خدمات تلفن همراه
دسته بندی موضوعی احکام شرعی - شرائط
نرم افزارهای رایگان تلفن همراه
بازی و سرگرمی
قرآن
مفاتیح
نهج البلاغه
صحیفه سجادیه
اوقات شرعی
مسائل شرعی
گنجینه معنوی
آشپزی
مناسبت ها
الحان قرآن
صحیفه نور امام خمینی ره
پنل عضویت
1-شرائط آبكشى
پاک نشدن چیز نجس به وسیله آب مضاف
47 - آب مضاف که معنی آن گفته شد، چیز نجس را پاک نمی کند، وضو و غسل هم باآن باطل است .
2-شرائط اجاره
لزوم عقل و بلوغ و اختیار و جواز تصرف در عقد اجاره
2173 - اجاره دهنده و کسی که چیزی را اجاره می کند باید مکلف و عاقل باشندو به اختیار خودشان اجاره را انجام دهند، و نیز باید در مال خود حق تصرف داشته باشند، پس سفیهی که مال خود را در کارهای بیهوده مصرف می کند، چنانچه حاکم شرع او را از تصرف در اموالش جلوگیری کرده باشد، اگر چیزی را اجاره کند یااجاره دهد صحیح نیست .
شرائط مالی که آن را اجاره می دهند
2184 - مالی را که اجاره می دهند چند شرط دارد: اول : آنکه معین باشد، پس اگربگوید یکی از خانه های خود را اجاره دادم درست نیست . دوم : مستأجر آن را ببیندیا کسی که آن را اجاره می دهد طوری خصوصیات آن را بگوید که کاملا معلوم باشد. سوم :تحویل دادن آن ممکن باشد، پس اجاره دادن اسبی که فرار کرده باطل است .چهارم : آن مال به واسطه استفاده کردن از بین نرود، پس اجاره دادن نان و میوه و خوردنیهای دیگر صحیح نیست . پنجم : استفاده ای که مال را برای آن اجاره داده اندممکن باشد، پس اجاره دادن زمین برای زراعت در صورتی که آب باران کفایت آن رانکند و از آب نهر هم مشروب نشود صحیح نیست . ششم : چیزی را که اجاره می دهد مال خود او باشد و اگر مال کس دیگر را اجاره دهد در صورتی صحیح است که صاحبش رضایت دهد.
شرائط استفاده ای که مال را برای آن اجاره می دهند
2187 - استفاده ای که مال را برای آن اجاره می دهند چهار شرط دارد: اول : آنکه حلال باشد، بنابر این اجاره دادن دکان برای شراب فروشی یا نگهداری شراب و کرایه دادن حیوان برای حمل و نقل شراب باطل است . دوم : پول دادن برای آن استفاده در نظرمردم بیهوده نباشد. سوم : اگر چیزی را که اجاره می دهند چند استفاده دارد،استفاده ای را که مستأجر باید از آن ببرد معین نماید، مثلا اگر حیوانی را که سواری می دهد و بار می برد اجاره دهند، باید در موقع اجاره معین کنند که سواری یا باربری آن مال مستأجر است یا همه استفاده های آن . چهارم : مدت استفاده را معین نمایند و اگر مدت معلوم نباشد ولی عمل را معین کنند، مثلا با خیاط قرار بگذارندکه لباس معینی را بطور مخصوصی بدوزد کافی است .
3-شرائط اقتدا
جواز اقتدا به امام جماعتی که قضا نماز خود یا دیگری را بجای می آورد
1409 - اگر امام جماعت قضای نماز یومیه خود را می خواند می شود به او اقتداکرد، ولی اگر نمازش را احتیاطا قضا می کند یا قضای احتیاطی نماز کس دیگر را می خواند اگر چه برای آن پول نگرفته باشد اقتدای به او اشکال دارد ولی اگرانسان بداند که از آن کس که برای او قضا می خواند نماز فوت شده که در این صورت اقتدای به او اشکال ندارد.
جایز نبودن اقتدا در صورتی که صفهای جماعت تا درب مسجد برسد و عده ای که مقابل درب ایستاده اند صف جلو را نبینند
1413 - اگر صفهای جماعت تا درب مسجد برسد کسی که مقابل درب پشت صف ایستاده نمازش صحیح است ، و نیز نماز کسانی که پشت سر او اقتدا می کنند، صحیح می باشد ولی نماز کسانی که دو طرف او ایستاده اند و صف جلو را نمی بینند، اشکال دارد، بلکه باطل است .
جایز نبودن اقتدا اگر کسی پشت ستون ایستاده باشد و از صف جلو هیچکس را نبیند
1414 - کسی که پشت ستون ایستاده ، اگر از طرف راست یا چپ به واسطه مأموم دیگر به امام متصل نباشد نمی تواند اقتدا کند. بلکه اگر از دو طرف هم متصل باشد، ولی از صف جلو حتی یک نفر را هم نبیند، جماعت او صحیح نیست .
جواز ایستادن مامومین در جائی بلندتر از امام در صورتیکه بلندی بقدری متعارف زمان قدیم باشد
1416 - اگر جای مأموم بلندتر از جای امام باشد در صورتی که بلندی به مقدارمتعارف زمان قدیم باشد مثل آن که امام در صحن مسجد و مأموم در پشت بام بایستد اشکال ندارد، ولی اگر مثل ساختمانهای چند طبقه این زمان باشد، جماعت اشکال دارد.
وجوب عقب تر ایستادن ماموم از امام
1432 - مأموم نباید جلوتر از امام بایستد، و اگر مساوی او هم بایستد، اشکال دارد و به احتیاط واجب باید کمی عقب تر از امام بایستد، اگر چه قد اوبلندتر از امام باشد، که در رکوع و سجود سرش جلوتر از امام باشد.
4-شرائط اقتداء
اشکال اقتدا به امام جماعتی که نمازش را احتیاطا اعاده می کند
1408 - موقعی که امام جماعت نماز یومیه می خواند هر کدام از نمازهای یومیه رامی شود به او اقتدا کرد ولی اگر نماز یومیه اش را احتیاطا دوباره می خواند فقطدر صورتی که مأموم احتیاطش با امام یکی باشد می تواند به او اقتدا کند.
جواز اقتدا در هر یک از نمازهای یومیه به نماز یومیه دیگر
1408 - موقعی که امام جماعت نماز یومیه می خواند هر کدام از نمازهای یومیه رامی شود به او اقتدا کرد ولی اگر نماز یومیه اش را احتیاطا دوباره می خواند فقطدر صورتی که مأموم احتیاطش با امام یکی باشد می تواند به او اقتدا کند.
جایز نبودن اقتدا به امامی که نمی دانیم نماز واجب میخواند یا نماز مستحب
1410 - اگر انسان نداند نمازی را که امام می خواند نماز واجب یومیه است یانماز مستحب نمی تواند به او اقتدا کند.
جایز نبودن اقتدا به امامی که در محراب باشد و بواسطه دیوار محراب دیده نشود
1411 - اگر امام در محراب باشد و کسی پشت سر او اقتدا نکرده باشد کسانی که دو طرف محراب ایستاده اند و به واسطه دیوار محراب امام را نمی بینند،نمی توانند اقتدا کنند، بلکه اگر کسی هم پشت سر امام اقتدا کرده باشد اقتداکردن کسانی که دو طرف او ایستاده اند و به واسطه دیوار محراب امام رانمی بینند اشکال دارد، بلکه باطل است .
جواز اقتدا اگر بواسطه درازی صف کسانیکه دو طرف صف ایستاده اند اما را نبینند
1412 - اگر به واسطه درازی صف اول ، کسانی که دو طرف صف ایستاده اند امام رانبینند می توانند اقتدا کنند و نیز اگر به واسطه درازی یکی از صفهای دیگر، کسانی که دو طرف آن ایستاده اند، صف جلوی خود را نبینند، می توانند اقتدا نمایند.
جایز بودن اقتدا اگر نداند نماز صفهای جلو صحیح است یا نه
1419 - اگر بداند نماز یک صف از صفهای جلو باطل است ، در صفهای بعدنمی تواند اقتدا کند، ولی اگر نداند نماز آنان صحیح است یا نه ، می تواند اقتدانماید.
جایز نبودن اقتدا اگر بداند نماز یک صف از صفهای جلو باطل است
1419 - اگر بداند نماز یک صف از صفهای جلو باطل است ، در صفهای بعدنمی تواند اقتدا کند، ولی اگر نداند نماز آنان صحیح است یا نه ، می تواند اقتدانماید.
جایز نبودن اقتدا اگر بداند نماز امام باطل است
1420 - هرگاه بداند نماز امام باطل است مثلا بداند امام وضو ندارد، اگر چه خودامام ملتفت نباشد، نمی تواند به او اقتدا کند.
بیان فاصله مجاز بین جای سجده ماموم و جای ایستادن امام یا ماموم دیگر
1435 - اگر بین جای سجده مأموم و جای ایستادن امام به قدر گشادی بین دو قدم فاصله باشد اشکال ندارد، و نیز اگر بین انسان به واسطه مأمومی که جلوی او ایستاده و انسان به وسیله او به امام متصل است به همین مقدار فاصله باشد نمازش اشکال ندارد، و احتیاط مستحب آن است که جای سجده مأموم با جای کسی که جلوی اوایستاده هیچ فاصله نداشته باشد.
بیان فاصله مجاز بین ماموم و ماموم دیگری که از طرف راست یا چپ به امام متصل است
1436 - اگر مأموم به واسطه کسی که طرف راست یا چپ او اقتدا کرده به امام متصل باشد و از جلو به امام متصل نباشد، چنانچه به اندازه گشادی بین دو قدم هم فاصله داشته باشند نمازش صحیح است .
