28 تیر
سالروز درگذشت آیت اللَّه کاشف الغطاء(1334 ش)
درگذشت آیةاللّه شیخ محمد حسین کاشف الغطاء
28 تیرماه مصادف با سالروز درگذشت عالم مجاهد مرحوم آیةالله شیخ محمد حسین کاشف الغطاء است.
مرحوم کاشف الغطاء یکی از چهرههای فروزان علم و فقاهت، در سال 1294 قمری در نجف اشرف به دنیا آمد،خانواده ایشان در فضل و دانش و تقوا از شهرت ویژهای برخوردار بودند.
وی در حوزه علمیه نجفتحصیلات علوم دینی خویش را آغاز و بهخاطر تلاش فراوان و استعداد سرشاری که داشت مراحل علمی رإے؛ّّیکی پس از دیگری به سرعت پشت سر گذاشت و همزمان با آن، به فراگیری ریاضیات، هیأت، تفسیر، فلسفه،حکمت و عرفان نیز اشتغال داشت و چنانکه خود در شرح حالش مینویسد، فقه و اصول را در درسهای آیاتعظام مرحوم سید محمد کاظم یزدی صاحب عروةالوثقی، مرحوم آخوند خراسانی صاحب کفایةالاصول ومرحوم فقیه همدانی صاحب مصباح الهدایه -قدساللَّه سرهم- شرکت کرده و به مقام والای اجتهاد نایل گردید؛سپس به تدریس خارج فقه و اصول، مشغول و پس از فوت استادش آیةالله العظمی سید محمد کاظم یزدی؛در سال 1327 مرجعیت مسلمین به ایشان محوّل گردید.
مرحوم علامه کاشف الغطاء از آنجا که در علوم مختلف صاحب نظر بود، تألیفات و مقالات مختلفی درزمینههای گوناگون از خویش به یادگار گذاشته که متجاوز بر هشتاد مجلد میشود.
علاوه بر کتبی که ازفارسی به عربی ترجمه کرده و مقالاتی که در روزنامهها و مجلات آن عصر به چاپ رسیده است، بعضی ازتألیفات ایشان عبارتند از:
1 - شرح العروة؛ که نخستین تألیف ایشان به شمار میرود و مشتمل بر دو جلد بوده و فتاوی آن مرحوم رادر بردارد.
2 - العبقات؛ این کتاب درباره تاریخ، ادبیات و شرح حال نگاری است.
3 - الدعوة الی الاسلام؛ در دو جلد میباشد؛ ولی متأسفانه از سوی حکومت وقت به هنگام چاپ، مصادرهگردید و مؤلف تنها موفق به چاپ یک جلد آن شد.
4 - نزهة السمرو نهزة السفر؛ این کتاب سفرنامه حج ایشان را تشکیل میدهد.
5 - المراجعات الریحانیة؛ دو جلد.
6 - التوضیح فی الأنجیل و المسیح؛ دو جلد.
7 - تحریر المجله؛ 5 جلد.
8 - اصل الشیعه و اصولها؛ که به فارسی ترجمه گردیده است.
9 - دائرة المعارف العلیا؛ 10 - المثل العلیا فی الاسلام لا فی بحمدون؛ این کتاب را به صورت رسالهای در پاسخ به ردّ دعوت آمریکانوشت که کنفرانسی در »بحمدون« لبنان تدارک دیده بود و از علمای مسلمان و مسیحی و یهودی دعوت بهعمل آورده بود تا برای مبارزه با خطر کمونیسم در آنجا گردهم جمع شده و به مذاکره بپردازند.
11 - الفردوس الاُعلی؛ مؤلف درباره تألیف این کتاب مینویسد:
من مدّتی بود تصمیم بر نگارش کتابی تحتاین نام داشتم، ولی چند ماهی از آن گذشت.
شبی فرشتهای را در خواب دیدم که به من گفت:
»لماذا واِلی کَمْتتساهل عن الفردوس« چرا و تا کی از فردوس سهلانگاری مینمایی؟ گفتم:
کدام فردوس؟ گفت:
کتابی کهتصمیم بر تألیف آن گرفتهای.
از خواب بیدار گشته و سپس دست به کار نگارش آن شدم و مجلدات دیگر آنرا به نامهای »جنةالمأوی« ، »شجرة طوبی« و »سدرة المنتهی« نامگذاری خواهم کرد.
