شهادت مهدی ادواردو آنیِلِّی (2000م)
ادواردو آنْیِلِّی، تنها فرزند سناتور مشهور ایتالیایی، جیوانی آنیِلی، در سال 1954م در شهر نیویورک به دنیا آمد.
پدرش مسیحی و مادرش یهودی بود.
آنیلی در ثروت و مکنت خانوادگی مانند یک شاهزاده، رشد کرد.
پدرش، به سبب ثروت و قدرت زیاد، سلطان ایتالیا لقب گرفته بود.
دهها کمپانی بزرگ صنعتی، ورزشی و انتشاراتی از جمله شرکتهای خودروسازی فیات، فراری، لامبورگینی و آلفارومئو، باشگاه ورزشی یونتوس و نشریاتی چون کوریهره دلاسرا، لاستامپا و… تنها بخشی از ثروت عظیم وی بود.
(تصویر؛ شهید آنیلی در کنار پدرش در حال تماش بازی فوتبال تیم یونتوس)
آنیلی، پس از پایان تحصیلات خود در رشته ادیان و فلسفه شرق، در سن 20 سالگی پس از آشنایی اتفاقی با قرآن در یکی از کتابخانههای امریکا، به اسلام علاقهمند شد.
وی پس از مطالعه درباره این دین آسمانی، در یکی از مراکز اسلامی نیویورک به آیین الهی اسلام مشرف گردید.
ادواردو پس از تشرف به دین اسلام، نام "هشام عزیز" را برای خود برگزید.
پیروزی انقلاب اسلامی موجب گردید، توجه وی به مطالعه مسائل ایران بیشتر جلب گردد.
وی پس از چندی ضمن آشنایی با انجمن اسلامی فارغالتحصیلان ایتالیا، به مذهب حقه تشیع گروید و نام مبارک «مهدی» را بر خود نهاد.
ادواردو آنیلی در سالهای اولیه پیروزی انقلاب، به ایران سفر کرد و با حضرت امام خمینی(ره) ملاقات نمود.
در این دیدار، حضرت امام پیشانی مهدی را میبوسند و نسبت به وی تفقد مینمایند.
وی همچنین در نماز جمعه تهران حضور یافت و از نزدیک با دریای معنویت یکی از باشکوهترین اجتماعات تشیع آشنا شد.
(تصاویر؛ شهید آنیلی در نماز جمعه تهران)
اسلام آوردن ادواردو برای خانواده مشهور و سرمایهدار وی قابل پذیرش نبود.
آنها وقتی از مسلمان شدن وی مطلع شدند، او را تحت فشار قرار دادند.
پدر وی او را از ارث محروم کرد تا شاید دست از اسلام بکشد.
وی در راه هدف متعالی خود، از ثروت هنگفت خانوادگی و شهرت ملی و جهانی صرفنظر کرد و در راه اعتلای روحی خود و کمک به مسلمانان تلاش فراوانی از خود بروز داد.
خانوادهاش پس از اینکه از بازگشت مهدی از اسلام ناامید شدند او را به نوعی در یک حبس خانگی قرار دادند.
نشریات وابسته به خانواده و نیز رسانههای صهیونیستی اتهامات و ادعاهای متعددی علیه او مطرح میکردند و او را دیوانه، شارب خمر، معتاد و… توصیف میکردند.
با این همه آنیلی، نه تنها منزوی نمیشد بلکه با علاقه بسیار برای رسیدگی به مشکلات مسلمانان و مستضعفان جهان میکوشید و از طریق مکاتبه و رایزنی با شخصیتهای مختلف سعی داشت آنها را نسبت به مسائل فلسطین حساس کند.
مهدی، شیفته مکتب اهل بیت(س) و جمهوری اسلامی ایران بود و در جستجوی فرصتی بود تا با سفر به قم، تحصیلات و مطالعات خود را در زمینه علوم دینی ادامه دهد.
با این حال، بارها عنوان میکرد که سرانجام به دست صهیونیستها به شهادت خواهد رسید و آنها مرگ وی را در اثر بیماری یا خودکشی قلمداد خواهند کرد.
وی سرانجام در روز 15 نوامبر سال 2000م پس از خروج از خانه به طرز مرموزی در 46 سالگی درگذشت و علیرغم علائم فراوان مبنی بر ضرب و جرح، جسد او را با سرعت و بدون تحقیق و بررسی درباره علل اصلی مرگ به خاک سپردند.
گویا سرنشینان یک خودرو او را پس از مصدوم ساختن از پل بزرگی که پیمانکاران پدرش ساخته بودند، به زیر انداخته بودند.
اندکی، پس از شهادت آنیلی، پدر وی نیز در اثر یک بیماری مشکوک درگذشت.
ثروت عظیم خانواده آنیلی، از طریق شوهر خواهر یهودی وی به چنگ صهیونیستها رسید.
طی سالهای اخیر، به رغم درخواستهای مکرر شخصیتهای مسلمان برای تشکیل یک کمیته تحقیق در خصوص شهادت وی، مقامات ایتالیا حاضر نشدهاند در این خصوص همکاری مشخصی داشته باشند.
سلیویو برلوسکنی، نخستوزیر این کشور جدیترین سیاستمدار همپیمان صهیونیستهاست.