لزوم فاصله نداشتن ماموم از کسی که از طریق او به امام متصل است بیشتر از یک قدم بزرگ
1437 - اگر در نماز بین مأموم و امام یا بین مأموم و کسی که مأموم به واسطه اوبه امام متصل است بیشتر از یک قدم بزرگ فاصله پیدا شود نمازش فرادی می شودو صحیح است .
جواز اقتدا هر چند ماموم نداند که امام در کدام رکعت است
1446 - اگر امام ایستاده باشد و مأموم نداند که در کدام رکعت است می توانداقتدا کند ولی باید حمد و سوره را به قصد قربت بخواند و اگر چه بعد بفهمد که امام در رکعت اول یا دوم بوده نمازش صحیح است .
عدم لزوم تعیین اسم امام جماعت
1460 - موقعی که مأموم نیت می کند باید امام را معین نماید، ولی دانستن اسم او لازم نیست ، مثلا اگر نیت کند اقتدا می کنم به امام حاضر نمازش صحیح است .
لزوم تعیین امام جماعت در نیت
1460 - موقعی که مأموم نیت می کند باید امام را معین نماید، ولی دانستن اسم او لازم نیست ، مثلا اگر نیت کند اقتدا می کنم به امام حاضر نمازش صحیح است .
5-شرائط امام جماعت
شرائط امام جماعت: بلوغ، عقل، دوازده امامی بودن، عدالت، حلال زادگی، صحت در قرائت و مرد بودن
1453 - امام جماعت باید بالغ و عاقل و شیعه دوازده امامی و عادل وحلال زاده باشد و نماز را به طور صحیح بخواند، و نیز اگر مأموم مرد است امام او هم باید مرد باشد. و اقتدا کردن بچه ممیز که خوب و بد را می فهمد به بچه ممیز دیگر جایز نیست . و احتیاط واجب آن است که امام زن نیز مرد باشد.
جواز اقتدا به امام جماعتی که با تیمم یا وضو جبیره نماز بخواند
1457 - اگر امام جماعت به واسطه عذری با تیمم یا با وضوی جبیره ای نمازبخواند می شود به او اقتدا کرد ولی اگر به واسطه عذری با لباس نجس نماز می خواندبنابر احتیاط واجب نباید به او اقتدا کرد.
منع امامت کسی که بواسطه عذری با لباس نجس نماز می خواند
1457 - اگر امام جماعت به واسطه عذری با تیمم یا با وضوی جبیره ای نمازبخواند می شود به او اقتدا کرد ولی اگر به واسطه عذری با لباس نجس نماز می خواندبنابر احتیاط واجب نباید به او اقتدا کرد.
منع اقتدا به آنکه از خروج بول و غائط نمی تواند خودداری کند
1458 - اگر امام مرضی دارد که نمی تواند از بیرون آمدن بول و غائط خودداری کند بنابر احتیاط واجب نمی شود به او اقتدا کرد.
منع اقتدای زن مستحاضه به زن غیر مستحاضه
1458 - اگر امام مرضی دارد که نمی تواند از بیرون آمدن بول و غائط خودداری کند بنابر احتیاط واجب نمی شود به او اقتدا کرد.
منع امامت مبتلای به خوره و پیسی
1459 - بنابر احتیاط واجب کسی که مرض خوره یا پیسی دارد، نباید امام جماعت شود.
6-شرائط امانت
صحیح نبودن امانت گذاردن نزد بچه و دیوانه و امانت قبول کردن از آنها
2328 - امانت دار و کسی که مال را امانت می گذارد باید هر دو بالغ و عاقل باشند پس اگر انسان مالی را پیش بچه یا دیوانه امانت بگذارد، یا دیوانه و بچه مالی را پیش کسی امانت بگذارند صحیح نیست .
7-شرائط بيمه
ذکر شرایط بیمه علاوه بر سایر شرایطی که در سایر عقود معتبر است
2863 - در بیمه علاوه بر شرایطی که در سایر عقود است از قبیل بلوغ و عقل واختیار و غیر آنها، چند شرط معتبر است :1ج تعیین مورد بیمه که فلان شخص است ، یا فلان مغازه است ، یا فلان کشتی یا اتومبیل یا هواپیما است .2ج تعیین دو طرف عقد که اشخاص هستند، یا مؤسسات ، یا شرکتها یا دولت .3ج تعیین مبلغی که باید بپردازند.4ج تعیین اقساطی که باید آن را بپردازند، و تعیین زمان اقساط.5ج تعیین زمان بیمه که از اول فلان ماه یا سال تا چند ماه یا چند سال .6ج تعیین خطرهایی که موجب خسارت می شود، مثل حریق یا غرق یا سرقت یا وفات یامرض . و می توان کلیه آفاتی را که موجب خسارت می شود، قرار دهند.
عدم لزوم میزان خسارت در قرار بیمه
2864 - لازم نیست در قرار بیمه میزان خسارت تعیین شود. پس اگر قرار بگذارندکه هر مقدار خسارت وارد شد جبران کنند، صحیح است .
8-شرائط تيمم
لزوم پاک بودن پیشانی و کف دستها و پشت آنها در تیمم
706 - در تیمم باید پیشانی و کف دستها و پشت دستها پاک باشد، و اگر کف دست نجس باشد و نتواند آن را آب بکشد، باید به همان کف دست نجس تیمم کند.
9-شرائط جعاله
اعتبار بلوغ و عقل و رشد و اختیار در جعاله جاعل
2219 - جاعل باید بالغ و عاقل باشد و از روی قصد و اختیار قرارداد کند و شرعابتواند در مال خود تصرف نماید، بنابراین جعاله آدم سفیهی که مال خود را درکارهای بیهوده مصرف می کند اگر حاکم شرع او را از عمل منع کرده باشد صحیح نیست .
حکم بیان خصوصیات مالی که در جعاله به ازای کار قرار می دهند
2221 - اگر مالی را که قرار می گذارد بدهد معین کند مثلا بگوید: "هرکس اسب مرا پیدا کند این گندم را به او می دهم "، لازم نیست بگوید آن گندم مال کجاست وقیمت آن چیست . ولی اگر مال را معین نکند مثلا بگوید: "کسی که اسب مرا پیدا کندده من گندم به او می دهم "، باید خصوصیات آن را کاملا معین نماید.
10-شرائط حج
وجوب حج بر عاقل بالغ آزاد مستطیع
2036 - حج : زیارت کردن خانه خدا و انجام اعمالی است که دستور داده اند در آن جا بجا آورده شود، و در تمام عمر بر کسی که این شرایط را دارا باشد یک مرتبه واجب می شود: اول : آنکه بالغ باشد. دوم : آنکه عاقل و آزاد باشد. سوم : به واسطه رفتن به حج مجبور نشود که کار حرامی را که اهمیتش در شرع از حج بیشتراست انجام دهد یا عمل واجبی را که از حج مهمتر است ترک نماید. چهارم : آنکه مستطیع باشد، و مستطیع بودن به چند چیز است : اول : آنکه توشه راه و چیزهایی راکه بر حسب حالش در سفر به آن محتاج است و در کتابهای مفصل گفته شده ، داراباشد، و نیز مرکب سواری یا مالی که بتواند آنها را تهیه کند داشته باشد. دوم :سلامت مزاج و توانایی آن را داشته باشد که بتواند مکه رود و حج را بجا آورد.سوم : در راه مانعی از رفتن نباشد و اگر راه بسته باشد یا انسان بترسد که در راه جان یا عرض او از بین برود، یا مال او را ببرند، حج بر او واجب نیست ، ولی اگراز راه دیگری بتواند برود، اگرچه دورتر باشد در صورتی که مشقت زیاد نداشته باشدو خیلی غیر متعارف نباشد، باید از آن راه برود. چهارم : به قدر بجا آوردن اعمال حج وقت داشته باشد. پنجم : مخارج کسانی را که خرجی آنان بر او واجب است مثل زن و بچه و مخارج کسانی را که مردم خرجی دادن به آنها را لازم می دانند داشته باشد.ششم : بعد از برگشتن ، کسب یا زراعت یا عایدی ملک یا راه دیگری برای معاش خودداشته باشد که مجبور نشود به زحمت زندگی کند
11-شرائط حواله
اعتبار عقل، بلوغ، اختیار و عدم سفاهت در حواله
2290 - بدهکار و طلبکار و کسی که سر او حواله شده باید مکلف و عاقل باشند و کسی آنها را مجبور نکرده باشد و نیز باید سفیه نباشند یعنی مال خود را درکارهای بیهوده مصرف نکنند ولی اگر بعد از بالغ شدن سفیه شده باشند تا حاکم شرع آنان را از تصرف در اموالشان جلوگیری نکرده معامله ایشان اشکال ندارد و نیزاگر حاکم شرع کسی را بواسطه ورشکستگی از تصرف در اموالش جلوگیری کرده باشدنمی شود او را حواله بدهند که طلبش را از دیگری بگیرد و خودش هم نمی تواند به کسی حواله بدهد ولی اگر سر کسی حواله بدهد که به او بدهکار نیست اشکال ندارد
ممنوعیت حواله دادن کسی که محجور است
2290 - بدهکار و طلبکار و کسی که سر او حواله شده باید مکلف و عاقل باشند و کسی آنها را مجبور نکرده باشد و نیز باید سفیه نباشند یعنی مال خود را درکارهای بیهوده مصرف نکنند ولی اگر بعد از بالغ شدن سفیه شده باشند تا حاکم شرع آنان را از تصرف در اموالشان جلوگیری نکرده معامله ایشان اشکال ندارد و نیزاگر حاکم شرع کسی را بواسطه ورشکستگی از تصرف در اموالش جلوگیری کرده باشدنمی شود او را حواله بدهند که طلبش را از دیگری بگیرد و خودش هم نمی تواند به کسی حواله بدهد ولی اگر سر کسی حواله بدهد که به او بدهکار نیست اشکال ندارد
صحت حواله در صورت رضایت کسی که به او حواله می شود
2291 - اگر سر کسی حواله بدهند که بدهکار است احتیاط واجب آن است که قبول کند ولی حواله دادن سر کسی که بدهکار نیست در صورتی صحیح است که او قبول کند و نیز اگر انسان بخواهد به کسی که جنسی بدهکار است جنس دیگر حواله دهد مثلا به کسی که جو بدهکار است گندم حواله دهد تا او قبول نکند حواله صحیح نیست .
