خطبه ای است از آن حضرت (علیه السلام): یاران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
(پس از حمد و ثنای خداوندی) خداوند سبحان محمد (صلی الله علیه و آله)را مبعوث فرمود در حالی که هیچ احدی از عرب نبود که کتابی بخواند، و نه کسی بود که ادعای نبوت و نزول وحی نماید. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله )(پس از بعثت) به یاری کسانی که او را اطاعت می کردند، با کسانی که او را نافرمانی می نمودند، به پیکار برخاست. آنان را به طرف رستگاری می راند. آن بزرگوار برای نجات آنان پیش از آن که قیامت (یا مرگشان) فرا رسد و ضعیف را ناتوان کند، و شکسته از کار بیفتد، پیشدستی می فرمود.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله )بر ماموریت خود برای اصلاح آن انسان ایستادگی می فرمود تا او را به هدف نهاییش برساند، مگر آن تباه شده را که خیری در وی نبود، تا آن جا که رستگاری آنان را به آنان ارائه می فرمود. و به موقعیت خودشان می نشاند. تا آسیابشان گردیدن گرفت و نیزه شان (سلاحشان) به کار افتاد.
و سوگند به خدا، من از جمله رانندگان (طرد کنندگان) جاهلیت از جامعه بوده ام، تا آنگاه که آن لشکر جاهلیت همگی پشت گرداندند، و در زیر ذلت سلطه مجتمع شدند. من اکنون ناتوان نشده ام و نمی ترسم و خیانتی نکرده ام و نه سست شده ام. وسوگند به خدا، قطعا باطل را می شکافم، تا این که حق را از پهلوی آن درآورم.