسدالدین به یاری صلاحالدین ایوبی که حاکم اسکندریه شده بود شتافت، اینجا بود که سپاه صلیبی بعد از شنیدن خبر هجومنیروهای اسدالدین، محاصره اسکندریه را پایان داده و حاضر به صلح با وی شدند؛ ولی این صلح مدت زیادی پایدار نماند و به دنبال آن،جنگهای صلیبی دیگری درگرفت.
بزرگترین نبردی که در جریان جنگهای صلیبی دوره دوم بوقوع پیوست مربوط به لشکرکشی حاکم جزایر سیسیل بود.
وی با پنجاه هزار مردجنگی به همراهی 282 کشتی روانه بندرگاه اسکندریه شد؛ لیکن مردم اسکندریه در تاریخ 26 ذیحجه سال 569 قمری با قدرت تمام چنانشکستی به صلیبیهای سیسیلی وارد آوردند که داستان آن به صورت مرثیهای، سالهای سال در اروپا دهان به دهان میگشت.
بعد ازپیروزیهای پی در پی مسلمانان، صلاحالدین ایوبی تصمیم گرفت بیتالمقدس را که در جنگ اول صلیبی به تصرف اهل صلیب درآمده بود،آزاد گرداند؛ لذا با نیروی عظیم روانه آنجا شد.
در همین ایام سردار بزرگ اسلام نورالدین درگذشت و خلیفه فاطمی نیز در مصر از دنیا رفت.
صلیبیان که منتظر بودند با فقدان این دو، نیروهای اسلام از هم بپاشد، ناگهان با صلاحالدین ایوبی روبرو گشتند که جانشینی لایق برای هر دویاین وفات یافتگان بود.
صلاحالدین بعد از مرگ نورالدین به جانشینی وی در جنگهای بعد شرکت نمود و از طرفی به عنوان خلیفه مصر برگزیدهشد.
اکنون صلاحالدین ایوبی به عنوان سرسلسله ایوبیان در مصر و سردار شجاع سپاهیان اسلام عازم بیتالمقدس بود.
صلاحالدین ایوبی بعد از نبردهای متعدد با پادشاه بیتالمقدس بالاخره او را مجبور به تسلیم نمود.
آزادی بیتالمقدس به دست سپاهیان اسلام
هنگامی که سپاه »گی« پادشاه بیتالمقدس تسلیم شد، صلاحالدین ایوبی از شادی گریست، چراکه قدرت پادشاهی بیتالمقدس در همشکسته و او شهر مقدس را بازپس گرفته است.
صلاحالدین ایوبی بقیه تابستان را به اشغال دژهای مسیحیان گذراند و بعد از فراغت از باقیمانده سپاه صلیب، وارد بیتالمقدس شد و در آنجا خدای را سپاس گفت.
بدینسان شهر بیتالمقدس که در جنگهای صلیبی دوره اول، بهچنگ اهل صلیب افتاده بود دوباره به دامان سرزمین اسلام بازگشت.
صلاحالدین بعد از ورود به بیتالمقدس هیچیک از بناهای مسیحیان را ویران نکرد و نسوزاند و سه روز پس از آنکه به شهر وارد شد کلیساهایشهر را به کشیشان مسیحی سپرد، و گی« را آزاد کرد تا به اروپا باز گردد.
صلاحالدین پس از 22 سال حکومت به سال 589 در سن 57 سالگی درگذشت.
مقبره صلاحالدین ایوبی در نزدیکی مسجد اموی در شهردمشق قرار دارد.
در سال 1228 میلادی (625 هجری) بار دیگر حملات صلیبیها آغاز شد و این بار، فردریک دوم، امپراتور آلمان به دستور پاپ هونوریوسسوم به بسیج مسیحیان پرداخت و از اختلافات و تفرقه میان مسلمین استفاده کرد و به فلسطین حمله نمود.
تا اینکه در سال 1244 میلادیصلاحالدین ایوبی برای آزادسازی فلسطین اقدام کرد و بار دیگر بیتالمقدس را از کنترل صلیبیها آزاد ساخت.
از سال 1517 میلادیبیتالمقدس تحت اداره حکومت امپراتوری عثمانی درآمد و همچنان در دست آنان بود تا سال 1917 که با توطئه انگلیس و صهیونیزم جهانیدر یک برنامه زمانبندی شده، سرانجام فلسطین اشغال شد و در سال 1948 کشور اسرائیل غاصب رسماً تأسیس گردید و امروز بیتالمقدسعزیز تحت سلطه ظالمانه صهیونیستهاست.
به امید آنکه هر چه سریعتر شاهد آزادی فلسطین عزیز و قدس شریف توسط انقلابیون مسلمان ازلوث مستکبران و صهیونیستها باشیم.