لزوم بدهکار بودن شخص حواله دهنده
2292 - موقعی که انسان حواله می دهد باید بدهکار باشد پس اگر بخواهداز کسی قرض کند تا وقتی از او قرض نکرده نمی تواند او را به کسی حواله دهد که آنچه رابعدا قرض می دهد از آن کس بگیرد.
لزوم علم به مقدار و جنس حواله برای حواله دهنده و طلبکار
2293 - مال مورد حواله باید برای حواله دهنده و طلبکار معین باشد یعنی مرددنباشد پس اگر مثلا ده من گندم و ده تومان پول به یک نفر بدهکار باشد و به اوبگوید: یکی از دو طلب خود را از فلانی بگیر و آن را معین نکند، حواله درست نیست .
صحت حواله در صورت معین بودن مقدار و جنس حواله در دفتر
2294 - اگر بدهی واقعا معین باشد ولی بدهکار و طلبکار در موقع حواله دادن مقدارآن یا جنس آن را ندانند حواله صحیح است ، مثلا اگر طلب کسی را در دفتر نوشته باشد و پیش از دیدن دفتر حواله بدهد و بعد دفتر راببیند و به طلبکار مقدار طلبش را بگوید حواله صحیح می باشد.
12-شرائط دايه
استحباب دوازده امامی و عاقل و عفیف و زیبا بودن دائه طفل
2408 - اگر زنی که در حال احرام است با مردی که در حال احرام نیست ازدواج کند عقد او باطل است ، و اگر زن می دانسته که ازدواج کردن در حال احرام حرام است احتیاط واجب آن است که بعدا با آن مرد ازدواج نکند، بلکه خالی از قوت نیست .
13-شرائط ذبح
تذکیه شرعی به بریدن چهار رگ حلقوم
2591 - دستور سر بریدن حیوان آن است که چهار رگ بزرگ کردن آن را از پایین برآمدگی زیر گلو به طور کامل ببرند، و اگر آنها را بشکافند، کافی نیست .
لزوم توالی بریدن رگها در تذکیه حیوان بطوریکه عرفا با هم شمرده شود
2592 - اگر بعضی از چهار رگ را ببرند و صبر کنند تا حیوان بمیرد، بعد بقیه را ببرند، فایده ندارد. بلکه اگر به این مقدار هم صبر نکنند، ولی به طورمعمول چهار رگ را پشت سر هم نبرند، اگر چه پیش از جان دادن حیوان بقیه رگها را ببرند، اشکال دارد.
بیان شرائط پنج گانه تذکیه حیوان
2594 - سر بریدن حیوان پنج شرط دارد: اول : کسی که سر حیوان را می برد چه مرد باشد چه زن ، باید مسلمان باشد و اظهار دشمنی با اهل بیت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نکند و بچه مسلمان هم اگر ممیز باشد یعنی خوب و بد را بفهمد،می تواند سر حیوان را ببرد. دوم : سر حیوان را با چیزی ببرند که از آهن باشد، ولی چنانچه آهن پیدا نشود و طوری باشد که اگر سر حیوان را نبرند می میرد، با چیز تیزی که چهار رگ آن را جدا کند مانند شیشه و سنگ تیز، می شود سر آن را برید. سوم :در موقع سر بریدن جلوی بدن حیوان رو به قبله باشد وکسی که می داند باید رو به قبله سر ببرد اگر عمدا حیوان را رو به قبله نکند، حیوان حرام می شود، ولی اگر فراموش کند، یا مسأله را نداند، یا قبله را اشتباه کند، یا نداند قبله کدام طرف است ،یا نتواند حیوان را رو به قبله کند، اشکال ندارد. چهارم : وقتی می خواهد سر حیوان را ببرد یا کارد به گلویش بگذارد به نیت سر بریدن ، نام خدا را ببرد و همین قدرکه بگوید: "بسم الله " کافی است واگر بدون قصد سر بریدن ، نام خدا را ببرد، آن حیوان پاک نمی شود و گوشت آن هم حرام است ، ولی اگر از روی فراموشی نام خدا رانبرد، اشکال ندارد. پنجم : حیوان بعد از سر بریدن حرکتی بکند، اگرچه مثلا چشم یا دم خود را حرکت دهد، یا پای خود را به زمین زند که معلوم شود زنده بوده است .
لزوم فرو بردن کادر در گلوی شتر و سر بریدن سایر حیوانات در تذکیه و حکم عکس آن
2597 - اگر به جای این که کارد در گودی گردن شتر فرو کنند سر آن را ببرند یاگوسفند و گاو و مانند اینها را مثل شتر کارد در گودی گردنشان فرو کنند، گوشت آنها حرام و بدن آنها نجس است ، ولی اگر چهار رگ شتر را ببرند و تا زنده است ، به دستوری که گفته شد، کارد در گودی گردنش فرو کنند، گوشت آن حلال و بدن آن پاک است ، و نیز اگر کارد در گودی گردن گاو یا گوسفند یا مانند اینها فروکنند و تا زنده است سر آن را ببرند، حلال و پاک می باشد.
14-شرائط رضاع
بیان شرائط هشتگانه شیر دادنی که علت محرم شدن است
2474 - شیر دادنی که علت محرم شدن است هشت شرط دارد: اول : بچه شیر زن زنده را بخورد، پس اگر از پستان زنی که مرده است شیر بخورد فایده ندارد. دوم :شیر آن زن از حرام نباشد، پس اگر شیر بچه ای را که از زنا به دنیا آمده به بچه دیگر بدهند، به واسطه آن شیر، بچه به کسی محرم نمی شود. سوم : بچه شیر را از پستان بمکد پس اگر شیر را در گلوی او بریزند نتیجه ندارد. چهارم : شیر خالص و باچیز دیگر مخلوط نباشد. پنجم : شیر از یک شوهر باشد. پس اگر زن شیردهی را طلاق دهند بعد شوهر دیگری کند و از او آبستن شود و تا موقع زاییدن ، شیری که از شوهراول داشته باقی باشد و مثلا هشت دفعه پیش از زاییدن از شیر شوهر اول و هفت دفعه بعد از زاییدن از شیر شوهر دوم به بچه ای بدهد، آن بچه به کسی محرم نمی شود. ششم : بچه به واسطه مرض شیر را قی نکند و اگر قی کند بنابر احتیاط واجب کسانی که به واسطه شیر خوردن به آن بچه محرم می شوند باید با او ازدواج نکنند ونگاه محرمانه هم به او ننمایند. هفتم : پانزده مرتبه یا یک شبانه روز به طوری که در مسأله بعد گفته می شود شیر سیر بخورد یا مقداری شیر به او بدهند که بگویند ازآن شیر استخوانش محکم شده و گوشت در بدنش روییده است ، بلکه اگر ده مرتبه هم به او شیر دهند احتیاط مستحب آن است کسانی که به واسطه شیر خوردن او به اومحرم می شوند با او ازدواج نکنند و نگاه محرمانه هم به او ننمایند. هشتم : دو سال بچه تمام نشده باشد و اگر بعد از تمام شدن دو سال او را شیر دهند به کسی محرم نمی شود بلکه اگر مثلا پیش از تمام شدن دو سال چهارده مرتبه و بعد از آن یک مرتبه شیر بخورد به کسی محرم نمی شود، ولی چنانچه از موقع زاییدن زن شیرده بیشتر از دوسال گذشته باشد و شیر او باقی باشد و بچه ای را شیر دهد آن بچه به کسانی که گفته شد محرم می شود.
کیفیت شیر خوردن طفل برای محرم شدن
2475 - باید بچه در بین یک شبانه روز غذا یا شیر کس دیگر را نخورد ولی اگر کمی غذا بخورد که نگویند در بین ، غذا خورده اشکال ندارد و نیز باید پانزده مرتبه را از شیر یک زن بخورد و در بین پانزده مرتبه شیر کس دیگر را نخورد ودر هر دفعه بدون فاصله شیر بخورد ولی اگر در بین شیر خوردن نفس تازه کند یا کمی صبر کند که از اولی که پستان در دهان می گیرد تا وقتی سیر می شود یک دفعه حساب شود اشکال ندارد.
عدم محرمیت دو طفلی که زنی از شیر دو شوهر به ترتیب شیر دهد
2476 - اگر زن از شیر شوهر خود بچه ای را شیر دهد بعد شوهر دیگر کند و از شیر آن شوهر هم بچه دیگر را شیر دهد آن دو بچه به یکدیگر محرم نمی شوند اگر چه بهتر است با هم ازدواج نکنند و نگاه محرمانه به یکدیگر ننمایند.
