16 اکتبر
آغاز جنگ رمضان (1973م) و اعدام انقلابی سادات(1981م)
پس از مرگ مشکوک جمال عبدالناصر، رئیسجمهور اسبق مصر، زمینه تحولاتی در منطقه فراهم شد.
انور سادات، جانشین او، ظاهرا برای جبران شکست جنگ 1967م اعراب و اسرائیل میکوشید.
از این رو در ششم اکتبر 1973م، به مواضع صهیونیستها در صحرای سینا حمله کرد و جنگ چهارم اعراب و اسرائیل آغاز شد.
این جنگ، از آن رو که در هشتم ماه مبارک رمضان، آغاز شد به جنگ رمضان نیز موسوم گردید.
در آغاز جنگ، صهیونیستها خسارات گستردهای دیدند، اما با کمک سریع امریکا توانستند بر اعراب غلبه کنند و آنان را مجددا به عقب برانند.
صهیونیستها در پایان دومین هفته جنگ، تا 60 کیلومتری دمشق از یک سو و تا 100 کیلومتری قاهره پیش رفتند و تحت فشار بینالمللی، ناگزیر به همین مقدار اکتفا کردند و جنگ در 24 اکتبر متوقف شد.
پس از این جنگ، قاهره به مذاکرات مستقیم با تل آویو روی آورد.
سادات در 19 نوامبر 1977م یه طور غیرمنتظره به سرزمینهای اشغالی رفت و علیرغم مخالفت شدید جوامع اسلامی، رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت و به انعقاد پیمان ننگین کمپ دیوید در 26 مارس 1979م دست زد.
وی حتی به صهیونیستها اجازه داد در قاهره سفارتخانه ایجاد کنند.
او در سال 1980م خود را رئیس جمهور مادامالعمر مصر نامید.
وی سپس برای تغییر جهت افکار عمومی مردم عرب، همانند صدام ایران را دشمن اصلی ملت عرب خواند و در سال 1981 کمکهای شایان تسلیحاتی و نیروی انسانی برای صدام فرستاد.
در ششم اکتبر همان سال در جریان مراسم رژه، به مناسبت سالگرد جنگ 1973 اعراب و اسرائیل، سادات، هدف عملیات انقلابی سروان خالد شوقی اسلامبولی و دوستانش قرار گرفت.
در این حادثه 7 نفر ازکسانی که نزدیک سادات نشسته بودند از پای درآمدند.
سادات نیز به شدت زخمی شد و به بیمارستان منتقل شد و در همان بیمارستانی که محمدرضا پهلوی آخرین روزهای عمرش را میگذراند، زندگی خیانتبارش پایان یافت.
(تصویر دو نگون بخت؛ سادات و پهلوی)
سادات از زمانی که در پی سازش با رژیم صهیونیستی بود، امور داخلی را به کلی به مبارک واگذار کرده بود.
در پی ترور وی، حسنی مبارک فرصت را غنیمت شمرد و خود را رئیس جمهور مصر خواند.
وی در اولین اقدام، عاملان ترور سادات را به شهادت رساند و همزمان روند سازش با رژیم صهیونیستی را ادامه داد.
به علاوه، دیگر دولتهای عرب را هم به سازش تشویق کرد.
مبارک با خوش خدمتی به شیطان بزرگ و رژیم اشغالی امیدوار بود، مصر به عنوان ژاندارم غرب در خاورمیانه آفریقائی و حتی منطقه خلیج فارس، پذیرفته شود.
با این حال دوران حکومت وی به کاهش اعتبار مصر در منطقه منتهی شد.