مبارزات
مرحوم کاشف الغطاء نسبت به استکبار جهانی و بخصوص آمریکا و مزدور آن -اسرائیل- حساسیت و نفرتفراوانی داشت، چنانکه در این رابطه به سفیر آمریکا گفته بود:
»دلهای ما مسلمانان از جنایات شما جریحهداراست و در برابر اعمال جنایتکارانه شما سکوت نخواهیم کرد.
« زمانی که عراق از سوی دولت استعمارگر انگلیس اشغال شد، علاوه بر بسیج نیروهای مؤمن، خود شخصاًدر جنگ علیه دشمن شرکت جست.
ایشان در این زمینه میگوید:
»در سال 1332 قمری از سفر حج به عراق بازگشتم و تا پایان جنگ به کرات در جبهه حاضر شدم.
در سال 1948 میلادی، فلسطین طبق قرار داد بالفور به اسرائیلیها واگذار گردید و مرحوم کاشف الغطاء تمامنیروی خویش را برای بیداری و آگاهی مردم نسبت به جنایت یاد شده به کار برد و طی سخنرانیها واعلامیهها، صدای مظلومیت مردم فلسطین را به جهانیان رساند و جمعی از جوانان عراقی را برای حمایت ازفلسطینیان، در جنگ علیه صهیونیسم اشغالگر بسیج نمود، ولی افسوس که این فریادها و هشدارها تأثیریدر تغییر موضع دولتهای خائن اسلامی ایجاد نکرد و سرانجام آن سرزمین مقدس به تصرف دولت غاصباسرائیل درآمد.
علامه فقید برای وحدت اسلامی در رویارویی با جبهه مشترک استعمار، اهمیت زیادی قائل بود و حتیمیخواست این وحدت را تا سطح تمام ادیان آسمانی گسترش دهد و در این رابطه سفرهایی به ایران، حجاز،مصر، فلسطین، لبنان و پاکستان نمود و در تمام این کشورها طی سخنرانیهای پرمحتوا و حماسی، مردم رابه وحدت و انسجام در برابر کفر جهانی دعوت کرد و در مصر به چند کلیسا رفت و در آنجا در همین زمینه بهایراد سخنرانی پرداخت و همچنین در کنفرانسهای اسلامی که در جهان اسلام برگزار میشد، شرکت میکرد.
مرحوم خیابانی در کتاب »علمای معاصر« درباره ایشان مینویسد:
»تجلیلی که در حق آیةالله کاشف الغطاء در این زمان اتفاق افتاد، درباره هیچ عالمی از علمای امامیه مسموعنیفتاده است.
در سنه 1350 ه.
ق.
جمع کثیری از علما و اعاظم مذاهب چهارگانه اسلامی به نجف اشرفمشرّف و از ایشان خواستند تا برای اتحاد فرق اسلامی به بیت المقدس - که آن زمان هنوز تحت اشغالاسرائیل قرار نگرفته بود - روانه گردد.
وی به بیت المقدس رفت و همه فرق مسلمین؛ از جعفری، حنفی،حنبلی، شافعی و مالکی در مسجد اقصی به ایشان اقتدا کردند و پشت سر ایشان اقامه جماعت نمودند وسپس در جلسات کنفرانس وحدت اسلامی شرکت و در دوازدهمین جلسه آن، خطابه تاریخی مهمی ایرادنمود«.
آیةالله مجاهد مرحوم کاشف الغطاء عالمی بود مجاهد، مبارز و تلاشگر، مردی که در یک دست قلم و در دستدیگر سلاح داشت و در دو جبهه فرهنگی و نظامی به مبارزه با دشمن پرداخته و از بیان رسا و جذاب ودشمنشکنش در این مبارزه مستمر یاری میگرفت و باید گفت که تاریخ علم و فقاهت، مردی را با اینجامعیت علمی و با آن رشد و آگاهی بالای سیاسی کمتر به خود دیده است.
او بزرگتر از زمان خویش بود وبه همین دلیل جامعه اسلامی عصر او نتوانست آنگونه که میبایست از وجودش بهرهبرداری نماید، وگرنه باآن همه تلاش و کوششی که در بیداری مسلمین برای جلوگیری از اشغال فلسطین به عمل آورد، هرگز آنسرزمین مقدس تحت اشغال باقی نمیماند.
> سرانجام در 28 تیرماه سال 1374 ق.
پس از عمری خدمت ومبارزه، روح بلندش به ملکوت اعلی پیوست.
روحش شاد و یادش جاودانه باد.