محرم نشدن به شیر خوردن متناول طفل از دو زن یک شوهر
2479 - اگر کسی دو زن شیرده داشته باشد و یکی از آنان بچه ای را مثلا هشت مرتبه و دیگری هفت مرتبه شیر بدهد آن بچه به کسی محرم نمی شود.
15-شرائط رهن
اعتبار بلوغ و عقل و رشد و اختیار و آزادی تصرف در دهنده و گیرنده رهن
2302 - گرو دهنده و کسی که مال را به گرو می گیرد باید مکلف و عاقل باشند و کسی آنها را مجبور نکرده باشد و نیز گرو دهنده در حال بالغ شدن باید سفیه نباشدیعنی مال خود را بیهوده مصرف نکند بلکه اگر به واسطه ورشکستگی یا برای آن که بعداز بالغ شدن سفیه شده حاکم شرع او را از تصرف در اموالشان جلوگیری کرده باشدنمی تواند مال خود را گرو بگذارد.
عدم صحت رهن چیزی که خرید و فروش آن صحیح نیست
2304 - چیزی را که گرو می گذارند باید خرید و فروش آن صحیح باشد پس اگر شراب و مانند آن را گرو بگذارند درست نیست .
16-شرائط زكات
عدم وجوب زکات در صورتی که ماه دوازدهم بدون اختیار شخص بعضی از شرطهای زکات از بین برود
1856 - بعد از آن که انسان دوازده ماه مالک گاو و گوسفند و شتر وطلا و نقره بود باید زکات آن را بدهد. ولی از اول ماه دوازدهم ، نمی تواند طوری در مال تصرف کند که مال از بین برود و اگر تصرف کند ضامن است و چنانچه در ماه دوازدهم بدون اختیار او بعضی از شرطهای زکات از بین برود زکات بر او واجب نیست .
عدم وجوب زکات در صورتی که مالک اموال زکوی در بین سال بالغ شود
1857 - اگر مالک گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره در بین سال بالغ شود، زکات بر او واجب نیست .
وجوب پرداخت زکات در صورت بالغ شدن مالک موقع واجب شدن زکات
1859 - اگر موقع واجب شدن زکات گندم و جو کشمش و خرما که در مسأله پیش گفته شد صاحب آنها بالغ باشد باید زکات آنها را بدهد.
وجوب زکات غلات بعد از رسیدن به نصاب 288 من تبریز الا 45 مثقال
1864 - زکات گندم و جو و خرما و کشمش وقتی واجب می شود که به مقدار نصاب برسند و نصاب آنها 288 من تبریز و 45 مثقال کم است که 207/847 کیلوگرم می شود.
وجوب پرداخت زکات در صورت مالک شدن پیش از وجوب زکات
1868 - اگر بعد از مالک شدن درخت خرما و انگور یا زراعت گندم و جو زکات آنها واجب شود، باید زکات آن را بدهد.
17-شرائط سجده
لزوم ایستادن بعد از ذکر رکوع و سجده رفتن پس از آرام گرفتن بدن
1040 - بعد از تمام شدن ذکر رکوع باید راست بایستد و بعد از آنکه بدن آرام گرفت به سجده رود، و اگر عمدا پیش از ایستادن یا پیش از آرام گرفتن بدن به سجده رود نمازش باطل است .
لزوم قدری بی حرکت نشستن بعد از سجده دوم رکعت اول و سومی که تشهد ندارد
1075 - در رکعت اول و رکعت سومی که تشهد ندارد مثل رکعت سوم نماز ظهر و عصرو عشا اگر بعد از سجده دوم بدون آنکه مقداری بنشیند برای رکعت بعد برخیزدنمازش صحیح است ، ولی بنابر احتیاط واجب باید بعد از سجده دوم قدری بی حرکت بنشیند و بعد برخیزد.
18-شرائط شركت
اعتبار شرائط عقل و بلوغ و اختیار و عدم سفاهت در اعضا شرکت
2145 - کسانی که به واسطه عقد شرکت با هم شریک می شوند، باید مکلف و عاقل باشند و از روی قصد و اختیار شرکت کنند، و نیز باید بتوانند در مال خود تصرف نمایند. پس آدم سفیهی که مال خود را در کارهای بیهوده مصرف می کند، اگر حاکم شرع او را از تصرف در اموالش جلوگیری کرده باشد، اگر شرکت کند صحیح نیست .
19-شرائط شكار
بیان شرائط پنج گانه در شکار حیوان به منظور حلال شدن گوشتش
2601 - اگر حیوان حلال گوشت وحشی را با اسلحه شکار کنند، با پنج شرط حلال وبدنش پاک است : اول : آنکه اسلحه شکار مثل کارد و شمشیر برنده باشد، یا مثل نیزه و تیر، تیز باشد که به واسطه تیز بودن ، بدن حیوان را پاره کند. و اگر به وسیله دام یا چوب و سنگ و مانند اینها حیوانی را شکار کند، پاک نمی شود و خوردن آن هم حرام است . و اگر حیوانی را با تفنگ شکار کنند، چنانچه گلوله آن تیزباشد که در بدن حیوان فرو رود و آن را پاره کند، پاک و حلال است . و اگر گلوله تیز نباشد بلکه با فشار در بدن حیوان فرو رود و حیوان را بکشد، یا به واسطه حرارتش بدن حیوان را بسوزاند و در اثر سوزاندن ، حیوان بمیرد، پاک و حلال بودنش اشکال دارد.
20-شرائط صلح
لزوم اعتبار عقل و بلوغ و رشد و قدرت تصرف در طرفین صلح
2161 - دو نفری که چیزی را به یکدیگر صلح می کنند باید بالغ و عاقل باشند، وکسی آنها را مجبور نکرده باشد، و قصد صلح داشته باشند، و حاکم شرع هم آنان را از تصرف در اموالشان جلوگیری نکرده باشد.
21-شرائط ضمانت
اعتبار عقل و بلوغ و رشد و اختیار و آزادی تصرف مالی در ضامن و طلبکار
2311 - ضامن و طلبکار باید مکلف و عاقل باشند و کسی هم آنها را مجبور نکرده باشد و نیز باید در حال بالغ شدن سفیه نباشد که مال خود را در کارهای بیهوده مصرف کنند ولی اگر بعد از بالغ شدن سفیه شده باشند و حاکم شرع آنان را از تصرف جلوگیری نکرده باشد، اشکال ندارد و کسی که به واسطه ورشکستگی حاکم شرع او را ازتصرف در اموالش جلوگیری کرده بابت طلبی که دارد دیگری نمی تواند ضامن او شود.
عدم جریان ضمان در غیر بدهکار فعلی
2313 - کسی که انسان ضامن بدهی او می شود باید بدهکار باشد، پس اگر کسی بخواهد از دیگری قرض کند تا وقتی قرض نکرده انسان نمی تواند ضامن او شود.
لزوم معین بودن طلبکار و بدهکار و جنس بدهی در ضمان
2314 - در صورتی انسان می تواند ضامن شود که طلبکار و بدهکار و جنس بدهی همه متمیز باشد یعنی مبهم یا مردد نباشد. پس اگر دو نفر از کسی طلبکار باشند وانسان بگوید: "من ضامن هستم که طلب یکی از شماها را بدهم "، چون معین نکرده که طلب کدام را بدهد، ضامن شدن او باطل است . و نیز اگر کسی از دو نفر طلبکارباشد و انسان بگوید: "من ضامن هستم که بدهی یکی ازآن دو نفر را به تو بدهم "، چون معین نکرده که بدهی کدام را می دهد، ضامن شدن او باطل می باشد. و همچنین اگرکسی از دیگری مثلا ده من گندم و ده تومان پول طلبکار باشد و انسان بگوید: "من ضامن یکی از دو طلب تو هستم " و معین نکند که ضامن گندم است یا ضامن پول ، صحیح نیست .
22-شرائط طلاق
لزوم عقل و بلوغ و اختیار و قصد مرد برای طلاق در صحت طلاق
2498 - مردی که زن خود را طلاق می دهد، باید عاقل و بنابر احتیاط واجب بالغ باشد و به اختیار خود طلاق دهد و اگر او را مجبور کنند که زنش را طلاق دهد طلاق باطل است و نیز باید قصد طلاق داشته باشد، پس اگر صیغه طلاق را به شوخی بگویدصحیح نیست .
لزوم طهارت زن از حیض و نفاس و عدم نزدیکی در پاکی در صحت طلاق زن
2499 - زن باید در وقت طلاق از خون حیض و نفاس پاک باشد و شوهرش در آن پاکی یا در حال نفاس یا حیض که پیش از این پاکی بوده با او نزدیکی نکرده باشد،و تفصیل این دو شرط در مسایل آینده گفته می شود.
لزوم مراعات پاکی زن اگر مرد بخواهد غیابی طلاق دهد
2502 - کسی که می داند زنش در حال حیض یا نفاس است ، اگر غایب شود مثلامسافرت کند و بخواهد او را طلاق دهد، باید تا مدتی که معمولا زنها از حیض یانفاس پاک می شوند، صبر کند.
حکم طلاق مردی که در پاکی با زنش نزدیکی کرده است و سفر کرده است
2506 - اگر با زنی که از خون حیض و نفاس پاک است نزدیکی کند و مسافرت نماید، چنانچه بخواهد در سفر طلاقش دهد، باید به قدری که زن معمولا بعد از آن پاکی ، خون می بیند و دوباره پاک می شود، صبر کند.
لزوم عربی خواندن صیغه طلاق در حضور دو مرد عادل
2508 - طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن رابشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق " زن من فاطمه رها است ، و اگر دیگری را وکیل کند،َن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق ".
23-شرائط عقد ازدواج
اعتبار عربی بودن عقد و قصد زناشوئی و رضایت و عقل و بلوغ و تعیین زن و شوهر
2370 - عقد ازدواج چند شرط دارد: اول : آنکه به عربی صحیح خوانده شود به احتیاط واجب ، و اگر خود مرد و زن نتوانند صیغه را به عربی صحیح بخوانند به هر لفظی که صیغه را بخوانند صحیح است و لازم هم نیست که وکیل بگیرند اما بایدلفظی بگویند که معنی "زوجت و قبلت " را بفهماند.
24-شرائط غسل ميت
باطل بودن غسل میت در صورتی که مرد زن را و زن مرد را غسل دهد
559 - اگر مرد زن را، و زن مرد را غسل بدهد، باطل است . ولی زن می تواندشوهر خود را غسل دهد و شوهر هم می تواند زن خود را غسل دهد، اگر چه احتیاطمستحب آن است که زن شوهر خود، و شوهر زن خود را غسل ندهد.
25-شرائط فطره
وجوب زکات فطره بر بالغ هشیار عاقل در شب عید فطر
1991 - کسی که موقع غروب شب عید فطر بالغ و عاقل و هوشیار است وفقیر و بنده کس دیگر نیست ، باید برای خودش و کسانی که نان خور او هستند هرنفری یک صاع که تقریبا سه کیلو است ، گندم یا جو یا خرما یا کشمش یا برنج یا ذرت و مانند اینها به مستحق بدهد، و اگر پول یکی از اینها را هم بدهد،کافی است .
وجوب پرداخت زکات فطره تمام افرادی که شب عید فطر نان خور انسانند
1993 - انسان باید فطره کسانی را که در غروب شب عید فطر نان خور او حساب می شوند، بدهد کوچک باشند یا بزرگ ، مسلمان باشند یا کافر، دادن خرج آنان بر اوواجب باشد یا نه ، در شهر خود او باشند یا در شهر دیگر.
عدم وجوب زکات فطره بر دیوانه یا بیهوش هنگام شب عید فطر
1998 - اگر کسی موقع غروب شب عید فطر، دیوانه یا بیهوش باشد زکات فطره بر او واجب نیست .
وجوب زکات فطره بر کسی که شب عید بالغ و عاقل و غنی شود
1999 - اگر پیش از غروب بچه بالغ شود، یا دیوانه عاقل گردد، یا فقیر غنی شود، در صورتی که شرایط واجب شدن فطره را دارا باشد، باید زکات فطره را بدهد.
استحباب زکات فطره برای کسی که پس از غروب تا ظهر روز عید بالغ و عاقل و غنی شود
2000 - کسی که موقع غروب شب عید فطر، زکات فطره براو واجب نیست ، اگر تاپیش از ظهر روز عید شرطهای واجب شدن فطره در او پیدا شود، مستحب است زکات فطره را بدهد.
عدم وجوب زکات بر کافری که پس از مغرب شب عید فطر مسلمان شود
2001 - کافری که بعد از غروب شب عید فطر مسلمان شده ، فطره بر او واجب نیست .ولی مسلمانی که شیعه نبوده اگر بعد از دیدن ماه شیعه شود، باید زکات فطره رابدهد.
وجوب زکات بر مسلمانی که پس از مغرب شب عید فطر شیعه شود
2001 - کافری که بعد از غروب شب عید فطر مسلمان شده ، فطره بر او واجب نیست .ولی مسلمانی که شیعه نبوده اگر بعد از دیدن ماه شیعه شود، باید زکات فطره رابدهد.
عدم وجوب فطره کسانی که بعد از مغرب شب عید فطر نانخور می شوند
2003 - اگر بعد از غروب شب عید فطر بچه دار شود، یا کسی نان خور او حساب شود،واجب نیست فطره او را بدهد، اگر چه مستحب است فطره کسانی را که بعد ازغروب تا پیش از ظهر روز عید نان خور او حساب می شوند بدهد.
26-شرائط قرض
عدم لزوم صیغه در قرض معلوم لزوم مشخص بودن مقدار
2273 - در قرض لازم نیست صیغه بخوانند بلکه اگر چیزی را به نیت قرض به کسی بدهد و او هم به همین قصد بگیرد صحیح است ولی مقدار آن باید کاملا معلوم باشد.
27-شرائط قسم
اعتبار بلوغ و عقل و قصد و اختیار و حسن مورد و اسم خاص خداوند در قسم
2671 - قسم چند شرط دارد: اول : کسی که قسم می خورد باید بالغ و عاقل باشد، و اگر می خواهد راجع به مال خودش قسم بخورد، باید در حال بالغ شدن سفیه نباشدو حاکم شرع او را از تصرف در اموالش منع نکرده باشد، و از روی قصد و اختیار قسم بخورد پس قسم خوردن بچه و دیوانه و مست و کسی که مجبورش کرده اند، درست نیست و همچنین است اگر در حال عصبانی بودن بی قصد قسم بخورد. دوم : کاری را که قسم می خورد انجام دهد، باید حرام و مکروه نباشد و کاری را که قسم می خورد ترک کند،باید واجب و مستحب نباشد، و اگر قسم بخورد که کار مباحی را به جا آورد، بایدترک آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد، و نیز اگر قسم بخورد کار مباحی راترک کند، باید انجام آن در نظر مردم بهتر از ترکش نباشد. سوم : به یکی از اسامی خداوند عالم قسم بخورد که به غیر ذات مقدس او گفته نمی شود، مثل خدا و الله ونیز اگر به اسمی قسم بخورد که به غیر خدا هم می گویند، ولی به قدری به خداگفته می شود که هر وقت کسی آن اسم را بگوید، ذات مقدس حق در نظر می آید، مثل آن که به خالق و رازق قسم بخورد، صحیح است ، بلکه اگر به لفظی قسم بخورد که بدون قرینه خدا بنظر نمی آید، ولی او قصد خدا را کند بنابر احتیاط، باید به آن قسم عمل نماید. چهارم : قسم را به زبان بیاورد و اگر بنویسد یا در قلبش آن را قصد کندصحیح نیست ولی آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد صحیح است . پنجم : عمل کردن به قسم برای او ممکن باشد و اگر موقعی که قسم می خورد ممکن باشد و بعد تا آخر وقتی که برای قسم معین کرده عاجز شود یا برایش مشقت داشته باشد، قسم او از وقتی که عاجزشده به هم می خورد.
اعتبار به زبان آوردن و توانائی از انجام در قسم
2671 - قسم چند شرط دارد: اول : کسی که قسم می خورد باید بالغ و عاقل باشد، و اگر می خواهد راجع به مال خودش قسم بخورد، باید در حال بالغ شدن سفیه نباشدو حاکم شرع او را از تصرف در اموالش منع نکرده باشد، و از روی قصد و اختیار قسم بخورد پس قسم خوردن بچه و دیوانه و مست و کسی که مجبورش کرده اند، درست نیست و همچنین است اگر در حال عصبانی بودن بی قصد قسم بخورد. دوم : کاری را که قسم می خورد انجام دهد، باید حرام و مکروه نباشد و کاری را که قسم می خورد ترک کند،باید واجب و مستحب نباشد، و اگر قسم بخورد که کار مباحی را به جا آورد، بایدترک آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد، و نیز اگر قسم بخورد کار مباحی راترک کند، باید انجام آن در نظر مردم بهتر از ترکش نباشد. سوم : به یکی از اسامی خداوند عالم قسم بخورد که به غیر ذات مقدس او گفته نمی شود، مثل خدا و الله ونیز اگر به اسمی قسم بخورد که به غیر خدا هم می گویند، ولی به قدری به خداگفته می شود که هر وقت کسی آن اسم را بگوید، ذات مقدس حق در نظر می آید، مثل آن که به خالق و رازق قسم بخورد، صحیح است ، بلکه اگر به لفظی قسم بخورد که بدون قرینه خدا بنظر نمی آید، ولی او قصد خدا را کند بنابر احتیاط، باید به آن قسم عمل نماید. چهارم : قسم را به زبان بیاورد و اگر بنویسد یا در قلبش آن را قصد کندصحیح نیست ولی آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد صحیح است . پنجم : عمل کردن به قسم برای او ممکن باشد و اگر موقعی که قسم می خورد ممکن باشد و بعد تا آخر وقتی که برای قسم معین کرده عاجز شود یا برایش مشقت داشته باشد، قسم او از وقتی که عاجزشده به هم می خورد.
عدم صحت قسم فرزند و زن در صورت جلوگیری پدر و شوهر
2672 - اگر پدر از قسم خوردن فرزند جلوگیری کند یا شوهر از قسم خوردن زن جلوگیری نماید، قسم آنان صحیح نیست .
28-شرائط كفالت
صحت کفالت در صورت گفتن لفظ دال بر آن و قبول طلبکار
2323 - کفالت در صورتی صحیح است که کفیل به هر لفظی اگر چه عربی نباشد به طلبکار بگوید که من ضامنم هر وقت بدهکار خود را بخواهی به دست تو بدهم و طلبکارهم قبول نماید.
29-شرائط كفن
ممنوعیت کفن بدن نما
578 - احتیاط واجب آن است که هر یک از سه پارچه کفن به قدری نازک نباشد که بدن میت از زیر آن پیدا باشد.
جایز نبودن کفن با پوست مردار و چیز غصبی
579 - کفن کردن با چیز غصبی ، اگر چیز دیگری هم پیدا نشود، جایز نیست . وچنانچه کفن میت غصبی باشد و صاحب آن راضی نباشد، باید از تنش بیرون آورند، اگر چه او را دفن کرده باشند. و همچنین جایز نیست با پوست مردار او را کفن کنند.
جایز نبودن کفن با پارچه ای که با طلا بافته شده است
580 - کفن کردن میت با چیز نجس و با پارچه ابریشمی خالص جایز نیست ،ولی در حال ناچاری اشکال ندارد. و احتیاط واجب آن است که با پارچه طلاباف هم میت را کفن نکنند، مگر در حال ناچاری .
جایز نبودن کفن با چیز نجس یا ابریشم خالص
580 - کفن کردن میت با چیز نجس و با پارچه ابریشمی خالص جایز نیست ،ولی در حال ناچاری اشکال ندارد. و احتیاط واجب آن است که با پارچه طلاباف هم میت را کفن نکنند، مگر در حال ناچاری .
جایز نبودن کفن با پارچه ای که از پشم و موی حیوان حرام گوشت تهیه شده است
581 - کفن کردن با پارچه ای که از پشم یا موی حیوان حرام گوشت تهیه شده ، در حال اختیار جایز نیست . ولی اگر پوست حیوان حلال گوشت را طوری درست کنند که به آن جامه گفته شود، می شود با آن میت را کفن کنند. و همچنین اگر کفن ازمو و پشم حیوان حلال گوشت باشد اشکال ندارد، اگر چه احتیاط مستحب آن است که بااین دو هم کفن ننمایند.
ممنوعیت کفن از پوست حیوان حلال گوشت مگر از مو و پشم آن
581 - کفن کردن با پارچه ای که از پشم یا موی حیوان حرام گوشت تهیه شده ، در حال اختیار جایز نیست . ولی اگر پوست حیوان حلال گوشت را طوری درست کنند که به آن جامه گفته شود، می شود با آن میت را کفن کنند. و همچنین اگر کفن ازمو و پشم حیوان حلال گوشت باشد اشکال ندارد، اگر چه احتیاط مستحب آن است که بااین دو هم کفن ننمایند.
30-شرائط كفيل
اعتبار عقل و بلوغ و اختیار در کفیل
2324 - کفیل باید مکلف وعاقل باشد واو را در کفالت مجبور نکرده باشند وبتواندکسی را که کفیل او شده حاضر نماید.
31-شرائط مؤذن
استحباب انتخاب مؤذنی عادل، وقت شناس و با صدائی بلند
941 - مستحب است کسی را که برای گفتن اذان معین می کنند، عادل و وقت شناس و صدایش بلند باشد و اذان را در جای بلند بگوید.
32-شرائط مزارعه
اعتبار عقل و بلوغ و رشد و اختیار در عقد مزارعه
2229 - مزارعه چند شرط دارد: اول : آنکه صاحب زمین به زارع بگوید زمین را به تو واگذار کردم و زارع هم بگوید قبول کردم ، یا بدون اینکه حرفی بزنند،مالک زمین را واگذار کند برای مزارعه و زارع تحویل بگیرد. دوم : صاحب زمین وزارع هر دو مکلف و عاقل باشند و با قصد و اختیار خود مزارعه راانجام دهند وحاکم شرع آنان را از تصرف در اموالشان جلوگیری نکرده باشد بلکه اگر در حال بالغ شدن سفیه باشند اگر چه حاکم شرع جلوگیری نکرده باشد نمی توانند مزارعه را انجام دهند و این حکم در همه معاملات جاری است . سوم : همه حاصل زمین به یکی اختصاص داده نشود.
اعتبار قابلیت زمین برای زراعت در مزارعه
2229 - مزارعه چند شرط دارد: اول : آنکه صاحب زمین به زارع بگوید زمین را به تو واگذار کردم و زارع هم بگوید قبول کردم ، یا بدون اینکه حرفی بزنند،مالک زمین را واگذار کند برای مزارعه و زارع تحویل بگیرد. دوم : صاحب زمین وزارع هر دو مکلف و عاقل باشند و با قصد و اختیار خود مزارعه راانجام دهند وحاکم شرع آنان را از تصرف در اموالشان جلوگیری نکرده باشد بلکه اگر در حال بالغ شدن سفیه باشند اگر چه حاکم شرع جلوگیری نکرده باشد نمی توانند مزارعه را انجام دهند و این حکم در همه معاملات جاری است . سوم : همه حاصل زمین به یکی اختصاص داده نشود.
بطلان مزارعه در صورت اختصاص همه محصول به زارع یا مالک
2229 - مزارعه چند شرط دارد: اول : آنکه صاحب زمین به زارع بگوید زمین را به تو واگذار کردم و زارع هم بگوید قبول کردم ، یا بدون اینکه حرفی بزنند،مالک زمین را واگذار کند برای مزارعه و زارع تحویل بگیرد. دوم : صاحب زمین وزارع هر دو مکلف و عاقل باشند و با قصد و اختیار خود مزارعه راانجام دهند وحاکم شرع آنان را از تصرف در اموالشان جلوگیری نکرده باشد بلکه اگر در حال بالغ شدن سفیه باشند اگر چه حاکم شرع جلوگیری نکرده باشد نمی توانند مزارعه را انجام دهند و این حکم در همه معاملات جاری است . سوم : همه حاصل زمین به یکی اختصاص داده نشود.
بطلان مزارعه در صورت مشخص نبودن سهم زارع یا مالک
2229 - مزارعه چند شرط دارد: اول : آنکه صاحب زمین به زارع بگوید زمین را به تو واگذار کردم و زارع هم بگوید قبول کردم ، یا بدون اینکه حرفی بزنند،مالک زمین را واگذار کند برای مزارعه و زارع تحویل بگیرد. دوم : صاحب زمین وزارع هر دو مکلف و عاقل باشند و با قصد و اختیار خود مزارعه راانجام دهند وحاکم شرع آنان را از تصرف در اموالشان جلوگیری نکرده باشد بلکه اگر در حال بالغ شدن سفیه باشند اگر چه حاکم شرع جلوگیری نکرده باشد نمی توانند مزارعه را انجام دهند و این حکم در همه معاملات جاری است . سوم : همه حاصل زمین به یکی اختصاص داده نشود.
بیان شرائط نه گانه مزارعه
2229 - مزارعه چند شرط دارد: اول : آنکه صاحب زمین به زارع بگوید زمین را به تو واگذار کردم و زارع هم بگوید قبول کردم ، یا بدون اینکه حرفی بزنند،مالک زمین را واگذار کند برای مزارعه و زارع تحویل بگیرد. دوم : صاحب زمین وزارع هر دو مکلف و عاقل باشند و با قصد و اختیار خود مزارعه راانجام دهند وحاکم شرع آنان را از تصرف در اموالشان جلوگیری نکرده باشد بلکه اگر در حال بالغ شدن سفیه باشند اگر چه حاکم شرع جلوگیری نکرده باشد نمی توانند مزارعه را انجام دهند و این حکم در همه معاملات جاری است . سوم : همه حاصل زمین به یکی اختصاص داده نشود.
لزوم تعیین زمین در مزارعه
2229 - مزارعه چند شرط دارد: اول : آنکه صاحب زمین به زارع بگوید زمین را به تو واگذار کردم و زارع هم بگوید قبول کردم ، یا بدون اینکه حرفی بزنند،مالک زمین را واگذار کند برای مزارعه و زارع تحویل بگیرد. دوم : صاحب زمین وزارع هر دو مکلف و عاقل باشند و با قصد و اختیار خود مزارعه راانجام دهند وحاکم شرع آنان را از تصرف در اموالشان جلوگیری نکرده باشد بلکه اگر در حال بالغ شدن سفیه باشند اگر چه حاکم شرع جلوگیری نکرده باشد نمی توانند مزارعه را انجام دهند و این حکم در همه معاملات جاری است . سوم : همه حاصل زمین به یکی اختصاص داده نشود.
لزوم تعیین نوع زراعت در صورت داشتن قصد آن در مزارعه
2229 - مزارعه چند شرط دارد: اول : آنکه صاحب زمین به زارع بگوید زمین را به تو واگذار کردم و زارع هم بگوید قبول کردم ، یا بدون اینکه حرفی بزنند،مالک زمین را واگذار کند برای مزارعه و زارع تحویل بگیرد. دوم : صاحب زمین وزارع هر دو مکلف و عاقل باشند و با قصد و اختیار خود مزارعه راانجام دهند وحاکم شرع آنان را از تصرف در اموالشان جلوگیری نکرده باشد بلکه اگر در حال بالغ شدن سفیه باشند اگر چه حاکم شرع جلوگیری نکرده باشد نمی توانند مزارعه را انجام دهند و این حکم در همه معاملات جاری است . سوم : همه حاصل زمین به یکی اختصاص داده نشود.
لزوم معلوم بودن یا معین کردن مخارجی که زارع یا مالک در مزارعه به عهده دار
2229 - مزارعه چند شرط دارد: اول : آنکه صاحب زمین به زارع بگوید زمین را به تو واگذار کردم و زارع هم بگوید قبول کردم ، یا بدون اینکه حرفی بزنند،مالک زمین را واگذار کند برای مزارعه و زارع تحویل بگیرد. دوم : صاحب زمین وزارع هر دو مکلف و عاقل باشند و با قصد و اختیار خود مزارعه راانجام دهند وحاکم شرع آنان را از تصرف در اموالشان جلوگیری نکرده باشد بلکه اگر در حال بالغ شدن سفیه باشند اگر چه حاکم شرع جلوگیری نکرده باشد نمی توانند مزارعه را انجام دهند و این حکم در همه معاملات جاری است . سوم : همه حاصل زمین به یکی اختصاص داده نشود.
33-شرائط مساقات
اعتبار عقل و رشد و بلوغ در طرفین عقد مساقات
2241 - مالک و کسی که تربیت درختها را به عهده می گیرد باید مکلف و عاقل باشند و کسی آنها را مجبور نکرده باشد و نیز باید حاکم شرع آنان را از تصرف در مال خوشان منع نکرده باشد بلکه اگر در حال بالغ شدن سفیه باشند اگرچه حاکم شرع منع نکرده باشد معامله ایشان صحیح نیست .
لزوم تعیین مدت مساقات
2242 - مدت مساقات باید معلوم باشد و اگر اول آن را معین کنند و آخر آن راموقعی قرار دهند که میوه آن سال به دست می آید صحیح است .
لزوم انجام مساقات پیش از ظاهر شده میوه یا رسیدن آن در صورتی که محتاج مواظبت و پرورش باشد
2244 - باید قرار معامله مساقات را پیش از ظاهر شدن میوه بگذارند و اگربعد از ظاهر شدن میوه و پیش از رسیدن آن قرار بگذارند پس اگر کاری مانندآبیاری یا کار دیگر که برای زیاد شدن میوه یا خوب شدن آن لازم است باقی مانده باشد معامله صحیح است وگرنه اشکال دارد اگر چه احتیاج به کاری مانند چیدن میوه و نگهداری آن داشته باشد.
34-شرائط مستطيع
بیان شرائط معتبر در استطاعت برای حج
2036 - حج : زیارت کردن خانه خدا و انجام اعمالی است که دستور داده اند در آن جا بجا آورده شود، و در تمام عمر بر کسی که این شرایط را دارا باشد یک مرتبه واجب می شود: اول : آنکه بالغ باشد. دوم : آنکه عاقل و آزاد باشد. سوم : به واسطه رفتن به حج مجبور نشود که کار حرامی را که اهمیتش در شرع از حج بیشتراست انجام دهد یا عمل واجبی را که از حج مهمتر است ترک نماید. چهارم : آنکه مستطیع باشد، و مستطیع بودن به چند چیز است : اول : آنکه توشه راه و چیزهایی راکه بر حسب حالش در سفر به آن محتاج است و در کتابهای مفصل گفته شده ، داراباشد، و نیز مرکب سواری یا مالی که بتواند آنها را تهیه کند داشته باشد. دوم :سلامت مزاج و توانایی آن را داشته باشد که بتواند مکه رود و حج را بجا آورد.سوم : در راه مانعی از رفتن نباشد و اگر راه بسته باشد یا انسان بترسد که در راه جان یا عرض او از بین برود، یا مال او را ببرند، حج بر او واجب نیست ، ولی اگراز راه دیگری بتواند برود، اگرچه دورتر باشد در صورتی که مشقت زیاد نداشته باشدو خیلی غیر متعارف نباشد، باید از آن راه برود. چهارم : به قدر بجا آوردن اعمال حج وقت داشته باشد. پنجم : مخارج کسانی را که خرجی آنان بر او واجب است مثل زن و بچه و مخارج کسانی را که مردم خرجی دادن به آنها را لازم می دانند داشته باشد.ششم : بعد از برگشتن ، کسب یا زراعت یا عایدی ملک یا راه دیگری برای معاش خودداشته باشد که مجبور نشود به زحمت زندگی کند
35-شرائط معامله
اعتبار آزاد بودن مال از هر حقی و فروش عین مال نه منفعت آن
2090 - جنسی که می فروشند و چیزی که عوض آن می گیرند پنج شرط دارد. اول : آنکه مقدار آن با وزن یا پیمانه یا شماره و مانند اینها معلوم باشد. دوم : آنکه بتوانند آن را تحویل دهند، بنابر این فروختن اسبی که فرار کرده صحیح نیست ولی اگر بنده ای را که فرار کرده با چیزی که می تواند تحویل دهد مثلا با یک فرش بفروشد اگر چه آن بنده پیدا نشود معامله صحیح است و در غیر بنده مشکل است سوم : خصوصیاتی را که در جنس و عوض هست و به واسطه آنها میل مردم به معامله فرق می کند، معین نماید.
معلوم بودن مقدار و قدرت بر تحویل دادن و بیان خصوصیات جنسی که میفروشد
2090 - جنسی که می فروشند و چیزی که عوض آن می گیرند پنج شرط دارد. اول : آنکه مقدار آن با وزن یا پیمانه یا شماره و مانند اینها معلوم باشد. دوم : آنکه بتوانند آن را تحویل دهند، بنابر این فروختن اسبی که فرار کرده صحیح نیست ولی اگر بنده ای را که فرار کرده با چیزی که می تواند تحویل دهد مثلا با یک فرش بفروشد اگر چه آن بنده پیدا نشود معامله صحیح است و در غیر بنده مشکل است سوم : خصوصیاتی را که در جنس و عوض هست و به واسطه آنها میل مردم به معامله فرق می کند، معین نماید.
36-شرائط نذر
لزوم خواندن صیغه به هر زبان در انعقاد نذر
2641 - در نذر باید صیغه خوانده شود و لازم نیست آن را به عربی بخوانند، پس اگر بگوید: "چنانچه مریض من خوب شود، برای خدا بر من است که ده تومان به فقیر بدهم "، نذر او صحیح است .
اعتبار عقل و بلوغ و اختیار در صحت نذر
2642 - نذر کننده باید مکلف و عاقل باشد و به اختیار و قصد خود نذر کند. بنابراین نذر کردن کسی که او را مجبور کرده اند، یا به واسطه عصبانی شدن بی اختیار نذر کرده ، صحیح نیست .
عدم صحت نذر مالی انسان سفیه و یا انسانی که از تصرف در اموالش ممنوع شده
2643 - آدم سفیهی که مال خود را در کارهای بیهوده مصرف می کند، چنانچه باحال سفاهت بالغ شده باشد یا حاکم شرع او را از تصرف در اموالش جلوگیری کرده باشد، نذرهای مربوط به مالش صحیح نیست .
بطلان نذر در انجام کار مکروه یا حرام و ترک کار مستحب یا واجب
2648 - اگر نذر کند که کار حرام یا مکروهی را انجام دهد، یا کار واجب یامستحبی را ترک کند، نذر او صحیح نیست .
بطلان نذر در انجام یا ترک کار مباحی که انجام و ترک آن مساوی است
2649 - اگر نذر کند که کار مباحی را انجام دهد یا ترک نماید، چنانچه به جاآوردن آن و ترکش از هر جهت مساوی باشد، نذر او صحیح نیست ، و اگر انجام آن ازجهتی بهتر باشد و انسان به قصد همان جهت نذر کند، مثلا نذر کند غذایی را بخورد که برای عبادت قوت بگیرد، نذر او صحیح است ، و نیز اگر ترک آن از جهتی بهترباشد، و انسان برای همان جهت نذر کند که آن را ترک نماید، مثلا برای این که دودمضر است ، نذر کند که آن را استعمال نکند، نذر او صحیح می باشد.
37-شرائط نماز
وجوب نماز خواندن روبروی خانه کعبه
776 - خانه کعبه که در مکه معظمه می باشد قبله است ، و باید روبروی آن ، نمازخواند. ولی کسی که دور است ، اگر طوری بایستد که بگویند رو به قبله نمازمی خواند، کافی است . و همچنین است کارهای دیگری که مانند سر بریدن حیوانات بایدرو به قبله انجام گیرد.
لزوم تحصیل یقین نسبت به جهت قبله قبل از نماز
782 - کسی که می خواهد نماز بخواند، باید برای پیدا کردن قبله کوشش نماید تایقین کند که قبله کدام طرف است . و می تواند به گفته دو شاهد عادل که از روی نشانه های حسی شهادت می دهند، یا به قول کسی که از روی قاعده علمی قبله رامی شناسد و محل اطمینان است ، عمل کند. و اگر اینها ممکن نشد، باید به گمانی که ازمحراب مسجد مسلمانان یا قبرهای آنان یا از راههای دیگر پیدا می شود، عمل نماید. حتی اگر از گفته فاسق یا کافری که به واسطه قواعد علمی قبله را می شناسد گمان به قبله پیدا کند، کافی است .
بطلان نماز با از بین رفتن یکی از شرائط آن مثل آنکه در بین نماز بفهمد مکانش غصبی است
1126 - دوازده چیز نماز را باطل می کند و آنها را مبطلات می گویند:اول : آنکه در بین نماز یکی از شرطهای آن از بین برود مثلا در بین نماز بفهمد مکانش غصبی است .
38-شرائط نماز ميت
بطلان نماز میت اگر قبل از غسل و حنوط و کفن کردن یا در بین اینها خوانده شود
595 - نماز میت باید بعد از غسل و حنوط و کفن کردن او خوانده شود. و اگرپیش از اینها یا در بین اینها بخوانند، اگر چه از روی فراموشی یا ندانستن مسأله باشد، کافی نیست .
شرط نبودن وضو یا غسل یا تیمم یا پاکی بدن و لباس در نماز میت
596 - کسی که می خواهد نماز میت بخواند، لازم نیست با وضو یا غسل یا تیمم باشدو بدن و لباسش پاک باشد. و اگر لباس او غصبی هم باشد، اشکال ندارد. اگر چه احتیاط مستحب آن است که تمام چیزهایی را که در نمازهای دیگر لازم است رعایت کند.
دور ایستادن از میت هنگام نماز خواندن بر او
599 - نمازگزار باید از میت دور نباشد. ولی کسی که نماز میت را به جماعت می خواند، اگر از میت دور باشد، چنانچه صفها به یکدیگر متصل باشد، اشکال ندارد.
لزوم اجراء نماز میت بدون حائل بین نماز گزار و میت
601 - بین میت و نمازگزار باید پرده و دیوار یا چیزی مانند اینهانباشد ولی اگر میت در تابوت و مانند آن باشد، اشکال ندارد.
لزوم پوشاندن عورت میت در وقت نماز بر او
602 - در وقت خواندن نماز، باید عورت میت پوشیده باشد و اگر کفن کردن اوممکن نیست ، باید عورتش را اگر چه با تخته و آجر و مانند اینها باشدبپوشانند.
لزوم ادا تکبیرها و خواندن دعاها از طرف مامومین در نماز میت
610 - کسی که نماز میت را به جماعت می خواند، باید تکبیرها و دعاهای آن را هم بخواند.
39-شرائط نمازجماعت
جایز نبودن ایستادن امام در جائی بلندتر از ماموم
1415 - جای ایستادن امام باید از جای مأموم بلتدتر نباشد ولی اگر مکان امام مقدار خیلی کمی بلندتر باشد، اشکال ندارد. و نیز اگر زمین سراشیب باشد وامام در طرفی که بلندتر است بایستد در صورتی که سراشیبی آن زیاد نباشد و طوری باشد که به آن زمین مسطح بگویند مانعی ندارد.
40-شرائط نهى ازمنكر
شرائط چهارگانه امر به معروف و نهی از منکر
2791 - چند چیز شرط است در واجب بودن امر به معروف و نهی از منکر: اول : آنکه کسی که می خواهد امر و نهی کند، بداند که آنچه شخص مکلف به جا نمی آورد، واجب است بجا آورد، و آنچه بجا می آورد، باید ترک کند. و بر کسی که معروف و منکر رانمی داند، واجب نیست .
41-شرائط وصى
لزوم مسلمان و بالغ و عاقل و مطمئن بودن وصی
2704 - وصی باید مسلمان و بالغ و عاقل و مورد اطمینان باشد.
42-شرائط وصيت
بطلان وصیت برای کسی که هنوز موجود نیست مگر حمل و جنین
2712 - کسی که انسان وصیت می کند که چیزی به او بدهند، باید وجود داشته باشد. پس اگر وصیت کند به بچه ای که ممکن است فلان زن حامله شود چیزی بدهند باطل است ، ولی اگر وصیت کند به بچه ای که در شکم مادر است چیزی بدهند اگر چه هنوز روح نداشته باشد، وصیت صحیح است . پس اگر زنده به دنیا آمد، باید آنچه راکه وصیت کرده به او بدهند، و اگر مرده به دنیا آمد وصیت باطل می شود و آنچه راکه برای او وصیت کرده ورثه میان خودشان قسمت می کنند.
43-شرائط وقف
صحت وقف در صیغه غیر عربی و حکم قبول آن
2676 - اگر کسی چیزی را وقف کند، از ملک او خارج می شود و خود او و دیگران نمی توانند آن را ببخشند یا بفروشند و کسی هم از آن ملک ارث نمی برد، ولی در بعضی از موارد که در مسأله 2094 و 2095 گفته شد، فروختن آن اشکال ندارد.
بطلان وقف در صورت مردن یا پشیمانی پیش از صیغه وقف
2678 - اگر ملکی را برای وقف معین کند و پیش از خواندن صیغه وقف پشیمان شود یا بمیرد، وقف درست نیست .
لزوم قصد قربت و دوام وقف برای همیشه در صحت وقف
2679 - کسی که مالی را وقف می کند باید برای همیشه وقف کند پس اگر مثلابگوید این مال تا ده سال وقف باشد و بعد نباشد و یا بگوید این مال تا ده سال وقف باشد و بعد تا پنج سال وقف نباشد و بعد دوباره وقف باشد باطل است ، وبه احتیاط واجب باید وقف از موقع خواندن صیغه باشد، پس اگر مثلا بگوید این مال بعد از مردن من وقف باشد، چون از موقع خواندن صیغه تا مردنش وقف نبوده اشکال دارد.
صحت وقف در صورت تحویل موقوفه به کسانی که برای آنها وقف کرده است
2680 - وقف در صورتی صحیح است که مال وقف را به تصرف کسی که برای اووقف شده یا وکیل ، یا ولی او بدهند ولی اگر چیزی را بر اولاد صغیر خود وقف کند و به قصد این که آن چیز ملک آنان شود از طرف آنان نگهداری نماید، وقف صحیح است .
اعتبار عقل و بلوغ و آزادی تصرف مالی در صحت وقف
2682 - وقف کننده باید مکلف و عاقل و با قصد و اختیار باشد و شرعا بتواند درمال خود تصرف کند. بنابر این سفیهی که در حال بالغ بودن سفیه بوده یا حاکم شرع او را از تصرف در اموالش جلوگیری کرده ، چون حق ندارد در مال خود تصرف نماید، اگر چیزی را وقف کند صحیح نیست .
بطلان وقف برای صرف کسانی که هنوز بدنیا نیامده اند
2683 - اگر مالی را برای کسانی که به دنیا نیامده اند وقف کند، درست نیست ، ولی وقف برای اشخاصی که بعضی از آنها به دنیا آمده اند صحیح و آنها که به دنیا نیامده اند بعد از آمدن به دنیا با دیگران شریک می شوند.
صحت وقف برای زندگان و اولاد آنها که بعدا بدنیا می آیند
2683 - اگر مالی را برای کسانی که به دنیا نیامده اند وقف کند، درست نیست ، ولی وقف برای اشخاصی که بعضی از آنها به دنیا آمده اند صحیح و آنها که به دنیا نیامده اند بعد از آمدن به دنیا با دیگران شریک می شوند.
بطلان وقف برای خود بطور اختصاصی و صحت آن بنحو عموم
2684 - اگر چیزی را بر خودش وقف کند مثل آن که دکانی را وقف کند که عایدی آن را بعد از مرگ او خرج مقبره اش نمایند صحیح نیست ، ولی اگر مثلا مالی را بر فقرا وقف کند و خودش فقیر شود می تواند از منافع وقف استفاده نماید.
44-شرائط وكالت
صحت صیغه بچه ممیزی که فقط در خواندن صیغه وکیل شده
2259 - موکل یعنی کسی که دیگری را وکیل می کند، و نیز کسی که وکیل می شود باید بالغ و عاقل باشند و از روی قصد و اختیار اقدام کنند و بچه ممیز هم اگرفقط در خواندن صیغه وکیل شده باشد و صیغه را با شرایطش بخواند صیغه ای که خوانده صحیح است .
لزوم بلوغ و عقل و اختیار در وکیل و موکل
2259 - موکل یعنی کسی که دیگری را وکیل می کند، و نیز کسی که وکیل می شود باید بالغ و عاقل باشند و از روی قصد و اختیار اقدام کنند و بچه ممیز هم اگرفقط در خواندن صیغه وکیل شده باشد و صیغه را با شرایطش بخواند صیغه ای که خوانده صحیح است .
مراثی (نوحه) توسط حاج مهدی اکبری بمناسبت محرم الحرام درباره اصحاب امام حسین ع از سایت تبیان با عنوان برخورد حضرت با حر بن یزید ریاحی
سخنرانی توسط مرحوم کافی درباره دین از سایت راسخون با عنوان ارزش عمر
تلاوت توسط استاد محمد محمود طبلاوی درباره 59 - حشر از سایت الکعبه با عنوان الحشر و الحاقة
ادعیه (دعاخوانی) توسط حاج محمود کریمی درباره دعای توسل از سایت عقیق با عنوان دعای توسل
مناجات توسط حاج محمود کریمی از سایت عقیق با عنوان مناجات | جانم به لب آمد از دوری یارم چه کنم
اذان توسط استاد راغب مصطفی غلوش از سایت الکعبه با عنوان الأذان 1
مدایح (به شادی ) توسط حاج سید مهدی میرداماد بمناسبت جمادی الاول درباره حضرت زینب س از سایت شهید آوینی با عنوان عقیلة العرب یا زینب یا زینب یا زینب
ندبه انتظار توسط حاج سید مهدی میرداماد بمناسبت محرم الحرام درباره حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف از سایت راسخون با عنوان حاج سید مهدی میرداماد - شب چهارم محرم 96 - هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد (مناجات)
ترتیل توسط استاد خالد القحطانی درباره 101 - قارعه از سایت mp3quran.net با عنوان قرآن کریم سوره قارعه - حفص از عاصم
درس حوزوی توسط آیت الله العظمی مظاهری درباره دین از سایت راسخون با عنوان آیا حقوق قابل صلح است
کلیپ سخنان توسط آیت الله العظمی بهجت درباره دین از سایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله العظمی بهجت ره با عنوان دعا برای نجات همه مسلمانان از بلاها
کتاب صوتی توسط حجت الاسلام و المسلمین علی ملکی از سایت پی سی دانلود با عنوان ترجمه شنیداری قرآن کریم - ویژه جوانان و نوجوانان - علی ملکی - سوره البینه
در باره ما
|
تماس با ما
|
نظرخواهی
خدمات تلفن همراه
مر
ا
جعه: 169,633,624